روز سهشنبه مورخ 24/ خرداد /1390در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملا قادر قادری در مسجد قباء پاوه درس يكصد و چهل و نهم از سلسله مباحث تاریخ ( درس نهم قصص القرآن ) با موضوع حيات بلعم باعورا ارائه شد.
در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده دوستداران و علاقمندان مباحث تاريخي درج شده است .
مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون قصص قرآن
توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري
درس يكصـــــد و چهل و نهم از سـلـسه مبـــاحث تـــــــــاریخ
درس نهم « حيات بلعم باعورا»
*************
** موضوع درس **
حيات بلعم باعورا در قرآن كريم آيات 175 تا 178 سوره مباركه اعراف ، بموضوع شخصي اشاره شده است كه ظاهراً فردي دانشمند و عالم دين بوده ليكن در آخر عمر در خدمت فراعنه و حكام ظالم قرارگرفته است. خداوند متعال به پيامبر بزرگوار اسلام امر فرموده است ، قصه و حيات اين دانشمند و عالم ديني منحرف را براي امتش بازگو فرمايـد تا در حد خود درس و عبرت و موعظه باشد. اصل قصه اينچنين شروع مي شود « وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِيَ آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ » ( اي محمد(ص) بر آنان بخوان سرگذشت آنكسي را كه آيات و نشانههاي دين خداوند را به او داديم ، وي از دين و آيات حق خود را تهي ساخت و مطيع شيطان شد و جزو گمراهان قرار گرفت انتخاب مسير شيطان با خواست خودش بوده و در اثر پيروي از هوا و هوس به بيراهه سقوط كرد و چون انتخاب راه و خط و مسير به اختيار خودش بود ديگر ما نخواستيم بر او اجبار كنيم ) خداوند متعال صفات و حالات اين فرد را به سگ هار تشبيه كرده است كه در هر حال آماده حمله است خواه به او حمله كنيد يا تنهايش بگذاريد همواره دهانش باز و به اين و آن حمله ميكند و اين حالات و صفات وصف تمامي كساني است كه در خلاف برنامه خداوند گام بر ميدارند اين نوع انتخاب و اين روش كه انسان به توحيد و معنويت آگاهانه وارد شود و سپس بخاطر دنيا به دين و معنويت پشت كند بدترين انتخاب و بدترين روش است. در آيات فوق نامي از كسي برده نشده است فقط سخن از يك عالم و دانشمندي است كه نخست در مسير حق بوده است تا جايي كه هيچكس باور نميكرد روزي منحرف شود سرانجام دنيا پرستي و پيروي از هواي نفس چنان به سقوطش كشانيد كه در صف هواپرستان و پيروان شيطان قرار گرفت و خداوند او را به سگ تشبيه كرده است. در بسياري از روايات و كلمات ، مفسران و سيره نويسان و مورخان نام اين شخص را « بلعم باعورا» آوردهاند كه در عصر حضرت موسي(عليه السلام) زندگي ميكرده و خيلي مورد توجه مردم بوده و حتي حضرت موسي(ع) از وجود اوبعنوان يك دانشمند و يك مبلغ قوي و نيرومند استفاده ميكرده است و جايگاه ديني وي تا جايي بالا رفت كه دعاهايش در درگاه حق تعالي اجابت ميشد ولي در درون به فرعون مصر علاقه داشت و زرق و برق و قدرت و ثروت فرعون باعث شد از نور به ظلمات رهسپار و به فرموده قرآن « فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ » ( ازگمراهان شد ) نكات درس 1- هدف از بيان اين قصه اين است كه دين و علم نوراند و آفت اين دو نور الهي ، حبّ دنياست و هركس به نور دين و علم پشت كند و با شيطان و طاغوت همراهي نمايد نزد خداوند جايگاهش به درجه و جايگاه سگ هار ميــرســد 2- در اين قصه ، هشدار و پيام مهمي نهفته است كه لازم است هر انسان عاقل و بافكري درآن تأمل نمايد و با بصيرت به اطراف خود نگاه كند مبادا 4 روز زندگي دنيا و هوا و هوس و شهوانيت او را فريب دهد « الحذر الحذر يا اخواني في الدين » 3- امام فخر رازي (رحمه الله عليه) ميفرمايد اين آيه از شديدترين آيات قرآن كريم در خصوص اهل علم و دانش و علماء دين است . چنانچه عالمي به علمش عمل نكند ، دانش و علمش فاقد ارزش است و عالم بي عمل مبغوض خداوند است و مضر براي خود و خطرناك براي جامعه است . 4- لازم است همه ما بخصوص علماء دين و پرچمداران فرهنگ و دانش همواره دعا كنيم كه الهي آخر عمر ما را به خير ختم فرما تا گرفتار حب دنيا نشويم. در حديث است « حبّ الدنیا رأس کل خطیئه » «« اللهم انا نعوذبك من علم لاينفع »» « وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و اصحابه اجمعین »