روز سه شنبه مورخ 19/ ارديبهشت /1391 در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملا قادر قادری در مسجد قباء پاوه درس يكصد و هشتادو دوم تفسیر قرآن کریم (درس نوزدهم تفسیر سوره مبارکه اعراف) با موضوع آیات 138 الي 145 ارائه شد.
در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده دوستداران و علاقمندان كلام الهي درج شده است .
کـــلاس تفسیــــر قــرآن کــــریـــم توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري
درس يكصد هشتاد و دوم
درس نوزدهم سوره مبارکه اعراف آیات 138 الی 145
** موضوع درس **
1 ) پیشنهاد یک کار عبث به موسی (ع)
2 ) جهل سرچشمه تمامی مشکلات بشر
3 ) 40 شبانه روز دوره برای ماموریت حضرت موسی (ع)
4 ) الواح موسی و محتوای آنها
* ترجـــمه آيـــات *
وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْاْ عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَّهُمْ قَالُواْ يَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ﴿138﴾
ما بنی اسرائیل را همراه موسی (ع) از دریای نیل عبور دادیم . در آن طرف دریا به قومی رسیدند که در اطراف بتهای خود ساخته گرد،آمده بودند بنی اسرائیل به حضرت موسی گفتند : ما می خواهیم مثل اینها خدایانی داشته باشیم حضرت موسی به آنان گفت : واقعاً در خداپرستی جاهل هستید .
إِنَّ هَؤُلاء مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِيهِ وَبَاطِلٌ مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ﴿139﴾
اینها ( این قوم بت پرست ) که شما شیفته آنها شده اید سرانجام کارشان آنها نابودی و راه و روش آنها باطل است .
قَالَ أَغَيْرَ اللّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَهًا وَهُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ﴿140﴾
چگونه جایز و رواست من خدا و معبود دیگری برای شما طلب کنم غیر از الله که شما را بر همه عالمیان برتری داده است .
وَإِذْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَونَ يَسُومُونَكُمْ سُوَءَ الْعَذَابِ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءكُمْ وَفِي ذَلِكُم بَلاء مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ﴿141﴾
بخاطر بیاورید زمانی را که ما به اذن و راهنمائی خداوند شماها را از چنگال فرعونیان نجات دادیم آنها مردان شما را به بدترین صورت شکنجه می دادند و پسرانتان را می کشتند و زنانتان را برای خدمتگزاری نگاه می داشتند این امر آزمایش بزرگی بود و شایسته بود شما بعد از نجات خـــداوند متعــال را شکر می کردید .
وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ﴿142﴾
در این فاصله ، سی شب به موسی وعده عبادت دادیم و سپس 10 شب دیگر را اضافه کردیم و مدت عبادت 40 شبانه روز شد حضرت موسی قبل از رفتن به میقات و محل عبادت هارون( برادرش ) را در جای خود تعیین کرد و به وی یادآوری کرد در راه اصلاح و پیشبرد با بنی اسرائیل برخورد کند و در گناه و معصیت با آنان همراهی نکند .
وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ﴿۱43﴾
زمانی که موسی به میعادگاه خداوند رسید خداوند بدون واسطه با وی صحبت کرد موسی عرض کرد پروردگارا خودت را به من نشان ده تا تو را ببینم ، خداوند متعال فرمود : هرگز در دنیا مرا نخواهید دید ولی به کوه مقابل بنگر اگر کوه ثابت ماند پس شما هم می توانید مرا ببینید و اگر کوه متلاشی شد پس شما مرا نخواهید دید خداوند متعال به کوه نظری نمود در اثر عظمت پروردگار ، کوه فوراً متلاشی شد موسی با دیدن این صحنه هولناک ، مدهوش شد و به زمین افتاد و زمانی که به هوش آمد گفت : سبحان الله من از نخستین مومنانم .
قَالَ يَا مُوسَى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالاَتِي وَبِكَلاَمِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ﴿۱44﴾
خداوند فرمود: ای موسی من به شما بشارت میدهم و تو را به عنوان رسول خود تعیین و با شما بدون واسطه صحبت کردم برنامه مرا ( الواح ) بگیر و خدا را شاکر باش .
وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِيلًا لِّكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُواْ بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ ﴿۱45﴾
و در الواحی که به موسی داده بودم اندرز و نصایح را از هر موضوعی در آن ذکر کرده و تفصیل و تشریح نموده بودم و به موسی گفتم این الواح را با جدیت بگیر و به قومت امر کن آنرا با جدیت بگیرند و از محتوای آن پیروی کنند و در آینده نزدیکی جایگاه فاسقان را به شما نشان خواهم داد .
** توضيح و تفسير آيات **
توضیح آیات 138 تا 141 : این آیات به این مطلب اشاره دارند که قوم بنی اسرائیل زمانی از دست فرعون و فرعونیان نجات پیدا کردند شایسته بود بعد از نجات از دست فرعون برای شکرگزاری و خود سازی و باز سازی امورخود را آماده میکردند ولی با توجه به روش و بینش قوم بنی اسرائیل که همواره عمر خود را در بهانه گیری و اشکال تراشی سپری میکردند شروع به بهانه گیری کردند ، من جمله از حضرت موسی (ع) درخواست ساخت چندین بت به جهت پرستش کردند . علت این درخواست جاهلانه این بود که همراهی قوم بنی اسرائیل با حضرت موسی (ع) فکری و آگاهانه نبوده و اکثراً به خاطر مصالح دنیوی بود و یا از ترس فرعون خود را به دامن موسی انداخته بودند لذا با کمترین بادی از جای خود تکان می خوردند و به دنبال جو و جریان می افتادند و به همین جهت بود خداوندمتعال به حضرت موسی الهام فرمود : بهانه بنی اسرائیل خلاف توحید و مسیر مورد ادعای موسی است و راه و هدف بت پرستان راه باطلی است و غیر از راه توحید ، سایر راهها غیر الهی و مردود میباشند سپس خداوند متعال درخواست کنندگان خدایان باطل را مورد نکوهش قرار داد و به آنها تذکر داد که به چند دلیل نمی بایست چنین پیشنهادی را میکردند:
1) خداوند شما را بر دیگران برتری داده «وَهُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ»
2) خداوند شما را از دست ظالمی چون فرعون نجات داد که بر شماها ظلم میکرد و پسران شما را از دم تیغ میگذرانید و دختران شما را برای خدمتگزاری و بردگی نگاه می داشت .
توضیح آیات 142 تا 145 : مفاد این آیات در خصوص یکی دیگر از صحنه های زندگی بنی اسرائیل و درگیری آنها با حضرت موسی است زمانی که موسی (ع) به امر خداوندبه میعادگاه رفت و حضرت هارون ( برادرش) را در جای خود تعیین فرمود متاسفانه قوم بنی اسرائیل در غیاب موسی به دو دسته تقسیم شدند : ثابت القدم و متزلزل
بعد از برگشت حضرت موسی از میعادگاه و مدرسه تعلیم و تربیت الهی و تسلیم الواح شاهد صحنه و وضعیت مایوس کننده ای گردید و ملاحظه فرمود قوم بنی اسرائیل که سالها در راه تربیت و نجات آنها از کفر و بت پرستی دریغ نکرده بود یک دفعه تسلیم فردی به نام سامری گردیده و گوساله پرست و بت پرست شده و از فرمان خدا و رسول خدا روگردان شده اند ، که به یاری حق در درس آینده به اصل موضوع اشاره خواهیم کرد.
**** نکات و نتایج درس ****
1) این یک سنت تغییر ناپذیر در حیات انسانها در طول تاریخ و زندگی انسانها بوده که بعد از هر انقلابی شاهد جبهه گیری فیما بین نیروهای انقلاب از یک طرف و بین بعضی از نیروها و رهبری انقلاب بوده ایم مانند آنچه در حیات قوم موسی و سایر اقوام در تاریخ برای ما ذکر شده است با این توضیح که نیروها در انجام انقلاب وحدت نظر دارند و سپس مصالح فردی و اجتماعی آنها را در برابر هم قرار میدهد .
2) در هر انقلابی نیروهای مختلفی دور هم جمع میشوند از جمله نیروهای فکری ، مصلحتی ، احساساتی ، آگاه ، فقیر و مظلوم جامعه و بعد از پیروزی جبهه گیری شروع میشود و هر دسته به نفع خود ، سازی میزنند و بعضاً در جهت رسیدن به مقصد دچار اصطکاک و درگیری شده و برادران دیروز دشمنان امروز خواهند شد همچنانکه ما در ایران شاهد بوده و هستیم که چگونه انقلاب کنندگان سال 1357 در برابر هم با قول و قلم و اسلحه صف آرایی کردند .
3) تعلیم و آموزش و تربیت افرادی که قرار است در جامعه رهبر و مسئول و راهنما شوند یک امر ضروری است بخصوص کسانی که داعیه رهبری دینی و رهبری مردم را دارند حتماً باید دوره رهبری را طی کنند همچنانکه خداوند متعال بعد از غرق فرعون حضرت موسی را به میعادگاه خاصی دعوت و یک دوره فشرده 30 شبانه روزی برای وی گذاشت و زمانی دید حضرت موسی کاملاً آمادگی پیدا نکرده است 30 شبانه روز را به 40 شبانه روز افزایش داد . مدیرانی که دوره مدیریت را ندیده اند هم خود را خراب می کنند هم مردم را و این یک امر آسمانی و مهم است که باید ما هم آگاه باشیم . رهبری انقلاب با رهبری بازسازی فکری و نوسازی و حفظ مردم متفاوت است .
4) یک سوال اینجاست مگر حضرت موسی قبل از رفتن به میعادگاه پیامبر نبوده است دیگر رفتن به میعادگاه به چه معنی است ؟ جواب این است قبل از رفتن به میعادگاه حضرت موسی نبی بود ولی کتاب و رسالت بعد از رفتن به میعادگاه بر وی نازل شد و از طرف دیگر رهبری در انقلاب و یا رهبری در سازندگی و اداره ملت متفاوت است انقلابی بودن سهل است انقلابی ماندن و حفظ مردم مهم است اضافه بر این دو موضوع غیبت 40 روزه حضرت موسی لازم بود تا افراد موافق انقلاب موسی ومخالف آن جبهه خود را جدا و مردان میدان شناسائی شوند .
« وصلي الله تعالي علي سيدنا محمد و علي آله و اصحابه و من دعا بدعوته الي يوم الدين »
درس نوزدهم ..... آیات 138 الی 145 سوره مبارکه اعراف
اعراف
123 129
این مطلب را به اشتراک بگذارید
