روز سه شنبه مورخ 2 / آبان /1391 در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملا قادر قادری در مسجد قباء پاوه درس يكصد و نود و ششم تفسیر قرآن کریم (درس ششم تفسیر سوره مبارکه انفال) با موضوع آیات 31 الي 40 ارائه شد.
در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده دوستداران و علاقمندان كلام الهي درج شده است .
کـــلاس تفسیــــر قــرآن کــــریـــم توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري
درس يكصد و نود و ششم
درس ششم سوره مبارکه انفال آیات 31 الی 40
** موضوع درس **
1- بیان بـی خــردی مشرکان مکه
2- بیان جایگاه معنوی پیامبر اســـلام (ص)
3- بی ریشه بودن عبادت و دعای مشرکان
4- کار همیشگی کافران جلوگیری از رشد اسلام است
5 - هدف از جهاد در اسلام رساندن پیام الهی است و بس
* ترجـــمه آيـــات *
وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا قَالُوا قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هَٰذَا ۙ إِنْ هَٰذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ﴿ 31 ﴾
و هنگامی که آیات خداوند برآنها خوانده شود میگویند شنیدیم چیز مهمی نبود و مطلب جدیدی نداشت ما هم اگر بخواهیم مثل آن را می گوئیم اینها افسانههای پیشینیان است در این ادعا کافران دروغ می گویند .
إِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ هَٰذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴿ 32 ﴾
یاد آورید ای محمد(ص) گفته ای از گفته های مشرکان که در وقت دعای خود می گفتند : ای خدا اگر قرآن و محمد و اسلام حق است پس ما را سنگباران کن و از آسمان بر ما سنگ نازل کن یا ما را به عذاب دیگری مبتلا نمائید .
وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ ۚ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ﴿ 33 ﴾
ای محمد (ص) تا تو در میان آنها هستی خداوند آنان را مجازات نخواهد کرد و تا استغفار میکنند خدا آنها را مانند اقوام پیامبران سابق مجازات نمی کند .
وَمَا لَهُمْ أَلَّا يُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَهُمْ يَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا كَانُوا أَوْلِيَاءَهُ ۚ إِنْ أَوْلِيَاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ﴿ 34 ﴾
البته این کافران مستحق عذاب الهی اند زیرا بدترین عمل آنها همانا مسدود کردن مومنان از رفتن به مسجد الحرام است . آنها چنین حقی را ندارند زیرا تولیت و سرپرستی مسجدالحرام حق اهل تقوا است ولی مشرکان بی خبرند .
وَمَا كَانَ صَلَاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكَاءً وَتَصْدِيَةً ۚ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ﴿ 35 ﴾
کافران که مدعی نماز و طواف و عبادت هستند و می گویند ما هم نماز و عبادات و طواف داریم عبادت و طواف آنها غیر از سوت کشیدن و شیپور نواختن و کف زدن چیز دیگری نیست پس بچشید عذاب الهی را به خاطر کفر و بیراهه رفتن و دروغ گفتنتان .
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۚ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ ۗ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ﴿ 36 ﴾
یقیناً کافران اموالشان را به جهت جلوگیری از رشد و ترقی اسلام هزینه می کنند و هر آنچه را در این راه مصرف می کنند بی نتیجه است و در آینده مایه حسرت آنان خواهد شد و به شکست و ذلت دچار میشوند و نهایت آنها عذاب جهنم است و همگی به سوی دوزخ گردآوری می شوند .
لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَىٰ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعًا فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴿37﴾
این همه تذکر و هشدار و نصیحت و یادآوری به این جهت است تا ناپاک از پاک جدا و ناپاک ها روی هم انباشته گردند و تا بین حق و باطل تفاوت ایجاد شود در نهایت این ناپاکان به عنوان خسارتمند راهی دوزخ خواهند شد .
قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ مَا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ﴿38﴾
ای محمد (ص) به کافران اعلام کن اگر از کفر و لجاجت دست بردارند گذشته آنها بخشوده می شود در غیر اینصورت مانند اقوام دیگر مخالف پیامبران در انتظار عذاب باشند .
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ ۚ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ. ﴿39﴾
ای مسلمانان با مشرکان تا زمانی که علیه شما اقدام می کنند و فتنه برپا می کنند بجنگید تا فتنه ها خاموش و حاکمیت از آن خداوند متعال گردد اگر از آزار و اذیت و زحمت و فتنه کوتاه آمدند خداوند بر احوال آنها ناظر است .
وَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاكُمْ ۚ نِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴿40﴾
اگر به ارشاد و نصیحت و راهنمائی خدا و رسول توجه نکردند و به مسیر باطل خود ادامه دادند زیاد ناراحت نباشید شماها به وظیفه خود عمل کرده اید و خداوند مولا ، حامی ، ناظر و حافظ شماست و خداوند بهترین ناظر و حامی است .
** توضيح و تفسير آيات **
توضیح آیه 31و32 : این آیات در خصوص بی خردی و جهل و ناآگاهی و برخورد غیر عقلانی مشرکان مکه است که هر گاه آیات قرآن کریم را می شنیدند با زبان دور از معرفت می گفتند : این مطالب چیز تازه ای ندارد و ما هم می توانیم این چنین مطالبی را بیان کنیم و مرتب می گفتند : الهی اگر آئین و روش محمد حق است و ما بر باطل و ناحق هستیم ما را از آسمان سنگ باران کن و ما را نابود فرما نتیجه این برخورد کبر و غرور و منیت و جهل است و در هر عصری امکان تکرار آن می رود .
توضیح آیه33 : مفاد این آیه جوابی است به شعار مشرکان که می گفتند خدایا اگر راه محمد حق است ما را سنگباران کن . خداونــــد متعال می فرماید : سنگباران آنها نزد خداوند امری خیلی ساده است ولی به خاطر وجود پیامبر اسلام(ص) و استغفار آنها در وقت طواف که می گویند : « غفرانک » آنها را مجازات نمیکنیم .
توضیح آیه 34و35: در این دو آیه خداوند متعال زندگی مشرکان را مورد هجوم قرار داده است به این مضمون که آنها مخالف دین و مانع رشد و اهل بی احترامی به مسجدالحرام هستند اعمالی که انجام می دهند به نام نماز و عبادت ، نماز نیست اول و آخر آن سوت کشیدن و کف زدن و شوخی کردن است .
توضیح آیه 36و37 : در این دو آیه خداوند متعال به بعضی از اخلاق و اعمال ضد دینی مشرکان مکه اشاره دارد به این مضمون کافران و مشرکان مکه کارشان هزینه کردن اموال و ثروت شان در راه جلوگیری از پیشرفت و ترقی دین و رشد رسالت رسول الله(ص) است البته اینها با این کار هرگز پیروز نخواهند شد و در آینده مایه حسرت و اندوه برای آنها خواهد بود و پیروزی از آن مسلمانان است و مسیر مشرکان جهنم است و سپس می فرماید : اقدام مشرکان و انتقام خداوند فقط به خاطر این است تا صفوف طرفداران حق از باطل جدا شود
توضیح آیه 38و39و40 : در این سه آیه سه مطلب مورد بحث است . 1- خداوند به پیامبر اسلام امر فرموده است به کافران اعلام کند که اگر از عقیده و اعمال خود کوتاه آیند خداوند متعال گذشته آنها را خواهد بخشید 2- اگر پیام را نشنیدند با آنها برخورد کنید 3- اگر پیام را نشنیدند و با جهاد وتهدید هم حاضر به تسلیم نبودند ، خداوند یار و یاور و ناصر شماست.
**** نکات و نتایج درس ****
1- کافران سلامتی فکری ندارند و حرکت آنها بیشتر در خلاف فلسفه خلقت انسان و مسیر فطرت است و اگر اینچنین نبود به قرآن کریم افسانه نمیگفتند و در برابر اسلام و قرآن و رسالت رسول خدا مخالفت نمی کردند و شعار مغرورانه نمی دادند و به پیامبر اسلام نمی گفتند چیز تازه ندارد و ما هم اگر بخواهیم می توانیم مثل محمد صحبت کنیم .
2- وجود پیامبر اسلام و استغفار مشرکان در وقت طواف که سر را به آسمان بلند می کردند و می گفتند « غفرانک اللهم » ( الهی خواستار عفو و غفران تو هستیم ) دو وسیله بودند که خداوند متعال به خاطر این دو وسیله مانند امتهای پیشین اهل مکه را مجازات نکرد .
3- ابن عباس می فرماید : « کان فی الارض امانان من عذاب الله : نبی الله و الاستغفار ، اما النبی(ص) فقد مضی و اما الاستغفار فهو باق الی یوم القیامه » (یعنی در زمین دو سپر بلا وجود داشتند که هر دو مانع عذاب و انتقام عمومی مردمان بودند : 1- وجود حضرت محمد (ص) 2- استغفار )
حضرت محمد (ص) از امت خداحافظی کرد و در بین ما نیست ، اما استغفار تا قیامت پا برجاست . یک نکته مهم که باید قابل توجه دوستان باشد و آن این است که : خداوند متعال مشرکان ضد خدا و رسول را به خاطر شعاری که در حین طواف می دادند و می گفتند : « غفرانک اللهم » به خاطر همین استغفارشان آنان را مثل قوم هود و نوح و لوط و غیره مجازات نکرد پس اگر ما که اهل ایمان هستیم و پیرو حضرت محمد(ص) ، اگر استغفار و دعا را ترک نکنیم بدون تردید بسیاری از عذاب و بلیات آسمانی را از خود و دیگران دور کردهایم . و این ادعا نیست و نص قرآن کریم است که دعا و استغفار سپرند
4- در آیه 36 خداوند متعال میفرماید : یکی از برنامههای همیشگی و استراتژیکی کافران انفاق و هزینه کردن بی رحمانه ثروت و اموال خود در راه جلوگیری از رشد اسلام خواهی و جلوگیری و سد کردن راه حق و پیشرفت دین مبین اسلام است . اگر ما مسلمانان هشیار و با بصیرت باشیم و بکوشیم در راه ترقی دین خود و در حد توانمان هزینه و انفاق کنیم قطعاً ترفند کافران خنثی و آنها دچار حسرت و آه و ما ماجور و سربلند خواهیم شد . خداوند به ما این بصیرت و غیرت و هشیاری را عطا فرماید .
5- فلسفه جهاد رساندن پیام الهی به بشریت غافل و بی خبر است . روش رساندن این پیام ، اول ابلاغ و سپس امضاء معاهده همزیستی با رعایت حدود و حقوق یکدیگر است و چنانچه این دو مرحله به نتیجه نرسد فرض و تکلیف است حتی اگر با جنگ و جهاد هم بوده باید پیام الهی به مردم رسانده شود .
« وصلي الله تعالي علي سيدنا محمد و علي آله و اصحابه و من دعا بدعوته الي يوم الدين »