درس سوم .... ادامه حيات حضرت آدم ابولبشر (ع)

روز سه شنبه مورخ 07/2/89 ، و در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملا قادر قادری ، در مسجد قباء پاوه با حضور علاقمندان درس يكصد و  پنجم  از سلسله مباحث تاریخ با موضوع حيات حضرت آدم (‌ابوالبشر) (ع) ارائه شد.

در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده علاقمندان درج شده است .

 

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون تــاریــــــخ انبيــــــاء

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس يكصـــــدو پنجم از سـلـسه مبـــاحث تـــــــــاریخ
درس سوم  
حیات انبياي الهي

 

** موضوع درس **

**  ادامه حيات حضرت ابوالبشر آدم ( ع)   **    

مقدمه :‌

در درس قبل گفتيم زماني كه خداوند اراده كرد بشر را خلق و به عنوان خليفه الله مسئوليت و مديريت و اداره اين كره خاكي را به وي واگذار كند اول تصميم خود را با ملائكه كه آنها نيز مخلوق خداوند هستند و خلقت آنها قبل از خلقت آدم(ع) بوده است   در ميان گذاشت ، ملائكه با طرح موضوع و واگذاري اداره زمين به بني آدم اعلام عدم رضايت كردند و گفتند : ما شايسته تر براي اين كار هستيم بشر اهل فساد و قتل و خونريزي است و ما اهل تقديس و حمد هستيم و خليفه اللهي شايسته ماست . قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لا تَعْلَمُونَ ( قسمتي از آيه 30 سوره بقره ) .

سپس ملائكه با استماع برنامه خداوند تسليم امر حق شدند و از راي و نظر خود عقب نشيني كردند . خداوند متعال به امر و اراده خود حضرت آدم ( ع) را از خاك مختلف زمين به صورت انسان خلق  و به ملائكه امر فرمود كه از مخلوق خداوند و خليفه الله در زمين سجده اكرام و احترام نمايند و از بين ملائكه ابليس تدليس به خرج داد و مخالفت كرد و با مخالفت خود ، خود را از جايگاه قدسيان محروم و مطرود نمود و سپس در فكر انتقام بر آمد و حضرات آدم و حواء ( عليهما السلام ) را از بهشت اخراج و در روي زمين دو جبهه تشكيل گرديد .

آنچه بعد از اخراج شيطان و استقرار آدم و حواء (ع) در زمين گذشته است به صورت اختصار در چند بند به عنوان نتيجه درس بيان خواهم كرد . 

 

1- علت مخالفت شيطان حس برتري جوئي و طرح نژاد برتر بود كه گفت :« انا خير منه » ( نژاد من از آدم بهتر است) « خلقتني من نار و خلقته من طين » ( نژاد و ماده خلق من از آتش است و نوراني و ماده و نژاد خلقت آدم از خاك است و غير نوراني) . پس اولين كسي كه مسئله نژاد برتر را مطرح كرد شيطان بود و بايد ما خيلي هشيار باشيم تا دچار تعصب نژادي نشويم .

 

 2- سپس شيطان از محضر خداوند درخواست امهال و مهلت بقاء نمود و گفت « رب فانظرني الي يوم يبعثون قال فانك من المنظرين » (پروردگارا ، تا قيامت به من عمر و مهلت بـــده)

 خداونــــد بــا درخواست وي موافقت نمود و سپس شيطان طرح و نقشه شيطاني خود را كشيد و مافي ضمير خود را به خداوند اعلام كرد و گفت : « لاقعدن صراطك المستقيم » از اين تاريخ مي كوشم راه مستقيم را از بندگان خدا سد و از هر چهار طرف براي آنها كمين خواهم نمود و مسير و راه باطل و طريق انحراف را براي آنها ملون و مزين و سعي خواهم كرد اكثر اولاد آدم را با الله بيگانه كنم .

 

3-    شيطان با قسم كذب زمينه به سهو و اشتباه كشاندن آدم و حواء را فراهم و زمينه خوردن از ثمر درخت ممنوعه را براي حضرات آدم و حواء ( ع) مهيا نمود . ابن عباس (رض) مي فرمايد:« غرهما باليمين » (با قسم آنان را دچار اشتباه كرد)

 حضرت آدم  چنان تصور مي كرد كه هيچ كسي با دروغ قسم نخواهد خورد و به قول شيطان باور كرد و از ثمر درخت نهي شده استفاده نمودند و سبب سقوط‌شان شد و بايد به اين نكته توجه شود كه انسان مسلمان نبايد زياد خوش باور باشد چرا كه  بعضي از اوقات خوش باوري موجب سقوط انسان است

 

4- قصه خوردن ثمر درخت ممنوعه اين پيام را به ما مي دهد كه اهل ايمان بايد به صورت مطلق مطيع  خدا و رسول  باشند ، هر نوع شك و تعلل و توجيه بدون دليل ممنوع است   .

قرآن كريم در آيه 36 سوره احزاب مي فرمايد : ( هيچ مرد و زن مومني حق ندارد از  امر خدا و رسول سرپيچي و شروع به تاويل و توجيه و تعبير و تفسير بدون دليل نمايند ) .

 

 5- در گرفتار شدن حضرت آدم در سهو و خطا يك درس مهم نهفته است كه بايد بدانيم افراد بشر قابليت افتادن در سهو و اشتباه و خطا را دارند و نظر به اين امر زماني كه حضرات آدم و حواء(ع) به اشتباه خود پي بردند از محضر خداوند طلب مغفرت و توبه كردند و خداوند با غفاري خود از اشتباه آنان چشم پوشي و توبه آنها را قبول فرمود خلاصه مطلب باب رحمت يزدان باز است و انسان بعد از هر اشتباه و خطايي با استفاده از باب توبه و تجديد نظر مي تواند درون و باطن خويش را بازسازي نمايد .

 

 6- نتيجه ديگر درس اين است علماء و داعيان مخلص دين بايد اهل ايمان را از خطر شيطان ملعون اين موجود متكبر و حسود آگاه كنند و را ههاي ورود اين عنصر را به صورت شفاف بيان كنند و بر مسلمانان است كه  از اين عدو و دشمن خطرناك پرهيز كنند زيرا قرآن به ما امر فرموده هشيار باشيم و از وسائلي كه خنثي كننده مكر و توطئه شيطان است استفاده و بهره بگيريم.

خداوند متعال مي فرمايد : « ان الشيطان لكم عدو فاتخذوه عدواً » شيطان دشمن شماست و شما هم بايد او را دشمن خود بدانيد و از برنامه و وسوسه شيطان فريب نخوريد .

 

 7- خداوند به نص قرآن كريم مي فرمايد : « اني جاعل في الارض خليفه » ( اراده كرده ام جانشيني براي خود در زمين قرار دهم) و در جاي ديگري مي فرمايد : خداي شما خالقي است قدرتمند كه همه چيز را براي رفاه شما خلق كرده است « و خلق لكم ما  في الارض جميعاً »

اين آيات و آيات ديگر  همه و همه صراحت بر احترام و جايگاه و مكانت انسان است . قطعاً خداوند ميمون را جانشين خود نخواهد كرد و ميمون نيز آنچنان نيازي ندارد كه هر آنچه در زمين است خداوند به خاطر رفاه وي خلق كند زيرا فقط چند كيلو علوفه و مقداري برگ درخت و حشرات زير خاك كفايت رفاه ميمون است پس نظريه داروين كه مي گويد اصل انسان ميمون است نظري بي پايه و بي اساس و مردود است .

 

 8- مشكل شيطان كبر و خودپسندي بود . پيامبر اسلام مي فرمايد : «من تواضع لله رفعه و من تكبر وضعه الله »

(هركس به خاطر خدا با خلق خدا متواضع باشد خداوند درجه او را بلند خواهد كرد و هركس تكبر كند خداوند او را ذليل و حقير خواهد كرد )

شيطان تكبر كرد ذليل شد و نتيجه تكبر ذلت است بايد هشيار باشيم با تكبر و خودخواهي خود را ذليل و خوار نكنيم .

 

9- قابل ذكر است حسب آنچه در كتب سيره و تاريخ آمده است بخصوص كتاب البدايه و النهايه ابن كثير حضرت آدم در سن 1000 سالگي فوت كرد و يكسال بعد از آن نيز زوجه مكرمه اش حواء نيز بدرود حق رفت . درمورد محل دفن آنها در بين مورخين اختلاف است. محل قبر حضرت حواء را جده و آدم (ع) را جبل ابو قبيس يا مسجد خيف و  بعضاً هم كوه سرانديب هند را ذكر كرده اند . 

 

‍‍ « وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn