هشتاد و نهمین کلیپ کوتاه هفتگی حاج ماموستا ملا قادر قادری منتشر گردید.
متن فارسی و ترجمه شده این کلیپ در ادامه آمده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر امامجمعه پاوه؛ هشتاد و نهمین کلیپ کوتاه هفتگی حاج ماموستا ملا قادر قادری با موضوع " یادی از حضرت خاتم (ص) به مناسبت فرارسیدن ماه ربیعالاول " در مورخ ۴/۰۷/۱۴۰۲ منتشر گردید.
متن فارسی و ترجمه شده این کلیپ در ادامه آمده است:
عنوان: یادی از حضرت خاتم (ص) به مناسبت فرارسیدن ماه ربیعالاول
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربالعالمین ثم الصلوة والسلام علی سیدنا محمدٍ و علی آله و صحبه و من دعا بدعوته الی یومالدین
السلامعلیکم و رحمةالله و برکاته
از درگاه خداوند دانا و توانا برای همۀ برادران و خواهران ایمانی بخصوص کسانی که به بحثهای بنده گوش میدهند درخواست عزت، سعادت، سربلندی و سلامتی دارم و امیدوارم این بحث مایۀ عزت برای بنده و همۀ مسلمانان علاقهمند به دین و محبان رسولالله (ص) باشد.
برادران محترم و خواهران عزیز؛ موضوعی را که امروز آماده کردهام به عرض شما برسانم، یادی است از پیامبر بزرگوار حضرت خاتم (ص) به مناسبت ماه ربیع الأول ماه میلاد آن رسول گرامی (ص)
قرآن کریم حیات پیامبر اسلام (ص) را بهعنوان الگو و اسوه به ما مسلمانان معرفی کرده و فرموده است حیات رسولالله (ص) برای تمام بشریت و بالأخص برای اهل ایمان اسوه، الگو و دستورالعمل زندگی است.
حیات رسولالله (ص) به حدی مهم است که پروردگار متعال به حیات آن بزرگوار قسم یاد فرموده است؛ لذا ما مسلمانان باید از لحظۀ ولادت تا رحلت آن بزرگوار کموبیش از حیات و سیرتش آگاهی داشته باشیم و در حد توان از وی پیروی کنیم.
باید بدانیم ولادت پیامبر اسلام (ص) برای ما مسلمانان خیلی مهم است. چرا؟ چون ولادت آن حضرت، تنها ولادت نبوده؛ بلکه در حقیقت نیاز مبرم و ضروری جامعه بوده است.
به فرمودۀ علما و مورخین؛ عصری که پیامبر اسلام (ص) در آن متولد شدند، عصری پر از مشکلات و بدترین روزگار و انسانیت در حال سقوط و مرگ بود، بشر خالق و پروردگار خود را فراموش کرده بود و چراغهایی را که رسولانِ قبل از حضرت خاتم (ص) روشن کرده بودند، همگی خاموش و رجال دین همانند پیروان حضرات ابراهیم و موسی و عیسی دو دسته شده بودند. دستهای که پایبند به دین و راه رسولان بودند به میان غارها و دیرها رفتند و در آنجا خداپرستی میکردند و دستهای هم در خدمت حاکمان عصر خود بودند و به آنان خدمت میکردند.
اخلاق، تمدن، فرهنگ، ادب و سیاست قربانی نزاعهای قومی و طایفهای شده بود؛ ملتها و دولتها و قدرتهای حاکم آن عصر بخصوص ایران و روم دستخوش امیال شاهان شده بود و شبهجزیرهٔ عربستان که محل ولادت پیامبر اسلام (ص) بود، از همهجا بدتر بود؛ دختران را زندهبهگور میکردند و میگفتند برای ما ننگ است دختران خود را بزرگ کنیم و مردم بیگانه آنها را ببرند؛ زنان مانند یک کالا در بازار خریدوفروش میشدند، ظلم قابل عدّ و حساب نبود، فقرا روزبهروز فقیرتر میشدند و بهجای خدای بزرگ و مهربان سنگ و چوب را پرستش میکردند.
آئینی را که پیامبران قبلی چون حضرات نوح و ابراهیم و عیسی و موسی آورده و به بشر ابلاغ کرده بودند، در اثر اختلاف و تفرقۀ رهبران از آن اسم و رسمی نمانده و تمام شده بودند.
در یک جمله ولادت رسول خدا (ص) یک امر عادی نبود، آسمان و زمین و برّ و بحر از پروردگار درخواست منجی میکردند؛ چون بشر در حال سقوط و حدود ۶۰۰ سال بود رابطۀ بین زمین و آسمان قطع و پیامبری برای هدایت بشر نیامده بود.
دنیا نیازمند منجی و نجاتدهنده بود در این برهه از زمان خداوند اراده فرمود در بدترین نقطۀ کره زمین در آن زمان، یعنی عربستان در سال ۵۷۰ میلادی محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب متولد شد و عطر ولادتش در شبهجزیرهٔ عربستان پخش شد و خبر نجات و آرامش بشریت و حاکمیت توحید به گوش عقلاً رسید.
بله عزیزان؛ عبدالمطلب چندین پسر داشت یکی از آنها عبدالله بود که با آمنه دختر وهب ازدواج کرد. عبدالله دو ماه بعد از عروسی بهقصد تجارت به شام سفر کرد و هنگام برگشت در مدینه (یثرب آن زمان) فوت کرد و ۷ ماه بعد از فوتش؛ فرزندش محمد متولد شد که به هنگام تولد سرمایۀ پدرش ۵ شتر و یک کنیزک بود.
محمدرضا مصری صاحب کتاب محمد رسولالله (ص) در خصوص تولد رسول خدا (ص) در کتابش بحثی را آورده و میگوید: شبی که آمنه احساس کرد ولادت حملش نزدیک است مشهورترین مامای مکه خانم شفا مادر عبدالرحمن بن عوف را به منزلش دعوت و تا صبح در کنار هم بودند و با طلوع صبح صادق محمد به دنیا آمد و همان لحظه حرکات عجیبی از او دیدند ؛ به گفتۀ آمنه و شفا در لحظۀ ولادت با سجده به زمین افتاد و در لحظهای که سرش را بلند کردند، بهجای ابی، ابی (پدر،پدر) ؛ ربی، ربی گفت.
خبر ولادتش به جدش عبدالمطلب رسید خیلی خوشحال شد و فوراً به منزل آمنه رفت و مژدۀ تولد نوزاد را به او دادند و به او گفتند: از این نوزاد دو مسئلۀ عجیب دیدیم ۱-در لحظۀ ولادت سرش بهسوی کعبه به زمین افتاد و سجده برد. ۲-لحظه ای که سرش را بلند کردیم، بهجای ابی، ابی؛ ربی، ربی میگفت.
این دو خبر برای عبدالمطلب خیلی مهم بودند، نوزاد را در بغل گرفت و به مسجدالحرام برد و چند بار او را طواف داد و نامش را محمد گذاشت. جمعی که آنجا بودند، گفتند: محمد نام مشهوری در میان ما نیست، اسمی را برایش انتخاب کنید که در فرهنگ ما وجود داشته باشد.
عبدالمطلب گفت: به این دلیل نامش را محمد گذاشتم که در آینده مورد حمد و سپاس مردم باشد و مورداحترام و تکریم قرار گیرد.
ما مسلمانان بخصوص اهلسنت کُرد هر ساله مراسمی در تاریخ ۱۲ ربیع الأول روز ولادت پیامبر بزرگوار اسلام (ص) را برگزار میکنیم؛ گاهی اوقات به ما میگویند این کار بدعت در دین است و مورد اعتراض قرار میگیریم. ما هم میگوییم قبول داریم که جشن میلاد در زمان پیامبر اسلام (ص) و خلفای راشدین انجام نشده است، ولی آیا هر نعمتی شکری لازم ندارد؟ پس ما شاکر نعمتی هستیم که خداوند به ما و بشریت عطا فرموده است. چهبهتر این شکر و اعلام شادی و خوشحالی ما طی یک مراسم باشد که در آن مراسم در کنار هم و وحدت داشته باشیم و جشن ولادت پیامبر اسلام (ص) را بهعنوان یک مراسم شادی و خوشحالی و شکر نعمت برگزار کنیم.
پس برگزاری مراسم میلاد رسول گرامی اسلام هر چند در دوران آن رسول خدا (ص) و در دوران خلفای راشدین مرسوم نبوده است؛ اما یک بدعۀ حسنه و مقبول است که در آن جلسه از دین و پیامبر اسلام و قرآن کریم بحث و دفاع میکنیم و در نزد ما جشن میلاد اگر بهصورت شرعی برگزار شود، کاری پسند است و هر کسی که این مراسم را پسند نمیداند به خودش مربوط است ما اصرار نداریم که حتماً کار و عمل ما را قبول کنند؛ ولی ما محبان رسولالله (ص) کماکان ایستادهایم و میگوییم: اللهم صل علی محمد و علی آله و صحبه و سلم.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته