روز سه شنبه مورخ 4/ شهریور /1393 در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملاقادر قادری در مسجد قباء پاوه درس دویست و شصت و سوم تفسیر قرآن کریم (درس پنجم تفسیر سوره مبارکه حجر) با موضوع آیات 61 الي 84 ارائه شد.

در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده دوستداران و علاقمندان كلام الهي درج شده است.

 

کــلاس تفسیـــر قــرآن کــــریـم توسط حاج ماموستا ملا قــادر قــــادري

درس دویست و شصت و سوم

درس پنجم سوره مبارکه حجر آیات 61 الی 84

مقدمه :

« الحمدلله و الصلاه و السلام علی رسول الله و علی آله و صحبه و من دعا بدعوته و سلِّم تسلیماً »

و بعد .. خاضعانه خداوند علیم و حکیم را شاکرم و از اینکه بعد از ماه مبارک رمضان موفق شدیم بار دیگر در مسجد قباء دور هم جمع شویم خداوند را سپاسگزاریم . باید قبول کنیم مسجد قباء برای ما مدرسه اخلاق و تربیت و تعلیم قرآن بوده است و ما ممنون این مسجد مبارک و خدمتگزاران آن هستیم که در طول 22 سال از عمر مبارک این مسجد در سایه لطف خداوند توانسته­ایم درس تفاهم و تعامل و محبت و برادری و اعتدال را در آن یاد بگیریم و با لطف خداوند در این مسجد و در این مدت جمعی از جوانان پسر و دختر مومن به مدارج عالی رسیده و تعدادی از طلاب عزیز ،پیروان رسول الله(ص) و شاگردان امام شافعی (ره) نیز در این مسجد فارغ التحصیل و مُعمَّم شده­اند و امروز در محراب رسول خدا پاسدار دین و راهنمای اهل ایمان هستند. امیدواریم و از درگاه خداوند متعال عاجزانه خواهانیم خروجی این کلاس و نتیجه این جلسات در سال 93 دینداری و اخلاق پسند و سعادت دنیا و سربلندی آخرت همه باشد. انشاء الله.

بدینوسیله به عرض میرسد در طول ماه شهریور فقط به درس تفسیر قرآن کریم اکتفا می کنیم و به یاری حق از اول مهرماه درس دوم را اضافه و در این رابطه از خدای کریم و رئوف توفیق را خواهانم. و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم

** موضوع درس **

1-ادامه بحث حضور فرشتگان در منزل حضرات ابراهیم و لوط(ع)

2- نابودی قوم لوط

3- نجات حضرت لوط و مومنین قومش منهای زوجه اش که جزو هالکین بود

4-برخورد قوم مریض لوط با مهمانان زیبا شکل حضرت لوط.

5- درگیری لوط با قومش و دفاع از مهمانانش

6- قسم خداوند به حیات رسول الله(ص)

7- اشاره کوتاهی به حیات قوم حضرت شعیب و قوم حضرت صالح.

* ترجـــمه تفصیلی آيـــات *

فَلَمَّا جَاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ﴿61﴾

زمانی که فرشتگان برای نابودی قوم لوط و نجات همراهان مومن وی آمدند( البته لوط در مبارزه با منحرفین مانند چند پیامبر مبارزه میکرد)

قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ﴿62﴾

حضرت لوط به فرشتگانی که در لباس مردان زیبا شکل آمده بودند فرمود: ناشناخته هستید،خودتان را معرفی کنید.

قَالُوا بَلْ جِئْنَاكَ بِمَا كَانُوا فِيهِ يَمْتَرُونَ﴿63﴾

فرشتگان گفتند: نترس ما مأمورانی هستیم که خداوند ما را طی مأموریتی برای نابودی قوم شما که نسبت به رسالتت تردید داشته­اند فرستاده است.

وَأَتَيْنَاكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ﴿64﴾

ما با برنامه خاصی آمده­ایم که حقانیت شما را ثابت و شما نجات پیدا خواهید کرد و قومت نابود می شود.

فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ﴿65﴾

پس کوتاه و مختصر شما همین امشب با همراهان فکری و کسانی که به شما ایمان آورده اند از محل خارج شوید اول مومنین را راهی کن و سپس خودت دنبال آنها حرکت کن و به پشت سر خود نگاه نکنید و به جایی که به شما پیشنهاد شده است بروید.

وَقَضَيْنَا إِلَيْهِ ذَٰلِكَ الْأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَٰؤُلَاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِينَ﴿66﴾

همان شب برای لوط وحی فرستادیم که عذاب قومت همراه با طلوع صبح خواهد آمد و تمامی افراد نابود خواهند شد.

وَجَاءَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ﴿67﴾

مردم شهر زمانی که باخبر شدند مهمانانی به خانه لوط آمده­اند با شادی و سرور به طرف منزل لوط آمدند و به یکدیگر مژده میدادند که با آنها عمل فحشاء و لواط انجام دهند.

قَالَ إِنَّ هَٰؤُلَاءِ ضَيْفِي فَلَا تَفْضَحُونِ﴿68﴾

قوم ناجوانمرد لوط از حضرت لوط درخواست کردند که مهمانان را تسلیم آنها نماید) لوط فرمود: اینها مهمان من هستند مرا رسوا نکنید.

وَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ﴿69﴾

از خدا بترسید و مرا دچار خواری و حسرت نکنید.

قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعَالَمِينَ﴿70﴾

قوم مریض لوط گفتند: مگر قبلاً ما و شما با هم پیمان ندادیم و صحبت نکردیم که شما از هیچکس دفاع نکنید و کاری به کسی نداشته باشید.

قَالَ هَٰؤُلَاءِ بَنَاتِي إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ﴿71﴾

حضرت لوط فرمود:بیایید من دختران خود و مومنین را به ازدواج شما در می آورم ولی از این عمل زشت لواط و اذیت مهمانان خودداری کنید.

لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ﴿72﴾

قسم به عُمر و حیاتت ای محمد(ص) قوم لوط در مستی و غفلت سنگینی گرفتار بودند( پس شما هم از آزار و اذیت قومت زیاد دلگران مباش و از راه و روش و صبرِ پیامبران پیشین درس بگیر).

فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ﴿73﴾

عذاب سخت الهی در هنگام صبح همان شب که لوط و همراهانش از شهر خارج شده بودند آنان را فرا گرفت .

فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِنْ سِجِّيلٍ﴿74﴾

خداوند متعال شهر و منطقه را زیر و زِبَر و دگرگون کرد و از آسمان بر آنها سنگهایی از گِل سخت و بسیار محکم چون باران فرود آورد که اجسام و بدن آنها را پاره پاره کرد.

إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ﴿75﴾

به حقیقت و یقین از آنچه بر سر قوم لوط آمد برای اهل عقل و خرد پند و عبرت است.

وَإِنَّهَا لَبِسَبِيلٍ مُقِيمٍ﴿76﴾

آثار باقیمانده از شهر خراب شده قوم لوط در مسیر کاروانها و مسافران قرار دارد تا وسیله عبرت رهگذران باشد.

إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ﴿77﴾

بیگمان این قضیه و شرح حال و آنچه بیان شد آیات الهی است برای اهل ایمان.

وَإِنْ كَانَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ لَظَالِمِينَ﴿78﴾

به حقیقت و راستی قوم شعیب ساکنان شهر اَیکَه اهل کُفر و ظلم و ناسپاس و منحرف بودند.

فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِينٍ﴿79﴾

در اثر ظلم و انحراف بیش از حدِّ از آنها انتقام گرفتیم آثار قوم لوط و شعیب در مسیر آمد و رفت دیگران بود تا وسیله عبرت و درس گردند.

وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ﴿80﴾

در حقیقت قوم ثمود، رسول خود صالح(ع) را تکذیب کردند. قوم ثمود در دره حِجر( بین شام و مدینه) زندگی میکردند قومی دروغگو و خطرناک بودند و پیامبران را تکذیب کردند.

وَآتَيْنَاهُمْ آيَاتِنَا فَكَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ﴿81﴾

خداوند به قوم صالح و در جهت راهنمائی آنها آیات و دستوراتی به وسیله صالح به آنان ابلاغ کرد ولی آنها از این آیات استفاده نکردند و آنها را تکذیب نمودند.

وَكَانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ﴿82﴾

قوم صالح صخره و درون سنگهای بزرگ را تراشیده و به شکل خانه در آورده بودند و در آنها به عنوان خانه امن زندگی میکردند.

فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ﴿83﴾

این قوم تبهکار هنگام صبح با عذاب الهی و صاعقه همگی و جملگی هلاک و نابود شدند.

فَمَا أَغْنَىٰ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴿84﴾

اموال و ثروت و خانه های مستحکمشان نتوانستند آنان را از عذاب الهی نجات دهند.

