درس سی و سوم ..... بحث رحلت پیامبر گرامی (ص)

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس سی و سوم

تاریخ : 15/5/87

موضوع  درس :

ادامه بحث رحلت حضرت محمد المصطفی « صلی الله علیه و آله وسلم»

توضیح درس :

صبح روز دوشنبه 12 ربیع الاول سال یازدهم هجری ، عبد الله بن ام‌مکتوم اذان اول را در تاریکی شب اقامه و در فاصله دو اذان اصحاب و یاران رسول الله «ص» انتظار کشیدند و چشمان آنها به طرف حجره عایشه « رض» خیره بود به این امید ، رسول و رهبر و عزیز آنها در منزل را باز کند و به جهت اقامه نماز صبــــح حاضــــر و شاگـــردان مخلص خود را شاد نماید.

 

سکوت کامل در شهر رسول الله «ص» حاکم بود بلال اذان دوم را شروع ، و اذان تمام شد ، حاضرین در مسجد بعد از یاس از حضور امام و رسول خود ، قصد شروع به اقامه نماز صبح به امامت حضرت ابوبکر صدیق را داشتند در این لحظه پنجره حجره حضرت عایشه باز شد و پیامبر بزرگوار با تبسم و خوشحالی به صفوف مهاجرین و انصار نگاه‌ پدرانه نمود.

 

 بـــا دیدن رسول الله «ص» همه اصحاب حاضر در مسجد ، خوشحال و مسیر ورود پیامبر را باز کردند که رسول الله « ص» به محراب نماز وارد شود . پیامبر بزرگوار با دست مبارکش ، اشاره فرمود :  نمازتان را بخوانید مسلمانان شروع به اقامه نماز کردند و اشاره رسول الله «ص» اگر چه به عنوان ادامه خواندن نماز بود ولی در واقع خداحافظی و وداع با یاران بود . حضرت ابوبکر «رض» نماز را اقامه و چون پیامبر اسلام را با حالت تبسم دیده بودند همگی به این باور رسیدند که وضعیت جسمانی رسول الله «ص» بهبود یافته است و با دلی آرام مسجد را ترک و هر کسی به محل کار و زندگی خود بر گشت . پیامبر بزرگوار اسلام «ص» بعد از نماز صبح  مجدداٌ بستری شد . ناراحتی روحی و جسمی و مریضی وی هر لحظه شدت گرفت . مرتب دستها و پاهایش را با آب خنک میکرد و می فرمود « لا اله الا الله ان للموت سکرات » (خدایی جز الله وجود ندارد و مرگ سختی و سکرات دارد) .

 

حضرت فاطمه « رض » از درد پدر ناراحت و مرتب می گفت : واکرب اباه . آه از ناراحتی پدرم . پدر بزرگوارش فرمود : ای فاطمه ناراحت نباشید ناراحتی و مریضی پدرت امروز تمام می شود . نزدیکان و حاضران در حجره و بیت عایشه روایت کرده اند پیامبر اسلام «ص» لحظه ای ساکت و چشمانش به خواب رفت و ظاهراٌ خاموش شدند و سپس چشمانش را باز کرد و چند کلمه را به آرامی تکرار کرد و فرمود : نماز را ترک نکنید و با زیر دستان با رحم باشید ، حقوق زنان را رعایت نمایید و سپس برای همیشه چشمان خود را به آرامی پایین آورد و فرمود : فی الرفیق الاعلی . یعنی تسلیم خداوند متعال و بلند پایه شدم .

 

خبر وفات رسول الله «ص» درکمترین زمان در شهر مدینه پخش شد همه آمدند مرد و زن ، جوان و پیر ، حشـر بود ، قیامت بود و گریه و زاری در مسجد طنین گرفت و همه در مسجد جمع شدند .

