روز سه شنبه مورخ 07/10/89 ، در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملا قادر قادری در مسجد قباء پاوه درس يكصد و سيام تفسیر قرآن کریم (درس سيزدهم تفسیر سوره مبارکه مائده) با موضوع آیات 54 الي 58 سوره مبارکه مائده ارائه شد.
در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده دوستداران و علاقمندان كلام الهي درج شده است.
کـــلاس تفسیــــر قــرآن کــــریـــم توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري
درس يكصد و سيام
درس سيزدهم سوره مبارکه مائده آیات 54 الی 58
** موضوع درس **
1-بحث ارتداد و ردّه در اسلام
2- ولايت در اسلام
3- ولايت كفار ممنوع
4- اذان شعار توحيديان (تاريخچه اذان)
* ترجـــمه آيـــات *
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۵۴﴾
اي كساني كه ايمان آوردهايد هر كس از شما از آئين خود باز گردد (به خدا زياني نميرساند) خداوند در آينده جمعيتي را ميآورد، كه آنها را دوست دارد و آنها (نيز) او را دوست دارند، در برابر مؤ منان متواضع و در برابر كافران نيرومندند، آنها در راه خدا جهاد ميكنند و از سرزنش كنندگان هراسي ندارند. اين فضل خدا است كه بهر كس بخواهد (و شايسته ببيند) ميدهد و (فضل) خدا وسيع و خداوند داناست.
إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ ﴿۵۵﴾
سرپرست و رهبر شما تنها خدا است، و پيامبر او، و آنها كه ايمان آوردهاند و نماز را بر پا ميدارند و در حال ركوع زكات ميپردازند.
وَمَن يَتَوَلَّ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ ﴿۵۶﴾
و كساني كه ولايت خدا و پيامبر او و افراد با ايمان را بپذيرند (پيروزند زيرا) حزب و جمعيت خدا پيروز ميباشد!
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿۵۷﴾
اي كسانيكه ايمان آوردهايد، افرادي كه آئين شما را بباد استهزاء و بازي ميگيرند از اهل كتاب و مشركان، دوست و تكيه گاه خود انتخاب نكنيد، و از خدا بپرهيزيد اگر ايمان داريد
ذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلاَةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَعْقِلُونَ ﴿۵۸﴾
آنها هنگامي كه (اذان ميگوئيد و مردم را) به نماز ميخوانيد آنرا به مسخره و بازي ميگيرند، اين بخاطر آن است كه آنها جمعي هستند كه درك نميكنند
** توضيح و تفسير آيات **
توضيح آيه 54 : در اين آيه خداوند متعال در خصوص كساني صحبت ميكنند كه اسلام را قبول كرده و سپس از آن روگردان ميشوند به شيوهاي كه دين يا مكتب و يا فكر ديگري را بجاي اسلام قبول ميكنند. قرآن كريم اين نوع حركت و تغيير را ردّه يا ارتداد ميگويد. خداوند متعال اين گردش شيطاني را قبيح و دور از فطرت و اخلاق ميــداند و اهل ارتداد را مورد هجوم و هشدار و تهديد قرار داده و شريعت اسلام آنان را مستحق كيفر و حكم شرعي دانسته و به اهل ايمان اميد داده است از ارتداد افراد بي مايه مأيوس نباشند خداوند بجاي آنان افراد مؤمن و محب قرآن و خداوند را جايگزين خواهد كرد.
توضيح آيات 55 و 56 : دراين دوآيه خداوند متعال كساني كه حق ولايت بر مسلمين را دارند معرفي نموده است كه از نظر دين پيروي و اطاعت و فرمانبرادري از آنان لازم و مشروع و واجب است: 1- خداوند متعال و اوامر وي 2- رسول الله(ص) و دستورات و سنت وي 3- اهل ايمان كه اهل نماز و زكات و مطيع خدا و رسول و عادل باشند.
توضيح آيات 57 و 58 : در اين دو آيه به دو مسئله مهم اشاره رفته است:
1- ولايت و سرپرستي و رهبري كافران براي اهل ايمان ممنوع و حرام اعلام شده است.
2-يكي از خصلتهاي رذيله دشمنان اسلام اهانت و استهزاء به اسلام و اذان است. زيرا اذان شعار توحيديان است و دشمنان اسلام با آن دشمني دارند و بر ماست كه از اذان و نماز حفاظت كنيم.
** نتيجـه **
1- ابتدا توضيحي در باره ارتداد در اسلام و تاريخچه آن و نظر اسلام در اين خصوص را لازم ميدانم. ارتداد يعني كافر شدن بعد از اسلام . مانند مرتدين عصر رسول الله (ص) و عصر خليفه اول(رض) . تاريخچه ارتداد هم بر ميگردد به عصر نبوت و اولين كساني كه در صدر اسلام به پيامبراسلام و رسالت وي پشت كردند سه طايفه از اعراب بودند :
الف) طــايفــه مذحـــج به سرپرستي اسود عنسي كذّاب در يمن كه مدعي بود پيامبر است و نام خود را رحمان يمنگذاشت. اسود و عشيرهاش بطور كلي از اسلام روگردان شدند. مدتي گذشت توسط يكي از قهرمانان اسلام بنام فيروز ديلمي ، اسود عنسي كشته شد و از عشيره مذحج در عصر راشده و دوران خلافت خليفه اول كسانيكه در جنگ نجات پيداكردند به اســـلام برگشتنـــد.
ب ) طايفه بني حنيف به سرپرستي مسيلمه كذّاب كه خود را پيامبر و شريك رسول خدا ميدانست و در اين خصوص نامهاي به پيامبراسلام نوشت كه من هم پيامبري هستم مثل شما نصف كره زمين براي من و نصف ديگر از آن شما . در جواب اين كذّاب ، رسول خدا نوشت:
« من محمد رسول الله إلى مسيلمه الكذَّاب، السلام على من اتبع الهدى، أما بعد، فإن الأرض لله يورثها من يشاء من عباده والعاقبه للمتقين »
اين پيامبر درغگو در يك جنگ خونين در عصر خليفه اول(رض) بنام حرب يمامه بدست وحشي كشته شد و قومش سركوب گرديد. بعد از قتل مسيلمه ، وحشي گفت : درجاهليت بهترينِ انسان ها را كشتم و در دوران اسلام بدترينِ انسان را ، اميدوارم خداوند با حركت اخير از گناه گذشتهام ، گذشت نمايد.
ج) طايفه بني اسد به سرپرستي طليحه بن خويلد كه در زمان رسول الله(ص) مرتد شدند و طليحه ادعاي نبوت را ميكرد و در زمان خليفه اول در يك عمليات و جهاد صادقانه سركوب شدند و طليحه به شام متواري شد . سپس بعد از مدتي به اسلام بازگشت و تاحدّ زيادي گذشته خود را جبران كرد.
2- قابل ذكر است در دين اسلام با اجماع سلف فقهاء وخلف بزرگان دين و به استناد حديث نبوي شريف « من بدل دينه فاقتلوه » كيفر مرتد قتل است .
3- نتيجه سوم اين درس بحث دشمني كفار با نماز و تاريخچه اذان است .
نماز و وسيله ارتباط خلق با خالق و باعث دوري از منكرات و سبب دست يابي به معرفت و دينداري و عامل وحدت اهل ايمان و فارق بين كفر و اسلام است و به همين خاطر است كه كفار و دشمنان دين و منافقين با نماز و اهل نماز دشمني دارند .
در خصوص تاريخچه اذان ، در عصر نبوت مسيحيان با نواختن ناقوس و يهيوديان با بوق و زردشتيان با روشن كردن آتش پيروان خود را براي عبادت جمع ميكردند رسول خدا به اصحابش فرمود لازم است ما هم وسليهاي در جهت دعوت مردم داشته باشيم قرار شد در اين خصوص فكر كنند ، عاقبت و بنا به خوابيكه حضرت عمر(رض) ديد اذان (كه فعلاً از آن استفاده ميكنيم) مورد تصويب قرار گرفت و به امر رسول خدا اولين بار بلال حبشي اذان را اعلام و با موافقت رسول الله تصويب شد .
اين شعار مهم و اثر بخش ، نشانه اقتدار و موجب رحمت و طمأنينه است به شرطي كه با صداي حسن و از طرف انسان محسن اعلام و اقامه شود .
« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و اصحابه اجمعين »