روز سه شنبه مورخ 07/ اردیبهشت /1395 در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملاقادر قادری در مسجد قباء پاوه درس سیصد و بیست و ششم تفسیر قرآن کریم (درس سوم تفسیر سوره مبارکه مؤمنون) با موضوع آیات 23 الی 41 ارائه شد.
در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده دوستداران و علاقمندان كلام الهی درج شده است.
کلاس تفسیــر قــرآن کـریـم توسط حاج ماموستا ملا قــادر قــادری
درس سیصد و بیست و ششم
درس سوم سوره مبارکه مؤمنون آیات 23 الی 41
*موضوع درس *
1-اشاره مختصری به حیات حضرت نوح (ع) و برخورد قومش با وی
2- آشنایی با منطق مخالفین پیامبران الهی
3-اشاره مختصری به حیات حضرت ثمود یا هود و نحوه برخورد قومشان با آنها
** ترجمــه آیـــات**
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿23﴾
ما نوح را بهسوی قومش فرستادیم. نوح به قومش گفت: ای قومِ من، خداوند واحد و یکتا را بپرستید و از او بترسید زیرا که جز الله معبودی برای شما نیست.
فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ ﴿24﴾
اَشراف و راحتطلبان کافرِ قوم نوح در جواب دعوت وی گفتند: این مرد که مدعی است فرستاده خداست جز بشری همچون شما نیست که میخواهد بر شما حاکم شود. اگر خدا میخواست پیامبری برای ما مبعوث کند، فرشتهای میفرستاد و بر ما نازل میکرد. مطالبی را که این شخص بیان میکند ما هرگز از پیشینیان خود نشنیدهایم.
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ ﴿25﴾
او فقط فردی است به جنون و دیوانگی مبتلا شده پس مدتی صبر و تحملکنید یا مرگش فرامیرسد و یا از بیماری رهایی مییابد.
قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ ﴿26﴾
نوح (ع) بعد از شنیدن منطق جاهلانه قومش فرمود: پروردگارا مرا در برابر این قوم بددهان منصور فرما.
فَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا فَإِذَا جَاء أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُكْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ ﴿27﴾
به نوح وحی کردیم یک کشتی را تحت نظر ما بساز و زمانی دستور ما رسید و آب از تنورها جوشید از هریک از حیوانات یک جفت را در کشتی سوار کن بهاضافه اعضای خانوادهات منهای کسانی که قبلاً وعده هلاکت آنها دادهشده (همسر و فرزند کافرت) بقیه را سوار کن و در خصوص افراد ظالم و کافر با من صحبت نکنید. همگی مستحق غرقاند و غرق میشوند.
فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿28﴾
زمانی که شما و همراهان و همسفرانتان بر کشتی سوار شدید بگویید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ» سپاس و ستایش مخصوص پروردگاری است که ما را از دست کافران ظالم نجات داد.
وَقُل رَّبِّ أَنزِلْنِي مُنزَلًا مُّبَارَكًا وَأَنتَ خَيْرُ الْمُنزِلِينَ ﴿29﴾
و آنگاه بگو پروردگارا ما را در منزلگاه مبارکی فرود آور و تو بهترین فرود آورندگان هستی.
إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ وَإِن كُنَّا لَمُبْتَلِينَ ﴿30﴾
آری در این قصه پیام و نشانههایی وجود دارد و میشود از آن درس و عبرت گرفت و مسلماً ما در زندگی همگان را آزمایش میکنیم.
ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ ﴿31﴾
بعد از هلاک قوم نوح، ملتها و جمعیتهای دیگری از اولاد نوح روی زمین و در جای قوم نوح مستقر کردیم.
فَأَرْسَلْنَا فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿32﴾
و از میان همان جمعیت تازه استقراریافته، پیامبری را برای راهنمایی آنها فرستادیم (حضرت ثمود یا هود) وی به آنها اعلام کرد فقط الله را پرستش کنید و غیر از او معبودی نیست چرا به اینهمه دلایل فکر نمیکنید؟ و چرا خدای واحد را بهعنوان خالق قرار نمیدهید؟
وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاء الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ ﴿33﴾
در برابر دلسوزی فرستاده خدا اشرافیان خودپسند و خودخواه از قوم وی که کافر شده بودند و حشر و قیامت را باور نداشتند و در رفاه و زرقوبرق دنیا که ما به آنها بخشیده بودیم زندگی میکردند گفتند: این فرد تنها بشری است مثل شما، و هیچ امتیاز دیگری ندارد و مثل شماها میخورد و مینوشد و کسی اینچنین باشد نمیتواند پیامبر باشد.
وَلَئِنْ أَطَعْتُم بَشَرًا مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ ﴿34﴾
اشراف خدانشناس به قوم عقبافتاده خود گفتند: اگر از بشری همانند خودتان بهعنوان پیامبر اطاعت کنید، مسلماً زیانکار و خسارتمندید.
أَيَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذَا مِتُّمْ وَكُنتُمْ تُرَابًا وَعِظَامًا أَنَّكُم مُّخْرَجُونَ ﴿35﴾
آیا او به شما وعده میدهد که بعد از مرگ و زمانی که به خاک تبدیل شدید و استخوانهای شما پوسیده شد باز زنده میشوید و از قبرها سر بیرون میآورید؟ هرگز این موضوع را باور نکنید.
هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ ﴿36﴾
هیهات و هیهات صحت این موضوع بعیدِ بعید است. شماها باور نکنید.
إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ ﴿37﴾
اشرافیها اضافه کردند: ما به شما میگوییم غیرازاین زندگی دنیا چیز دیگری در کار نیست. شما آگاهید مرتب جمعی از ما میمیرند و جمعی دیگر متولد میشوند غیرازاین حیات، زندگی دیگری وجود ندارد.
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ ﴿38﴾
این مرد (ثمود یا هود) فردی دروغگوست و اگر میگوید فرستاده خداست، این ادعا تهمت است به خداوند؛ و ما هرگز به وی ایمان نخواهیم آورد.
قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ ﴿39﴾
رسول مبعوث الهی گفت: پروردگارا مرا بر این قوم دروغگو و مخالف برنامه خدا منصور فرما.
قَالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَيُصْبِحُنَّ نَادِمِينَ ﴿40﴾
وحی از سوی خداوند آمد که عنقریب این قوم از قول و عمل خود پشیمان خواهند شد ولی پشیمانی سودی ندارد.
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاء فَبُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿41﴾
سرانجام این قوم ستمکار را در مقابل عناد و ظلم خود با یک صیحه و صاعقه آسمانی نابود کردیم و آنها را همچون خاشاکی بر روی آب قراردادیم و با جمله «دور باد رحمت خدا از ظالمین» به عمر آنها خاتمه دادیم.
*** توضیح و تفسیر آیات ***
توضیح آیات درس بر دو محور دور میزنند. 1-گذری کوتاه بر حیات حضرت نوح و ملاحظه منطق قوم مغرور و ستمکار وی و نهایت زندگی آنها 2-گذری کوتاه بر حیات حضرت ثمود یا هود و مخالفت قوم جاهل و ازخودراضی و فاقد عقل و نهایت عمر کوتاه آنها که با یک صاعقه و رعدوبرق نابود شدند و خداوند آنها را به خاشاک و کف روی آب تشبیه کرده است که شاید هلاکت آنها عبرت و درسی باشد برای دیگران.
*** نکات و نتایج درس ***
نکتـــه اول: در قصه اول اشاره مختصری است به حیات حضرت نوح (ع) و قوم ظالمش که در اثر مخالفت با برنامه خداوند و اهانت به فرستاده خدا هلاک شدند. قابلذکر است مرگ و هلاکت آنها یکشبه نبوده است. حضرت نوح 950 سال قومش را به توحید و خداپرستی دعوت کرد و بارها به آنها میگفت: «أَفَلَا تَتَّقُونَ» (چرا از خدا نمیترسید؟) ولی قوم جاهلش به وی میگفتند: «إِنْ هُوَ إِلا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ» (نوح فقط یک مرد دیوانه است) و به وی اهانت می کردند.
نکتـــه دوم: قوم نوح به 5 شیـوه با برنامه حضــرت نوح (ع) مخالفت کردند؛ 1-میگفتـند نوح بشر عادی است و پیامبر نیست 2-میگفتند پیامبر نباید از انسان باشد باید از ملائک باشد 3-از اسلاف خود تقلید کورکورانه میکردند و میگفتند: ما از آبا و اجداد خود نشنیدهایم که پیامبر برای ما مبعوث خواهد شد. 4-میگفتند: نوح دیوانه است و دیوانه نمیتواند پیامبر باشد 5-به همدیگر توصیه میکردند که بر سر عقیده باطل خود ایستادگی کنند. عنقریب نوح فوت خواهد کرد و شما نجات پیدا خواهید نمود. با این همه شیطنت و مخالفت باز حضرت نوح صبر می کرد.
نکتـــه سوم: در قصه دوم درس از آیه 31 تا 41 بین مفسرین اختلاف است که آیا مراد به پیامبر اعزامی حضرت هود بوده است یا حضرت ثمود؟ درهرحال بعد از هلاکت قوم نوح و خاتمه طوفان و نشست کشتی نوح در کوه جودی در موصل، مدتی نگذشت که حضرت نوح (ع) از دنیا رفت. قوم نجاتیافته از غرق که خداوند به آنها صحت و معیشت و رفاه و امنیت داده بود، بهجای شکر خدا مغرور شدند و با پیامبر و فرستاده خدا که بعد از نوح (ع) برای ارشاد آنها آمده بود، شروع به مخالفت کردند . خداوند آنها را با صاعقه نابود کرد و ما از حیات این قوم میفهمیم که این قوم، کوتهفکر و جاهل و مقلدِ اشراف و پیرمردهای خود بودند و با دو شیوه با فرستاده خداوند مخالفت میکردند. 1-میگفتند پیامبر نباید از بشر باشد و به وی اهانت می کردند 2-بعثت و زنده شدن و حشرونشر و حساب و قیامت را شدیداً انکار می کردند. یک نکته قابل ذکر است خداوند کفر نسبت به خود را قبول میکند ولی اهانت و مخالفت با رسولان و پیامبران که نماینده وی در زمین هستند را نمیپذیرد. دیر یا زود با اهانت کنندگان به رسولان الهی برخورد شدید خواهد نمود و این در تاریخ ثابت و مسلّم و روشن است.
ربنا تَقَبَّلْ منّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ وَتُبْ عَلَینَآ إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ
وصلي الله تعالي علي سيدنا و مولانا محمد و علي آله و اصحابه و من دعا بدعوته الي يوم الدين