**** نکــات و نتــایــج درس ****

درس قبل آیات 51 تا 60 در خصـــوص ملاقات فرشتگان مأمور به عذاب قوم لوط و مژده فرزنــد بود به بیــت محترم حضــرت ابراهیم(ع) . و آیات 61 تا 77 درس امشب مربوط است به ملاقات فرشتگان مأمور به نابودی قوم لوط با حضرت لوط(ع). البته در آیه 77 پیامبر بزرگوار اسلام مورد لطف و عنایت خداوند قرار گرفته و خداوند متعال به حیات طیبه و مبارک وی سوگند یاد فرموده و به پیامبر اسلام تسلّی داده که از دست قومش در مکه زیاد ناراحت نباشد، چرا که سایر پیامبران مشکلات و آزار و اذیت امت­هایشان به نسبت قوم قریش بیشتر بوده است.

اصل جریان: فرشتگان در قالب انسانهایی زیبا شکل وارد بیت حضرت لوط شدند، حضرت لوط(ع) با توجه به آلودگی محیط و حاکمیت انحراف جنسی در شهر و دیارش به محض دیدن مهمانان خود دچار دلهره شد ولی بناء به وظیفه دینی و عقیدتی خود در ظاهر به مهمانان احترام کرد و از آنان سوال کرد برای من شناخته شده نیستید، میشود خودتان را معرفی کنید؟ مهمانان به حضرت لوط اطمینان دادند که غریبه نیستند بلکه مأموراند از جانب خداوند جبار و قهّار و آمده­اند تا با قوم سرکش و منحرف و کذّاب دیار لوطِ پیامبر(ع) برخورد کنند.

حسب آنچه در تفاسیر آمده است از سوی زوجه کافر حضرت لوط به افراد منحرف و شیّاد و ظالم قوم اطلاع داده شد که جوانانی زیبا شکل و قابل بهره برداری در بیت لوط اند. افراد مریض الحال شادی کنان و به سرعت به سوی بیت لوطِ پیامبر آمدند و از وی درخواست کردند مهمانان را به جهت استفاده جنسی تحویل آنها دهد . حضرت لوط خیلی خواهش کرد به حریم بیتش احترام بگذارند لیکن قوم ناجوانمردش لوط را تحت فشار قرار دادند و گفتند: حسب قرار قبلی شما حق جلوگیری را ندارید. فرشتگان از ماجرا آگاه شدند و گفتند: ناراحت نباش ما خوراک آنها نیستیم شما همین امشب همراه تمامی کسانیکه به شما ایمان آورده­اند منهای همسرت شهر را ترک کنید ما قبل از طلوع خورشید به حیات ننگین قومت خاتمه می دهیم و شهر و دیار شان را زیر و رو خواهیم کرد تا آثار آنها درس و عبرت باشد برای رهگذران و این کار به امر حق انجام شد.

بعد از پایان دادن به حیات ننگین قوم منحرف و شهوتران لوط، خداوند متعال در آیات 78 تا 84 به سرگذشت کوتاه قوم حضرت صالح که در سرزمین (اَیکَه) واقع در بین شام و حجاز زندگی میکردند و قوم شعیب که در (حِجر) بین شام و مدینــه منوره زندگی میکردنــــد اشاره فرموده است که این دو قوم آمادگی به جهت اصلاح عقیده و فکر نداشتند و خداوند آنها را نابود و سرزمینشان را خراب و ویران کرد و آنان را وسیله درس و عبرت نمود برای مسافران و کاروانیهایی که از آن محل گذر میکردند.

آنچه که باید از آن نتیجه بگیریم سوگند خداوند است به حیات رسول الله(ص) ؛ که این امر ضمن معرفی جایگاه حضـرت خاتم انبیاء بعنوان رحمهً للعالمین، توجه دادن و توصیه است به تمامی رهبران دین و دلسوزان جامعه و پرچمداران توحید که حرکت در راه خدا و دفاع از اسلام و قرآن و رسالت رسول الله(ص) زکات لازم دارد و زکاتِ پیمودن این طریق و راه صعب العبور؛ صبر، توکل، ثبات، استقامت، عبادت، ذکر مدام و اخلاص در قول و عمل است.

اللهم وفقنا لما تحب و ترضی

« وصلي الله تعالي علي سيدنا محمد و علي آله و اصحابه و من دعا بدعوته الي يوم الدين »