مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص)
توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري
درس سی و دوم
تاریخ : 8/5/87
موضوع درس :
1- اعزام اسامه پسر زید به بلقاء
2- ظهور مقدمات رحلت پیامبر بزرگوار اسلام «ص»
توضیح درس :
در ماه ذی الحجه سال دهم پیامبر بزرگوار اسلام «ص» از سفر حجه الوداع به مدینه منوره برگشت و به محض وصول به مدینه ، حضرت «ص» اســــامه پسر زید « شهید موته » را به عنوان فرمانده نظامی سپــاه اسلام تعیین و امر فرمود در اسرع وقت همراه سپاهی مجهز و منظم به بلقــاء (سرزمینی در اردن فعلی) به جهت رویارویی با سپاه روم رفته و به دنیا اعلام کنند ما در هر حال هستیم. اسامه فوراٌ اعلام آمادگی کرد و در حالیکه سن وی 18 سال بود مسئولیت عملیات و فرماندهی را پذیرفت و نیروی زیادی از بزرگان مهاجرین و انصار در سپاه اسامه از جمله حضرات ابوبکر و عمــر«رض» به عنوان سرباز حاضر شدند.
با شنیدن خبر تعیین اسامه ، منافقین شروع به تبلیغات سوء کردند ازجمله گفتند از عجایب روزگار است جوان 18 ساله ای به عنوان فرماندهي بزرگان اصحاب از مهاجرین و انصار منصوب شده است. پیامبر بزرگوار اسلام «ص» فرمود : منافقان عادت دارند همین اعتراض و نقد را نسبت به پدر اسامه یعنی زید نيزداشتند، قسم به خداوند متعال ، اسامه علیرغم صغر سن شایسته این مسئولیت است و به خدا قسم اسامه عزیزترین فرد نزد من است ، من به شما مسلمانان توصیه میکنم اطاعت مخلصانه از اسامه داشته باشید .
مدتی گذشت و سپاه مجهزی آماده حرکت شد و اسامه همراه لشکر آماده به خارج مدینــه رفت ، لشكر در یک کیلومتری شهر مدینه خیمه زد و در این فاصله خبر رسید پیامبر اسلام «ص» دچار ناراحتی و مريض شده است و هر لحظه خبر ناراحت کنندهای به لشکر می رسید وفرمانده لشکر ، ترک مدینه را با وجود مریضی پیامبر اسلام بسیار گران تلقی میکرد و امر به صبر و استقامت تا دریافت خبــــر نهـــائی وضعیت جسمـــی پیامبــــر بـــزرگـــوار اســـلام «ص» را صادر و لشکر مانــــدگار شـــــد .
شروع بیماری امام انبیاء حضرت محمد « ص»
مورخین و سیره نویسان مانند ابن اسحاق و ابن سعد از یکی از اصحاب و شاگردان نزدیک رسول الله «ص» به نام ابومؤیهيبه روایت کرده اند یک شب از شبــهای آخر ماه صفر سال يازدهم پیامبر اسلام«ص» در نیمههای شب بیدارم کرد و فرمود : ای ابومؤیهيبه به من امر شده است در خواست عفو کنم برای امــوات بقیــع ، شما هم مرا همراهی کنید.
ابو مؤیهيبه نقل کرده است در همان شب به بقیع رفتیم ، پیامبر اسلام «ص» خطاب به اهل بقیع فرمود : «السلام علیکم یا اهل المقابر و انا انشاء الله بکم لاحقون» . ( سلام خدا بر شما باد ای ساکنین قبرستان بقیع ، به اذن خداوند ما هم به شما ملحق می شویم ) .
سپس مدتی در قبرستان توقف کردیم و مطالب خاصي فرمود و آنگاه به منزل برگشتیم و صبح روز بعد مریضی پیامبر اسلام «ص» شروع شد و با اجازه و اذن ساير همســـران در حجــــره امالمومنین حضرت عایشه «رض» بستری و یک روز دراثر تب و لرز شدید اظهار ناراحتی کرده و و به حضار فرمود از 7 بئــر مدینه آب تازه و سرد بیــاورید تا مقداری روی سر و بدن خود بریزم به این امید مقداری از شدت تب و لرز بدنم کاهش و به دیدار و ملاقات مهاجرین و انصــار بروم. از 7 چاه ، آب تازه آوردند و از آنها وضوگرفت و مقداری روی سر خود کرد ، مقداري آرامش گرفت حضرت علی و فضل بن عباس عموزادهاش زیر بغلش را گرفتند و آرام آرام به میان یاران خود رفت . اصحاب گرانقدر رسول الله «ص» مدتی بـود معشوق ، رهبر عزیز و استاد و راهنمای خود را ندیده بودند و روزها بود محراب را بدون قائد و استاد و رهبر مشاهده کرده بودند با دیدن رسول الله «ص» همه خوشحال و خداوند را شکر کردند . پیامبر اسلام «ص» در حالیکه به علامت مریضی با پارچهای سر مبارکش را بسته بود در میان شاگردان خود حاضر شد و نماز را برای حاضرین در مسجد اقامه فرمود و سپس خطبه کوتاهی قرائت و به اصحاب توصیه های جدی فرمود و به حاضرین اعلام فرمود : در غیاب من ابوبکر «رض» برای شما نماز بخواند و سپس به منزل برگشت و بستری شد . ( ادامه در درس بعد )
« نتیجه »
1-در بسیج و آماده باش سپاه در فاصله چند روز از قبل رحلت رسول الله «ص» به این نتیجه می رسیم مسلمانان باید همواره آماده باش و حاضر در میدان و هشیار در بــرابــر دشمن باشنــد .
2- در انتخاب اسامه پسر زید ، شهید موته كه 18 سال سن داشت به عنوان فرمانده سپاهی که بزرگان اصحاب از مهاجرین و انصار در آن شرکت داشتند به دو نتیجه میرسیم .
الف) احترام به فرزندان صادق شهداء اسلام این یادگاران و قهرمانان و پاسداران دین مبین اسلام.
ب) احترام به جوانان و اثبات استعداد سالاری در اسلام و احترام به جایگاه جوانان صادق و مخلص و مطیع و متدین.
3- در عمل پیامبر بزرگوار اسلام «ص»درحضور درقبرستان بقیع ودعای خیر ودرخواست مغفرت برای فوت شدگان بقیع و ملاقات شهداء احد ، فرصتهای خاص و حضور در مسجد قباء در روز های شنبه هر هفته ، همه و همه درسی هستند برای ما و باید ما هم درک کنیم بعضی از انسانها و مکانها قابل تجلیل و تکریم اند .
« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »