درس هشتم ..... آیات 69 الی 83 سوره مبارکه هود

روز سه شنبه مورخ 28/ آبان /1392در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملا قادر قادری در مسجد قباء پاوه درس دویست و سي‌ و هفتم تفسیر قرآن کریم (درس هشتم تفسیر سوره مبارکه هود) با موضوع آیات 69 الي 83 ارائه شد.

در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده دوستداران و علاقمندان كلام الهي درج شده است.

 

کـــلاس تفسیــــر قــرآن کــــریـــم توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس دویست و سي‌ و هفتم

درس هشتم سوره مبارکه هود آیات 69 الی 83

** موضوع درس **

1- فرازی از حیات ابراهیم بت شکن 2- اشاره به قسمتی از زندگی ننگین قوم لوط

* ترجـــمه آيـــات *

وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ ۖ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ﴿69﴾

به تحقیق جمعی از فرستادگان ما به منزل ابراهیم وارد شدند و به اهل بیتش مژده فرزند دادند و سلام گفتند ابراهیم نیز به آنان سلام گفت. مدتی نگذشت ابراهیم گوساله بریان را برای آنان آورد.

فَلَمَّا رَأَىٰ أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً ۚ قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَىٰ قَوْمِ لُوطٍ﴿70﴾

زمانیکه دید دست به طعام نمی زنند و برخورد آنها را دوستانه ندید احساس ترس کرد. مهمانان به ابراهیم گفتند: نترس ما ماموران عذاب قوم لوط هستیم و برای اجرای امر خداوند عازم آنجا هستیم.

وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ﴿71﴾

همسر ابراهیم (ساره خاتون) ایستاده بود خبر را از آنان شنید تبسم کرد و خندید و فرستادگان به وی مژده فرزندی دادند و گفتند شما صاحب فرزند خواهید شد و نامش اسحاق است و به دنبال او یعقوب خواهد آمد.

قَالَتْ يَا وَيْلَتَىٰ أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَٰذَا بَعْلِي شَيْخًا ۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ﴿72﴾

ساره خاتون گفت: وای بر من ، من کجا و فرزند کجا من پیرزنی هستم و شوهرم به سن پیری رسیده فرزندداری از ما گذشته است به حقیقت این خبر امر عجیبی است.

قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ۖ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ ۚ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ﴿73﴾

فرستادگان گفتند: چرا از امر خداوند تعجب میکنید خداوند قادر مطلق است و این امر رحمت و برکات اوست که شامل بیت شماها کرده است یقیناً خداوند قابل ستایش و بزرگوار است.

فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَىٰ يُجَادِلُنَا فِي قَوْمِ لُوطٍ﴿74﴾

زمانی که ابراهیم مطمئن شد و ترسش برطرف شد و مژده فرزند را شنید با فرستادگان در خصوص قوم لوط به صحبت نشست و خواست در خصوص قوم لوط شفاعت کند.

إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ﴿75﴾

همانا ابراهیم فردی بردبار و دلسوز و درستکار و اهل انابه و توبه و بازگشت به سوی خدا بود.

يَا إِبْرَاهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هَٰذَا ۖ إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ ۖ وَإِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذَابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ﴿76﴾

فرشتگان گفتند: ای ابراهیم در این خصوص صحبت نکن امر خدا و پروردگارت در خصوص عذاب قوم لوط صادر شده است و عذاب آنها حتمی است و بازگشتی ممکن نیست.

وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالَ هَٰذَا يَوْمٌ عَصِيبٌ﴿77﴾

و زمانیکه ماموران به نزد لوط رفتند و از مفاد ماموریت آنان آگاه شد ناراحت شد و دید که نمی تواند جلو ظلم قومش را بگیرد گفت: امروز برای من روز سختی است.

وَجَاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَمِنْ قَبْلُ كَانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ ۚ قَالَ يَا قَوْمِ هَٰؤُلَاءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ ۖ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي ۖ أَلَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ﴿78﴾

قوم تبهکار و ظالم و شهوت پرست لوط از طریق همسر لوط از حضور مهمانان مطلع و با دیدن سیمای زیبای مهمانان اطراف منزل حضرت لوط را محاصره و با همان سابقه سوء خود در خواست تسلیم مهمانان را کردند لوط فرمود: ای قوم حیا کنید ، دختران من حاضرند با شما ازدواج کنند و پاکیزه­ترند از خدا بترسید مرا در برابر مهمانانم خجالت زده نکنید. آیا در میان شما فرد عاقل و جوانمردی وجود ندارد که شما را نصیحت کند؟

قَالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِي بَنَاتِكَ مِنْ حَقٍّ وَإِنَّكَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِيد﴿79﴾

قوم جاهل و شهوت ران لوط گفتند: ما کاری به دختران شما نداریم و شما به خوبی می دانید خواست ما چیست؟ ما با دختران شما ازدواج نخواهیم کرد ما خواست دیگری داریم شما بهتر میدانید

قَالَ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَىٰ رُكْنٍ شَدِيدٍ﴿80﴾

حضرت لوط فرمود: ای کاش نیرویی در مقابل شما داشتم و يا به نيروي دیگری پناهنده میشدم تا با شما برخورد میکردم و شما را در جای خود می نشاندم

قَالُوا يَا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَنْ يَصِلُوا إِلَيْكَ ۖ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ إِلَّا امْرَأَتَكَ ۖ إِنَّهُ مُصِيبُهَا مَا أَصَابَهُمْ ۚ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ ۚ أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ﴿81﴾

مهمانان(فرشتگان) گفتند: ای لوط ناراحت مباش ما ماموران پروردگار شما هستیم این قوم لجوج نمی توانند شر و آسیبی به شما وارد کنند بدون فوت وقت شب هنگام از این محل خارج شو و تمامی مومنین و اهل بیتت ( غیر از همسرت) همه را همراه خود ببر همسر شما جزو هلاک شدگان است و آخر شب همه نابود می شوند آخر شب و صبح زمان دوری نیست.

فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُود﴿82﴾

وقتی زمان فرمان ما رسید دیار قوم لوط را زیر و رو کردیم و سنگ پاره هایی چون دانه تسبیح به صورت منظم بر آنان باراندیم و همه را نابود و دیار آنها را کاملاً ویران کردیم.

مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ ۖ وَمَا هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ﴿83﴾ البته این سنگها جزو سنگهای عادی نبودند، سنگها نشانه­های الهی داشتند و هر یک از سنگها با علامت و نشانه عذاب الهی ، بلایی بر سر آن قوم ظالم و تبهکار و همجنس گرا آوردند تا درس و عبرت شوند.

** توضيــح آیـــات درس **

آیات درس امروز به فرازهایی از حیات حضرات ابراهیم و لوط(ع) اشاره دارند ؛ جهت اطلاع دوستان به عرض میرسد ، حضرت ابراهیم فرزند تارخ و از نوه حضرت نــــــــــوح است. نام این قهرمان توحیدی 69 بار و در 25 سوره قرآن کریم آمده است و یک سوره قرآن در 52 آیه به نام «ابراهیم» نامگذاری شده است.

ابراهیم(ع) حیات طولانی و پر ماجرائی را سپری کرده است ؛ از جمله روزی چند مرد زیبا شکل و با سیمایی نورانی وارد منزل وی شدند و بعد از تعارف مختصری ، ابراهیم فوراً برای آنان گوساله­ای ذبح و بریان و سفره را پهن کرد و غذا را جلو آنان گذاشت ولی مهمانان به غذا و زحمت ابراهیم توجهی نکردند ، حضرت ابراهیم مقداری دچار ترس شد و گفت : یعنی چه؟ مهمانان گفتند: ای ابراهیم درست است که ما در صورت بنی­آدم مهمــان شما شده­ایم ، ولی ما فرشته هستیم و آمـــده­ایم دو مطـلب را به شما ابلاغ کنیم : 1- عن قریب صاحب فرزندی خواهید شد که نامش نزد خداوند اسحاق است و سپس خداوند به اسحاق فرزندی عطا خواهد کرد که نامش یعقوب است 2- ما برای هلاک و نابودی قوم لوط آمده ایم.

بعد از شنیدن مطالب فرشتگان ، حضرت ابراهیم آرام گرفت و در خصوص هلاک قوم لوط مطالبی بیان کرد و ساره خاتون هم در خصوص ولادت فرزند دچار تعجب شد. فرشتگان ، خانم حضرت ابراهیم و شخص ابراهیم را توصیه و و توجیه کردند و در خصوص شفاعت و دلسوزی ابراهیم نسبت به قوم لوط ، ایشان را قانع کردند که امر خداوند صادر شده است و برگشتی وجود ندارد و سپس به منطقه سدوم( دیار قوم لوط) رفتند و بعد از صحبت با حضرت لوط به امر حق مومنین را نجات و ظالمین را هلاک نمودند. مصیبت­بارترین نکته در حیات حضرت لوط کفر و جاسوسی زوجه­اش بود که به خاطر خیانتی که به رسالت شوهـــرش کرد در کنــار همجنس بازان هلاک شد تا عبرت و درس تاریخ شود.

**** نکــات و نتــایــج درس ****

در خصوص حیات حضرات ابراهیم و لوط (ع) و نهایت قوم لجوج و منکر و ضد توحید و فاسد آنها در قرآن کریم و در بسیاری از آیات این موضوع و قصه بیان شده است ولی ما به صورت اختصار فقط به نتایج این درس اشاره میکنیم امید است در بصیـــرت و بیداری همه ما موثر باشد.

1- در برخورد حضرت ابراهیم با فرشتگان الهی که در شکل مردان زیبا رو به دیدار ایشان آمده بودند می­فهمیم که انسان مومن باید به محض ورود مهمان به منزلش هر آنچه را دارد در اختیــار مهمانش قرار دهد ؛ البته این امر بستــگی به درآمد و امکانــــات فرد دارد اگر خداوند متعال به انسان مومن نعمت ارزانی نموده و صاحب نعمت باشد باید از هزینه نترسد و به دور از اسراف و زیاده­روی برای مهمانش هزینه کند همچنانکـه حضرت ابراهیم برای مهمانان خود گوساله­ای ذبح و بریان کرد.

در حدیث است « الضَّيْفُ يَأْتِي بِرِزْقِهِ »( مهمان سهم خود را به همراه خود می­آورد) و قطعا هر خوراکی و خدمتی که به مهمان تقدیم شود ، از سوی خداوند جبران خواهد شد.

2- سنین بچه­دار شدن نهایتاً تا حدود55 برای زنان و 60 سالگی برای مردان معمول است ؛ زمانیکه فرشتگان به حضرت ابراهیـــم و ساره خاتون مژده فرزند دادند خانم حضرت ابراهیم خیلی تعجب کرد و گفت : « من کجا و فرزند کجا ؟ من 90 سال سن دارم و ابراهیم هم 100 سال ، بچه دار شدن برای ما باور کردنی نیست » فرشتگان گفتند : این امر الهی است و در امر خداوند شک و تردید وجود ندارد و بسیاری از اوامر الهی از قانون طبیعت پیروی نمیکند.

3- حضرت لوط(ع) فامیل و وابسته حضرت ابراهیم بود ، ابراهیم در فلسطین می­زیست و لوط در کنار وی بود و به امر حق لوط به عنوان پیامبر و رسول برای قوم سدوم در مرز کشور سوریه و اردن فعلی مبعوث شد. بزرگترین عمل زشت قوم سدوم همجنس بازی بود اصلاً با زنان ازدواج نمیکردند و فقط ارتباط جنسی آنان فیمابین « مرد با مرد » بود و هرچه حضرت لوط در اصلاح قوم سدوم جهد نمود اثرگذار نبود و هر روز عمل ننگین آنها بیشتر خود را نشان می داد.

4- زمانیکه فساد و انحراف در زندگی ننگین قوم لوط به اوج رسید و ظلم و فساد همه جا را فرا گرفت خداوند متعال به جهت تعطیل کردن این روش شرم آور و نجات حضرت لوط وافراد مومن قوم سدوم مامورانی فرستاد و بعد از نجات لوط و مومنان صادق قوم وی در ظرف چند ساعت ظالمان و همجنس بازان بی شرم و بی شعور و فاسد را هلاک و دیارشان را ویران و نابود کردند.

5- عمل همجنس بازی فیما بین مردان (لواط) و بین زنان (سحاق) از نظر ادیان آسمانی امری است حرام و شنیع و شرم آور و برای انسان عاقل و صاحب شعور یک رسوایی تاریخی است. متاسفانه و صدمتاسفانه قدرتهای عصر ما همچون آمریکا و بسیاری از دولتهای اروپائی امروزه همجنس بازی را قانونی و پارلمانهای این کشورها این عمل شرم آور را به عنوان نمونه­ای از آزادی و دمکراسی معرفی کرده­اند. ( قابل ذکر است در اسلام کیفر همجنس­گرایان برای مردان قتل و حدّ است و برای زنان تعزیر )

خداوندا به ما بصیرت ، هشیاری ، عفت و ترس از قیامت ارزانی فرما تا حداقل از حیوانات با شرف­تر باشیم. آمین


« وصلي الله تعالي علي سيدنا محمد و علي آله و اصحابه و من دعا بدعوته الي يوم الدين »

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn