درس چهارم .... اصحاب الفيل

روز سه‌شنبه مورخ 20/ ارديبهشت/1390 در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملا قادر قادری در مسجد قباء پاوه درس يكصد و چهل و چهارم از سلسله مباحث تاریخ ( درس چهارم قصص القرآن ) با موضوع اصحاب الفيل ارائه شد.

در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده دوستداران و علاقمندان مباحث تاريخي درج شده است .

 

 

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون قصص قرآن

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس يكصـــــدو چهل و چهارم از سـلـسه مبـــاحث تـــــــــاریخ
درس چهارم «
اصحاب الفيل »

*************

** موضوع درس **

اصحاب الفيل

اصحاب الفيل به عمليات ، جنگ و هجومي اطلاق مي شود كه جمعي از مسيحيان يمن تحت فرمان ابرهه بن صباح حاكم بظاهر مسيحي يمن به قصد تخريب كعبه مشرفه به مكه آمده ، وهمراه خود انواع امكانات را آورده بود و در پيشاپيششان فيل سواراني لشكر را همراهي ميكردند. قرآن كريم نام لشكر ابرهه را اصحاب الفيل ذكر كرده و خداوند متعال در خصوص اين واقعه سوره‌اي را از قرآن كريم در 6 آيه نازل فرموده است كه بشرح آيات اين سوره حادثه را براي رسول خدا و يارانش بيان فرموده است.


اصل حادثه بصورت اختصار

چند سال قبل از ولادت پيامبر بزرگوار اسلام ابرهه بن صباح حاكم مسيحي يمن يك كليساي بزرگ و مجهز و در شكل كعبه مشرفه و مسجد الحرام ساخت و به اطراف و اكناف مبلغ فرستاد و مردم را به سفر به يمن به جاي سفر به مكه دعوت كرد و اين موضوع براي قريشيان مكه گران تمام شد ، احدي از اهل مكه به يمن رفت و كليسا را آلوده و زباله در آن انداخت .

ابرهه با شنيدن اين خبر خشمگين شد و تصميم گرفت خانه كعبه را به كلي ويران سازد تا هم انتقام گرفته باشد و هم عرب را متوجه معبد جديد خود كند. با لشكر عظيمي عازم مكه شد ، زماني به نزديكي مكه رسيد دستور داد تمامي اموال اهل مكه را بغارات آورند ، از آن جمله 200 نفر از شتران عبدالمطلب بود.

ابرهه به بزرگان مكه خبر فرستاد كه من براي جنگ نيامده‌ام قصد من فقط تخريب خانه كعبه است. عبدالمطلب بعنوان بزرگ مكه همراه نماينده ابرهه نزد ابرهه رفت عبدالمطلب قياقه زيبا و قد بلند و سيمايي محبوب داشت ابرهه او را ديد از جاي خود برخواست و او را مورد احترام قرار داد و در كنار خود نشاند سپس ابرهه به مترجمش گفت به ايشان بگويد خواستش را بگويد مترجم گفت جناب خواست شما چيست عبدالمطلب گفت خواسته من اين است كه 200 شتر مرا آورده‌اند آنها را بمن مسترد نماييد.

ابرهه خيلي تعجب كرد و به مترجمش گفت به ايشان بگويد زماني قيافه‌اش را ديدم عظمتي در دلم جاي گرفت و زماني سخنش را شنيدم از نظرم كوچك شد چرا از خانه خدا صحبت نميكند و فقط نگران شتران خودش است ؟ زماني كه مترجم مطالب ابرهه را بازگو كرد عبدالمطلب گفت « انا رب الابل وان للبيت ربا سيمنعه » ( من صاحب شترانم هستم و خانه خدا هم صاحب دارد و صاحبش از وي دفاع خواهد كرد).

سپس عبدالمطلب به مكه برگشت و به مردم اطلاع داد خانه‌هاي خود را تخليه و به اطراف مكه فرار كنند و خود همراه جمعي به مسجدالحرام رفته و دست در حلقه در خانه كعبه كردند و عبدالمطلب شعار مشهورش را اعلام و بصورت دسته جمعي آنرا خواندند « لاهم(اللهم) إن العبد يمنع رحله فامنع حلالك لا يغلبن صليبهم * ومحالهم أبدا محالك ». خداوندا هر كس از خانه خود دفاع ميكند تو نيز اي خداي بزرگ خانه‌ات را حفظ كن اي خدا دشمنان تو هر آنچه داشته اند با خود آورده اند حتي فيل را بقصد اسير همسايگان خانه تو الهي هر كس از خانه اش دفاع ميكند ملتمسانه تقاضاي شكست صليب را داريم.

مدتي نگدشت ابر سياهي از طرف غرب مكه و جده نمايان شد عبدالمطلب در اين فاصله به مردم گفت برويد به مردم بگويد به خانه هاي خود برگردند « فقد انا كم الله بنصره » در اين فاصله ابرهه بر فيلش كه محمود نام داشت سوار شـــد فرمان حركت به سوي مكه را صادر و هر چه به فيل دستور داد و فشار آورد فيل ابرهه حاضر به حركت به طرف مكه نشد و مي كوشيد به طرف يمن برگردد

در اين هنگام پرندگاني بصورت پرستو از جانب درياي سياه و جده آسمان را سياه كردند و به طرف سپاه ابرهه آمدند و هر يك 3 عدد سنگ ريزه در حد يك نخود با منقار و 2 پاهاي خود حمل ميكردند و به سپاه هجوم و به هر كس ميزدند فوراً نابود مي‌شد ، ظرف چند دقيقه كل سپاه تلف و نابود گرديدند مگر چند نفر انگشت شمار كه همراه ابرهه به يمن برگشتند قرآن كريم در اين خصوص ميفرمايد « وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ تَرْمِيهِم بِحِجَارَةٍ مِّن سِجِّيلٍ فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَّأْكُولٍ » و خداوند بر سر آنها (سپاه ابرهه) پرندگاني گروه گروه فرستاد كه با سنگ هاي كوچكي آنان را هدف قرار و همه آنها همچون كاه خورده شده و متلاشي شده در آمده و هلاك شدند


** نتيجه و نكات درس **


1- شكست لشكر ابرهه در سال 570 (سال ولادت پيامبر اسلام) بود و در اين مطلب يك پيام مهم نهفته است كه تولد نور نزديك است و زمان شكست ظلمت‌ها فرا رسيده است


2- قصه اصحاب فيل هشدار به افراد غافل و مغرور است كه انسان هر چند از نظر مالي و دانش و قدرت خود را غني بداند باز در مقابل قدرت الهي فقير و ناچيز است .


3- سوره فيل هم هشدار به قريش است و هم منتي است بر ساكنان مكه و پيامش اين است ما شما را از شـــر دشمني چون ابرهــه نجــات داديم لازم است شما هم در برابر خدا و رسولش محمد(ص)‌ منصف باشيد.


4- پيام ديگر حادثه اصحاب فيل نشان دادن عظمت خانه خداست كه تا ديگران هم بفهمند هركسي در فكر تجاوز به خانه خـــدا و يـــادگار ابراهيم خليل باشد مانند قوم ابرهه با آنها برخورد خواهد شد.


5- در فقه اسلامي آمده است هر گاه حجاج در روز دهم ذي الحجه از مزدلفه به مني برگردند سنت است در وادي محسر در محل نابودي سپاه ابرهه به سرعت حركت كنند و به خدا پناه برند و سريع محدوده را كه با تابلو طول و عرض آن مشخص شده است ترك كنند.


اللهم حفظنا من بلائك و اكرمنا برحمتك يا رب العالمين


« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و اصحابه اجمعین »


این مطلب را به اشتراک بگذارید

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn