کلاس سیره و حیات پیامبر گرامی اسلام (ص)درس سی و ششم .....
مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص) توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري درس سی وششم تاریخ : 5/6/87 موضوع درس : 1-جایگاه رسول الله«ص» در قرآن 2-معجزات رسول الله«ص» 3-جایگاه احادیث نبوی در شریعت اسلام 4- کاتبان وحی 5-موذنین رسول الله«ص» 6- شاعران رسول الله«ص» 7- نگهبانان رسول الله«ص»
توضیح درس : 1- « جایگاه رسول الله«ص» در قرآن » الف)اطاعت : قرآن کریم که مصدر و مرجع اولی و اصلی دین ما مسلمانان است به نص صریح آن در آیات عدیده جایگاه حضرت ختمی مرتبت در ردیف دوم جایگاه حضرت رب العالمین خداوند متعال قرار داده است و اطاعت از رسول الله«ص» را در ردیف دوم اطاعت و فرمانبرداری از خداوند آورده از جمله این آیات آيه « یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم »
ب) ثناء محمد «ص» : قرآن کریم به صورت صریح و شفاف و قاطع از میان تمامی جهات مثبت زندگی رسول الله (ص) اخلاق را نشانه گرفته و اخلاق پسند و خلق شایسته آن بزرگوار و به جمله « و انک لعلی خلق عظیم» ستوده و تجلیل و تقدیر کرده است .
ج) درود و صلوات بر محمد «ص» : در قرآن کریم و در آیات مختلف بخصوص آیه 56 سوره احزاب اعلام فرمود حضرت محمد را که شایسته تقدیر و تشکر و ثناء و درود حمیده است خدا وملائکه بر او درود می فرستند و شما ای مومنین همواره او را مورد درود و صلوات خود قرار دهید . « ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیماٌ »
د) رعایت ادب نسبت به رسول الله «ص» : چون جایگاه پیامبران جایگاه خاصی است بخصوص جایگاه عالی حضرت رحمه للعالمین ، قرآن کریم به لحاظ حفظ این جایگاه و رعایت حدود و حریم به اهل ایمان دستور اکید فرموده در گفتار و کردار و نشست و برخواست و غیره ادب را رعایت نمایند و تخلف از این امر را تخلف در امر خـــــداوند معرفی فرموده « یا ایها الذین آمنوا لا ترفعوا اصواتکم فوق صوت النبی »
ه) شور و مشورت در زندگی رسول الله «ص» : خداوند متعال به نص آیه « وشاورهم فی الامر » پیامبر اسلام را ملزم به مشورت با اصحابش فرموده است . مسئله اداره مملکت به صورت شور و مشورت تنها در شریعت اسلام سابقه دارد و امر به رسول الله «ص» امر به سایر افراد و حکام مسلمان است که باید در اداره امور با خبرگان و نخبگان مشورت کنند تا شور در همه امور عادت شود و از استبداد و تک رای جلوگیری گردد.
2- « معجزه رسول الله «ص» » معجزه یعنی یک عمل خارق العاده که یک انسان آنرا انجام و دیگران از انجام آن عاجزند خداوند تبارک و تعالی به پیامبران خود یک نوع امتیاز و توان عملی را عطاء می کند تا در جهت تحکیم برنامه خود و تصدیق نبوتش در مقابل مخالفان تحدی و مقابله کند مانند عصای حضرت موسی (ع)و احیاء اموات توسط حضرت عیسی(ع) و عدم تاثیر آتش در ابراهیم و دهها مورد دیگر از میان پیامبران الهی پیامبر بزرگوار ما معجزات عدیده‌ای داشته است مهم تر و بالاتر و عظیم تر آنها قرآن کریم است . معجزه دوم رسول الله «ص» شق نمودن ماه با انگشت مبارگش و همچنین ازدیاد طعام و آب و داد و صدا و ناله چوب محراب رسول الله و دههامورد دیگر .
3- « جایگاه احادیث نبوی » در دین ما کلام و گفتار رسول الله «ص» در بخش دین را حدیث و قول و فعل و سکوت قولی در مسائل دین را سنت گویند . سنت بعد از قرآن دومین مصدر و مرجع در فقه و شریعت اسلامی است . احادیث نبوی مانند قرآن کریم در زمان رسول الله «ص» فقط در سینه ها حفظ می شدند و هیچگاه جمع و تدوین نشدند تا اواخرقرن اول تا سال 98 هجری و در همین سال بود به دستور خلیفه صالح اموی عمر بن عبد العزیز(رحمه الله) احادیث نبوی شریف جمع و تدوین شدند و به عنوان مصدر دوم مورد استفاده خاص و عام قرار گرفتند . احادیث نبوی از حیث مرتبه ، مراتب مختلفی دارد ازجمله متواتر ، صحیح ، حسن ، ضعیف ، غریب و موضوع و تمامي احاديث نبوي در كتب خاصي جمع آوري شده‌اند زير عنوان صحاح و در بين اينها صحيح‌تر و معروف‌تر و مشهورتر آنها صحيح امام بخاري و امام مسلم است.
4- « کاتبان وحی» نزول قرآن کریم که با اول سوره علق و پیام اقرا باسم ربک الذی خلق شروع شد و بعد از 23 سال عاقبت با آیه « الیوم اکملت لکم دینکم » تکمیل شد. با نزول هر آیه و سوره ای اصحاب رسول الله آنرا ضبط و بر روی سنگ و پوست کتابت می کردند پیامبر ما کاتبان زیادی داشته است که معروفترین آنها زید بن ثابت ، عثمان بن عفان ، علی بن ابیطالب و عبد الله بن مسعود می باشند .
5- « موذنین رسول الله «ص» اگر چه پیامبر ما هیچگاه اذان نگفته است به خاطر مشغلت کاری و توجه به مسائل مهم‌تر دین ، لیکن به جهت اقامه نماز و جمع مردم با ایمان در مساجد چندین نفر موذن داشته است كه معروفترین و مشهورترین آنها بلال بن رباح حبشی و عبدالله بن ام مکتوم اند.
6- « شاعران رسول الله «ص» حضرت محمد «ص» اگر چه خود به سرودن و انشاء شعرمجاز نبوده است ولی نسبت به شعر پسند و شاعران توحیدی و هدفمند همواره بزرگوارانه برخورد کرده است حضرات حسان بن ثابت و عبدالله بن رواحه و کعب بن مالک شاعران معروف رسول الله بوده اند .
7- « نگهبانان رسول الله «ص» در اسلام حفظ جان افراد عموماٌ و جان افراد خاصی که متعلق به جامعه اند مهم و مورد توجه است و به همین خاطر بود اصحاب گرانقدر از رسول الله «ص» حفاظت و پاسداری جدی می نمودند . معروفترین نگهبانان وی حضرات سعد بن معاذ و ابوبکر «رض» در بدر ، محمد بن مسلمه در احد و زبیر بن عوام در خندق و مغیره پسر شعبه در حدیبیه و چند نفر دیگر در سفرهای خاص. تا اینکه آیه « والله یعصمک من الناس » نازل شد و پیامبر بزرگوار از پنجره منزل به بیرون نگاه فرمودو در لحظه ای که حضرات سعد بن وقاص و حذیفه بن یمان نگهبان بودند فرمود شما بروید خداوند وعده حراست و نگهبانی را فرموده است .
« نتیجه » قول و عمل و حیات رسول الله «ص» و عوامل اجرایی و خدماتی و سیاسی و فرهنگی و اداری پیامبر اسلام «ص» برای همه ما درس و حکمت و برنامه‌اند ، خاشعانه از درگاه حق سبحان ميخواهيم به ما توفيق پيروي از آن بزرگوار را عطا و در دنيا به زيارتش شاد و در آخرت شفاعتش نصيب ما شود. انشاءالله
« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین » اضافه کردن دیدگاه جدید
درس سی و پنجم ..... صفات حمیده و خصوصیات آن حضرت
مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص) توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري درس سی وپنجم تاریخ : 29/5/87 موضوع درس : 1- بيان قسمتی از صفات حمیده حضرت ختمی مرتبت«ص» 2- بیان قسمتی از خصایص و خصوصیات حضرت محمد المصطفی«ص»
توضیح درس : قرآن کریم به اهل توحید و پیروان دین مبین اسلام و محمد المصطفی(ص) توصیه اکید فرموده است آینه حیات و سیرت محمد(ص) باشد و محمد( ص) را الگو و اسوه واستاد و راهنما ومربی و دلیل در حیات روزانه خود قراد دهند « و لکم فی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجو الله و الیوم الاخره» (اگر طالب رحم و لطف خداوند هستید و اگر به روز آخرت ایمان دارید و اگر درپی کسب رضایت پروردگار و سعادت دو گيتي هستید از روش رسول الله پیروکنید ) لذا به چند روش مهم رسول الله اشاره میکنم به این امید بتوانیم در حد وسعت و توان و امکان ازآنها پیروی نمایبم.
1- حیات جهادی : پیامبر بزرگوار تا سال 36 عمرش چون سایر مردم ولی دور از فرهنگ جاهلیت حاکم در مکه زندگی کرد و از سال 36 تا سال40 از عمر مبارکش در اقوال و اعمال و زندگی روزانه‌اش اثر عرفاني پیدا شد و به جهت اخذ نتيجه هر ساله بين 1 ماه الی40 روز در غار حرا بصورت شبانه روز با خدای تنها و مدبر و خالق زمین و آسمان خلوت میکرد تا اینکه در رمضان سال 610 ودر عمر چهل سالگی به رسالت مبعوث شد و سپس به مدت 23 سال با زبان وقلم و با شمشير همراه شاگردان مخلص خود با فساد و بت پرستی و شرک مبارزه کرد و بشریت ، بخصوص ساکنان شبه جزیره را به اطاعت خداوند و دوری از معصیت و به صلاح دین و دنیا دعوت کرد و آنها را به صبر و مقاومت و اعتدال و نظم در زندگی توصیه فرمود این شخصیت الهی هم معلم و هم مربی و هم مرشد هم واعظ هم بشير و هم نذیر وهم خطیب بود و هم امام نماز در مسجد و در عمليات ، فرمانده و در منزل پدر با رحم و برادري صادق و در داوري قاضي و حاكم بود. در عبادت نمونه و در انفاق بی نظیر هم به دنیا به عنوان وسيله توجه داشت و هم به آخرت و با این برنامه توانست در کمترین وقت بالاترین توفیق را نصیب کنــــد.
2- اسوه در عفوو حلم: اهل عفو بود ودر حساس ترین وقت عفو و حلم را فراموش نمیکرد مثلا در غزوه احد زمانی که دندان مبارکش در هجوم نامردان شکسته شد و از صورت مبارکش خون سرازیر می شد اصحاب حاضر به وی فرمودند « لو دعوت علهیم» اگر علیه آنها دعاي شر میکردید این چنین نمیشدیم در جواب فرمود من مبعــــوث نشده‌ام برای دعاي شر ، رسالت من دعوت به رحمت است« الهم اهد قومی فانهم لا یعلمون » الهی به این قوم هدایت عطا فرما اینها درک ندارند و الا این چنین با من برخورد نمیکردند
3- اسوه در شجاعت : در شجاعت کم نظیر بوده است. حضرت ( ع ) میفرماید در میدانهای جنگ هر لحظه که ترس و دلهره و فشار بر اصحاب حاکم می شد همگی به رسول الله پناه مي برديم و رسول الله ضمن تقويت روحي شخصاً در جلو ما و در مقابل دشمن مقاومت میکرد . و از طرف دیگر هرگز کثرت دشمن و تهدید عدو و مانور مخالفين و شکست در جبهه‌ها او را دچار ضعف نمیکرد. حیات پر خیر و برکتش از ابتدا تا انتها توأم با صبر و مقاومت و شجاعت و دعای شبها و حرکت روزها و سياست حكميانه و حفظ عدالت و رعایت حقوق دیگران بود و به همین خاطر بود خداوند متعال او را به « وانک لعلي خلق عظیم »تعريف و تمجید و تجلیل نمود. صلوات الله تعالي عليه و آله و اصحابه اجمعين
خصوصیات رسول الله«ص» چون جایگاه پیامبران به نسبت سایر افراد مستثنی و رسالت آنها سنگین و انتظار و توقع از آنان بیشتر است خداوند متعال به پیامبرانش بعضی امتيازات خاص داده و قسمتی از مزایای عمومی را از آنها گرفته است که در هر دوی این اقدام نفع بشر مد نظر بوده است و در میان این بزرگواران پیامبر خاتم خصوصیات و مزایای خاصی داشته است که او را از سایر انبیا و افراد جامعه جدا کرده است از جمله : 1- خداوند دریافت زکات را بر پیامبرحرام کرده است 2- از تعلیم و کتابت و نوشتن و تدوين شعر منع شده است 3- بر او نکاح اهل کتاب و برده ممنوع بوده است. و...
مباحات و امتیازات : از امتیازات مهم رسول الله : 1- عقد زنان وی بعد از وفات رسول الله بر امت حرام بوده‌است 2- پیامبر اکرم اجازه داشته است بیش از چهار زن انتخاب کند 3- اولادِ فرزندش فاطمه زهرا جزو اولاد رسول الله محسوب می شوند و به آنها سادات و اولاد رسول میگوییم . 4- خاتمیت رسالت و شفاعت روز قیامت از ديگر اميتازات آن حضرت است 5- خداوند متعال فقط به حیات وی قسم یاد فرموده است. 6- آن بزرگوار افراد را از پشت سر مانند روبرو مي ديد 7- در تاریکی مانند روز فضاها را رویت میکرد . 8- نماز شب بر وی واجب بود . و دهها امتیاز دیگر که مجال بيان آنها نيست. « نتيـجـه» 1- به نص قرآن کریم همچنانکه ما مکلف به اطاعت از خداوند متعال هستیم موظف به اطاعت از رسول نیز می باشیم واطیعوا الله و اطیعو الرسول 2- رسول الله برای ما اســوه و الگــو است و هر نوع انحــــراف از برنامه آن بزرگــــوار انحــــراف از فطــــرت پــــاک بشری است. استاد اخلاق سعدی علیه الرحمـه میفرماید : محــال اســـت سعــــدی که راه صفا تــوان رفــــت جز در پــــی مصطفــی
« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین » درس سی و چهارم ..... یادی از رسول اله(ص) - آشنایی با خانواده پیامبر(ص)
مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص) توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري درس سی وچهارم تاریخ : 22/5/87 موضوع درس : 1- یادی از رسول الله«ص» 2- آشنائی با خانواده رسول الله«ص» الف) فرزندان ب) همسران
توضیح درس : بزرگان دین فرموده اند با هجرت رسول الله «ص» به یثرب و تغییر نام یثرب به مدینه الرسول، نور ومعرفت در مدینه حاکم شد و با مرگ و رحلت ایشان ، تاریکی و آه و حسرت بر مدینه حاکم گردید . در روز وفات رسول الله «ص» هرکس با عبارت و کلمه ای از رحمه للعالمین یاد و در رثای وی مطلبی آشکار و پنهان زمزمه می کرد از جمله حضرت ابوبکر صدیق « رض» در وصف یار و رهبر از دست رفته اشعاری سروده که در اول ابیات می فرماید : « یا عین بکی و لا تسأمی و حق البکاء علی السید » ای چشم گریه کن ، بدون شرم و پرهیز گریه حق است برای سرورم . ودر آخر آورده است : « فلیت الممات لنا کلنا و کلنا جمیعاٌ مع المهتدی » ای کاش مرگ همه ما می رسید و همگی همراه رسول هادی می رفتیم .
ما هم بعد از 15 قرن از رحلت پیامبر بزرگوار اسلام همان جمله بلال حبشی «رض» را تکرار می کنیم که در جواب فاطمه ی زهرا «رض» فرمود : « یا فاطمه والله لو استطعنا ان نضع اباک فی السماء لوضعناه و لکن انزل الله تعالی علی ابیک کتاباٌ جاء فیه منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تارهٌ اخری » ای فاطمه قسم به خدا اگر توان داشتیم جسد پدرت را به جای قبر در آسمان قرار می دادیم ولی چه کار کنیم خداوند کتابی بر پدرت نازل کرده است و در آن کتاب آمده است شما از خاک خلق شده‌اید و به خاک بر خواهید گشت و بار دیگر از خاک خارج خواهید شد. لذا مرگ و قبر و زنده شدن و برگشت به زمین یک امر واجب برای تمامی بشـــر است و ماهم تسلیم هستــــیم و می گوییم « انا لله و انا الیه راجعون »
2- آشنائی با خانواده رسول الله «ص» الف) فرزندان رسول الله«ص» پیامبر بزرگوار اسلام «ص» 7 فرزند داشته است .3 پسر و 4 دختر . (6 نفر آنها از خدیجه کبری و یکی از فرزندان ذکورش به نام ابراهیم از ماریه قبطیه است) اسامي آنها به شرح ذیل است : 1- قاسم در مکه متولد و در عمر 2 سالگی فوت کرده است. 2- عبدالله در مکه متولد و در عمر کمتر از 2 سال فوت نموده و لقبش طیب و طاهر بوده است. 3- ابراهیم در سال هشتم هجری در مدینه منوره متولد و در عمر 18 ماهگی فوت کرده است . 4- زینب در مکه متولد شده و با پسر خاله اش ابوالعاص ازدواج و در مدینه منوره فوت کرده است. 5- رقیه در مکه متولد و قبل از بعثت به عقد عتبه فرزند ابولهب عموزاده پیامبر اسلام در آمد . 6- ام کلثوم قبل از بعثت متولد شد و با عتیبه فرزند ابولهب ازدواج و با نزول سوره مسد «تبت یدا ابی لهب وتب» و نفرین والدین عتبه و عتیبه یعنی ابولهب و ام جمیله « حماله الحطب » از سوی خداوند ، ابولهب از پیامبر اسلام عصبانی و رقیه و ام کلثوم را از منزل اخراج و عتبه و عتیبه آنان را طلاق دادند و عتیبه نسبت به پیامبر اسلام اسائه ادب نمود و حتی پیراهن پیامبر اسلام را پاره کرد و پیامبر اسلام خیلی ناراحت شد و دعا کرد خداوند شما را لقمه حیوانات درنده نماید و در سفر شام همراه پدرش گرگ او را در شب و در میان کاروان درید و درسی شد برای دشمنان پیامبر اسلام و سپس رقیه با حضرت عثمان ازدواج کرد و در ماه رمضان سال دوم هجری فوت کرد و سپس پیامبر بزرگوار اسلام «ص» ام کلثوم را نیز به عقد حضرت عثمان در آورد و چون با دو نفر از دختران پیامبر اسلام «ص» ازدواج نموده است اورا عثمان ذی النورین گویند . 7-فاطمه‌ي زهرا (رض) سيد زنان عالم پنج سال قبل از هجرت متولد شد و در مدينه منوره با علي بن ابيطالب ازدواج كرد و حضرات حسن و حسين (ع) و ام كلثوم و زينب فرزندان اين دو بزرگوار هستند.
ب) همسران پیامبر اسلام «ص» قرآن کریم به مومنین اجازه داده است به شرط رعایت عدالت مجازند تا 4 زن انتخاب کنند و خداوند به پیامبر اکرم اذن و اجازه داده است به خاطر مصالح سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و جلب افکار افراد و قبایل و روساء عشایر به اسلام و رسالت پیامبر اسلام «ص» و انتشار دین در میان تمامی قبایل مجاز است تا بیش از چهار زن انتخاب کند و به همین خاطر پیامبر اسلام «ص» با زنان ذیل الذکر ازدواج نموده است. 1- خدیجه کبری « س» 2- سوده دختر زمعه 3- عایشه دخترحضرت ابوبکر 4- حفصه دختر حضرت عمر 5- زینب دختر خزیمه 6- ام حبیبه دختـر ابوسفیـــان 7- ام سلمـــه دختر ابو امیه 8- جویریه دختر حارث 9- زینب دخترجحش 10- ریحانه دختر زید 11- ماریه قبطیه 12- صفیه دختر حی 13- خوله دختر حکیم از این همسران 9 نفر آنان بعد از رحلت رسول الله «ص» در قید حیات بوده اند و بقیه در زمان حیات رسول الله «ص» فوت کرده اند یا طلاق گرفته اند .
« نتیجه» 1- شناخت از افراد و عائله رسول خدا «ص» یک درس مهم در زندگی ماست و آگاهی از بیت رسول الله «ص» ، آگاهی از اسوه و اخلاق رسول الله «ص» است و به مصداق « و لکم فی رسول الله اسوه حسنه » زندگی اعضاء بیت رسول الله «ص» از فرزندان و همسران آن بزرگوار همگی درس و حکمت و الگو و اسوه است برای امت اسلامی
2- انتخاب همسران عدیده از سوی پیامبر بزرگوار اسلام ضمن اینکه با اذن و اجازه الهی بوده است بلا شک جنبه شهوانی و حیوانی هرگز مد نظر نبوده است زیرا اولین ازدواج پیامبر اسلام با خدیجه زمانی تحقق یافت که پیامبر اسلام «ص» در سن 25 سالگی و خدیجه در عمر 40 سالگی و چند بار دیگر ازدواج کرده بود و از میان تمامی همسران مورد اشاره تنها حضرت عایشه دختر بوده است و بقیه مطلقه و یا شوهر فوت کرده بوده اند و فقط به خاطر مصالح دین آنها را تحت حمایت گرفته اند و بس و مسلمانان در جهت انتشار دین و جلب افکار ، مجاز به ازدواج با افراد مختلف هستند.
3-به نص قرآن همسران رسول‌الله (ص) ام المؤمنين (مادران مسلمانان) هستند و همچنان كه نكاح مادر بر فرزند حرام است نكاح و عقد همسران رسول الله(ص) بر امت حرام ابدي و چون مادر نسبي مورد احترام و تجليل و تقديرند. رضي‌الله تعالي عنهن جميعاٌ
« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین » درس سی و سوم ..... بحث رحلت پیامبر گرامی (ص)
مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص) توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري درس سی و سوم تاریخ : 15/5/87 موضوع درس : ادامه بحث رحلت حضرت محمد المصطفی « صلی الله علیه و آله وسلم» توضیح درس : صبح روز دوشنبه 12 ربیع الاول سال یازدهم هجری ، عبد الله بن ام‌مکتوم اذان اول را در تاریکی شب اقامه و در فاصله دو اذان اصحاب و یاران رسول الله «ص» انتظار کشیدند و چشمان آنها به طرف حجره عایشه « رض» خیره بود به این امید ، رسول و رهبر و عزیز آنها در منزل را باز کند و به جهت اقامه نماز صبــــح حاضــــر و شاگـــردان مخلص خود را شاد نماید.
سکوت کامل در شهر رسول الله «ص» حاکم بود بلال اذان دوم را شروع ، و اذان تمام شد ، حاضرین در مسجد بعد از یاس از حضور امام و رسول خود ، قصد شروع به اقامه نماز صبح به امامت حضرت ابوبکر صدیق را داشتند در این لحظه پنجره حجره حضرت عایشه باز شد و پیامبر بزرگوار با تبسم و خوشحالی به صفوف مهاجرین و انصار نگاه پدرانه نمود.
بـــا دیدن رسول الله «ص» همه اصحاب حاضر در مسجد ، خوشحال و مسیر ورود پیامبر را باز کردند که رسول الله « ص» به محراب نماز وارد شود . پیامبر بزرگوار با دست مبارکش ، اشاره فرمود : نمازتان را بخوانید مسلمانان شروع به اقامه نماز کردند و اشاره رسول الله «ص» اگر چه به عنوان ادامه خواندن نماز بود ولی در واقع خداحافظی و وداع با یاران بود . حضرت ابوبکر «رض» نماز را اقامه و چون پیامبر اسلام را با حالت تبسم دیده بودند همگی به این باور رسیدند که وضعیت جسمانی رسول الله «ص» بهبود یافته است و با دلی آرام مسجد را ترک و هر کسی به محل کار و زندگی خود بر گشت . پیامبر بزرگوار اسلام «ص» بعد از نماز صبح مجدداٌ بستری شد . ناراحتی روحی و جسمی و مریضی وی هر لحظه شدت گرفت . مرتب دستها و پاهایش را با آب خنک میکرد و می فرمود « لا اله الا الله ان للموت سکرات » (خدایی جز الله وجود ندارد و مرگ سختی و سکرات دارد) .
حضرت فاطمه « رض » از درد پدر ناراحت و مرتب می گفت : واکرب اباه . آه از ناراحتی پدرم . پدر بزرگوارش فرمود : ای فاطمه ناراحت نباشید ناراحتی و مریضی پدرت امروز تمام می شود . نزدیکان و حاضران در حجره و بیت عایشه روایت کرده اند پیامبر اسلام «ص» لحظه ای ساکت و چشمانش به خواب رفت و ظاهراٌ خاموش شدند و سپس چشمانش را باز کرد و چند کلمه را به آرامی تکرار کرد و فرمود : نماز را ترک نکنید و با زیر دستان با رحم باشید ، حقوق زنان را رعایت نمایید و سپس برای همیشه چشمان خود را به آرامی پایین آورد و فرمود : فی الرفیق الاعلی . یعنی تسلیم خداوند متعال و بلند پایه شدم .
خبر وفات رسول الله «ص» درکمترین زمان در شهر مدینه پخش شد همه آمدند مرد و زن ، جوان و پیر ، حشـر بود ، قیامت بود و گریه و زاری در مسجد طنین گرفت و همه در مسجد جمع شدند .
حضرت عمر «رض» سرش را روی دو دست خود گذاشته و با حزن و ماتم فکر میکرد . حضرت عثمان از ناراحتی چون لال ساکت و حضرت علی هر دو دست خود را به نشانه عزا روی سر خود گذاشته و در غم رسول و عزیز و عمو و پدرزن و استاد و مربی خود گریه میکردند و حال سایر اصحاب معلوم و مشخص بود . حضرت عمر « رض» از میان جمعیت بلند شد و خطاب به مردم اعلام کرد رسول الله «ص» وفات نکرده است و تا ریشه کن شدن تمامی منافقین زنده خواهد ماند و تهدید کرد و گفت از کسی نشنوم که بگوید حضرت محمد « ص» وفات کرده است.
در این فاصله حضرت ابوبکر «رض» که به حومه مدینه رفته بود برگشت و به حجره عایشه «رض» رفت دید روی جسد پیامبر بزرگوار پارچه ای کشیده شده ، پارچه را روی صورت مبارکش برداشت و صورتش را بوسید و خیلی گریه کرد و سپس به مسجد آمد و دید حضرت عمر «رض» مشغول صحبت است زمانی که حاضرین مسجد ابوبکر صدیق را دیدند که از حجره عایشه خارج شد همه به طرف او رفتند تا واقعیت را در یابند حضرت ابوبکر شروع به صحبت و سخنرانی کرد و فرمود ای مردم محمد «ص» وفات کرده است و خداوند حی و زنده است . محمد امر حق را اجابت کرد و سپس آیه 144 آل عمرا ن را تلاوت فرمود « و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات اوقتل انقلبتم او علی اعقابکم » (محمد هم رسول خداست قبل از ایشان از طرف خداوند رسولان زیادی آمده اند و بعد از انجام ماموریت و خاتمه عمر به لقاء حق پیوسته اند) . مگر قرار است با وفات محمد «ص» یا شهادت وی ، شما از رسالت و برنامه محمد رو گردان شوید . هرگز این چنین نباشید و با شنیدن این کلمات آسماني و خداپسندانه همگی ساکت شدند و با آه درون خود جمله انا لله و انا الیه راجعون را سر زدند و آنگاه به فکر غسل و کفن و نماز و دفن افتادند .
محل دفن حجره عایشه تعیین شد و حضرات علی و فضل بن عباس به عنوان غــاســل معرفی و مشغول غسل جسمان مبارک شدند و سپس بعد از غسل جنازه نورانی را به مسجد آوردند اول مردان و سپس زنان و آنگاه جوانان یکی بعد از دیگری نماز میت خواندند و با دلی مالامال از آه و حسرت با رهبر خود وداع کردند و بعد از نماز عصر روز سه شنبه سیزده ربیع الاول بعد از 63 سال و سه ماه از حیات پر خیر و برکت و 23 سال انجام رسالت صبورانه به لقـــــــاء حق پیوست « فانا لله و انا الیه راجعون » .
« نتیجه » 1- در وفات رسول الله «ص» از يك طرف درس مهم عقیدتی و اخلاقی و فکری است واز طرف ديگر پيامي است به تمامی قدرتمندان و اهل ظلم وفساد و تزوير و حتی اهل طاعت که مرگ همگي حتمی است و همگی خواهند رفت « و کل نفس ذائقه الموت » و تنها خداوند حی و باقی و مقتدر است .
2- رسول الله (ص) این شخصيت عظيم و صاحب قدرت و رسالت از دنیا رفت بنا به فرموده حدیث نبوی غیر از یک شمشیر و یک الاغ سواری و یک مقدار زمین که آن هم بعد از خود به عنوان صدقه از آن استفاده شـد ، هیچ امکانات و اموال از نقد و نسیه بعد از خود بجا نگذاشت و بحق لله آمد و الي الله رفت
فصلوه الله عليه يوم ولد و يوم بعث و يوم هاجر و يوم سافر الي معبوده
« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین » درس سی و دوم .....انتخاب اسامه بعنوان فرامانده جنگ
مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص) توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري درس سی و دوم تاریخ : 8/5/87 موضوع درس : 1- اعزام اسامه پسر زید به بلقاء 2- ظهور مقدمات رحلت پیامبر بزرگوار اسلام «ص»
توضیح درس : در ماه ذی الحجه سال دهم پیامبر بزرگوار اسلام «ص» از سفر حجه الوداع به مدینه منوره برگشت و به محض وصول به مدینه ، حضرت «ص» اســــامه پسر زید « شهید موته » را به عنوان فرمانده نظامی سپــاه اسلام تعیین و امر فرمود در اسرع وقت همراه سپاهی مجهز و منظم به بلقــاء (سرزمینی در اردن فعلی) به جهت رویارویی با سپاه روم رفته و به دنیا اعلام کنند ما در هر حال هستیم. اسامه فوراٌ اعلام آمادگی کرد و در حالیکه سن وی 18 سال بود مسئولیت عملیات و فرماندهی را پذیرفت و نیروی زیادی از بزرگان مهاجرین و انصار در سپاه اسامه از جمله حضرات ابوبکر و عمــر«رض» به عنوان سرباز حاضر شدند.
با شنیدن خبر تعیین اسامه ، منافقین شروع به تبلیغات سوء کردند ازجمله گفتند از عجایب روزگار است جوان 18 ساله ای به عنوان فرمانده‌ي بزرگان اصحاب از مهاجرین و انصار منصوب شده است. پیامبر بزرگوار اسلام «ص» فرمود : منافقان عادت دارند همین اعتراض و نقد را نسبت به پدر اسامه یعنی زید نيزداشتند، قسم به خداوند متعال ، اسامه علیرغم صغر سن شایسته این مسئولیت است و به خدا قسم اسامه عزیزترین فرد نزد من است ، من به شما مسلمانان توصیه میکنم اطاعت مخلصانه از اسامه داشته باشید .
مدتی گذشت و سپاه مجهزی آماده حرکت شد و اسامه همراه لشکر آماده به خارج مدینــه رفت ، لشكر در یک کیلومتری شهر مدینه خیمه زد و در این فاصله خبر رسید پیامبر اسلام «ص» دچار ناراحتی و مريض شده است و هر لحظه خبر ناراحت کننده‌ای به لشکر می رسید وفرمانده لشکر ، ترک مدینه را با وجود مریضی پیامبر اسلام بسیار گران تلقی میکرد و امر به صبر و استقامت تا دریافت خبــــر نهـــائی وضعیت جسمـــی پیامبــــر بـــزرگـــوار اســـلام «ص» را صادر و لشکر مانــــدگار شـــــد .
شروع بیماری امام انبیاء حضرت محمد « ص» مورخین و سیره نویسان مانند ابن اسحاق و ابن سعد از یکی از اصحاب و شاگردان نزدیک رسول الله «ص» به نام ابومؤیهيبه روایت کرده اند یک شب از شبــهای آخر ماه صفر سال يازدهم پیامبر اسلام«ص» در نیمه‌های شب بیدارم کرد و فرمود : ای ابومؤیهيبه به من امر شده است در خواست عفو کنم برای امــوات بقیــع ، شما هم مرا همراهی کنید.
ابو مؤیهيبه نقل کرده است در همان شب به بقیع رفتیم ، پیامبر اسلام «ص» خطاب به اهل بقیع فرمود : «السلام علیکم یا اهل المقابر و انا انشاء الله بکم لاحقون» . ( سلام خدا بر شما باد ای ساکنین قبرستان بقیع ، به اذن خداوند ما هم به شما ملحق می شویم ) .
سپس مدتی در قبرستان توقف کردیم و مطالب خاصي فرمود و آنگاه به منزل برگشتیم و صبح روز بعد مریضی پیامبر اسلام «ص» شروع شد و با اجازه و اذن ساير همســـران در حجــــره ام‌المومنین حضرت عایشه «رض» بستری و یک روز دراثر تب و لرز شدید اظهار ناراحتی کرده و و به حضار فرمود از 7 بئــر مدینه آب تازه و سرد بیــاورید تا مقداری روی سر و بدن خود بریزم به این امید مقداری از شدت تب و لرز بدنم کاهش و به دیدار و ملاقات مهاجرین و انصــار بروم. از 7 چاه ، آب تازه آوردند و از آنها وضوگرفت و مقداری روی سر خود کرد ، مقداري آرامش گرفت حضرت علی و فضل بن عباس عموزاده‌اش زیر بغلش را گرفتند و آرام آرام به میان یاران خود رفت . اصحاب گرانقدر رسول الله «ص» مدتی بـود معشوق ، رهبر عزیز و استاد و راهنمای خود را ندیده بودند و روزها بود محراب را بدون قائد و استاد و رهبر مشاهده کرده بودند با دیدن رسول الله «ص» همه خوشحال و خداوند را شکر کردند . پیامبر اسلام «ص» در حالیکه به علامت مریضی با پارچه‌ای سر مبارکش را بسته بود در میان شاگردان خود حاضر شد و نماز را برای حاضرین در مسجد اقامه فرمود و سپس خطبه کوتاهی قرائت و به اصحاب توصیه های جدی فرمود و به حاضرین اعلام فرمود : در غیاب من ابوبکر «رض» برای شما نماز بخواند و سپس به منزل برگشت و بستری شد . ( ادامه در درس بعد )
« نتیجه » 1-در بسیج و آماده باش سپاه در فاصله چند روز از قبل رحلت رسول الله «ص» به این نتیجه می رسیم مسلمانان باید همواره آماده باش و حاضر در میدان و هشیار در بــرابــر دشمن باشنــد .
2- در انتخاب اسامه پسر زید ، شهید موته كه 18 سال سن داشت به عنوان فرمانده سپاهی که بزرگان اصحاب از مهاجرین و انصار در آن شرکت داشتند به دو نتیجه میرسیم . الف) احترام به فرزندان صادق شهداء اسلام این یادگاران و قهرمانان و پاسداران دین مبین اسلام. ب) احترام به جوانان و اثبات استعداد سالاری در اسلام و احترام به جایگاه جوانان صادق و مخلص و مطیع و متدین.
3- در عمل پیامبر بزرگوار اسلام «ص»درحضور درقبرستان بقیع ودعای خیر ودرخواست مغفرت برای فوت شدگان بقیع و ملاقات شهداء احد ، فرصتهای خاص و حضور در مسجد قباء در روز های شنبه هر هفته ، همه و همه درسی هستند برای ما و باید ما هم درک کنیم بعضی از انسانها و مکانها قابل تجلیل و تکریم اند .
« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین » درس سی و یکم ..... حجه الوداع
مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص) توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري درس سی و یکم تاریخ : 1/5/87 موضوع درس : حجة الوداع
توضیح درس : در سال دهم هجرت پیامبر عظیم الشان اسلام «ص» اعلام فرمود : قصد حج و طواف کعبه مشرفه را دارد . با شنیــدن این خبـــر جمع زیــادی از عاشقان رسول الله «ص» از اطراف و اکناف شبه جزیره به مدینه آمدند و در کمترین مدت سیمای شهر رسول الله «ص» به کلی تغییر کرد.
در روز شنبه 25 ذی القعده ، پیامبر اسلام «ص» همراه جمعیتی بین 100 تا 120 هزار نفر از مردان و زنان مخلص و عاشق خدا و رسول ، لبیک گویان عازم ذوالحلیفه « میقات » اهل مدینه شدند و بعد از پوشیدن احرام به طرف مکه مکرمه حرکت و آن حضرت در مسیر مناسک حج را مرتب به همراهان تعلیم میداد و در یک کلام جامع فرمودند : « خذوا عنی مناسککم » یعنی : دستورات حج را از من یاد بگیرید و به من نگاه کنید و مانند من مناسک خویش را انجام دهید و زمانی که به مکه رسیدند خیلی آرام به طرف مسجد الحرام راهی و از باب ابی شیبـــه وارد مسجد الحـــرام شدند. پیامبر بزرگوار در لحظه ای که کعبه را دیدند فرمود : اللهم زد هذا البیت تشریفاٌ و تعظیماٌ و تکریماٌ و مهابه وزد من عظمه ممن حجه و اعتمره تشریفاٌ و تکریماٌ و مهابه و تعظیماٌ . « الهی به این خانه نورانی ، شرافت و عظمت و احترام و جایگاه آبرومندانه عطا بفرما . الهی به اهل حج و عمره نیز عزت و کرامت و جایگاه خاص عطا بفرما ».
سپس وارد مطاف شدند و طواف را شروع و سعی بین صفا و مروه را انجام دادند و روز هشتم ذی الحجه عازم عرفات شدند و در روز نهم مناسک عرفه را انجام دادند و بعدازظهر عرفه ، پیامبر بزرگوار اسلام «ص» در کنار سنگهای جبل الرحمه خطبه معروف عرفه را برای حجاج ایراد فرمود که به چند جمله از ترجمه خطبه مشهور عرفه اشاره میكنیم : « ای مردم گوش کنید شاید این آخرین سفر من به عرفات باشد ، ای مردم خون شما و مال شما بر یکدیگرحرام است و از این تاریخ ، قانون و مقررات و فرهنگ جاهلیت از جمله ربا خاتمه یافته اعلام می شود . ای مردم ، دیگر پیروی از شیطان و بت پرستی به شیوه جاهلیت در شبه جزیره عربستان تمام شد ، ولی هشیار باشید شیطان به صورتهای دیگر و شیوه‌های مختلف در جهت فریب شما کوشش خواهد کرد . ای مردم ، حقوق زنان را رعایت کنید ، زنان بر شما حق دارند ، حق آنان را اداء کنید و به آنها ظلم نکنید و شما هم بر زنان حقی دارید باید حق شما هم اداء شود ، زنان برای شما زحمت می کشند ، تامین زندگی و تهیه پوشش زنان بر شما تکلیف است. ای مردم در زندگی روزانه نظم داشته باشید و احترام بزرگی و کوچکی را رعایت کنید ، از بزرگان و رهبران و فرمانداران خود تا زمانی که در مسیر اسلام هستند اطاعت کنید . ای مردم مسلمانان برادر یکدیگرند به هم ظلم نکنید ، مال یکدیگر را به ناحق نخورید ، با هم اختلاف نکنید ، سعی کنید شرافتمندانه زندگی کنید فردا همه شما در حضور خداوند محاکمه خواهید شد از آن روز حساس بترسید » در آخر خطبه سه بار فرمود : « خدایا تو شاهد باش من پیام الهی و دستورات دین را ابلاغ کردم » و حاضرین همگی گفتند شهادت میدهیم ای رسول خدا که پیام دین را ابلاغ فرمودید .« نشهد انک قد بلغت و ادیت » تا غروب خورشید در عرفات با ذکر و یاد خدای خود ماندند . و وقت نماز مغرب عازم مزدلفه شدند و نماز مغرب و عشاء را در مزدلفه به صورت جمع تاخیر اقامه نمودند و سپس عازم منی شدند و شیطان بزرگ « جمره آخر» را رجم و آنگاه ذبح « قربانی» و حلق را انجام دادند و سه روز در منی توقف كردند و سپس به مکه برگشتند و طواف الافاضه « طواف برگشت از عرفات » و سپس طـــواف الـــــوداع را انجام و به مدینـــه برگشتند .
« نتیجه» 1-مهمترین نتیجه حجه الوداع ، همایش امت توحیدی بود که در همایش حجه الوداع و همایش حج سال دهم بیش از یکصد هزار نفر عاشق در کنار رهبر عزیز و دلسوز خود ، همچنین حضور رسول الله«ص» و قائد و فرمانده در میان شاگردان خود چون ماه شب چهارده و مشاهده نتیجه 23 سال تلاش و جهد و جهاد طاقت فرسا و اعلام صریح به دشمنان اسلام که ما هستیم و تا ما این چنین اهل توحید و وحدت باشیم خدا نیز با ماست و تا خدا با ما باشد عزیز و پیروز و آزاد و منصور خواهیم بود.
2- در خطبه حجه الوداع رسول الله «ص» صراحتاٌ به دنیا اعلام فرمود : رسالت و وظیفه پیامبری حضرت محمد ابلاغ و تمام شد و دین کامل گردید . قال «ص» : لعلی لا القاکم بعد عامی هذا ( ظاهراٌ این آخرین ملاقات من با شما در این مکان است) لذا نکات و مطالب لازم و مهم و حساس را به امت توصيه فرمود از جمله : الف) حفظ وحدت ب) حفظ هشیاری در قبال توطئه شیطان ج) رعایت حقوق زنان د) دوری از ربا خواری و) احترام به جان و مال یکدیگر هـ) اطاعت از رهبران تا زمانی که در خط و مسیر دین هستند.
3- پیامبر اسلام «ص» در مدینه منوره به صورت قولی و عملی نماز و روزه و زکات را به مسلمانان تعلیم داد و در حجه الوداع عملاٌ مناسک حج را به اصحاب و امت تعلیم فرمود و به صورت قطع و یقین اعلام فرمود : این عبادات باید تا روز قیامت پابرجا و در جامعه اقامه شوند .
« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین » درس سی ام ..... وفد نجران - عدی بن حاتم طائی
مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص) توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري درس سی ام تاریخ : 25/4/87 موضوع درس : 1- وفد نجران 2- عدی بن حاتم طائی در خدمت پیامبر اسلام «ص» 3- اولین حج به سرپرستی حضرت ابوبکر صدیق «رض»
توضیح درس : سال نهم هجری برای مسلمانان سال پرکاری بود و به مصداق « یدخلون فی دین الله افواجاٌ » مدینه منوره هرروز شاهد حضور قبائل وطوایف ، وفود و نمایندگانی از اقوام و شخصیت های معروف بود که یکی پس از دیگری به خدمت پیامبر بزرگوار اسلام می آمدند و اسلام را برای خود و قبیله اشان قبول میکردند . و به بعضی از آنها در درس سابق اشاره شد و از جمله این نمایندگان وفد نجران است .
« وفد نجران » نجران نام منطقه‌ای است که در مرز مکه و یمن واقع شده است و ساکنان آن نصرانی ، و خيلي از خود راضی و مغرور بودند. در سال نهم هجري تعداد 60 نفر از آنان به سرپرستی 20 نفر از آگاهان قوم به مدینه آمدند و مغرورانه وارد مسجد مدینه شدند و در یک قسمت مسجد مستقر و در وقت نماز و بدون کسب اجازه به طرف شرق و به خلاف جهت مسلمانان نماز و مناسک خود را اقامه نمودند و سپس در خدمت پیامبر اسلام حاضر و شروع به مناظره و مجادله در خصوص حضرت عیسی «ع» نمودند و علیرغم استدلال قوی و منطقی و آسمانی پیامبر اسلام مبنی بر این امر که عیسی «ع» بنده خدا و فرستاده الهی است ، قوم نجران حاضر به قبول و تسلیم و ایمان نشدند . و آنها عیسی « ع» را فرزند و بعضی حضرت عیسی را احدی از خدایان ثلاثه ( الله ، مریم و عیسی ) معرفی میکردند . جریان فی مابین به جای حادی رسید و موضوع به مباهله یعنی جلسه نفرین به یکدیگر کشیده شد و زمانی پیامبر اسلام اعلام آمادگی نمود و جمعی از اهل بیت را به جهت انجام مباهله آماده کرد قوم نجران وحشت کردند و اعلام انصراف نمودند و این موضوع در آیه 61 سوره آل عمران به صورت مجمل بيان شده است .
« عدی بن حاتم در مدینه منوره » عدی فرزند حاتم طائی و از خانواده‌ای معروف و مشهور دوران جاهلیت بود که در سخاوت و تواضع و مهمان نوازی زبانزد زمان بودند بعد از فوت حاتم فرزندش در بیــــن قبیله « طی» جایگاه خاصی داشت و از نظر عقیده و دین مسیحی بودند و با شنیدن خبر رسالت پیامبر بزرگوار اسلام ، عدی عصبانی شد و از ناراحتی و وحشت این خبر منطقه را ترک و به شام ، دیار نصـاری رفت . سالها گذشت و دیار شام به عدی آرامش نداد و به فکر دیدار و ملاقات افتاد و پیش خود گفت صلاح این است پیامبر مسلمانان را ملاقات کنم اگر پیامبر واقعی باشد تسلیم خواهم شد و اگر داعیه سلطنت و یا در ادعای رسالتش صادق نباشد با من برخورد خواهد کرد . از شام عازم مدینه شد و در مسجد نبوی پیامبر اسلام را ملاقات و پیامبر اسلام «ص» فرمود : « من انت » تو کی هستید ؟ گفت : عدی پسر حاتم . پیامبر اسلام با احترام ویژه با وی برخورد کرد عدی در اظهارات بعدی خود خاطره ملاقات خود را این چنین توضیح داده است. پیامبر اسلام مرا به منزل خود دعوت کرد و در مسیر راه به پیرزنی برخورد کردیم ، پیرزن جلو پیامبر اسلام را گرفت و در خواست رفع حاجت خود را کرد ، پیامبر اسلام خیلی آرام به حرفهایش گوش میداد و خیلی با خونسردی به وی جواب می داد و با خود گفتم به خدا قسم این روش ، روش پادشاه نیست بلکه اخلاق مردان خداست سپس به منزل رفتیم فرش ساده ای که داشتند برای من پهن کرد و خود روی زمین نشست و به خود گفتم این اخلاق شاهی نیست . آنگاه سوالی را مطرح فرمود چرا اسلام را قبول نکردید فکر میکنید مسلمانان فقیرند و تعداد آنها به نسبت دشمنانشان قلیل هستند و سلطنت و قدرت از آن غیر مسلمانان است ، ای عدی به خداوند قادر و توانا قسم مسلمانان قدرت کسری و کاخ اورا فتح خواهند کرد و روزی خواهد رسید که زنی از بابل به تنهایی به مدینه بیاید و هیچ مشکلی اورا تهدید نکند و وضعیت مسلمانان از نظر مالی به جایی خواهد رسید که فقیری به جهت دریافت زکات پیدا نشود . عدی میگوید بعد از این بحث و گفتگو اسلام را قبول کردم و منتظر پیش بینیهای رسول الله «ص» بودم که به چشم خود و با حضور خود شاهد فتح قادسیه و تخت کسری و امنیت قادسیه تا مدینه بودم و برای پیش بینی سوم یعنی رفاه حال مسلمانان روز شماری می کردم که ظاهراٌ موضوع در زمان حضرت عمر بن عبدالعزیز به وقوع پیوست و به حدی زکات و مالیات جمع شده بود كه فقیری به جهت دریافت زکات پیدا نمی شد .
« اولین حج در اسلام » در ماه ذی القعده سال نهم ، پیامبر بزرگوار اسلام به حضرت ابوبکر صدیق « رض» دستور فرمود و ماموریت داد که به عنوان امیر الحاج و سرپرست حجاج عازم مکه شود . حضرت ابوبکر صدیق امریه رسول الله«ص» را اجابت و همراه 300 نفر عازم مکه شد و به دنبال حرکت حجاج پیامبر اسلام «ص» به حضرت علی «رض» دستور داد بر شتر قصوا « قصوا نام شتر پیامبر اسلام «ص» بود سوار شود و همراه کاروان در سفر حج شرکت کند و روز عید اوائل سوره برائت ( توبه ) بین 30 تا 40 آیه را برای عموم حجاج تلاوت و قرائت و از جانب پیامبر اسلام به صورت روشن و صریح اعلام نماید که در سال آینده و سالهای بعد هیچ مشرک و عریانی حق طواف را ندارد . حضرت علی «رض» در وسط راه به کاروان رسید حضرت ابوبکر «رض» فرمود یا علی استعملک رسول الله. ای علی رسول الله شما را به جای من تعیین فرموده ، حضرت علی «رض» فرمود خیر آمده ام سوره برائت را در روز عید قربان قرائت کنم ، حضرت علی «رض» در مدت ایام حج در کاروان حضور داشته و در تمامی نمازهای پنج گانه پشت سر حضرت ابوبکر نماز های خود را اقامه فرموده است و در روز عید قربان اوايل سوره برائت را قرائت و ابـــــــــلاغ نمود.
« نتیجه» 1-در خصوص نشست پیامبر اسلام «ص» با نصارای نجران از یک طرف ، صبر و متانت و منطق و ایستادگی پیامبر اسلام «ص» و مقام اهل بیت رسول الله «ص» را شاهدیم و از طرف دیگر لجاجت و غرور و خودخواهی نصارای نجران که نتیجتاٌ به تسلیم وفد نجران منتهی شد.
2 - در خصوص ایمان عدی به این نتیجه می رسیم در پیشرفت اسلام اخلاق بلند و ساده زیستی و تواضع و هشیاری و ایستادگی خيلي موثر بوده‌اند.
3 - در خصوص حضور حضرات ابوبکر و علی «رض» در اولین کاروان حج توحیدیان به این نتیجه می رسیم حج ابراهیمی و حج محمدی باید خالی از هر عیب وخالصاٌ لله باشد و همچنین اعلام برائت از مشرکین یک امر مهم در دین است و تفاهم در بین اصحاب رسول الله «ص» از جمله خلفاء راشدین یک امر دینی و قرآني است و بايد اذعان كنيم كه مسلمانان صدر اول با توحید در عقیده و وحدت در عمل بر قدرتهای جهان پیروز شدند. و اين موضوع يك اصل ديني و يك ضرورت اجتماعي است .
« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین » درس بیست و نهم ..... مسجد ضرار - ایمان قوم ثقیف
مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص) توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري درس بیست و نهم تاریخ : 18/4/87 موضوع درس : 1- بحث مسجد ضرار 2- ایمان قوم ثقیف
در درس قبل بیان شد پیامبر اسلام «ص» و سپاه سي هزار نفره مهاجرین و انصار بعد از بیست روز توقف در منطقه تبوک پیروزمندانه به مدینه منوره برگشتند قبل از ورود به مدینه جمعی از مخالفین پیامبر اسلام که قبلاٌ دست به برنامه خطرناکی زده بودند که همانا احداث مسجدی در حومه مدینه منوره بود و برای افتتاح آن لحظه شماری میکردند و این مسجد به مسجد الضرار معروف شد مسجدی که به قصد ضرر رساندن به مسلمانان ساخته شد. توضیح درس : در مدینه منوره یک شخص یهودی بود به نام ابوعامر راهب که در زمان جاهلیت آئین نصرانیت را پذیرفته بود و جایگاه خاصی در بین قوم خزرج داشت و زمانی که پیامبر اسلام به مدینه مهاجرت فرمود ابوعامر مخالفت خود را آشکار و سپس به عنوان اعتراض به مکه رفت وبا مشرکین مکه علیه پیامبر اسلام هماهنگ شد و زمانی که قریش در چند جبهه شکست خوردند ابوعامر به روم نزد هرقل رفت و درخواست کمک و همکاری نمود سپس نامه ای به چند نفر از منافقین قومش در مدینه نوشت كه مسجدی بسازند تا در آینده سنگری شود بر علیه اسلام و پیامبر اسلام . قوم خزرج در نزدیکی مسجد قباء اقدام به احداث مسجدی کردند و قبل از عزیمت پیامبر اسلام «ص» به تبوک چند نفر از بانیان خدمت پیامبر اسلام رسیدند و از وی دعوت کردند که مسجد آنان را افتتاح و با قدوم خود و اقامه نماز در آن محله مسجد آنان را متبرک نماید . پیامبر بزرگوار با تواضع خاصی که داشت فرمود فعلاٌ در صدد سفری هستم انشاء الله بعد از بازگشت از سفر در جلسه افتتاح شرکت خواهم کرد در زمان برگشت به مدینه حدود بیست و چهار ساعت قبل از وصول به مدینه منوره حضرت جبرئیل از جانب رب العالمین خدمت پیامبر بزرگوار رسید و آیاتی از قرآن کریم را به وی وحی فرمود که در آیات مورد اشاره خداوند متعال به صورت قطع و یقین به پیامبر اسلام فرمود مسجد جدید الاحداث قوم خزرج برای ضرر به مسلمانان ساخته شده و سنگری است علیه اسلام و جهت تفرقه بین مسلمانان « لا تقم فیه ابداٌ » به آن مسجد وارد نشوید و شرکت شما در افتتاح جایز نیست که توضیح موضوع در آیه 107 و 108 سوره توبه آمده است و بعد از نزول وحی و روشن شدن توطئه منافقین ، پیامبر اسلام قبل از ورود به مدینه چند نفری را به محل فرستاد و مسجد را خراب و منهدم کردند .
« ایمان قوم ثقیف » اواخر سال نهم ، سال آمد و رفت طوائف و قبایل به مدینه منوره بود که گروه گروه می آمدند و در مسجد پیامبر اسلام را ملاقات میکردند در کنار ستونی در روضه مبارکه و به ياد اين ملاقات نام یکی از ستونهای روضه مبارکه استوانه وفود است و مشهور ترین قبیله‌اي كه به مدينه آمدند قبيله ثقیف بودند. ثقیف نام طایفه ای بت پرست بود كه در حوالی طایف زندگی میکردند زمانی اوضاع را به نفع خود ندیدند تصمیم گرفتند اسلام را قبول کنند و بعد از مشورتهای مکرر گروهی به سرپرستی کنانه پسر عبد یالیل به مدینه آمدند و پیامبر اسلام «ص» گوشه ای از مسجد نبوی را به آنان اختصاص داد و هرشب بعد از نماز عشاء به میان آنها میرفت و آنان را به اسلام و دستورات دین دعوت میکرد تا آمادگی کامل به جهت پذیرش دین پیدا کردند یک روز اعلام کردند حاضرند اسلام را قبول کنند مشروط بر این امر پیامبر اسلام آنان را در مواردی آزاد و قسمتی از تکالیف را بر آنان تحمیل نکند . پیامبر اسلام فرمود : مسائل و مطالب خود را بگوئید کنانه گفت : ما قومی هستیم عادت به عمل زنا ، ربا خواری و شرب خمر داریم باید در این سه مسئله آزاد باشیم سپس ادامه داد نباید نماز بر ما تکلیف شود و نمی توانیم نماز بخوانیم و از سجده کردن ناراحتیم . پیامبر اسلام «ص» فرمود زنا و ربا و شرب خمر به نص قرآن حرامند و ترک نماز هم غیر ممکن است و « لا خیر فی دین لا صلاه فیه » و سپس اسلام را قبول کردند و از شروط مورد اشاره عقب نشینی نمودند ولی گفتند تنها یک خواست داریم به ما اجازه دهید بت و معبود بزرگ و مورد احترام ما « اللات » کماکان محفوظ و منهدم نشود پیامبر اسلام «ص» آخرین خواسته آنها را نيز به شدت رد کرد و در آخر گفتند به دلائلی حاضر نیستیم شخصاٌ آن را منهدم کنیم و از پیامبر اسلام در خواست کردند افرادی اعزام کند تا آنرا منهدم کنند بعد از بر گشت قوم ثقیف پیامبر اسلام «ص» خالد بن ولید را همراه چند نفر دیگر به جهت انهدام لات به محل اعزام و در اولین فرصت لات را منهدم نمودند و در لحظه انهدام زنان شروع به گریه و داد و فریاد کردند و سپس اسلام و طمانینه و طنین قرآن آنان را آرام کرد .
« نتیجه و حکمت درس » 1-در مسئله مسجد ضرار به دونتیجه مهم بر میخوریم یکی نفاق و منافقین در طول تاریخ همواره در بین مسلمین وجود داشته که با ظاهر زیبا و سیمای اسلامی و با درونی همراه خباثت و حقد و دشمنی که برای ضربه به اسلام در کمین بوده و هستند و بعضاٌ دشمن خارجی آنها را با مادیات و تبلیغات خود تحت پوشش قرار داده‌اند.
2- اقدام به جای رسول الله «ص» در تخریب و انهدام مسجد ضرار که در واقع سنگری علیه اسلام و پیامبر بزرگوار ما بود این درس را به ما میدهد هر مکان و محلی در جامعه به جهت انجام توطئه یا معاصی یا فروش مواد مخدر و مشروبات الكلي و انجام عمل منافی عفت دایر شود باید آنرا تخریب و محو کرد.
3-در خصوص ایمان و تسلیم قوم ثقیف به یک نکته مهم و یک درس اخلاقی بر می خوریم و باید از آن درس اخلاقی گرفت و آن ایناست قوم ثقیف همان قوم طایف بودند که روزی پیامبر اسلام به نیت رساندن پیام الهی به میان آنها رفت که اورا با هیاهو و فحش و سنگ و چوب بیرون راندند و امروز بعد از ده سال از آن تاریخ ، ذلیلانه به مدینه میآیند و پیامبری که آنها اورا روزی بیرون کردند آنان را به گرمی مهمان نوازی فرمود. نکته آخر اسلام دین پاک و خالص و عاری از هرنوع شرک و شبهه و چند چهره ای است ، توحید و بت پرستی نماز و ربا خواری ، روزه و شراب خواری ، حج و زنا باهم جمع نخواهند شد .
« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین » درس بیست و هشتم ..... غزوه تبوک
مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص) توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري درس بیست و هشتم تاریخ : 11/4/87 موضوع درس : غزوه تبوک يا «عسره »
توضیح درس : در درس قبل گفتیم بعد از فتح حنین و طائف که آخرین غزوه در شبه جزیره عربستان بود و غزوات و هجمات دشمن که از جنگ بدر شروع شده بود با غزوه حنین تمام شد. پیامبر گرامی اسلام «ص» بعد از فتح مکه و حنین به مدینه منوره مراجعت فرمود . شش ماه گذشت از طریق افرادی که از شام به مدینه آمده بودند خبر رسید كه به دستور قیصر روم سپاه زیادی در بلقان « فاصله سوریه و اردن فعلی » بسیج شده و تعداد نیروی بسیج شده را حدود 40 هزار نفر تخمین زدند و شیوه بسیج و آمادگی خبر از نيات سوء لشکر رومیان نسبت به سپاه اسلام و مسلمانان می داد. فصل تابستان بود و هوا به شدت گرم و میوه و محصول باغداری و کشاورزی هنوز برداشت نشده بود و به عبارت دیگر قحط سالی و اهل مدینه در تنگنا و با زحمت ایام را سپری میکردند و ایام به فرموده قرآن ایام العسره بود در ماه رجب سال نهم پیامبر اسلام «ص» تصمیم بر مقابله با سپاه روم گرفت و به اهل مدینه و مکه و منطقه تصمیم خود را اعلام فرمود بلا فاصله بهانه جوئی و اعتراض و مخالفت از سوی منافقین و افراد ضعیف الایمان شروع شد گروهی از شرکت کردن در جنگ مخالفت و جمعی به بهانه های موهوم اجازه عدم شرکت را گرفتند و در مقابل این گروه بهانه گیر و ماجراجو سایر مسلمانان صادق در اطراف پیامبر و رهبر و فرمانده خود جمع شدند و هر آنچه داشتند از حیث مادی و معنوی در طبق اخلاص و در جهت اعتلای دین مبین اسلام تقدیم رسول الله «ص» نمودند بخصوص حضرات ابوبکر و عمر و عثمان «رض» هر آنچه داشتند از اموال و امکانات به جهت تجهیز سپاه اسلام آوردند. پیامبر اسلام «ص» محمد بن مسلمه را به جهت اقامه نماز و امورات مسجد در جای خود و علی بن ابیطالب را به عنوان سرپرست خانواده تعیین فرمود منافقان در خصوص حضرت علی «ع» شروع به شایعه کردند و گفتند این اقدام به خا طر حفظ علی است و حضرت علی خبر منافقان را شنید اسلحه را حمل و به میان سپاه آمد حضرت «ص» فرمود : یا علی به این شایعات توجه نکن شما نسبت به من چون هارون نسبت به موسی هستید باید با صبر به این قضایا جواب داد. چهار نفر از اصحاب به نامهای کعب بن مالک ، مراره پسر ربیع ، هلال پسر امیه و ابو خیثمه از شرکت تخلف کردند و به گروه مخالفین معروف شدند و در سوره توبه آیه 81 به این قضیه اشاره شده سپس پیامبر اسلام «ص» همراه 30 هزار نفر نیرو عازم تبوک شدند و فاصله مدینه تا تبوک 14 مرحله بود در مسیر راه زحمات زیادی را متحمل تا جایی که در اثر تشنگی شترهای خود را ذبح و از آب جمع شده در کیسه داخل بدن آنها رفع تشنگی میکردند . و زمانی به تبوک رسیدند محل را خالی از سپاه روم دیدند حضرت و یارانش بیست روز ماندند . سپس به مدینه برگشتند و حسب ظاهر و علیرغم زحماتی که دچار مسلمانان شد هیچگونه درگیری در این غزوه رخ نداد .
« نتیجه و حکمت درس » 1-غزوه تبوک آخرین غزوه و جنگ به فرماندهی رسول الله «ص» بود این جنگ از هر حیث سخت و طاقت فرسا بود و به غزوه عسره مشهور است و سپاه و جیش شرکت کننده ، جیش العسره و ایام را ایام عسر گویند . لذا خداوند متعال در آیه 117 سوره مبارکه توبه از پیامبر اسلام و اصحاب وی از مهاجر و انصار تجلیل و تقدیر فرموده « لقد تاب الله علی النبی و المهاجرین و الانصار الذین اتبعوه فی ساعه العسره ». ( خداوند از رسول الله و مهاجرین و انصاری که در ساعتهای سخت غزوه تبوک همراهی کردند کمال تشکر را دارد)
2- جهاد به دوشیوه ممکن است ، با نفس و با مال ، در غزوه تبوک نقش مال مهم تر از جان بود حتی در بسیاری از آیات قرآن کریم در بحث جهاد ، مال را بر نفس مقدم داشته « الذین یجاهدون باموالهم و انفسهم ... »
3- پیامبر اسلام با سه نفر از متخلفین غیر از ابو خیثمه که سعی کرد و بعد از حركت سپاه ، خود را در مسیر تبوک به سپاه اسلام رساند نسبت به سايرين مدتها ترک تکلم کرد و این عمل به ما این درس را می دهد به خاطر خدا و دین جایز است با افراد متخلف بی توجه به دین ترک کلام نماییم اگر موثر واقع شود .
4- کعب یکی از اصحاب رسول الله «ص» که در غزوه تبوک بدون عذر شرعی تخلف نمود زمانی شنید آیاتی در خصوص آنها نازل شده است و خداوند از اشتباه آنها چشم پوشی و توبه آنها را قبول فرموده است سجده شکر را به جا آورد این عمل هم به ما این درس را می دهد که سجده شکر یک امر ارزشمند و مشروع است و پیامبر اسلام «ص» زمانی حضرت جبریل به وی اعلام کرد هرکس بر شما صلواتی بفرستد خداوند 10 مرتبه بر او صلوات خواهد فرستاد سجده شکر به جای آورد و حضرت ابوبکر با شنیدن مرگ مسیلمه کذاب و حضرت علی با کشته شدن ذؤبدیه یکی از تند روان خوارج سجده شکر بردند و ما هم در پیروزیها باید پیشانی خود را زمین گذاشته و اعلام خضوع و شکر نماییم . شكراً لك يا الله
« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین » درس بیست و هفتم ..... غزوه حنین
مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص) توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري درس بیست و هفتم تاریخ : 4/4/87 موضوع درس : غزوه حنین وطایف
توضیح درس : بعداز فتح مکه در رمضان سال هشتم کفار ساکن طایف (طائفه ثقیف) وساکن در حنین ( طائفه هوازن) دچار ترس و وحشت شدند و فتح مکه را شکست خود تلقی و سران هر دو طایفه با هم مشورت کردند و تصمیم گرفتند قبل از ورود سپاه اسلام هرچه نیرو و توان دارند آنرا بسیج و تا آخرین نفر به مقاومت ادامه دهند. مالک بن‌عوف رئیس هوازن تمامی طایفه خود را آماده و به زن و مرد و پیر و جوان دستور بسيج داد ، حتي اموال و احشام هر چه داشتند با خود آوردند تا جنگ آنها جنگ نفس و سر و مال باشد. در نتیجه تمامی نیروي مسلح شده را در اطراف دره حنین مستقر و در بین درختان و کنار سنگ‌ها کمین کردند و جمعیت آنها حدود 30 هزار نفر بود. خبر به پیامبر اسلام رسید. در ششم ماه شوال (یعنی 16 روز بعد از فتح مکه) حدود 12 هزار نیروی مجهز ، 10 هزار نفر از اهل مدینه و 2 هزار نفر ازاهل مکه که تازه برنامه اسلام را قبول کرده بودند عازم حنین شدند . فاصله مکه تا حنین حدود 3 شبانه روز راه بود و در حدود روز دهــم ماه شوال وارد محل شدند و در لحظه عبور از دره حنین غافل از توطئه دشمن کفار تا دندان مسلح از مخفیگاه و کمین‌گاه بیرون آمدند و ضربه‌ي خطرناکی به سپاه اسلام وارد ، جمعی را شهید و بقیه از میدان فرار كردند و تنها پیامبر اسلام (ص) و چند نفر دیگر چون کوه ایستادند و سپس به دعوت پيامبر (ص) سپاه اسلام به محل اولیه و اطراف پیامبر (ص) مراجعت و جهاد جانانه‌ای انجام و سپاه کفر را مغلوب کردند و غنایم و اسراء بسیاری گرفتند و سپس بعد از مقاومت زیادی طایف هم تسلیم و پیامبر بزرگوار غنیمت را بین افراد تقسیم فرمود و در میقات جعرانیه به نیت عمره مفرده محرم شد و بعد از انجام مناسک عمره و انتخاب عتاب بن اسید 20 ساله بعنوان فرماندار در مکه ، همراه فاتحین مکه به مدینه منوره مراجعت نمودند
نتیجه و فلسفه و نکات بر جسته درس :
1- پیامبر اسلام قبل از حرکت به منطقه حنین عبدالله اسلمی را به عنوان مخبر به حنین فرستاد تا تعداد نیرو و مهمات و وضعیت دشمن را بررسی کند که این کار انجام شد و این عمل به ما نشان میدهد اعزام عین و مخبر به جهت کسب خبراز دشمن یک اصل مهم در دین است و در پیشرفت امور و برنامه‌ها مؤثر است.
2- پیامبر اسلام (ص) به جهت رفع نیاز مقدار 100نوع اسلحه چون شمشیر وکمان و زنجیر‌وغیره را بصورت امانت از صفوان بن امیه كه مشرک بود گرفت و در جنگ حنین از آن استفاده کردند این مطلب به ما این درس را میدهد که گرفتن کمک از کفار به جهت مقابله با دشمن جایز است
3- پیامبر اسلام (ص) چون کوه در حنین ایستاد و مقاومت کرد و این عمل به ما این درس را می دهد که رهبر جامعه باید شجیع ،متوکل به خدا و اهل استقامت باشـــد .
4- در غزوه حنین جمعی از زنان شرکت داشتند و به کار تدارکات و تداوی مشغول بودند این نکته به‌ما این درس را میدهد كه زنان در جامعه اسلامي با رعایت اصول و برنامه‌های دینی میتوانند در کنار مردان و در حد توانایی واستعداد انجام وظیفه نمایند.
5- در زمان تقسیم غنایم رسول الله (ص) به اهل مکه سهم بیشتري داد ، یکی از اصحاب به نحوه تقسیم غنایم اعتراض کرد و گفت: والله در نوع تقسیـم عـدالت رعایت نشده است. عبدالله بن مسعود اين جمله را شنید و آن را به پیامبر اسلام رساند پیامبر(ص) خیلی ناراحت شد و فرمود: (من یعدل ان لم یعدل الله و رسوله) اگر خدا و رسول عادل نباشند پس عادل کیست.آنگاه فرمود:(رحم الله موسی قد اذی باکثر من هذا فصبر) رحمت خدا بر موسی باد بیش از این آزارش می‌دادند باز صبر میکرد. عبدالله می فرماید عهد کردم دفعه دیگر مطالب مردم را به پیامبر اسلام نرسانم خلاصه پیامبران هم انسان‌اند و در مقابل خبر های خوب و بد تحت تاثیر قرار میگیرند .
« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین » |
اطلاعات تماس با دفتر
استان کرمانشاه ، شهرستان پاوه ، خیابان امام محمد غزالی، دفتر امام جمعه پاوه
شبکه های اجتماعی
