روز سهشنبه مورخ 8/ اسفند /1391 در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملا قادر قادری در مسجد قباء پاوه درس دویست و دوازدهم از سلسله درسهاي تاريخ ،سيره ، قصص ، وصايا و عقيده (درس سي و چهارم عقايد اسلامي « 1- سنت و بدعت 2- تلقین میت » ) ارائه شد.
در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده دوستداران و علاقمندان مباحث ديني درج شده است .
مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون عقايد اسلامي
توســـط حــاج ماموستا ملا قادر قادري
درس دويست و دوازدهم از كلاسهاي هفتگي مسجد قباء پاوه
درس سي و چهارم « عقايد اسلامي »
*************
* موضوع درس *
1- سنت و بدعت 2- تلقین میت
** مقدمه **
پیامبر بزرگوار اسلام(ص) در خصوص مسئولیت علماء دین فرموده است « هِمَهُ العُلماءِ الرعایهُ » (حدیث شماره 9598 جامع الصغیر) ، در شرح این حدیث آمده است وظیفه علماء دین درک درست مسائل و تفهیم و توجیه و بصیرت دادن به مسلمانان است . در عصر ما در هیچ جامعهای به اندازه جامعه مسلمانان ، مشکلات و گرفتاری و درگیری و خونریزی و ترور و بی انصافی و بی عدالتی وجود ندارد . با یک مقدار ملاحظه در می یابیم ریشه اصلی اکثـــر این مشکلات بر میگردد به اختلافات و تفرقه فیمابین مسلمانان . و قسمت اعظم این نارسائیها ریشهاش در اختلاف نظر سران مذاهب فقهی ، سیاسی و اجتماعی جامعه است که متاسفانه آگاهانه و یا نا آگاهانه پیروان این سران مورد اشاره اختلاف نظر سران را وسیله نزاع و تفرقه و درگیری و غیبت و تهمت و بعضاً تا دعوای فیزیکی پیش رفته و محبت و برادری را به دشمنی و وحدت و تفاهم را به تفرقه و جدال تبدیل کردهانـد از جمله این مسائل موضوع «بدعت و سنت» و «تلقین میت » است . هر ساله بخصوص در ایام میلاد رسول الله (ص) شاهد بروز یک نوع اختلاف هستیم که جمعی مراسم و جشن میلاد را بدعت سیئه و جمعی آن را یک عمل پسند و حسنه میدانند و در خصوص تلقین میت جمعی آن را سنت و مستحب و جمعی آن را زاید و بدعت میخوانند. این موضوعات شبهاتی را در بین متدینین ایجاد کرده است و اینجانب لازم دیدم به وظیفه خود عمل و به جهت آگاهی دوستان عزیز در خصوص این دو مطلب نکاتی را به عرض برسانم .
الف ) سنت و بدعت
سنت در لغت به معنی طریقه و سلوک و روش است خواه پسند باشد و خواه ناپسند و بدعت در لغت به معنی انشاء ، اختراع ، ابداع و دستیابی به چیز تازه و نوظهور است و از نظر شرع ودر دیدگاه علماء اسلام سنت در چند معنی مورد استفاده و استعمال قرار گرفته است مثلاً میگوئیم این سنت است یعنی بدعت نیست و در جایی میگوئیم اصول احکام عبارتند از : کتاب و سنت و اجماع و غیره .. و علماء حدیث هرگاه سنت را به کار ببرند مراد آنها قول و عمل و تقریر پیامبر اسلام (ص) است و بدعت نزد علماء دین یعنی عملی که بعد از رحلت پیامبر اسلام ابداع و تدوین شده باشد .
بعد از ذکر این چند جمله در خصوص معنی لغوی و شرعی سنت و بدعت لازم به ذکر است که مراد ما به بدعت یعنی بدعت در دین و این بخش است که محل اختلاف علماء میباشد و الا بدعت ، ابداع ، اختراع و دستیابی به نوآوری جدید دنیوی اگر در خدمت انسان و جامعه باشد مورد تحسین و تایید است و اگر از آن استفاده خلاف مصالح جامعه شود امری قبیح و منکر است به عبارت دیگر ذات مصنوعات و اختراعات مانند موبایل و ماهواره و رایانه وسیله خدمت هستند مگر از آنها استفاده بهینه نشود و در راستای فساد و منافی عفت و بد اخلاقی مورد استفاده قرار گیرند در این حالت اسلام با نوع استفاده مخالفت میکند نه نوع اختراع . بعد از این توضیح کوتاه عرض میکنم بحث ما در خصوص بدعت در امور دنیا نیست و ذکر مطلب کوتاه فوق به این دلیل بود که مبادا اشتباهی در موضوع پیش بیاید و تصور شود اسلام با ابداع ، اختراع و نوآوری دنیوی مخالف است بلکه حساسیت و اختلاف علماء در بدعه دینی است بدینوسیله و به صورت اختصار عرض میکنم علماء اسلام در خصوص بدعه دینی دو دیدگاه و نظر دارند .
1- گروه اول اگر چه از نظر عده و تعداد در اقلیت هستند ولی از نظر تبلیغات قوی اند این گروه معتقدند در زمان پیامبر اسلام دین تکمیل شده است واسلام نیازی به اضافه کردن و تدوین مواد و برنامه جدید ندارد و به مصداق حدیث نبوی شریف « اِیَّاکُم وَ مُحَدَّثَاتِ اﻷﻣﻮر فَاِنَّ کُلَّ مُحَدَّثَة بِدعَة و كل بدعة ضلالة وكل ضلالة في النار » ( از نوگرائی دینی پرهیز کنید چون هر جدید و تازهای بدعت است و هر بدعهای سبب گمراهی و نتیجه آن به جهنم منتهی میشود ) و احادیث دیگری هر نوع بدعت و برنامه دینی را که در صدر اول و عصر رسول خدا معمول نبوده باشد آن را اضافه و بدعه و رد و نفی میکنند.
2- گروه دوم جمع کثیری از علماء و فقهاء و بزرگان دین هستند که ابتدا بدعت را به دو بخش تقسیم میکنند و میفرمایند : هر امر دینی که بعد از عصر رسول خدا به وسیله علماء و بزرگان جامعه دایر و تدوین و ابداع شده است اگر با قرآن کریم و سنت رسول خدا مخالف نباشد این نوع بدعه «حسنه» است و مبارک و قابل پیروی و اگر با قرآن کریم و سنت نبوی شریف و سایر برنامه های دین مبین در تضاد باشد آن بدعه را « سیئه » ، ناپسند و مردود میدانند ، و مصداق حدیث نبوی را این قسمت دوم میدانند تشخیص این موارد با علماء هر عصر است و مردم متدین هم لازم است پیرو علماء دین باشند و به جای تفرقه و جدال در کنار هم باشند و یکدیگر را تحمل کنند. و از جدال و افتراء و غیبت و تکفیر یکدیگر پرهیز نمایند.
ب) تلقین میت
مراد به تلقین میت ، کلماتی است که شامل شهادتین و دعا و استغفار و توصیههای معقول و مشروع که منشاء خیر برای روح میت و تذکراتی است به حاضرین و داغ دیدگان و افراد دیگری که در کنار قبر میت حاضرند.
در خصوص این تلقینات و دعا و استغفار و تذکرات دینی دو دیدگاه و نظریه مطرح است :
1- قاطبه مسلمانان تا آنجائیکه من اطلاع دارم به مصداق حدیث صحیح نبوی شریف « کانَ النبیُ (ص) ِاذافَرغَ مِن دَفن المیتِ وَقفَ عَلیه و قالَ ِاستَغفِروا ِلَاخیکُم وَ سَلوا لُه التثبیتَ فانَه الآنَ یُسالُ » ( هرگاه پیامبر اسلام (ص) از دفن جنازهای فارغ میشد در کنار قبر توقف میکرد و به حاضرین میفرمود : برای برادر دینی خود طلب استغفار کنید و از درگاه حق سبحان برای وی ثبات عقیده را درخواست نمایید الآن « نکیر و منکر» از وی سوال خواهند کرد . این روش یعنی وقوف در کنار قبر و طلب استغفار و درخواست ثبات شعارهای دنیوی برای میت مسلمان حدود دو قرن معمول بوده و به عنوان سنت عملی پیامبر بزرگوار اسلام(ص) و یارانش ، از آن تبعیت و پیروی شده است و اختلافی در این قسمت ، در حد دعا و استغفار دیده نشده است و با استفاده از فرهنگ و رسوم هر منطقهای مراسم تدفین ، طلب استغفار وسپس تعزیه میت برگزار شده است و مطلبی به عنوان اختلاف نظر و رد یا تایید در بین مسلمانان مطرح نبوده است .
2- در حدود اواخر قرن دوم ، جمعی از علماء و مخلصان دین ، بر این سنت مطالبی از دعا و غیره اضافه کردند از جمله امام نووی در کتاب معروفش (المجموع ج 5 ص 294) میفرماید : « مستحب است بعد از دفن جنازه در کنار قبر وی ساعتی توقف کنید و برای شادی روح متوفی دعای عفو و مغفرت طلب نمایید و تاکید کرده است امام شافعی(ره) و اصحابش بر وقوف و دعا و قرائت قرآن اتفاق نظر دارند و سپس اضافه کرده است جماعت دیگری از علماء شافعیه تلقین میت را به سبکی که اکنون در دیار ما قرائت میشود مستحب میدانند و آنرا توصیه کردهاند » روی این قسمت اخیر حرف و حدیث است .
پس دعا و طلب استغفار و دعای تثبیت برای متوفی سنت عملی پیامبر اسلام(ص) است و تلقین اموات به سبک معمول و مورد استفاده علماء ما ، توصیه سلف ماست و یک امر مستحب و پسند است و نباید این موضوع محل نزاع قرار گیرد ، زیرا تکلیف شرعی ما نسبت به اموات ( برادران و خواهران دینی خود ) غسل ، کفن ، نماز ، دفن و در نهایت طلب عفو و غفران و تعزیه وفق برنامه شریعت اسلام است و همه ما باید بکوشیم حریم شریعت اسلام را رعایت کنیم و نظر علماء عظام را که دلسوز و پاسدار دین بودهاند وسیله جنگ و نزاع و تکفیر یکدیگر قرار ندهیم چه مانع و اشکالی دارد اگر به عنوان ذکری ، امر به معروف و نهی از منکر ، یادآوری خیر و به مصداق «وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَىٰ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ» بعد از دفن میت بعنوان سنت رسول خدا(ص) توقف کنیم و فرد آگاهی تلقین میت را قرائت نماید قطعاً به نفع میت و مسلمانان است و باید همه ما پیرو سنت رسول الله(ص) و مطیع قول علماء سلف خود باشیم و هر آنچه به نفع دین و مسلمانان است از آن استقبال کنیم و از اختلاف و دو گانگی و تفرقه پرهیز نماییم
قرآن کریم میفرماید : « وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ » ( نزاع و اختلاف نکنید ، اختلاف و نزاع و درگیری قدرت و اقتدار شما را سست و نابود خواهد کرد )
« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و اصحابه اجمعین »