 

حضرت عمر «رض» سرش را روی دو دست خود گذاشته و با حزن و ماتم فکر میکرد . حضرت عثمان از ناراحتی چون لال ساکت و حضرت علی هر دو دست خود را به نشانه عزا روی سر خود گذاشته و در غم رسول و عزیز و عمو و پدرزن و استاد و مربی خود گریه میکردند و حال سایر اصحاب معلوم و مشخص بود . حضرت عمر « رض» از میان جمعیت بلند شد و خطاب به مردم اعلام کرد رسول الله «ص» وفات نکرده است و تا ریشه کن شدن تمامی منافقین زنده خواهد ماند و تهدید کرد و گفت از کسی نشنوم که بگوید حضرت محمد « ص» وفات کرده است.

 

 در این فاصله حضرت ابوبکر «رض» که به حومه مدینه رفته بود برگشت و به حجره عایشه «رض» رفت دید روی جسد پیامبر بزرگوار پارچه ای کشیده شده ، پارچه را روی صورت مبارکش برداشت و صورتش را بوسید و خیلی گریه کرد و سپس به مسجد آمد و دید حضرت عمر «رض» مشغول صحبت است زمانی که حاضرین مسجد ابوبکر صدیق را دیدند که از حجره عایشه خارج شد همه به طرف او رفتند تا واقعیت را در یابند حضرت ابوبکر شروع به صحبت و سخنرانی کرد و فرمود ای مردم محمد «ص» وفات کرده است و خداوند حی و زنده است . محمد امر حق را اجابت کرد و سپس آیه 144 آل عمرا ن را تلاوت فرمود « و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات اوقتل انقلبتم او علی اعقابکم » (محمد هم رسول خداست قبل از ایشان از طرف خداوند رسولان زیادی آمده اند و بعد از انجام ماموریت و خاتمه عمر به لقاء حق پیوسته اند) .

مگر قرار است با وفات محمد «ص»  یا شهادت وی ، شما از رسالت و برنامه محمد رو گردان شوید . هرگز این چنین نباشید و با شنیدن این کلمات آسماني و  خداپسندانه همگی ساکت شدند و با آه درون خود جمله انا لله و انا الیه راجعون را سر زدند و آنگاه به فکر غسل و کفن و نماز و دفن افتادند .

 

محل دفن حجره عایشه تعیین شد و حضرات علی و فضل بن عباس به عنوان غــاســل معرفی و مشغول غسل جسمان مبارک شدند و سپس بعد از غسل جنازه نورانی را به مسجد آوردند اول مردان و سپس زنان و آنگاه جوانان یکی بعد از دیگری نماز میت خواندند و با دلی مالامال از آه و حسرت با رهبر خود وداع کردند و بعد از نماز عصر روز سه شنبه سیزده ربیع الاول بعد از 63 سال و سه ماه از حیات پر خیر و برکت و 23 سال انجام رسالت صبورانه به لقـــــــاء حق پیوست « فانا لله و انا الیه راجعون » .

 

« نتیجه »

1- در وفات رسول الله «ص» از يك طرف درس مهم عقیدتی و اخلاقی و فکری است واز طرف ديگر پيامي است به تمامی قدرتمندان و اهل ظلم وفساد و تزوير و حتی اهل طاعت که مرگ همگي حتمی است و همگی خواهند رفت « و کل نفس ذائقه الموت » و تنها خداوند حی و باقی و مقتدر است .

 

2- رسول الله (ص) این شخصيت عظيم و صاحب قدرت و رسالت از دنیا رفت بنا به فرموده حدیث نبوی غیر از یک شمشیر و یک الاغ سواری و یک مقدار زمین که آن هم بعد از خود به عنوان صدقه از آن استفاده شـد ، هیچ امکانات و اموال از نقد و نسیه بعد از خود بجا نگذاشت و بحق لله آمد و الي الله‌ رفت

 

 فصلوه الله عليه يوم ولد و يوم بعث و يوم هاجر و يوم سافر الي معبوده

 

 

« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn