درس شانزدهم ..... غزوه ذات الرقاع - غزوه بنی مصطلق

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس شانزدهم

تاریخ : 21/12/86

موضوع  درس :

 1- بحث غزوه و درگیری ذات الرقاع               2- غزوه بنی مصطلق

 

توضیح درس :

چند ماهی از سال چهارم هجرت گذشت به پیامبر اسلام خبر رسیدکه طایفه بنی ثعلب قصد جمع آوری نیرو  و هجوم به مدینه را دارندپیامبر اسلام (ص)ابوذر غفاری را در جای خود در امر نماز و اداره مسجد تعیین  فرمود و سپس همراه جمعی در حدود 400 نفر از مهاجرین و انصار (رض) بقصد رساندن پیام دین و توجیه دشمنان  به منطقه نجد و محل شهادت 70 نفر از یاران مظلوم و قاری القرآن رفت ، قبل از رسیدن سپاه اسلام به منطقه مردان قوم همگی از ترس غدر خود محل را ترک و تنها زنان باقی مانده بودند جمعی به محل سکونت آنان مراجعت و چند نفری از زنان را با خود به جهت تحقیق و بررسی آوردند و با شنیدن این خبر مردان قبیله که به کوهها پناهنده شده بودند در اطراف سپاه اسلام جمع شده بودند وتا حدی ترس و واهمه مستولی شد حضرت (ص) در وقت نماز با توجه به اوضاع خاص محل نماز را به صورت صلاه الخوف اقامه نمود و قوم ثعلب مقاومتی نشان ندادند وبدون در گیری و نزاع خاصی به مدینه منوره برگشتند قابل ذکر است رقاع نام درختان خاصی است و ذات الرقاع یعنی دارا و صاحب درختان رقاع .

غزوه بنی المصطلق

بنی المصطلق نام طایفه کوچکی بود از طایفه بزرگ خزاعه که در منطقه مُِریسیع در حوالی جحفه بین مکه و مدینه زندگی می کردند در شعبان سال پنجم هجری به پیامبر اسلام (ص) خبر رسید که بزرگ قوم بنی المصطلق به نام حارث خزاعی جمع زیادي از ابناء طایفه اش را جهت مبارزه با اسلام و رسول الله (ص) جمع آوری و قصد حمله به مدینه را دارد ، پیامبر اسلام (ص) زید بن حارثه را در جای خود به جهت اقامه نماز و اداره مسجد و شهرتعیین فرمود و همراه جمعی از مهاجرین و انصار (رض) عازم محل شد و از بین همسران خود حضرات عائشه و ام سلمه (رض) را همراه خود برد ، پرچم مهاجرین را به حضرت ابوبکر صدیق (رض) و پرچم انصار را به دست سعد بن عباده سپرد و به محض رسیدن به محل درگیری شروع شد یکی از اصحاب شهید و بسیاری از مشرکین کشته و اسیر شدند و نتیجه به نفع مسلمانان تمام شد در این غزوه جمعی از منافقین شرکت کرده بودند و توانستند فتنه ها و ترفندها و آشوب برپا کنند از جمله در بالای چشمه مریسیع ، غلام حضرت عمر (رض) به نام جهجاه بن سعید با احدی از انصار به نام سنان بن وبر جهنی درگیر شدند ، جهجاه فریاد  یا مهاجرین و سنان فریاد یا انصــار را سر زدند ، عبدالله بن ابی رئیس منافقین به طرفداری از سنان انصاری شروع به بیان مطالب ناصوابی کرد از جمله گفت : ما مانند آن قصه مشهور هستیـــم که معـــروف است « سمن کلبک یاکلک » یعنی سگت را چاق کن تا شما را بخورد و قسم به خدا به محض برگشت به مدینه ما اهل شرف مدینه ضعیفان و ذلیلان را اخراج خواهیم کرد مراد وی به ذلیل و ضعیف پیامبر اسلام و مهاجرین بود ، جمله عبدالله بن ابی به گوش مهاجرین رسید حضرت عمر (رض) خدمت پیامبر اسلام (ص) رفت و فرمود اجازه فرمایید یکی از مهاجرین سرش را از بدن جداکند حضرت (ص) موافقت نکرد فرمود صحیح نیست فردا شایع خواهد شد محمد (ص) اصحاب خود را به قتل می رساند معهذا پیامبر اسلام خیلی ناراحت شد در یک وقت نامناسب محل را ترک و به طرف مدینه به راه افتاد یک شبانه روز بدون وقفه به راه خود ادامه داد در این فاصله سوره منافقون نازل و به منافقین اعلام شد  « العزه لله و لرسوله و للمومنین و لکن المنافقین لا یعلمون »

و چون یک شبانه روز استراحت نکرده بودند شب بعد همگی به خواب رفتند و هنوز هوا تاریک بود محل را ترک کردند.  فتنه دوم منافقین افک و افتراء نسبت به ام المومنین حضرت عائشه (رض) بود زمانی که کاروان در تاریکی شب راهی مدینه شد حضرت عائشه از کاروان عقب افتاد و زمانی خود را تنها دید به خواب رفت وقتی که هوا روشن شد نگهبان و مخبر قافله به نام صفوان سلمی به محل رسید ، عائشه را دید ناراحت شد و ماجرارا پرسید  و حضرت عائشه علت تاخیر خود را بیان کرد ، صفوان مودبانه عائشه را بر شتر خود سوار کرد و آرام آرام به دنبال نیروها رفتند و در حدود ظهر به قافله رسیدند عبدالله بن ابی رئیس منافقین زمینه افک را علیه حضرت عائشه  فراهم نمود و جریان در شهر مدینه پیچید و بیت نبوت و منزل خلا فت مورد هجوم بی رحمانه دشمنان آگاه و دوستان ناآگاه قرار گرفت ( توضیح و نتیجه این قسمت به درس بعد موکول میشود)

 

نتیجه درس :

1-با توجه به فراست و هشیاری پیامبر بزرگوار اسلام(ص) که در برابر اقدام قوم بنی ثعلب و بنی المصطلق فوراً اقدام نمود بر ما لازم است همواره هشیار باشیم و اقتدار خود را حفظ و قبل از اقدام دشمن باید اقدام خائنانه آنها را خنثی نمائیم و الا مغلوب خواهیم شد .     

 

2- چون در غزوه ذات الرقاع نماز خوف اقامه شد طریق و شیوه آنرا به عنوان نتیجه سفر ذات الرقاع عرض میکنم . عنایت به اینکه نماز جماعت و امامت رسول الله (ص) در نماز هردو مهم بوده اند در زمانی که دشمن در طرف قبله نیروهای مسلمانان مستقر بوده است مسلمانان نماز جماعت را به دوشیوه اقامه کرده اند.

الف) گروه اول با پیامبر اسلام (ص) دو رکعت اول را با جماعت اقامه میکردند و با نیت خروج از نماز جماعت از جماعت جدا می شدند و دورکعت باقیمانده را با عجله می خواندند و فوراً سلام نماز را می دادند و در جای گروه بعدی مسلحانه نگهبانی می دادند و گروه با قیمانده در رکعت سوم یا چهارم به پیامبر اسلام (ص) اقتدا میکردند و سپس  بعد از سلام پیامبر اسلام (ص) بقیه نماز خود را فرادا می خواندند .

ب) شیوه دوم گروهی با پیامبر اسلام جماعت را شروع و در تشهد و التحیات دوم اگر نماز چهار رکعتی یا سه رکعتی بود قبل از سلام پیامبر اسلام با نیت خروج از جماعت خارج و از جماعت فارغ می شدند و پیامبر اسلام (ص) مقداری تشهد و التحیات را طولانی میکرد تا گروه دوم اسلحه ها را به گروه اول تسلیم می کردند و همگی اقتداء و با سلام پیامبر اسلام آنها بقیه نماز خود را فرادا می خواندند و مهمترین بخش این درس اهمیت جماعت در اسلام و امامت شخصیت رسول الله (ص) است .       

 

                         

 

« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

 

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn