روز سه‌شنبه مورخ 14/ تيــر /1390در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملا قادر قادری در مسجد قباء پاوه درس يكصد و پنجاه و دوم از سلسله مباحث تاریخ ( درس دوازدهم قصص القرآن ) با موضوع قصه اصحاب الجنه (صاحبان يك باغ) ارائه شد.
در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده دوستداران و علاقمندان مباحث تاريخي درج شده است .
مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون قصص قرآن
توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري
درس يكصـــــد و پنجاه و دوم از سـلـسه مبـــاحث تـــــــــاریخ
درس دوازدهم « قصه اصحاب الجنه»
*************
** موضوع درس **
اصحاب الجنه ( صاحبان يك باغ )
در سوره قلم آيات 17 الي 33 قصه‌اي زير عنوان صاحبان باغ سرسبزي كه دچار سرانجام دردناكي شده‌اند مذكور است و خداوند متعال آنرا بعنوان يكي از قصه هاي قرآن آورده كه براي اهل ايمان و اهل تدبير و فكر مايه درس و عبرت و تأمل است .
شرح موضوع : در قرآن اين چنين آمده است :« إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِينَ * وَلَا يَسْتَثْنُو*نَفَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ ........ تا آخر آيات » (يعني ما آنها را دچار بلا كرديم همانند صاحبان باغ كه سوگند ياد كردند ميوه هاي باغ را صبحگاه بدور از انظار فقراء جمع آوري و هيچ ميوه‌اي از آن استثنا نكنند در همان شب عذابي بر تمام باغ فرود آمد و در حاليكه همه در خواب بودند آن باغ سرسبز چون شب سياه و ظلماني شد. صبحگاهان يكديگر را صدا زدند كه بصورت دسته جمعي بسوي باغ حركت كنند تا قبل از اينكه فقراي محل حاضر شوند ميوه‌هاي باغ را بچينند. آرام آرام رفتند تا كسي نفهمد و فقراء از روز برداشت اطلاع پيدا نكنند و تصميم گرفتند در صورتيكه فقراء از تصميم آنان آگاه شوند و قصد حضور داشته باشند با قدرت هر چه بيشتر جلو آنان را بگيرند زماني كه به باغ نزديك شدند و وضعيت باغ را (كه كاملاً خشك شده بود ) ديدند ، آه و داد و حسرت سردادند وگفتند : خاك برسر ما ، اموال و ثروتمان را از دست داده‌ايم. يكي از صاحبان باغ شروع به سرزنش بقيه كرد و همگي گفتند « سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ » و سپس تعهد كردند تجديد نظر كنند شايد خداوند به آنها ترحم كند. خداوند متعال در آيه 33 ميفرمايد: «كَذَلِكَ الْعَذَابُ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ» ( اين عذاب دنيا به خاطر يك تخلف بود كه اين چنين گرفتار آن شدند ، قطعاً عذاب آخرت نسبت به اهل خلاف و مرتكبين گناه و مفسدين في الارض و مخالفان جامعه سخت‌تر خواهد بود)
خلاصه و نتيجه بحث
1- در زمانهاي قديم در مملكت يمن مرد نيك سيرت و خير و خداشناسي بوده كه يك قطعه باغ سرسبز و مثمر و صاحب خيرات و قابل توجه داشته است كه چند نفر مسكين و فقير محل را از ثمر باغ خود شريك كرده بود و هر ساله در روز برداشت ، فقرا و مساكين را دعوت و به هر يك سهمي كه شايسته آنها بود تسليم ميكرد كه در طول سال با آن زندگي آبرومندانه و قانعانه خود را سپري ميكردند. با اين اوصاف هم صاحب باغ و هم فقرا همگي از نعمات باغ استفاده ميكردند و هر ساله خداوند متعال ثمرات و خيرات باغ را افزون ميكرد.
صاحب باغ فوت كرد و پسرانش صاحب باغ شدند و زمان برداشت ثمر باغ فرا رسيد و همگي با هم يك تصميم غيرخدائي گرفتند و قسم ياد نمودند به هيچ فقيري حصـه و سهمي ندهند و هر آنچه پدر آنها انجام داده را هرگز انجام ندهند و نتيجه قسم و تصميم آنها در تفسير آيات 17تا 33 سوره قلم گذشت و خداوند از آنها انتقام گرفت و سرمايه آنان را در يك شب نابود و باغ سرسبز دچار حريق و به يك زمين سياه تبديل شد .
2- چه بخواهيم و چه نخواهيم انسان به مال علاقه دارد قرآن كريم ميفرمايد « وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ » (انسان علاقه شديدي به مال دارد) اين علاقه در حد اعتدال مذموم نيست مهم اين است ما مستمندان را در مال خود شريك كنيم هر چند كه‌كم هم باشد. قرآن‌كريم در وصف اهل ايمان ميفرمايد « فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ » ( اهل ايمان واقعي كساني هستند افراد محروم و فقير و دردمند را شريك اموال خود بدانند و در مالشان سهم و حصه فقرا معلوم باشد )
3- ثمر باغ و زراعت چون‌كه در جلو چشم عابرين و همسايگان و محرومين است و انسانها روزانه به آن نگاه و نظر دارند ضرورت دارد سهم افراد فقير و همسايه و رهگذر از آن داده شود حتي اگر با يك تعارف باشد زيرا نفس ، نفس است و تحريك آن نياز به آرامش دارد و به همين دليل است قرآن كريم ميفرمايد « وَآتُواْ حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ »( حق مزرعه را در روز درو اداء كنيد.)
4- اگر حب به مال دنيا زياد و در آن افراط شود و مالك مال مواهب و نعمات الهي را محدود و در انحصار خود قرار دهد و ديگران را از مال و ثروت خود محروم كند و تنها خود را ببيند و خدا و فقرا را نبيند ، قطعاً به بلاي بزرگي گرفتار خواهد شد بخصوص در عصر ما و در جامعه ما كه نمونه‌هاي زيادي داريم . افرادي هستند ثروتمند كه ثروت آنها كمترين ارزشي ندارد
5- قصه اصحاب الجنه (صاحبان باغ) به همين جهت در قرآن آمده است كه ثروت خود را در خود و خانواده خود منحصر نكنيم ، بلكه بكوشيم بركت آن را بيشتر و آرامش در كنار آن را زيادتر و دعاي خير فقرا را همراه داشته باشيم تا خداوند متعال كه نعمت دهنده اصليست ، از ما راضي باشد.
در اين خصوص خدمت مرحومان ماموستا ملا خضر رودباري و جناب ماموستا ملا كريم مدرس مي‌رويم تا نصايح آنان را هم بشنويم
بزانه هه‌ركــــه‌س ئه‌هلي عسيــــــــانه * له هـــــــه‌ر دو دونيــا كــاري نوقصانه
به فسق و فجور بزانه مه‌علــــــــــــوم * له ده‌وله‌ت ئــــه‌بي بي به‌ش و مه‌حروم
گه‌ر ئه‌لي زور كـــه‌س صاحب دوله‌ته * هه‌م ئه‌هلي فســــــــق و درو و غه‌يبه‌ته
ئه‌ليم ئه‌و ماله مالي دم ده‌مـــــــــــــــه * بي عاقبـــت و رو لــــــه عــه ده‌مـــــه
يا خـو ئه‌و كه‌سه به‌و هه‌موو مالــــــــه * دايــــم مه‌لـــــوله و حـــــــالي بد حاله
به هه‌ر ماليكيش مه‌لول ببي حــــــــال * ئـــه‌وه نگبه‌ته نه‌ك خيــرو ئيقــــــــبال
كوي ئه‌كاته‌وه به هه‌زار زه‌حمـــــه‌ت * به جي‌چي ديلي به ئاخ و حه‌ســـــــره‌ت
ناله ئه‌‌گه‌ر چي صاحب حــــه‌يــــوانه * چون بو خــوي نابي مه‌علوم شــــــــوانه
« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و اصحابه اجمعین »
این مطلب را به اشتراک بگذارید
