مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص)
توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري
درس بیست و یکم
تاریخ : 17/2/87
موضوع درس :
صلح حديبيه
توضیح درس :
در ماه ذی القعده سال ششم هجري یک روز پیامبر اسلام «ص» اعلام فرمود به قصد عمره عازم مکه هستم این اعلام بهترین خبر بود اما تا حدی جای تعجب و سوال مگر میشود به مکه رفت وطواف کرد در حالیکه مکه اسیر مشرکین و کعبه اسیر بت های جاهلیت است ؟ معهذا چون پیامبر اسلام «ص» فرموده بود خواب دیده‌ام که خود و یاران در حال انجام مناسک عمره و حلق و قصر بوديم ، هر نوع شک و گمان به یقین تبدیل شد و جمعی از یاران مخلص از زنان و مردان و از مهاجرین و انصار و از شهری و روستایی با عشق خاصی در مدینه الرسول جمع شدند تا به وعده رسول الله «ص» جامه عمل بپوشانند.
بعد از آمادگی عازم میقات «ذوالحلیفه» یا شجره شدند و با راهنمائی پیامبر و معلم و استــــاد خـــــود رسول الله« ص» به نیت عمره احرام بستند و جمعیتی در حدود هفتصد نفر حسب اختلاف مورخین عازم مکه مکرمه شدند چند روز در راه بودند و خواستند از طریق جنوب مکه وارد شهر مکه شوند در محلی به نام حدیبیه شتر پیامبر اسلام «ص» بدون دلیل و علت خوابید هر چه بر او فشار آوردند بلند نشد اصحاب«رض» فرمودند يا رسول‌الله«ص» اینجا محل استراحت نیست نه آب دارد و نه محل زندگی است و از پیامبر اسلام «ص» در خواست حرکت به سوی مکه را کردند.
حضرت فرمود قصوا را (كه نام شتر پیامبر اسلام «ص»بود) حبسها حابس الفيل . سپس در حدیبیه مستقر شدند ، مشرکین اعلام خطر کردند چندین نفر از مشرکین به حدیبیه آمدند از جملـــــه بدیل بن ورقاء خزاعی ، عروه بن مسعود و سهیل بن عمرو و همگی آمدند و اعلام کردند اجازه ورود به مکه را ندارید.
پیامبر اسلام «ص» حضرت عثمان «رض» را به مکه فرستاد تا به آنها اطمینان دهد که هدف فقط طواف است مشرکین به حضرت عثمان جواب رد دادند و مدتی او را ممنوع الرجوع کردند و خبر به پیامبر اسلام رسید که مشرکین حضرت عثمان را شهید کرده‌اند ، برای پیامبراسلام «ص» خبر ، گران تمام شد و فرمود این محل را ترک نخواهم کرد تا انتقام خون عثمان بن عفان را نگیرم و افراد را به بیعت دعوت فرمود و افراد حاضر همگی بر اطاعت و اجرای دستورات پیامبر اسلام «ص» بیعت صادقانه نمودند ،بیعت زیر درختی انجام گرفت كه به بیعه الرضوان مشهور گردیــد.
سپس صلح نامه‌ای بین پیامبر اسلام «ص» و مشرکین به نمایندگی سهیل بن عمرو در چند ماده به امضاء رسید از جمله پیامبر اسلام «ص» و یاران وی امسال بدون انجام عمره به مدینه بر گردند و سال آینده به جهت انجام مناسک عمره مراجعت نمایند و ده سال را برای مدت صلح تعیین کردند . مواد صلحنامه برای اصحاب خیلی گران تمام شد و اصحاب تا حد گریه و ناراحتی پیش رفتند و با هم وغم و چشمان نیمه گریان به مکه برگشتند و از خود بعضاً سوال میکردند ، مگر پیامبر اسلام «ص» نفرمود خواب دیده‌ام و به مکه خواهم رفت و طواف بیت و حلق و قصر را انجام خواهیم داد چرا این چنین نشد . هنوز راهی طی نکــرده بودند حضرت جبریل آمد و سوره فتح را آورد و به « انا فتحنا لک فتحاً مبیناً» صلح حدیبیه را فتح نامیـــد و به « لقد صدق الله رسوله الرویا بالحق لتد خلن المسجد الحرام » خواب و خبر پیامبر اسلام «ص» را تأیید و تصدیق نمود که به یاری حق تعالی دردرس بعد به حکمت و فلسفه این درس اشاره خواهیم کرد .
« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »
این مطلب را به اشتراک بگذارید
