درس دوم « ادامه حیات مُسَیْلَمَــۀ کذّاب و کافر »

روز سه‌شنبه مورخ 5 /  اردیبهشت /1396درادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملاقادر قادری در مسجد قباء پاوه درس سیصد­و­پنجاه ویکم  از سلسله درسهای تاریخ،‌سیره، قصص، وصایا، عقیده، اخلاق و... (درس دوم « عقاید اسلامی  »)ارائه شد.

در ادامه، درس مذکور جهت استفاده دوستداران و علاقمندان مباحث دینی درج شده است.

 

                                  

      مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون اخلاق

 توســـط حــاج ماموستا ملا قادر قادری

       درس سیصد وپنجاه و یکم از كلاسهای هفتگی مسجد قباء‌ پاوه

درس  دوم  « ادامه حیات مُسَیْلَمَــۀ کذّاب و کافر »

*************

*موضوع درس*

« ادامه حیات مُسَیْلَمَــۀ کذّاب و کافر »

 

پیامبر رحمةً­للعالمین بعد از قرائت نامۀ مسیلمۀ کذاب، حاملان نامه را که دو نفر بودند، احضار و از آن‌ها سؤال کرد نظرتان نسبت به مسیلمه چیست؟ آن‌ها گفتند: مسیلمه رسول خداست و آنچه در نامه نوشته است عقیدۀ ما هم همان است. حضرت فرمودند: به خداوند سوگند اگر عادت این‌چنین نبود که پیک و فرستادۀ سران در نزد ما محترم‌اند، دستور می‌دادم هر دو نفر شمارا به قتل برسانند.

در مقابل حبیب بن زید انصاری نامۀ رسول خدا (ص) را به نزد مسیلمه برد. مسیلمه گفت: ایمان به رسالت محمد دارید؟ گفت: بله «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله». مسیلمه گفت: شهادت می‌دهید که من هم رسول خدا هستم؟ حبیب گفت: هرگز. شما پیامبر نیستید. مسیلمه فوراً دستور داد او را شهید کردند. ابتدا اعضای بدنش را یکی‌یکی قطع کردند و هرگاه عضوی از بدنش را در مقابل چشمان مسیلمه قطع می‌کردند مرتب می‌گفت: «أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله» و تاآخرین‌نفس این شعار را تکرار کرد تا شهید شد و مسیلمۀ کذاب به فتنه و فساد و باطل گویی خود ادامه داد. سپس پیامبر اسلام (ص) یکی از مردان بنی حنیف را که سال‌ها در خدمت رسول خدا (ص) تلمّذ کرده بود و قرآن را حفظ و خود را با اخلاق رسول خدا (ص) و روش اصحاب انطباق داده بود و نامش رَجال حنفی بود نزد مسیلمۀ کذاب فرستاد شاید او را نصیحت و اصلاح کند. این فرد که به‌ظاهر مرد و مسلمان و در باطن نامرد و منافق بود، به‌محض وصول به یمامه در انظار عموم مردم شهادت داد و اعلام کرد که مسیلمه رسول خداست و گفت: من از مدینه می‌آیم و محمد (ص) با مسیلمه توافق کرد نصفی از زمین از آن مسیلمه باشد. این شیطان ملعون، فساد و فریبش از مسیلمه بیشتر و بیشتر گردید و در انحراف و به بیراهه کشاندن مردم بسیار مؤثر واقع شد. حدود یک سال و اندی از اعزام رَجال به یمامه گذشت. رسول خدا (ص) رحلت فرمودند و با رحلت سفیر پروردگار، شبه‌جزیرۀ عربستان دچار فتنۀ عظیمی شد و منهای مدینۀ منوّره و مکّۀ مکرّمه و طایف در حجاز و شهری در یمن، همۀ افراد آن جامعۀ اسلامی که در زمان رسول خدا (ص) ایمان آورده بودند، مرتد شدند و اعلام کردند اسلام دین محمد بود و بعد از رحلت و فوت وی دیگر حاضر به ادای زکات و عبادت و جهاد و اذان نیستند. ازجمله قوم بنی حنیف که قبلاً زمینۀ ارتداد و برگشت از اسلام در میان آن‌ها فراهم بود. ظرف چند روز بعد از رحلت رسول‌الله (ص) خلیفۀ اول حضرت ابوبکر صدیق (رض) که چند روز از انتخابش نگذشته بود با دو مشکل داخلی و خارجی مواجه شد. ازیک‌طرف جمعی از اهل‌بیت رسول خدا (ص) حضرت علی (رض) را صالح و صاحب حق به جانشینی پیامبر اسلام (ص) می‌دانستند و از طرف دیگر منهای سه شهر مورداشاره تمام شبه‌جزیرۀ عربستان به اسلام پشت کردند و یک انقلاب فکری ضد اسلام بر کل منطقه حاکم گردید و از طرف دیگر ترسِ حمله به مدینه از سوی مرتدین شایع شد و قبل از حملۀ مرتدین به مدینۀ منوّره، سپاه مجهزی به فرماندهی خالد بن ولید به یمامه و نجد، محل زندگی مسیلمه اعزام گردید.

خالد قبل از رسیدن به یمامه با قوم غطفان و طایفۀ مالک بن نُوَيره و اَسد در جهت بازگشت آن‌ها به صراط مستقیم و برنامۀ اسلام و منهج رسول‌الله (ص) آنچه در توان داشت به کار گرفت و این سه قوم همبستگی کردند و قبول اسلام را مجدداً اعلام نمودند.

سپس خالد بن ولید با سپاهی بین ۴۰ تا ۶۰ هزار نفر از افراد صادق و یاران رسول خدا (ص) در آخر سال 11 هجری قمری وارد یمامه شد. در یمامه جنگ سخت و شدیدی شروع شد و طایفۀ حنفی هر آنچه داشتند، بخصوص کسانی که مخلصانه شاگرد مسیلمه بودند، آسمان و زمین را علیه مسلمانان آتش و خون کردند. بعد از چند روز درگیری سخت و شدید، سنگرها و محل‌های تجمع مرتدّین و پیروان مسیلمه یکی بعد از دیگری فتح گردید و مسیلمه به دست وحشی قاتل حضرت حمزه (ع)، به هلاکت رسید. به وحشی گفتند: بهترین انسان (حمزه) را شهید کردید و بدترین انسان (مسیلمه) را هم به دَرَک واصل نمودید. در این معرکه از مسلمانان و یاران صادق رسول‌الله (ص) و از مهاجرین و انصار بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ نفر ازجمله ۷۰ نفر از قراء و حافظان کل قرآن کریم شهید شدند و این امر ترسی در خصوص آیندۀ قرآن در دل مسلمانان ایجاد کرد و منجر به جمع‌آوری قرآن کریم به دستور خلیفۀ اول حضرت ابوبکر صدیق (رض) و توسط زید بن ثابت کاتب وحی در عصر پیامبر اسلام (ص) گردید. با این شرح کوتاه مسیلمه را شناختیم و علت انحراف طایفۀ حنفی را دریافتیم که در اثر سادگی و فریب مسیلمه و تحریکات قومی و ملی و تأثیرات دیگران فراهم شده بود.

آنچه ما باید از این درس بفهمیم این است دفاع از اسلام نیازمند رهبری هشیار و بصیر و قاطع و سپاه و لشکر و برنامۀ لازم و استخراج‌شده از کتاب و سنت است. ما باید خیلی هوشیار باشیم. اسلام از روز تولّد همواره دشمنانی داشته است مع‌هذا و علی‌رغم دشمنی دشمنان اسلام، خداوند متعال با حمایت قاطع و همیشگی خود این آیین آسمانی را از توطئه مصون و پایدار نموده است. بدون تردید در تمام ادوار باید جمعی از اهل ایمان از اسلام دفاع کنند تا مصداق «وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ» تحقق یابد و فقدان هریک از این‌ها خسارت برای اسلام و مسلمین است.

 

 

   رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ

وصلي الله تعالي علي سيدنا و مولانا محمد و علي آله و اصحابه و من دعا بدعوته الي يوم الدين

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn