درس بيست و دوم .... حيات حضرت شعيب (ع)

روز سه‌شنبه مورخ 18/08/89 در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملا قادر قادری در مسجد قباء پاوه درس يكصد و بيست و چهارم  از سلسله مباحث تاریخ ( درس بيست‌ و دوم تاريخ انبيا(ع) ) با موضوع حيات حضرت شعيب (ع)  ارائه شد.

در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده دوستداران و علاقمندان مباحث تاريخي درج شده است.

 

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون تــاریــــــخ انبيــــــاء

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس يكصـــــدو بيست و چهارم  از سـلـسه مبـــاحث تـــــــــاریخ
درس بيست و دوم
حیات انبياي الهي

 

** موضوع درس **

حیات حضرت شعيب(ع)

حضرت شعيب فرزند ثابت بن مدين و از نوادگان حضرت ابراهيم خليل است نام اين بزگوار 11 بار در قران كريم آمده است. خداوند متعال حضرت شعيب را براي اصلاح قوم مدين و ايكه در شام مبعوث كرد. مردم مدين و ايكه (محل بعثت شعيب)  از مسير فطرت فاصله گرفته بودند و بجاي خداوند واحد سنگ و چوب و بت را پرستش ميكردند و درخريد و فروش به همديگر ظلم ميكردند و راه آمد و رفت مردان و زنان را در جهت بردن اموال و مزاحمت نسوان سد ميكردند.

حسب فرموده قرآن كريم ( در آيات 85 تا 90 سوره اعراف ) يك روز حضرت شعيب فرمود : يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ ( اي قوم من خدايي را بپرستيد كه جز او معبودي وجود ندارد)  فَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ ( در وزن و پيمانه حق را اداء كنيد اموال مردم را به ناحق نبريد ) وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا ( روي اين كره خاكي فساد و عمل ضد ديني انجام ندهيد) وَلاَ تَقْعُدُواْ بِكُلِّ صِرَاطٍ  ( بر سر راه مردم ننشينيد قطع طريق و آزار عابرين حرام است) وَاذْكُرُواْ إِذْ كُنتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ (و به گذشته خود فكر كنيد كه فقير بوديد و غني شده‌ايد شاكر نعمت خداوند باشيد)وَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ (عذاب قوم لوط و هود و صالح براي شما درس و عبرت باشد )

در برابر اين دعوت صادقانه ، اشراف و زورمندان متكبر و خود خواه مدين و ايكه گفتند اي شعيب از اين تبليغات كوتاه بياييد وگرنه شما و همفكرانتان را از مدين اخراج خواهيم كرد و زماني زورمندان به اين نتيجه رسيدند شعيب هرگز كوتاه نخواهد آمد دسته‌هاي مختلفي تشكيل دادند و به‌شيوه و ترفندهاي عجيب و غريب در مقابل راه و برنامه و رسالت حضرت شعيب ايستادند.

حضرت شعيب كه خطيب وگوينده وارسته‌اي بود و به خطيب انبياء معروف است در طول شب و روز مردم را به پرستش خداوند واحد الاحد و اصلاح جامعه دعوت ميكرد و به تنهائي در مقابل تمامي اهل كفر ايستاد و با صداي رسا مرتب اعلام ميكرد:  وَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ * فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ (آيات 177 و 178 شعراء)

مخالفان به شعيب گفتند اي شعيب داريد خود را خسته ميكنيد: قَالُواْ يَا شُعَيْبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِّمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاكَ فِينَا ضَعِيفًا وَلَوْلاَ رَهْطُكَ لَرَجَمْنَاكَ (آيه 91 هود )  ( اي شعيب ما اكثر مطالب شما را درك نميكنيم كوتاه آييد ، شما با كدام عده وعده ميخواهيد با ما مبارزه كنيد اگر بخاطر قبيله و خانواده‌ات نباشد تو را سنگسار ميكرديم)

حضرت شعيب فرمود تعجب ميكنم ، شما چرا از خدا نمي ترسيد ولي از قوم ضعيف من واهمه داريد ، از خداوند بترسيد و به فطرت خود برگرديد. معهذا قوم لجوج شعيب به مخالفت و اهانت و تهديد خود ادامه دادند و گفتند شما انساني هستيد مثل ما هيچ برتري بر ما نداريد گمان ما اين است شما درغگو هستيد اگر صادق هستيد و با خدا و اگر ارتباط داريد عذاب آسماني را بر سر ما بباران  فَأَسْقِطْ عَلَيْنَا كِسَفًا مِّنَ السَّمَاءِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ( آيه 187 شعراء )

لذا و در اثر مخالفت شديد قوم شعيب ، و پيمودن تمام راهها از جانب حضرت شعيب(ع) و دست نيافتن به نتيجه صحيح ،‌ عاقبت‌الامر قوم شعيب مستحق عذاب الهي شدند و خداوند آنها را با عذاب سخت خود نابود كرد قران ميفرمايد وَأَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُواْ الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ  (آيه 94 هود ) ( با زمين لرزه‌اي هولناك آنها را نـــابود و جسد بي جان آنها در خانه هايشان ماند و ديار آنها چنان شد كه انگار احدي در آن زندگي نكرده است)

 قابل ذكر است قبل از وقوع زلزله حضرت شعيب و و مؤمنين به امر خداوند محل را ترك و حضرت شعيب بعد از 242 سال خدمت و دعوت صادقانه فوت كرد و جسد مباركش در مدين دفن گرديد.

 

نكات و نتيجه درس

1- پيامبران و مصلحان تاريخ همواره با مخالفت طرفداران شيطان روبرو بوده‌اند و اين يك سنت‌ الهي است ، تا حق باشد باطل هم هست ، تا مؤمن باشد كافر هم وجود خواهد داشت و تا دعوت به توحيد و عدل و صلح باشد دعوت به كفر و فساد و ظلم نيز در جامعه خواهد بود. وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا (آيه 112 انعام) ( اين سنت الهي است در مقابل دعوت پيامبران خدا همواره شياطين جبهه گرفته‌‌اند و برنده همواره اهل توحيد و پيروان رسالت بوده‌اند و مغلوب و شكست خوردگان ، اهالي كفر و فساد)

 

2- در حيات پر خير و بركت حضرت شعيب به يك نكته ريز بر ميخوريم و آن مبارزه حضرت شعيب با اقتصاد ناسالم مدين بوده است.

 

در جامعه توحيدي نبايد فساد اجتماعي و اقتصادي باشد زيرا همچنان كه كفر و الحاد و فساد اجتماعي در روند امنيت جامعه مؤثرند اقتصاد ناسالم هم در به بيراهه كشاندن افراد خيلي مؤثر و خطرناك است و به فرموده حديث نبوي نتيجه اقتصاد غير سالم منتهي به فقراست و فقر منتهي به كفر و فساد و به همين جهت است كه خداوند متعال يكي از پيامبران بزرگوار را در جهت مبارزه با اقتصاد ناسالم مبعوث فرموده است .

 

3- نقش دوستان صادق و اقوام صاحب فكر و همراهان معتقد در پيروزي رهبران ديني و سياسي و رسيدن به مقصد در طول تاريخ مؤثر و ارزشمند بوده‌ است .  قوم سركش و لجوج مدين اگر بخاطر قوم و همفكران شعيب نبود او را بيشتر آزار مي دادند ، همچنين اگر طايفه قريش و دررأس آنها ابو طالب نبود كفار مكه هر روز آزار و اذيت رسول الله(ص) را بيشتر ميكردند.

امروز كه عصر تنظيمات و تشكيلات است هر رهبري كه طايفه و همراهان و هواداران وي بيشتر باشد جايگاه و توفيق وي نيز بيشتراست.  ضرب المثل كردي است « بعداز خدا قوم و عشرت خوب بهترين نعمت است »

 

*** اللهم وفقنا لما تحب و ترضي يا رب العالمين ***

 

 « وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و اصحابه اجمعین »

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn