«ماموستا» پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه پاوه
«ماموستا» پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه پاوه

کلاس زندگانی خلفای راشدین (رض)

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون حيات خلفای راشدین (رض)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس پنجاهم از سلسه مباحث تاریخ
درس چهاردهم حیات خلفا : حیات حضرت حسن (رض)

تاریخ : 8/11/87

موضوع  درس :

حیات حضرت حسن بن علی « رض»

 

توضیح درس :

مــشــخـــصـات

نام وی حسن لقبش مجتبی و کنیه اش ابو محمد در سال سوم هجری از والدینی مکرم و محترم ایمانی و از حضرات علی مرتضی و فاطمه زهرا متولد شد . جد بزرگوارش حضرت ختمی مرتبت در شب هفتم ولادت او را حسن نام نهاد . در بیت نبوت و امامت و در جوار امهات المومنین در جامعه پراز خیر و برکت مدینه منوره بزرگ شد . پیامبر بزرگوار اسلام «ص» او را خیلی دوست می داشت یک بار فرمود : « انــی احــبــه » من خیلی حسن را دوست دارم و یک بار دیگر فرمود:« الحسن و الحسین ابنائی و ابنائی ابنتی » ( حسن و حسین فرزندان من و فاطمه هستند و در حدیث دیگری در وصف حضرات حسن وحسین  فرمودند : « الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنه » ( حسن و حسین سید و آقای جوانان بهشت هستند )        

 

همسران و فرزندان حضرت حسن « رض»

حضرت حسن به خلاف سایر برادرانش با زنان بسیار ازدواج کرده است . معروفترین زنان وی خوله دختر منصور و ام ولد بودند . و اولاد معروف وی 1- زید 2- حسین 3- قاسم 4- ابوبکر 5- عبدالله 6- عمرو 7- عبد الرحمن 8- حسین اشرم 9- محمد 10 یعقوب 11- اسماعیل و تنها یک دختر داشته به نام فاطمه.

 5 نفر اول در واقعه کربلا در کنار عموی محترمشان حضرت حسین شهید شدند .

 

حضرت حسن در زمان پیامبر اسلام و خلفاء راشده

حضرت حسن در زمان نبی اکرم کودکی بیش نبود و در لحظه رحلت رسول الله «ص» عمر مبارک ایشان حدود 8 سال بود و در زمان حضرات ابوبکر و عمر و عثمان « رض» مورد احترام همگان بود و با توجه به جایگاه علمی ، فقهی و خانوادگی و اخلاق قرآنی که داشت مورد وثوق و اعتماد بود و همگان به صداقت و کفائت و مروت و زهد و همت و تواضع و رهبری وی ایمان داشتند .       

 

حضرت حسن در زمان حضرت علی « رض»  

با توجه به این امر که حضرت حسن فرزند ارشد حضرت علي (رض) و بزرگ خانواده امامت و محبوب بیت رسالت بود در زمان پدر بزرگوارش چون شاگردی مخلص و مطیع  در مدینه و در کوفه و در واقعه جمل و صفین و نهروان بیش از وظیفه فرزندی در کنار پدر و معلمش اداء وظیفه نمود . در روز شهادت حضرت علی بیش از همه محزون و متاثر شد و همراه چند نفر از اهل بیت جسمان مطهر پدر را غسل و کفن نمود و امامت نماز را شخصاً اقامه نمود و جسد مبارکش را در کوفه به خاک سپردند .

 

حسن بن علی «رض» در دوران خلافت 6 ماهه

یک روز بعد از دفن امام علی بزرگان اصحاب از مهاجرین و انصار و فقهاء و تابعین به عنوان خلیفه پنجم راشده به وی بیعت کردند و پیمان دادند جاناً و مالاً در کنار وي خواهند بود . به محض انتشار خبر انتخاب حضرت حسن حساسیت امویان شام چند برابر شد و در بین شام و عراق و امارت اموی و خلافت علوی کوفه نامه هایی رد و بدل شد ظاهراً نتیجه ای حاصل نگرديد و سپاه عراق مورد تهدید قرار گرفت ، عاقبت الامر حضرت حسن همراه 40 هزار نیروی مخلص و مطیع و گوش به فرمان از کوفه عازم مدائن شد تا چنانچه قلم و زبان موثر نباشد به مصداق ضرب المثل « آخــر الحیل الكي» ( آخرین تاکتیک و آخرين اقدام شمشير است) شمشير حلال مشكل شود ، چند روز بعد از استقرار سپاه عراق در مداين ، سپاه عظیمي از طریق شام و موصل به عراق وارد شد و در مقابل سپاه عراق خیمه زدند و  مقابل هم مستقر شدند.

 گروهی از بزرگان قوم در بین دو سپاه در جهت اصلاح ذات البین مدتی آمد و رفت كردند تا شايد از جنگ و خونریزی جلوگیری نمایند زحمت آنان تا حدي  موثر واقع شد و آثاری از مفاد حدیث جد امام حسن که فرموده بود « ان ابنی هذا سید و لعل الله ان یصلح به بین الفئتین عظیمتین من المسلمین » (این فرزندم حسن آقا و مرد بزرگی خواهد شد و بوسیله وی صلحی فیمابین دو گروه عظیم از مسلمانان ایجاد خواهد شد) . کم کم نمایان شد و علی رغم اینکه امام حسن 40 هزار نیروی جهادی که با وی بیعت مرگ کرده بودند و اگر جنگ شروع می شد بلا شک پیروزی و توفیق از آن سپاه عراق بود . معهذا حضرت حسن هیچ علاقه ای به جنگ و خونریزی نداشت و  در نتیجه فيمابين حسن بن علی و معاویه بن ابی سفیان قرار داد صلحی در 5 ماده به امضاء رسيد به این مضمون :

حسن بن علي  از خلافت کناره گیری خواهد نمود مشروط به اين امر كه بعد از کناره گیری وي معاويه بن ابي سفيـــان به 5  ماده ذیل عمل نمايد :

1-کتاب و سنت و سیره خلفاء راشدین معیار عمل وي باشد

2- بیت المال کوفه کماکان در اختیار حضرت حسن باشد( به جهت پرداخت دیون معوقه)

3- حفظ امنیت تک تک سپاه عراق

 4- بعد از دوران معاویه بن ابی سفیان خلافت ولیعهدی نشود و به صورت شورائی باشد

 5- قطع اهانت از جانب سپاه اموی به امام علی .

 

این عهد نامه در ماه ربیع الاول سال 41 هجری به امضاء رسید و امام حسن به کوفه برگشت و سپس همراه خانواده و جمعی از هاشمیان کوفه را به قصد مدینه منوره ترک کرد حدود 8 سال محترمانه در مدینه و در کنار و جوار قبر جد گرامیش زندگی کرد و در نهایت بنا به قول مشهور توسط یکی از همسرانش مسموم و در 5 ربیع الاول سال 50 هجری و به قولی 49 هجری به شهادت رسید و در قبرستان بقیع در عمر 49 سالگی مدفون گردید. «رضی الله عنه وعن اعوانه »

 

**نتيجه درس **

در حدیثی  پیامبر بزرگوار اسلام « ص» فرمودند : « الخلافه بعدی  من امتي ثلاثون سنه ثم ملک بعد ذلـک » خلافت پیرو سنت  و شريعت بعد از من در بین امتم 30 سال است و سپس به امارت و سلطنت تبدیل می شود .( ابوداود و نسائی به همراه چند نفر دیگر روایت کننده اين حدیث هستند)

با 6 ماه خلافت امام حسن 30 ساله مورد اشاره در حدیث نبوی تمام شد و امور مسلمانان به دست امراء افتاد و خلفاي بعد از خلفاء راشدين به ندرت در مسیر سنت نبوی و سیرت خلفاء راشدین حرکت ميکردند .

 

‍‍ « وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

 

 

*****************************************************************

پانوشت :

مجموعه 50 درس حیات پیامبر بزرگوار اسلام و خلفاء راشدین از کتابهای تاریخی مورد وثوق اهل سنت جمع و تحریر گردید از جمله :

1-  تاریخ طبری

2- تـــاریخ الخلفاء - شیخ سیوطی

3- حیات محمد «ص» و خلفاء راشدین و الحسن و الحسین- شیخ محمد رضا

4- تاریخ خلفاء راشدین -دکتر محمد علی الصلابی

5- فقه السیـــره -محمد سعید رمضان البوطی

6- تاریخ ایـران پس از اسلام- اقبال آشتیانی

7- فقه السیره - محمد غزالی 

8 – نور الابصار   

 

 

 

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون حيات خلفای راشدین (رض)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس چهل و نهم از سلسه مباحث تاریخ
درس سیزدهم حیات خلفا : حیات حضرت علی (رض)

تاریخ : 1/11/87

موضوع  درس :

1- جنگ نهروان            2- صفات و عقايد خوارج        3- شهادت حضرت علی « رض»        4- نتیجه

توضیح درس :

 

جنگ نهروان

بعد از امضاء مفاد حکمیت گروهی از سپاه حضرت علی «رض» نارضایتی خود را به صورت غیر علنی اعلام کردند و به محض اعلام نتیجه حکمیت که همه کوشیده بودند پرونده را به ضرر حضرت علی «رض» تمام کنند جمعی از سپاه علوی جبهه گرفتند و از سپاه امام علی جدا شدند و از اطاعت حضرت علی «رض» خارج و به نهروان رفتند و آنجا را مرکز خود قرار دادند « نهروان منطقه ای است در شرق بغداد بین بغداد و واسط ».

سپس همفکران آنها از دور و نزدیک به آنها پیوستند و نیرویی بین حدود 6 تا 14 هزار نفر حسب اختلاف مورخین در نهروان جمع شدند و عبد الله راسبی را به عنوان امیر و رهبر خود تعیین کردند . حضرت علی «رض» حضرت عبدالله بن عباس دانشمند و فیلسوف امت حضرت محمد «ص» را به نهروان فرستاد تا آنها را دعوت کند به سواد اعظم اسلام و اطاعت امیر المومنین برگردند ، ابن عباس با سران خوارج ملاقات نمود و از آنها علت خروج و جبهه گیری را خواستار شد . خوارج در جواب ابن عباس گفتند : به سه دلیل علیه خلیفه چهارم قیام کرده اند و دلایل خود را یکی بعد از دیگری بیان کردند و در راس دلائل و علت خروج خود ، تحکیم و حکمیت را مطرح کردند و اظهار داشتند با وجود قرآن کریم حکمیت افراد وجاهت ندارد و شعار « لاحکم الا لله » سر دادند . ابن عباس آرام و مستدل به اعتراض و ابهامات و سوالات آنها جواب داد و با استناد به قرآن و سنت نبوی «ص» دلائل آنها را رد کرد و در نتیجه دو هزار نفر از عمل خود نادم و پشیمان شدند و به کوفه و اطاعت حضرت علی «رض» برگشتند و بقیه کماکان مخالفت و ایستادگی نمودند . سپس از جانب حضرت علی«رض» نامه ای به سران خوارج نوشته شد به این عنوان اگر شما نسبت به حکمیت و نتیجه و نظر حکمان ابوموسی اشعری و عمرو بن عاص ناراحت و عصبانی هستید ما هم نتیجه حکمیت را قبول نداریم و با شما در این موضوع هم عقیده هستیم لذا لازم است تجدید نظر کنید و مجدداً بیعت نمائید و بحران دیگری فراهم نکنید . خوارج در برابر دعوت حضرت علی «رض» جبهه گرفتند و جواب نامه را رد و حکم به کفر سپاه حضرت علی و کسانی که به حکمیت باور داشتند را صادر کردند . در اقدام دیگری حضرت علی«رض» قیس بن سعد بن عباده و ابو ایوب انصاری را نزد خوارج فرستاد تا به آنان تذکر دهند که جبهه گیری آنها اشتباه و اتهام کفر به اهل ایمان ظلم عظیم و بزرگ است و باید از این فکر و روش توبه کنند و اضافه کردند حضرت امیر المومنین فرموده اند : چنانچه به فکر جنگ و درگیری باشند ما شروع کننده نخواهیم بود . خوارج در جواب حضرات قیس و ابو ایوب انصاری اعلام کردند اطاعت و بیعت دیگر محال است و ما راه صحیح را انتخاب کرده ایم و برگشت غیر ممکن است و آنگاه خود را برای پیکار آماده کردند و رسماً اعلام کردند حاضر به پیکار هستند . حضرت علی «رض» به نیروهای تحت فرمان خود ، فرمان آماده باش را صادر فرمود و حسب نوشته مورخین 80 هزار نیروی مخلص و مطیع آماده شدند و از دو جهت عازم نهروان گردیدند و سپاه نهروان را محاصره کردند ، در نهایت چند نفر از سران کلیدی خوارج و جمع زیادی از سپاه آنان کشته شدند و باقیمانده خوارج یا تسلیم و یا از محل فرار کردند و در نهم صفر سال 38 هجری ، جریان نهروان به ظاهر خاتمه یافت .  

 

صـفـات و عـقـایــد خــوارج

1-در عقیده تند و افراطی بودند

2- نسبت به علوم شرعی و فقهی بی اطلاع بودند

3 - دشمن سرسخت تقلید بودند

4- آیات مخصوص کفار را بر مسلمانان انطباق می دادند

5 - انبیاء را معصوم نمی دانستند

6- به بزرگان دین خیلی ساده طعن می زدند

7- نسبت به علماء و بزرگان قبل از خود و یا زمان خود بی احترام بودند و می گفتند ما انسان هستیم و آنها هم انسان

8-  نسبت به مسلمانان سوء ظن داشتند

9- هر مسلمانی که مرتکب گناه کبیره ای چون قتل و زنا می شد او را کافر می دانستند

10- مخالفین عقیده خود را کافر و خون و مال آنها را حلال می دانستند

11- اطاعت از امیر و خلیفه مسلمانان را جدی و لازم نمی دانستند .      

 

شــهـــادت حـضــرت علی«رض

بعد از واقعه نهروان و بعد از ایجاد دو قطب مخالف در شام و کوفه و ایجاد بحرانهای مستمر توسط سپاه شام در سالهای 38 و 39 ، این دو سال برای امام علی سالهای بحرانی و بروز فتنه های عدیده ای بودند و نیروهای باقیمانده خوارج در اینجا و آنجا شروع به قتل و تخریب نمودند بخصوص زمانی که در مصر فرماندار قهرمان وی محمد بن ابی بکر به دست سپاه شام شهید شد و این امر سبب ناراحتی شدید روحی  حضرت علی «رض» گردید و یک روز در خطبه جمعه بعد از درد دل و اظهار تاسف زیادی از پیمان شکنان در آخر خطبه چند دعایی فرمود به این مضمون : الهی از این قوم دلگیر ، ناراحت و خسته هستم و آنها هم از ایستادگی و صداقت من به تنگ آمده اند . الهی من تحمل فکر آنان را ندارم و آنها هم حاضر به اطاعت و پذیرش من نیستند .« اللهم ارحنی منهم» . الهی این عبد خود را از دست اینان آرامش ده .

چند روز بعد ازاین خطبه به شهادت رسید .  قابل ذکر است نیروهای منحرف خوارج در سال 40 هجری به فکر انتقام شکست اسلاف خود در آمدند و تصمیم گرفتند سه نفر از سران مشهور عصر خود را به قتل برسانند تا به زعم آنها دنیای اسلام را از دست آنها نجات و وحدت از دست رفته را دوباره احیاء کنند و روز جمعه هنگام نماز صبح 17  رمضان را تعیین کردند این سه نفر خارجی عبارت بودند از 1- عبد الرحمن پسر ملجم مرادی   2- بٌرک فرزند عبدالله   3- عمرو پسر ابوبکر تمیمی .

عبدالرحمن مامور قتل حضرت علی گردید و برک مامور قتل معاویه بن ابی سفیان و عمرو مامور قتل عمرو پسر عاص فرماندار وقت مصر گردیدند . دو نفر بعدی موفق نشدند و هردو کشته شدند و عبدالرحمن مرادی عمل ناجوانمردانه و فعل شیطانی خود را انجام داد . محمد فرزند حضرت علی «رض» معروف به محمد بن حنفیه می فرماید : برای نماز صبح در مسجد بزرگ کوفه بودم ، پدرم وارد مسجد شد و چندی نگذشت صدایی به گوشم خورد که شخصی می گفت « الحکم لله لا لک یا علی و لا لاصحابک » حکم از آن خداست ، نه شما و نه اصحابت ای علی . و آنگاه شمشیر خائنانه اش را کشید و به پیشانی پدر بزرگوارم ضربه ای وارد کرد و پدرم به زمین افتاد و فرمود « فزت و رب الکعبه» ( راحت شدم و به فوز دست یافتم قسم به صاحب کعبه ) « فانا لله و انا الیه راجعون » و آنگاه قاتل را دستگیر و پدرم را به منزل منتقل کردیم . پدرم فرمود : اگر ماندم در خصوص ضاربم تصمیم خواهم گرفت و اگر حیات وفا نکرد تصمیم به عهده ورثه است .   

 

**نتيجه درس **

1-حضرت علی «رض» مدت 4 سال و نه ماه و سه روز به عنوان خلیفه بر حق مسلمانان در خدمت اسلام و قرآن و سنت رسول و خدمت امت اسلامی بود و از ابتداء زندگی تا روز 17 یا 19 رمضان سال 40 هجری حسب نظر مورخین که بعضی روز ضربه را 17 رمضان و جمعی 19 رمضان می دانند ، صادقانه و مخلصانه در صراط مستقیم دین الهی حرکت کرد و با ایمان و جهاد و دفاع و شهادت خود به اسلام و رسول الله «ص» و امت اسلامی خدمت کرد .

 

 2- حیات حضرت علی «رض»همه اش درس است . همراهی عمو و استاد و مرشدش حضرت ختمی مرتبت در مکه ، جهاد و شجاعتش در مدینه، صبر و حکمتش در دوران حضرات ابوبکر و عمر و عثمان «رض» ، دافعه و جاذبه و استقامت و احترام و حفظ حدود دین در سه معرکه جمل و صفین و نهروان از صفات برجسته حضرت علی «رض» بودند وهریک در جای خود درس و عبرتی هستند .

 

3- جمله ای از حضرت علی «رض»در باره قرآن « اعلموا ان هذا القرآن هوالناصح لا یغش و ما جالس هذا القرآن احد الا قام بزیاده او نقصان ، زیاده فی هدی و نقصان من عمی » ( بدانید این قرآن واعظی است که به مخاطبینش غش و خیانت نمی کند ، کسی هم جلیس قرآن شود به زیاده و نقصان از مجلس خارج می شود ، زیاده در هدایت و نقصانی در بیراهه وگناه و انحراف) .        

 

‍‍ « وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

 

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون حيات خلفای راشدین (رض)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس چهل و هشتم از سلسه مباحث تاریخ
درس دوازدهم حیات خلفا : حیات حضرت علی (رض)

تاریخ : 24/10/87

موضوع  درس :

جنگ صفين و نتيجه آن

توضیح درس :

به محض وصول پیراهن خون آلوده حضرت عثمان بن عفان «رض» به شام ، مردم شام تحت تاثیر عجیبی قرار گرفتند و این اقدام موجب بحران خطرناکی شد و یکی از بزرگان عشيره كندي روزي به والي شام معاویه بن ابی سفیان مراجعت کرد و گفت : استحضار دارید خلیفه ما عثمان بن عفان به شهادت رسیده و قاتلان وی آزادند « فان قویت علی الطلب بدمه و الا فاعتزلنا » اگر با قدرت ، قاتلین خلیفه سوم را تعقیب و از خون وی دفاع می کنید مبارک است در غیر این صورت باشما فاصله میگیریم و پشت سرت را خالی می کنیم و جمعی نيز قسم یاد نمودند زنان خود را لمس نخواهند کرد تا قاتلین عثمان بن عفان را به جزای اعمالشان نرسانند و از طرف دیگر بعد از خاتمه جنگ جمل و بیعت اهل بصره و ایجاد وحدت امت در عراق و حجاز و مصر و ایران و انتصاب بسیاری از والیان اقالیم و انتخاب کوفه به عنوان مرکز حکومت و خلافت ، حضرت علی «رض» جریر بن عبدالله را به شام اعزام نمود و طی نامه ای خطاب به معاویه بن ابی سفیان والی شام فرمودند : « لقد بایعتی الذین بایعوا ابابکر و عمــر و عثمان » (رضوان الله تعالی علیهم اجمعین ) و من خلیفــه و امیرمومنین و منتخب مهاجرین و انصار هستم هرنوع مخالفت منتهی به ضرر دنیا و آخرت و متخلف مستحق برخورد و مجازات است و شما هم تنها دو راه در پیش دارید . 1- بیعت و اطاعت 2- جنگ و تمرد و مخالفت و اضافه فرمود : در خصوص قاتلین عثمان بن عفان که اصرار بر دستگیری و اجرای حکم در خصوص آنها را دارید اول برادری و اطاعت و بیعت خود را ثابت کنید و آنگاه تقاضای خود را مطرح نمایید . و در خاتمه نامه قید فرمود : اگر با دقت و نظر انصاف به قضایا توجه نمائید خواهید فهمید که من در مسئله قتل عثمان بن عفان بی گناه ترین فرد هستم .

 جریر نامه را به شام رساند . بعد از وصول نامه به شام ، والی شام با نزدیکان خود مشورت کرد و در نهایت تصمیم گرفتند با اوامر و درخواست خلیفه چهارم مخالفت نمایند و طی نامه‌ای بند دوم پیشنهاد مطروحه یعنی جنگ را انتخاب کردند و برای جنگ اعلام آمادگی نمودند . در اول ماه صفر سال 37 هجری حضرت علی بن ابیطالب «رض» دستور آماده باش را صادر فرمود و سپاه علوی با عِده قوی و عُده کامل با جمعیتی در حدود 70 هزار نفر در محلی به نام نُخیله در حومه کوفه جمع شدند.

ابومسعود انصاری در کوفه به جهت اقامه نماز و غیره در غیاب حضرت علی «رض» تعیین و سپس از طریق بابل و مدائن و انبار عازم شام شدند و در نزدیکی رِقّه در محلی به نام صفین خیمه زدند. خبر عزیمت و استقرار سپاه امام علی در صفین به امارت شام رسید و در کمترین وقت سپاه عظیمی از اطراف و اکناف در حدود 60 هزار نفر جمع شدند و عازم میدان کارزار گرديدند در مقابل منطقه صفین و در نزدیکی سپاه عراق مستقر شدند . چند نفر از فقهاء و بزرگان اصحاب به عنوان سفیر صلح در بین دو سپاه آمد و رفت کردند و خیلی اصرار و تقاضا و در خواست نمودند که تصمیم جنگ منتفی و اختلاف فی مابین با گفتگو حل و فصل شود حسب ظاهر نتیجه ای عاید نگردید . و چند بار دو سپاه تصمیم به در گیری و جنگ گرفتند . قاریان معروف و زاهدان مشهور در بین دو سپاه قرار گرفتند و سپر انسانی تشکیل و اجازه درگیری را ندادند . در نهایت گفتگو و جملات و کلمات در جلوگیری از جنگ اثری نکردند و زمینه درگیری کاملاً آماده شد و دو سپاه از گوشه و کنار با هم در گیر شدند و یک روز عمار بن یاسر قهرمان دوران بعثت و هجرت و جهاد که سرباز سپاه امام علی «رض» بود با چند نفر از سپاه اموی و از دوستان قدیمی اش روبرو شد و خیلی آنان را سرزنش کرد و آنها را به دنیا طلبی متهم کرد و سپس به میدان رفت و در سن 91 سالگی به شهادت رسید و جسد مبارکش همراه جسد قهرمان عرفان و توحید و اخلاص «اویس القرن» در شمال غربی صفین و در نزدیکی شهر رقه با حضور ونظارت امام علی «رض» دفن گردید و امروز مزار آنها زیارتگاه خداجویان است.

با انتشار خبر شهادت عمار بن یاسر وضعیت دو جبهه کاملاً متحول شد و تغییر کرد ، زیرا پیامبر اسلام «ص» در خصوص عمار فرموده بود : « عمار تقتله الفئه الباغیه » عمار را گروهی باغی و مخالف حق به قتل می رسانند . خبر شهادت عمار در بین سپاه علوی و اموی آثار عجیبی به جا گذاشت ، بسیاری از افراد با سابقه و از اصحاب رسول الله «ص» که در جبهه امویان بودند ، جبهه را ترک کردند و سپس جنگ تن به تن شروع شد و سه شبانه روز جنگ و درگیری در طول شب و روز ادامه داشت درشب آخر که لیله هریره (یعنی شب زوزه ) معروف شد بسیاری از طرفین با شمشیر یکدیگر قربانی شدند و در خصوص تعداد کشته شدگان دو سپاه مورخین اختلاف دارند حداقل به حدود ده هزارنفر رسیدند و سپاه شام کاملاً زمین گیر شد و آنگاه با به کارگیری یک تاکتــیک تصنــعی و برنامه ریزی شده قرآن را بر روی نیزه‌های خود کردند و اعلام کردند جنگ بس است ، قرآن حکم فی مابین باشد . حضرت علی« رض» فرمود : به این شعار توجه نکنید این تاکتیک و حیله است که به جهت جبران شکست خود مطرح می کنند . معهذا جمع زیادی از سپاه علوی اطراف امام علی «رض» را گرفتند و خواستار شدند حکمیت قرآن را قبول کند . و در نتیجه حکمیت قرآن از جانب طرفین پذیرفته شد و عهدنامه ای در 17 ماده و با حضور قریب به 30 نفر از بزرگان دو سپاه و با امضاء امام علی از جانب سپاه عراق و معاویه بن ابی سفیان از جانب سپاه شام  به تاریخ 17 ماه صفر سال 37 هجری به امضاء رسید و دو نفر را به عنوان حکم تعیین کردند که طبق قرآن کریم قضاوت و نتیجه هرچه باشد مورد قبول طرفین است .

 از جانب امام علی ، ابوموسی اشعری و از طرف معاویه بن ابی سفیان عمرو بن‌عاص به عنوان حکم تعیین و معرفی شدند . سپس آتش بس اعلام و بعد از دفن اجساد مانده در ميدان جنگ سپاه حضرت علي به كوفه و سپاه شام به دمشق برگشت و در انتظار راي حكمين ماندند. حكمين بعد از برپایی و تشکیل چندین جلسه با هر تاکتیک و حیله ای بود صفحه را کاملاً به نفع سپاه شام و بنی امیه و به ضرر و شکست سپاه علوی و حضرت علی تمام کردند ظاهراً خلیفه برحق تضعیف و امارت شام تقویت گردید . و معـــاویــه بن ابی سفیان به عنوان خلیفه معرفی شد و جشن توفیق سیاسی را گرفتند . و به محض وصول حضرت علی به کوفه جمعی از همراهان و سپاه علوی به تصمیم حضرت علی در خصوص موافقت با حکمیت اعتراض کردند و از جبهه و سپاه و هواخواهی امام علی جدا شدند و به خوارج مشهور گردیدند .

 

**نتيجه درس **

1-علی رغم توصیه فقهاء اهل سنت مبنی بر استعمال کلمات مودبانه  وبيان اقوال و نوشته هاي محترمانه  و توصیه به اظهار نظر منصفانه و بدون غرض در مسائل تاریخی بخصوص اختلاف فی مابین اصحاب رسول الله «ص» و سكوت در برابر آنچه گذشته است معهذا جمعی از صاحب نظران از فقهاء و بزرگان اهل سنت مانند : شیخ ابن حجر ، امام نووی ، ابن کثیر ، ذهبی ، قاضی ابوبکر ، ابن عربی و شیخ ابن تیمیه به صورت صریح و شفاف فرموده اند : که حضرت علی «رض» در معرکه صفین بر حق بوده و امامت وی صحیح و اطاعت وی واجب و طرف مقابل وی باغی و سپاه شام باغیه و در مسير اشتباه  بوده اند.

 

2- اظهار نظر و استنباط و اختلاف در مسائل فقهی ، سیاسی و اجتماعی در بین مسلمانان به مصداق حدیث شریف نبوی « اخـتلاف امـتـی رحـمـه» اگر منتهی به تفرقه و اختلاف مغرضانه و مورد سوء استفاده دشمن و باعث نزاع ، جنگ و خونریزی نشود مبارک  و بلا مانع است .

 

 3- مسلمانان باید در کلیه مسائل مورد بحث در حیات خود هشیار و آگاه باشند و زبان بین و ساده اندیش و خوش باور نباشند و کلمات و جملات به ظاهر حق افراد بي تقوا آنان را فریب ندهد مبادا در حکمیت حیله بازان روزگار قربانی شوند .

 

 

‍‍ « وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون حيات خلفای راشدین (رض)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس چهل و هفتم از سلسه مباحث تاریخ
درس یازدهم حیات خلفا : حیات حضرت علی (رض)

تاریخ : 17/10/87

موضوع  درس :

حیات حضرت علی «رض» از خلافت تا نهایت جنگ جمل

چهـــــــارم علـــــی بـــــــود جفت بتول             کـــه او را به خوبـــــی ستایــد رسول

که من شهر علمم و علیـــم در است            درست این سخن گفـت پیغمبر است

                                                                                                     «فردوسي »

توضیح درس :

محمد بن حنفیه یکی از فرزندان معروف حضرت علی «رض» می فرماید: همراه پدرم بودم، جمعی از اصحاب رسول الله « ص» از مهاجرین و انصار خدمت ایشان آمدند و فرمودند : خلیفه سوم حضرت عثمان بن عفان «رض» به لقاء حق رفته اند و وضعیت جامعه اسلامی کاملاً بحرانی است و مردم نیاز حتمی به امام و رهبری دارند که آنها را رهبری نماید و برای این امر ، شایسته تر از شما از حیث سابقه و قرابت با بیت نبوت را سراغ نداریم . حضرت علی «رض» فرمود : هیچگونه علاقه و آمادگی در جهت پذیرش این امر ندارم اگر در کنار باشم بهتر و بیشتر می توانم به امت رسول الله «ص» خدمت کنم تا اینکه مسئول باشم . حاضرین گفتند قسم به خداوند متعال تا وعده قبول خلافت و رهبری را به ما ندهید از منزل خارج نخواهیم شد . با توجه به اصرار حاضرین و بحران پیش آمده و بنا به نیاز جامعه حضرت علی فرمود : اگر قرار بر قبول این امر باشد باید موضوع علنی و با حضور مردم و در مسجد باشد . و سپس به مسجد رفتند و بعد از اتمام مراسم بیعت ، طی خطبه ای فرمودند: من راضی به پذیرش این مسئولیت نبوده و نیستم اینک مجبور به قبول این مسئولیت شدم جهد و کوشش خواهم کرد که امین دین و دنیای شماها باشم .

 

به فاصله چند روز از انتخاب حضرت علی «رض» جامعه مدینه با دو جریان مهم روبه رو شد :

 

1- ام حبیبه زوجه پیامبر اسلام و دختر ابوسفیان پیراهن خون آلود حضرت عثمان را همراه نامه‌ای به شام فرستاد و از برادرش معاویه بن ابی سفیان در خواست انتقام خون خلیفه سوم حضرت عثمان بن عفان را کرد و خواستار شد از علی بن ابیطالب بخواهد قاتلین را معرفی  نماید و حضرات طلحه و زبیر از حضرت علی در خواست کردند قتله خلیفه سوم دستگیر و نسبت به آنان احکام الهی صادر شود . حضرت علی به حضرات طلحه و زبیر فرمود « یا اخوتا انی لست اجهل ما تعلمون » ای برادران ، بدون تردید من از اوضاع بی خبر نیستم . ولی زمان و شرایط اجازه این کار را نمی دهد من هم معتقدم باید احکام الهی در خصوص قاتلین اجرا شود . لیکن با وضعیت فعلی و با بحران کنونی ، فعلاً اقدامی میسور نیست . حضرات طلحه و زبیراستدلال و حکمت حضرت علی را پذیرفتند ولی جمعی ساده که آرامش خود را در ایجاد فتنه و اختلاف دیگران می دیدند اعلام کردند حتی یک ساعت تاخیر در دستگیری قاتلین و قصاص آنها صبر نخواهیم کرد .

 

2- جریان دوم ، بحران سازان مصری که در مدینه مانده بودند و منافقانی که سر را از مخفیگاه بیرون آورده بودند امثال عبدالله بن سباء منافق و بحران ساز و جمعی از یهودیان و نصاری شروع به هیاهو کردند و از کاه ، کوه ساختند و اشک تمساح ریختند و حتي شعــار وا اسلاما سر مي‌دادند و با مشاهده این جریان جمعی از اصحاب رسول الله «ص» از جمله حضــــرات طلحه و زبیر که از بیعت کنندگان به حضرت علی بودند مدینه را ترک و به مکه مکرمه رفتند و از طرف دیگر اکثر همسران پیامبر اسلام و جمعی از بزرگان اصحاب که در سال 35 هجری به حج رفته بودند با شنیدن خبر شهادت حضرت عثمان در مکه باقی ماندند و در اطراف ام المومنین عایشه «رض» جمع شدند و جبهه‌ای زیر عنوان دفاع از خون حضرت عثمان تشکیل و از حضرت علی خواستار دستگیری و قصاص قاتلان مصری شدند و هم زمان نامه‌ای به اهل بصره نوشتند و آنها را به همراهی و همکاری دعوت کردند و تصمیم گرفتند به بصره رفته و بصره را به عنوان سنگر مبارزه انتخاب کردند .

حضرت علی قبل از هر کاری تصمیم قاطع گرفت فرماندارانی را که در زمان خليفه سوم موجب  بحران و فتنه شده بودند عزل و افراد جدیدی که بتوانند وحدت از دست رفته را احیاء کنند به جای آنها تعیین و معرفی نماید چند نفر از سران اصحاب خدمت حضرت علی رسیدند از جمله عبدالله بن عباس و عرض کردند عزل فرمانداران فعلاً به صلاح نیست . حضرت علی فرمود : بقاء بعضی از والیان حتی یک روزهم وهن و خیانت به دین است و باید عزل شوند و بدون تاخیر فرمانداران بصره و کوفه و یمن و مصر و شام را تعیین و به محلهای مورد اشاره فرستاد .

بعضی از فرمانداران در ماموریت محوله موفق ولی در بعضی از مناطق فرمانداران سابق ، تمکین نکردند و توفیقی حاصل نشد سپس نامه ای به شام نوشت و فرماندار وقت شام را به اطاعت و تمکین دعوت نمود معاویه بن ابی سفیان فرماندار شام تا سه ماه جواب نامه علی بن ابیطالب را نداد و سپس جواب نامه را نوشت و به مفاد نامه اعتراض  و مخالفت کرد و حامل نامه برگشت و وضعیت بحرانی شام و اثراتی را که پیراهن خون آلود حضرت عثمان در فکر و قلب مردم شام ایجاد کرده بود گزارش کرد و گفت : روزانه صدها نفر از علماء و مشایخ می آیند و با دیدن پیراهن شروع به گریه میکنند و خواستار برخورد با قاتلان حضرت عثمان هستند و اوضاع کلی شام را همراه مطالب مفصل دیگری به  حضرت علی «رض» گزارش کرد.

اگر چه گزارش رسیده از شام قلب حضرت علی را به درد آورد و تصمیم به برخورد گرفت لیکن خبر عزیمت افرادی از مکه به بصره به شدت او را ناراحت و محزون نمود و خبر شام و جریان نامه والی شام را فراموش کرد و تصمیم گرفت به بصره عزیمت نماید تا از بحران و تفرقه و شکستن حریم دین جلوگیری نماید و همراه سپاهی شهر مدینه را ترک و در ربذه مدتی توقف نمود و آنگاه عازم کوفه گردید از طرف دیگر سپاهی که همراه حضرت عایشه « رض» بود و به سپاه جمل معروف شد کم کم به بصره نزدیک شدند (قابل ذکر است جمل یعنی شتر و چون حضرت عایشه بر شتری سوار بود نام معرکه و سپاه و جنگ به جنگ جمل معروف شد) .

 یک شب در محلی گذر کردند سگهــای محل شروع به سرو صدا و عوعو کردند حضرت عایشه سوال کرد نام این محل چیست ؟ گفتند: حوأب . با هر دو دست به سرش زد و به گردن شتر زد ، شتر خوابید و گفت من به مدینه بر می گردم و قطعاً حاضر به ادامه  راه و سفر نیستم ، یاد دارم روزی با چند نفر از همسران در خدمت پیامبر اسلام بودیم فرمود : سگهای حوأب بر یکی از شماها عوعو خواهند کرد .

24 ساعت در محل توقف کردند تا بر هر دلیلی ام المومنین را قانع کردند که محل ، حوأب نیست و سپس عازم بصره شدند و در کنار شهر بصره خیمه زدند و مردم را به همراهی و همکاری دعوت کردند و اکثر مردم بصره اعلام همکاری نمودند و حضرت علی ماه ربیع الاخر سال 36 هجری به طرف عراق حرکت کرد و به کوفه رسیدند و به محض ورود خطبه ای خواند و مردم را به وحدت و اطاعت دعوت کرد و سپس حضرت قعقاع را به بصره فرستاد و با ام المومنین حضرت عایشه و حضرات طلحه و زبیر بحث و گفتگو کرد و پیام حضرت علی را به آنان رساند و گفت امیر المومنین علی بن ابیطالب فرمودند چنانچه تفاهم و تجدید نظر و اطاعت را قبول کردند فالحمد لله و اگر قبول نکردند ما صبر خواهیم کرد و ما شروع کننده جنگ نخواهیم بود .

حضرت عایشه و طلحه و زبیر پیشنهاد قعقاع را پذیرفتند و حضرت زبیر محل را ترک و به مدینه برگشت و در مسیر بصره ، مدینه به دست فرد  ناپاکی از اعراب گمنام و شرور شهید شد. وحضرت طلحه بنابه قول مشهور در خارج از ميدان جمل بوسيله تير يك فرد ناشناس مصدوم و سپس به لقاء حق پيوست .

حضرت عایشه علاقه به درگیری با حضرت علی را نداشت ولی جمعی در سپاه وی بودند و همچنین جمعی از مصریان در سپاه حضرت علی شرکت داشتند كه همانها جنگ ناخواسته‌ای برپا کردند . حضرت علی به محمد بن ابی بکر و عبدالله بن بدیل امر فرمود بدون فوت وقت به میدان جنگ و در گیری رفته و خواهرت را محترمانه از شتر پیاده کرده و به جای امنی ببرید و محمد بن ابی بکر رفت و حضرت عایشه را از کژاوه اش محترمانه بیرون آورد وسپس خدمت حضرت علی رسيدند و چندی نگذشت که سپاه جمل شکست خورد مدتی از خاتمه درگیری گذشت حضرت علی به محمد بن حنفیه فرزندش امر فرمود : وسیله عزیمت ام المومنین را به مدینه فراهم نماید . آنگاه کاروانی مجهز گردید و 40 نفر از زنان معروف و مشهور بصره همسر رسول الله «ص» را در روز 6 رجب سال 36 هجری تا مدینه منوره همراهی نمودند . حضرت علی « رض » در حین اعزام کاروان چند متری حضرت عایشه را محترمانه بدرقه نمود و حضرت عایشه«رض» از بزرگواری و لطف پدرانه حضرت علی «ع» تشکر نمود و با حزن و ناراحتی عازم مدینــــه گردید و یک بار فرمود : ای کاش بیست پسر لایق و قهرمان میداشتم و همه آنها را با دست خود کفن می کردم  ولی شاهد حادثه جمل نمی بودم .      

** نتيجه درس **

تاریخ معرکه جمل به روایت اهل سنت این چنین بود که به صورت اختصار ومجمل بیان شد .

قابل ذکر است فقهاء و بزرگان و سلف صالح اهل سنت به ما توصیه فرموده اند باید نسبت به اصحاب رسول الله «ص» مودبانه و محتــرمانه برخورد کنیم . از اهانت و تحقیر منع شده‌ایم اگر چه در جنگ جمل و صفین حق  به جانب حضرت علی « رض» بود چون ايشان خليفه‌ي بحق و منتخب مهاجرين و انصار بود . ولی اجازه اهانت به مخالفین حضرت علی را نداریم و مکلف هستیم نام آنها را محترمانه بر زبان جاري و از کلمات و واژه مودبانه استفاده کنیم و انشاء الله ما هم این چنین خواهیم بود و شعـــار ما این است « تلک امه قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم و لا تسئلون عما کانوا یعملون » (آنان امتی بودند و رفتند اگر عمل آنها نیک بوده یا بد ، خداوند قاضی و حاکم است و ما مسئول اعمال آنها نیستیم) آیه 134 سوره بقره 

و بر ماست امروزه با هم باشیم  و در مقابل دشمنان اسلام و مسلمانان متحد باشیم و تاریخ گذشتگان باید برای ما درس باشد نه موجب تفرقه و جدائی و باید از تاریخ عبرت بگیریم نه بغض و کینه . انشاءالله   

 

 

‍‍ « وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون حيات خلفای راشدین (رض)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس چهل و ششم از سلسه مباحث تاریخ
درس دهم حیات خلفا : حیات حضرت علی (رض)

تاریخ : 10/10/87

موضوع  درس :

از ولادت تا خلافت

 

توضیح درس :

 

1- مشخصات

 حضرت علی «رض» فرزند ابوطالب ، هاشمی عمو زاده پیامبر بزرگوار اسلام ، بنا به قول مشهور در سال 600 میلادی در مکه و در خانه خدا متولد شد . نام مادرش فاطمه دختر اسد هاشمی ، کنیه اش ابوالحسن و لقبش اسداله است . قبل از بلوغ ، اسلام را به عنوان آئین خود قبول نمود و اولین جوانی بود که در 10 سالگی به رسالت حضرت ختمی مرتبت ایمان آورد . در حدیث آمده است که پیامبر اسلام «ص» فرمود: روز دوشنبه مبعوث شدم و علی روز سه شنبه ایمان آورد . و از همان دوران طفولیت در بیت رسول الله «ص» و تحت حضانت و اشرافیت و تربیت عموی محترمش بزرگ و تربیت شد .    

 

2-حضرت علی «رض» بعد از ایمان به اسلام

در مکه 12 سال چون شاگردی صادق و مجاهدی بیدار و قهرمانی آموزش دیده و شاگردی مطیع در کنار استاد و مربی و پدر فکری و معلم و مرشدش پیامبر بزرگوار و خدیجه کبری زندگی کرد و تمامی زحمات و مشقات بیت رسول الله «ص» را در بیش از یک دهه تحمل نمود و در شب معراج  به بهترین  وجه به وظیفه اخلاقی عمل نمود و بی بدیل ترین عمل انسانی و کم نظیر ترین ایثار عقیدتی را از خود نشان داد و در جای پیامبر بزرگوار (در لیله المبیت) قهرمانانه خوابید و بهترین امتیاز از خود گذشتگی و شجاعت تاریخ را از آن خود کرد و چند روز بعد از هجرت رسول الله «ص» از مکه به مدینه مهاجرت فرمود.

 

 3-حضرت علی « رض» در مدینه منوره

  بعد از هجرت رسول الله «ص» حضرت علی به دستور و توصیه پیامبر اسلام «ص» 3 روز در مکه ماندگار شد تا تمامی امانتهائی  که مردم نزد آن حضرت گذاشته بودند به صاحبان آنها مسترد نماید و سپس به مدینه مهاجرت و در سرزمین قباء به پیامبر اسلام پیوست و به هم شاد شدند و سپس به یثرب همراه افراد دیگری سفر را ادامه دادند و با استقبال گرم انصار روبرو شدند و در ده سال حیات پر خیر و برکت رسول الله در مدینه منوره در طول شب و روز و هفته و ماه و سال مدام در کنار پیامبر بزرگوار بود . و در تمامی غزوات و عملیاتهای مهم چون غزوه بدر و احد . خندق و بیعه الرضوان و فتح خیبر و فتح مکه و حنین و در یک کلام غیر از غزوه تبوک که به دستور پیامبر اسلام در مدینه ماندگار شدند در تمامی غزوات شرکت فعال و کلیدی و موثر داشته است و در بسیاری از غزوات پرچمدار صف مقدم بود و پیامبر بزرگوار  بارها می فرمود : « یا علی انت اخی فی الدنیا و الاخره » ( ای علی شما در دنیا و آخرت برادر من هستید )  در سال دوم هجری بعد از جنگ بدر با فاطمه زهرا ازدواج نمود . این ازدواج از هر جهت موجب بلندی همت و رفعت جایگاه و توجه خاص خداوند متعال و رسول گرامی اسلام و امت اسلامی گردید . بخصوص زمانی که پیامبر عظیم الشان به صورت رسمی اعلام فرمود : اولاد فاطمه ، اولاد من هستند .

 

 4-همسران ، فرزندان و برادران

 از معروفترین همسران وی حضرت فاطمه زهرا «رض» است بعد از وی خانم خوله فرزند جعفر و سپس لیلی دختر مسعود و اسماء بنت عمیس است و از فرزندان ذکور و معروف وی حضرات حسن و حسین و محمد بن حنفیه و عبیدالله و ابوبکر و عثمان و یحیی و عمر و محمد است . و دختران مشهور وی زینب ، ام هانی ، ام کلثوم ، فاطمه و خدیجه ، نفیسه و ام جعفر است و بـرادران وی طالب و عقیل و جعفر هستند . 

 

5-جایگاه اخلاقی و زهد و تقوای علی «رض»

 عمار بن یاسر «رض» به روایت پیامبر بزگوار اسلام آورده که پیامبر اسلام فرمود : یا علی خداوند شما را به زینت و زیور اخلاقی خاصی مزین فرموده است که هیچ یک از عبدان خداوند به آن مزین نشده اند و هی زینه الزهد فی الدنیا . و آن زینت مردان زاهد خدا در دنیا است . حضرت علی «رض» در قناعت و تواضع و صداقت و کرامت و شرافت و تقوا کم نظیر و یا بی نظیر بوده است در حدیث است « حق علیٍ علی المسلمین ، حقُ الوالد علی الولد » یعنی حق علی بر مسلمین حق پدر بر اولاد است .

 

6- نقش علی «رض» در زمان رحلت رسول الله «ص»

حضرت علی «رض» با شنیدن خبر رحلت پیامبربزرگوار اسلام « ص» و پدر فکری و عمو و پدر زن عزیزش روز روشن در جلو چشمانش تاریک شد و مدتی زبانش از تکلم باز ماند تا اینکه آیه « و ما محمد الا رسول قد خلت من قبلها الرسل » از طرف یکی از اصحاب قرائت شد و با استرجاع و قرائت ( انا لله و انا الیه راجعون ) به درون و قلب محزونش آرامش داد . و همراه عمویش عباس و عموزاده اش فضل بن عباس و اسامه بن زید و قثم بن عباس مسئولیت غسل و کفن و دفن را به عهده گرفت و همـــراه  فضل و  چند نفر دیگر داخل قبر مبارک شدند و جسمان نورانی رحمه للعالمین  را با دلی آکنده از حـــزن و آه در حجـره عایشه «رض» دفن نمودند « فانا لله و انا الیه راجعون »

 

7- حضرت علی «رض» در زمان خلیفه اول

حضرت علی «رض» در زمان خلیفه اول علی رغم اینکه خود را برای جانشینی و خلافت پیامبر اسلام احق و اولی می دانست لیکن بعد از تصمیم بزرگان قوم از مهاجرین و انصار در سقیفه بنی ساعده مبنی بر انتخاب ابوبکر صدیق «رض» ایشان هم با تصمیم متخذه موافقت و با صبر و متانت در ميدانهاي مختلف  چون دژ محکمی در حفاظت از پیکره اسلام ایستادگي و حراست نمود. و چون وزیری مخلص و برادری دلسوز در کنار خلیفه اول صادقانه در برابر مخالفان مقاومت نمود و در تمامی امور همچون مشاوری صادق به وظیفه الهی خود عمل كرد.

 

  8- حضرت علی «رض» در زمان حضرت عمر بن خطاب «رض»

حضرت علی «رض» در زمان خلیفه دوم با توجه به جایگاه خاص و منحصر به فرد وي و نظر به پایگاه علمی و حکمـــت عملی و فقاهت و سیاستی که در اداره امور داشت چون قاضی القضات معروفی مورد توجه خاص و عام بود  تا جایی که بارها حضرت عمر می فرمود : « اعوذ بالله من معضله لیس لها ابوالحسن » به خدا پناه می برم در هر مشکلی که ابوالحسن ، علی (رض) در حل آن حاضر نباشد. خلاصه کلام در طول خلافت خلیفه دوم چون مشاوری صادق و برادری امین و همکاری دلسوز در حل مشکلات امور مختلف فقهی ، اقتصادی ، اداری و تربیتی و حربی دریغ نداشت .

 

9- نقش حضرت علی «رض» در زمان خلیفه سوم حضرت عثمان «رض»   

همچنانکه در درس چهل و پنجم به تفصیل در باره نقش موثر حضرت علی «رض» در مدت 12 سال خلافت خلیفه سوم اشاره شد . قابل ذکر است در خلال 12 سال مورد اشاره به عنوان شخصيتي دلسوز و بزرگواري  آگاه و غمخواري بيدار از هیچ کوشش و جهدی کوتاهی نکرد و روی عزل و نصبها و در برابر آنچه در جامعه دینی می گذشت اظهار نظر می کرد و در ایجاد وحدت و تحکیم صفوف و حفظ حرمت مقام خلافت و جلوگیری از فتنه و بحران دریغ نداشت و در جهت اصلاح جامعه و صیانت از دین نهایت کوشش و جهد حكيمانه  ذره‌ای کوتاه نیامد . و حسب نوشته تاريخ يك روز بعد از شهادت خليفه سوم با نظر و مشورت و خواست سران اصحاب كرام از مهاجرين و انصار بعنوان خليفه و امير مومنين انتخاب شد .

رضی الله عنه و عن اخوانه

 

‍‍ « وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون حيات خلفای راشدین (رض)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس چهل و پنجم از سلسه مباحث تاریخ
درس نهم حیات خلفای راشدین : حیات حضرت عثمان (رض)

 

تاریخ : 3/10/87

موضوع  درس :

نکات مهمی از اواخر حیات خلیفه سوم و مشکلات اواخر دهه سوم و اوائل دهه چهارم از هجرت و حکومت حضرت ختمی مرتبت « ص»

 

توضیح درس :

مقدمه :

خلیفه دوم حضرت عمر«رض» چند روز قبل از درود حیات به حضرت عثمان که به رای اکثریت شورا به عنوان خلیفه و جانشین خلیفه دوم انتخاب شده بود توصیه فرمود : در عزل فرمانداران کمال دقت و حساسیت را داشته باشد بخصوص در مناطق حساس و در توضیح موضوع فرمودند : فرمانداران اقالیم با گزینش خاصی انتخاب شده اند بعضاً یکسال تمام روی انتخاب و گزینش آنها بحث و بررسی شده است.

ایامی نگذشت که فرمانداران بصره ، کوفه و مصر عزل گردیدند و افراد دیگری که از نظر سابقه دینی و صلاحیت اجتماعی و سیاسی با فرمانداران سابق متفاوت بودند جایگزین شدند . اعتراض از مصر و کوفه شروع شد و مردم کوفه به شدت از انتصاب ولید پسر عقبه اعتراض و حتی بعد از عزل وی از اعتراض و جوسازی عقب نشینی نکردند. از طرف دیگر 30 سال از انقلاب حضرت محمد بن عبدالله « ص» گذشته بود و نسل جدیدی در شهرها و روستا ها ظهور کرده بود و این نسل جدید داشت سنگرهای مختلف را تصاحب می کردند و در جای اصحاب رسول الله « ص» پست ها را یکی بعد از دیگری به دست می گرفتند با این تفاوت که نسل سوم عصر مکه ، لشکرکشی دشمنان اسلام در مدینه را ندیده بودند و حاضر به تحمل مشقات و زحمات زياد در راه حفظ اسلام نبودند و اقدام اسلاف خود را افتخار تلقی نمی کردند و اکثراً متخلق به اخلاق سلف خود چون صداقت و قناعت و اطاعت و احترام به جایگاه افراد نبودند . عقلانیت جدیدی و نظم نوینی در زندگی افراد حاکم شده بود این عقلانیت و نظم نوین با تفکر و عقلانیت و فکر نسل قدیم و زندگی مهاجرین و انصار کاملاً متفاوت بود. نسل جدید که اکثر اصحاب زاده و از فرزندان نیروهای جهاد و مبارزه در میدانهای مختلف بودند حاضر به پذیرش عقلانیت نسل قدیم نبودند و مرزهای عقیده و حریمهای فکری دچار خدشه شده بود جامعه از هر حیث برای ایجاد بحران آمادگی داشت . نشر شایعه و انتشار کذب و قبول اخبار بدون تحقیق ، از مطالب مهم روز بود . و بسیاری از حریمها را شکسته و شخصیتهای نامدار را در انزوا گذاشته بودند . تعصب قومی و فرهنگ جاهلیت از گوشه و کنار در حال ظهور و رشد بود مصالح شخصی بر مصالح و منافع عمومی ترجیح داده می شد . حسودان و دشمنان دین چون یهود و نصاری و منافقان مطالب سری و پنهانی خود را آشکار کردند و افراد بد سابقه در بعضی از اقالیم کارهای مهم را تصاحب نمودند . اینها و دهها و بلکه صدها مطلب دیگر زمینه ای شده بودند برای ایجاد بحران و فتنه های بزرگ.

 

بعد از این مقدمه به نکات مهمی که منتهی به شهادت خلیفه سوم اشاره می کنیم : 

1-در سال 30 هجری در مدینه منوره یکی از افراد خیر ، چاهی به جهت نفع مردم حفر کرد . حضرت عثمان « رض» به محل چاه رفت و به اراده خداوند متعال در اثر یک غفلت غیر عمدی مهر و انگشتری پیامبر اسلام که بعد از خلیفه اول و دوم به خلیفه سوم رسیده بود در چاه افتاد . هرچه تلاش کردند انگشتری و مهر پیامبر اسلام«ص» یافت نشد این موضوع موجب حزن و غم حضرت عثمان گردید و مخالفین هرچه در توان داشتند شایعه کردند اگر چه حضرت عثمان مهر دیگری با همان شکل و نمونه درست کرد ولی در جلوگیری از شایعه کوچکترین اثری نداشت .

 

2- اهل کوفه عامر بن عبد قیس را به مدینه فرستادند و پیام مردم کوفه مبنی بر نارضایتی از عملکرد فرماندار کوفه را به محضر خلیفه رساند . دنیای اسلام در سال 32 و 33 شاهد تحولات و تحرکات عدیده بود و اخبار یک نوع ، خبرش از اطراف و اکناف به مدینه الرسول و به گوش بزرگان اصحاب رسید .

 

 3- در سال 34 جمعی از بزرگان اصحاب جمع شدند  و به خدمت حضرت علی رفتند و در خصوص وضعیت استانها و اقالیم مختلف چون  شام و بصره و کوفه و مصر صحبت کردند و در خواست تدابیر و اقدامات جدی نمودند . حضرت علی « رض» به منزل حضرت عثمان « رض» رفت و فرمود : ای عثمان والله ما ادری ما اقول « قسم به خدا نمی دانم از کجا شروع کنم » هرچه من می دانم شما هم می دانید خداوند متعال از عملکرد بعضی از کار گزاران راضی نیست حضرت عثمان از خود دفاع کرد و حضرت علی دفاع را در خصوص بعضی از فرمانداران نپذیرفت و فرمود مراقبت بر عملکرد فرمانداران ندارید و آنان  خود محور شده اند و چند مطلب دیگر مطرح و جلسه تمام شد.

 

 4- بعد از رفتن حضرت علی ، خلیفه سوم به مسجد رفت و خطبه ای خواند و به بعضی از مسائل مطروحه اشاره کرد و وعده اصلاحات و عزل بعضی از افراد را داد و در لحظه صحبت حضرت عثمان مروان بن حکم منشی خلیفه سوم بلند شد و تهدید کرد و گفت : جواب اعتراضات را با شمشیر خواهيم داد . حضرت عثمان « رض» از مطالب مروان به شدت ناراحت شد و فرمود : ( اٌسکت ) خداوند برای همیشه شما را ساکت و ساقط کند . این کی روش برخورد با اصحاب پیامبر اسلام است.

 

 5- در سال 35 گروهی زیر عنوان حج از مصر و عراق « کوفه » به حرمین آمدند . آمدن این  جمع سبب تشدید بحران شد و جمعی به مدینه آمدند و به مسجد النبی و خدمت همسران رسول الله و به منزل حضرت علی رفتند و از عملکرد فرماندار مصر و کوفه اعتراض و در خواست عزل آنان را نمودند .

 

 6- حضرت عثمان به مسجد رفت و بعد از ایراد خطبه ای به منزل حضرت علی رفت و با عبد الله بن عباس و همسران رسول الله بخصوص حضرت عایشه گفتگو و مشورت کرد و وعده تغییرات و عزل فرمانداران مورد اعتراض مردم را داد .

 

 7- در اولین اقدام نامه ای به فرماندار مصر عبد الله بن سعد بن سرح نوشت به این مضمون : به محض وصول این نامه عبدالله بن سعد بن سرح عزل و به جای وی محمد بن ابی بکر از فرماندهان نامدار که در آن ایام در مصر بود به عنوان فرماندار تعیین می گردد به هر دلیل و از جانب هر دشمنی و با هر دسیسه ای بود نامه صد در صد تغییر کرد و با این مضمون تغییر یافت . از خلیفه مسلمانان به عبد الله بن سعد بن سرح فرماندار مصر به محض وصول این نامه محمد بن ابی بکر را به عنوان عامل تحریکات مصر به قتل برسانید . و نامه را با مهر خلیفه ممهور نمودند .

 

8- در قول دیگری آمده است اهل مصر نامه عزل را بردند و یک روز بعد نامه قتل محمد بن ابی بکر تنظیم و به یکی از غلامان نزدیک حضرت عثمان دادند تا قبل از وصول نامه اول و قبل از رسیدن هیئت مصری این نامه به دست فرماندار مصر عبد الله بن سعد بن سرح برسد که در مسیر راه پیک نامه دوم به کاروان مصر رسید و بعد از تحقیق زمانی که گفت نامه همراه دارم از جانب خلیفه به فرماندار مصر از وی مشکوک و نامه را گرفتند و زمانی نامه را باز کردند در آن دستور قتل محمد بن ابی بکر « رض» بود . و به محض اطلاع از مضمون نامه عصبانیت آنها دو چندان شد و نامه را تسلیم محمد پسر ابوبکر « رض» کردند و جمعی با حدت و شدت و عصبانیت به مدینه آمدند و همراه محمد بن ابی بکر به خدمت حضرت عثمان رفتند و نامه را نشان دادند خیلی متاثر شد و فرمود : « والله ما کتبت و ما امرت و لا شورت و لا علمت » ( قسم به خدا این را من ننوشته ام و به نوشتن آن امر نکرده ام و با مشورت و آگاهی من نبوده است ) حسب ظاهر این اقدام خائنانه توسط مروان بن حکم طرح ریزی شده بود و موجب فتنه بزرگ و مصیبت عظبمی در دنیای اسلام گردید.

 

 9- در همين سال 35 با توجه به وضعیت خاص مدینه منوره ، حضرت عثمان « رض» به حج نرفت و حضرت عبدالله بن عباس را به نمایندگی خود و به نام امیر الحاج ، حجاج را همراهی نمود و مدینه منوره از رجال مهم و معروف نسبتا ً خالی شده بود گروهی مصری منزل حضرت عثمان را محاصره کردند ، حضرت علی و جمعی از اصحاب از وضعیت دلگران و ناراحت شدند به جهت جلوگیری از آزار و اذیت حضرت عثمان جمعی از جوانان مدینه از جمله حضرات حسن و حسین و ابن زبیر به دستور حضرت علی به حمایت از حضرت عثمان حفاظت و حراست بیت وی را به عهده گرفتند .

 

10- در ماه ذی الحجه حضرت عثمان خوابی دید و صبح آن روز آنرا برای عبد الله بن سلام بیان کرد فرمود شب گذشته پیامبر اسلام را در خواب دیدم فرمود اگربخواهید با محاصره کنندگان مبارزه کنید موفق خواهید شد و اگر علاقه به افطار پیش ما را دارید یکی را انتخاب کن و فرمود : افطار را در خدمت رسول الله انتخاب کردم عاقبت الامر دو نفر شیاد از پشت وارد منزل حضرت عثمان شدند و ناجوانمردانه در صبح جمعه 18 ذی الحجه سال 35 هجری در حالیکه مشغول قرائت قرآن بود در سن 82 سالگی مظلومانه او را به شهادت رساندند و خبر قتل مظلومانه وی شهر مدینه را تکان داد و اصحاب رسول الله «ص» را دچار ماتم کرد سپس و با حضور جمعی از اصحاب و اعضاء خانواده اش غسل و کفن گردید و نماز وی توسط حکیم بن حزام اقامه شد و در قبرستان بقیع در بین مغرب و عشاء دفن گردید.( رضی الله عنه )

 

نتیجه و خلاصه درس

 پیامبر اسلام « ص» می فرماید : المومن کیس ، فطن و حذر  ( مومن باید در زندگی عاقل و زیرک و هشیار باشد) . و بر ما تکلیف است از زندگی اسلاف خود برای آینده درس و عبرت بگیریم . بی توجهی به امور و سپردن مسئولیت به افراد غیر لایق و فقدان مراقبت می تواند موجب بحران و فتنه و حتی شهادت بزرگان دین گردد .  

 

(( اللهم اعطنا کیاسه و فطنه و حذراً و صبراً و رحمهً من عندک یا رب العالمین ))

 

‍‍ 

« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون حيات خلفای راشدین (رض)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس چهل وچهارم از سلسه مباحث تاریخ
درس هشتم  حیات خلفا : حیات حضرت عثمان (رض)

 

تاریخ : 26/9/87

موضوع  درس :

1- فتوحات زمان خليفه سوم 

2- مناطق و اقاليم دوران خليفه سوم

3- فوت جمعي از بزرگان و اصحاب

4- جمع و كتابت قرآن در نسخه هاي مختلف

5- شخصيت سياسي حضرت عثمان

 

توضیح درس :

در درس قبل به صورت اختصار به زندگاني خليفه سوم از ولادت تا خلافت اشاره كردم اينك به بعضي ديگر از اقدامات و فتوحات و صفات و شخصيت اين بزگوار در دوران خلافت اشاره ميكنيم :

 

1-فتوحات زمان حضرت عثمان

مسلمانان در ادامه فتوحات دوران خليفه دوم پيروزهاي سر سام آوري بدست آوردند و در مدت 12 سال خلافت خليفه سوم در آسيا و آفريقا و مناطق تحت سلطه روم موفقيت هايي كسب كردند از شرق تا حدود هند و از غرب به منطقه نُوبه در مصر و شمال آفريقا رسيدند و پيام اسلام را به اهل آن مناطق رساندند و از طرف ديگر منطقه ارمنستان و قفقاز را فتح كردند و شهر قسطنطنيه مركز دولت قدرتمند روم را محاصره و در يك اقدام جسورانه خراسان و كرمان و سيستان و هرات و كابل و اصطخر و طبرستان (مازندران) و اردبيل و قبرص را تحت سلطه حكم اسلام در آوردند و آخرين پادشاه ساساني يزگرد را در مرو به قتل رساندند و در كوتاه ترين مدت قسمتي ازجهان معموره آن عصر را تسليم حكم قرآن نمودند.

 

2-استانها و اقاليم زمان خليفه سوم :

حضرت عثمان مناطق تحت نفوذ خود را به 9 منطقه تقسيم كرد

1- مدينه

2- مكه

3- بحرين

4-  يمن

5- شام

6- ارمنستان

7- مصر

8 – بصره

9- كوفه

 

3-فوت جمعي از بزرگان دين در زمان خليفه سوم :

در زمان خليفه سوم بزرگاني از اصحاب و از مهاجرين و انصار به لقاء حق پيوستند از جمله 1- ابوذر غفاري 2- عبدالرحمن بن عوف 3- عباس عموي پيامبر اسلام ( ص) 4- عبدالله بن مسعود 5 – ابودرداء 6-مقداد بن اسود 7- ابو طلحه انصاري  8- عبادة بن صامت .

 با فوت اين بزرگان و كسان ديگري از فاتحين خيبر و بدر و احزاب و تبوك ، نسل سوم و نسل جديدي ظهور كردند كه نه ظلم مشركان مكه را در ديده بودند و نه جهاد و مقاومت  دوران رسول الله را در مدينه لمس كرده بودند ، نه علم زيد بن ثابت و اخلاص ابوبكر صديق و مديريت عمر بن خطاب و شجاعت علي بن ابي طالب و دانش عبدالله بن عباس و اطاعت عبدالله بن عمر را داشته ونه مانند خالد و قعقاع و ابو عبيده و نعمان و حذيفه بن يمان مرد جهاد و مبارزه بودند.

بله در دهه سوم نسلي ظهور كرده بود كه كمتر به پيروزي ابا و اجداد خود توجه داشتند فقط به خود و براي خود فكر ميكردند مسير و وضعيت و جو حاكم داشت هر لحظه بسوي شكاف بين  نسل ها ميرفت كه در درس بعد به آن اشاره خواهيم كرد .

 

4-جمع و نسخه گيري و توزيع نسخه هايي از قرآن كريم به اقاليم و مناطق مختلف

انس بن مالك روايت كرده است كه :  حذيفه بن يمان از سفر آذربايجان و شــام به مدينه منوره برگشت و به خدمت حضرت عثمان رسيـــــد و گفــت : « يا امير المؤمنين ادرك هذه الامة قبل ان يختلفوا في الكتاب اختلاف اليهود و النصاري » ( اي امير مؤمنان امت اسلام را درك كن تا اختلاف و تفرقه در قرائت و كتابت قرآن پيش نيامده است تا همچون قوم يهود و نصاري دچار اختلاف نشويم ) زيرا اقوام و طوايف متعددي از نژادها و زبانهاي مختلفي اسلام را قبول كرده اند و هر قومي لهجه خود را در قرائت قرآن دخالت مي دهند .

بعد از استماع گزارش بن يمان جلسه مشورتي تشكيل و بعد از بررسي و اعلام نتيجه حضرت عثمان طي دستوري زيد بن ثابت را به همراهي عبدالله بن زبير و سعد بن عاص و عبدالرحمن بن حارث مأمور استنساخ قرآن كريم نمودند.

ابتدا نسخه نگهداري شده نزد ام المؤمنين حضرت حفصه را آوردند و حسب روايت مشهور و معروف 6 نسخه را كتابت و آماده  نمودند كه يك نسخه در مدينه نگهداري شد و بقيه (5نسخه) به مكه و شام و بحرين و كوفه و بصره ارسال گرديد تا مسلمانان طبق رسم خط مدينه از آن نسخه برداري نمايند و طبق روايت و لهجه مهاجرين و انصار از اطراف و اكناف قرآن كريم را قرائت نمايند .

 

5-شخصيت سياسي حضرت عثمان در دوران خلافت

مورخين اهل انصاف نوشته اند عثمان بن عفان فردي عالم ، حكيم ، اهل زهد ،  اهل شكر ، اهل تواضع ، با شرم و حيا ، شجيع ، صابر ، عادل ، اهل عبادت ، اهل مراقبت و مشورت و اهل ترحم و احسان و انفاق بود .

« نتيجه »

1- در دوران خلافت حضرت عثمان بسياري از ممالك فتح گرديد و زير بناي اين توفيق و پيروزي ايمان وصداقت و مديريت و توكل به خدا بود

 

2- در هر انقلابي دهه سوم دهه ظهور نسل جديد و زمان گسستن و شكاف نسل هاست زيرا بزرگان و اهل تجربه يكي بعد از ديگري ميروند و نسل جديد با توجه به فاصله زماني ، با تفكر و نظر جديدي ظهور ميكنند اگر مراقبت و هشياري نباشد اختلاف ، نفي و لعن يكديگر و درگيري از آثار اين دوران است .

 

 

‍‍ 

« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات خلفای راشدین (رض)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس چهل وسوم از سلسه مباحث تاریخ
درس هفتم حیات خلفا : حیات حضرت عثمان (رض)

 

تاریخ : 12/9/87

موضوع  درس :

حیات حضرت عثمان بن عفان  «رض»

 

توضیح درس :

پیامبر بزرگوار اسلام «ص» در حدیثی به روایت حاکم و ترمذی و ابوداوود و نسائی فرموده اند : « الخلافه بعدی فی امتی ثلاثون سنه ثم یکون ملکاً » . یعنی خلافت صادقانه فقط در سی سال بعد از من است و سپس مسیر عوض و به ملوکیت و ولیعهدی و سلطنت تبدیل خواهد شد . از مجموع این سی سال ، دو سال و سه ماه و ده روز آن خلافت ابوبکر صدیق «رض» و ده سال و شش ماه و هشت روز آن دوران خلیفه دوم و بعد از آن نوبت به خلیفه سوم حضرت عثمان بن عفان « رض» رسید فردوسی طوسی در مقدمه شاهنامه آورده است .   

پس از هردوی آن بود عثمان گزین                       خداونــــــــــد شرم و خــــداوند دین

چهــــارم علی بــــــــــــود جفت بتول                       کــــــــه اورا به خوبی ستاید رسول

که من شهر علمم و علیــم در است                      درست این سخن گفت پیغمبر است

با خلافت عثمان بن عفان و علی بن ابیطالب و حسن بن علی « رضوان الله تعالی علیهم اجمعین » مدت سی سال تمام می شود و به امید خداوند می کوشیم وقایع باقیمانده این سی سال را در درسهای آینده بیان کنیم انشاء الله .

 

بعد از ذکر این مقدمه همچنانکه در درس قبل بیان شد با خنجر مسموم ابولولو حسب رای مورخ معروف امام ذهبی«ره» در روز چهارشنبه 26 یا 27 ذی القعده سال 23 هجری خلیفه دوم به شدت مجروح شد و سپس اورا به منزل انتقال دادند و فوراً شورای شش نفره با نظارت فرزندش عبدالله بن عمر را به جهت تعیین جانشین خود تعیین نمود و سه روز به آنان مهلت داد که در بین آقایان علی بن ابیطالب ، عثمان بن عفان ، عبد الرحمن بن عوف ، سعد بن ابی وقاص ، زبیر بن عوام و طلحه بن عبیدالله یک نفر را انتخاب و هرکس از آنان رای بیشتری را احراز کرد جانشین ایشان است و به عبدالله تذکر داد تنها حق نظارت دارد ، حق دخالت را ندارد و دارای رای نیز نمی باشد.

در خلال سه روز شور و مشورت در 30 ذی القعده حضرت عثمان بن عفان با اکثریت آراء و در سن 68 سالگی به عنوان خلیفه سوم تعیین و خبر انتخاب را به خلیفه دوم اعلام و در روز دوم محرم ، خليفه دوم جان به جهان آفرین سپرد و بعد از دفن آن حضرت ، مهاجرین و انصار یکی بعد از دیگری به صورت عمومی اعلام رای وبيعت کردند.

و اینک حیات خلیفه سوم را به سه بخش تقسیم و به صورت اختصار به شرح ذیل به عرض  می رسد:

1) عثمان بن عفان از ولادت تا خلافت                     2) دوران خلافت                         3) اقدامات و برنامه های دوران خلافت .

 

بحث اول :

شخصيت خليفه سوم  :

نام وی عثمان فرزند عفان ، کنیه اش ابا عبدلله و لقبش ذوالنورین در سال 576 میلادی در مکه متولد شد و در سن 34 سالگی و در همان سال اول بعثت ایمان آورد و جزء یکی از مخلصان و مدافعان اسلام و پیامبر اسلام شد . ایامی از ایمانش گذشت به خاطر علاقه خاصی که پیامبر اسلام به ایشان داشت ، دخترش رقیه را به ازدواج ایشان در آورد. لازم به ذکر است رقیه خانم قبلاً همراه خواهرش ام کلثوم ، عروس عمویش ابولهب و زوجه عتبه و عتیبه بودند . و با نزول سوره مسد « تبت یدا ابی لهب و تب » که خداوند ابولهب را نفرین کرد ، ابولهب پسرانش را تحت فشار قرار داد و خیلی ناجوانمردانه عتبه و عتیبه ، رقیه و ام کلثوم را طلاق دادند و به پیامبر اسلام هم اهانت و بی نزاکتی کردند . در سال پنجم بعثت یعنی سال 615 میلادی حضرت عثمان همراه خانمش رقیه در اثر آزار و اذیت و فشار کافران مكه به حبشه هجرت نمود . و در سال 12 بعثت هجرت دوم را به مدینه منوره انجام داد و در سال دوم هجرت و در ایام غزوه بدر و زمانی که پیامبر بزرگوار اسلام در منطقه بدر بودند رقیه خانم وفات کرد و مدتی گذشت پیامبر اسلام «ص» ام کلثوم را به ازدواج حضرت عثمان در آورد و چون با دونفر از دختران پیامبر اسلام «ص» ازدواج نمود اورا ذو النورین « صاحب دو نور لقب دادند »

حضرت عثمان شخصيتی زیرک و مردی آرام و با رحم و با حیاء و اهل تجارت بود و از اموال خود به نفع اسلام و مسلمانان بخصوص در غزوه تبوک و ایام عسره کمک شایسته ای نمود و در اکثر عملیات ها و غزوات حضور فعال داشته و در زمان پیامبر اسلام چون شاگردی مخلص جاناً و مالاً در خدمت پیامبر اســـلام و در دوران خلافت خلیفه اول مشاوری امین و در زمان خلافت حضرت عمر چون بـــرادری صدیق در خدمت اسلام و قرآن بود .

همســــران معـــروف وی عبارتند از : 1- رقیه  2- ام کلثوم  3- ام عمرو  و فرزندان معروف وی پسران عبدالله از رقیه و خالد و عمر از ام عمرو و دختران وی مریم و عائشه و ام البنين نام داشتند.   

 

‍‍ 

« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات خلفای راشدین (رض)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس چهل ودوم از سلسه مباحث تاریخ
درس ششم حیات خلفا : حیات حضرت عمر (رض)

 

تاریخ : 5/9/87

موضوع  درس :

1- اقدامات قابل توجه و شیوه کار در دوران خلافت خلیفه دوم

2- شرایط انتخاب والیان

3- اقدامات آخر عمر ، خلیفه دوم « رض»

 

توضیح درس :

1- اقدامات قابل توجه و شیوه کار در دوران خلافت خلیفه دوم

عنایت به وسعت مما لک اسلامی در دوران خلیفه دوم و فتح شهرها و مناطق مختلف در شمال ، جنوب و مشرق مدینه منوره به جهت تسهیل در امر رسیدگی در ممالک تحت نظر و نفوذ حکومت اسلامی ابتداء ممالک را به چند اقلیم و استان و ولایت تقسیم کرد و برای هر ولایت و استان یک والی و استاندار تعیین فرمود غیر از مدینه منوره که مرکز خلافت و محل تصمیم گیری بود و زیر نظر خلیفه اداره می شد و در غیاب خلیفه افرادی که از جانب خلیفه تعیین می شدند اداره شهــر و محل را به عهده می‌گرفتند برای نمونه در سفر اول به قدس و سفر دوم به شام که هر کدام بیش از یکماه طول کشیده اند و در سفر حج حضرات علی بن ابیطالب و زید بن ثابت را در جای خود تعیین فرمودند ولي برای سایر اقالیم مسئول مستقل تعیین می نمود از جمله اقالیم و ولایت زمان خلیفه دوم عبارت بودند از : ا- مکه مکرمه 2- طائف 3- یمن 4- بحرین 5- ولایت مصر 6- ولایت شام 7- ولایت عراق 8- بصره 9- کوفه 10 – مدائن 11- آذربایجان 12- مدینه منوره (که به وضعیت مدينه اشاره كردم) . و بعد از تقسيم اقاليم برای هر اقلیم و ولایت و استان افراد شایسته و زکی و هشیار و متقی را تعیین می فرمود (البته با شرایط خاص)  

 

     2- شرایط انتخاب والیان  

اولاً افراد با مشورت و بررسی بزرگان اصحاب معرفی و تعیین می شدند و برای هر والی که معرفی می شد از نظر خلیفه دوم باید شرایط ذیل را احراز می کرد :

1- امانتداری

2- عالم بودن

3- بصیرت داشتن

4- اهل شهر را برای شهر و چادر نشین را برای قبائل و چادر نشینان تعیین می نمود

5- عدم خویشاوندی با خلیفه

6- باید خودش متقاضی ولایت نباشد

7- تاجر و اهل تجارت و پول دوست نباشد

8- باید قبل از قبول مسئولیت داری و ثروت ، وی را کاملاً احصاء و حساب می کردند

9- بیشتر منتخبین ولایت از مردم محل بودند

10- باید ظاهرش مناسب مستورالعداله باشد

11- اهل زهد و عبادت باشد

12- متواضع باشد

13- اهل احترام به والیان قبل از خود باشد.

کسانی که دارای چنین شرایطی بودند و بعد از انتخاب طی یک حکم خاص با امضاء و مهر خلیفه معرفی می شدند .

و در حکم والی وظایف وی قید می گردید: 1

1- از جمله نشر و حفظ دین

2- اقامه و ترویج نماز

3- احداث و بناء مساجد

4- اقامه حدود شرعی

5- فراهم کردن زمینه سفر حج برای مردم

6- ایجاد امنیت و آرامش منطقه تحت نفوذ

7- جهاد در راه دین

8- تامین معاش و ارزاق مردم

9- واگذاری اکثر کارها به مردم محل

10- رعایت حقوق اقلیتهای دینی

11- احترام به بزرگان قوم و افراد صاحب نفوذ هر ولایت

12- عمران محله ها و مناطق به نسبت نیاز

13- احترام به سنن و فرهنگ و احوال اجتماعی مردم

14- جلوگیری از تفرقه و ایجاد مساوات بین عرب و غیر عرب

15- تعیین مترجم تا مراجعین در رساندن پیام با مشکلات مواجه نشوند .

آنگاه به جهت ایجاد نظم و دفاع از حقوق افراد و آگاهی از عملکرد والیان خود گروههایی به همه مناطق ، به جهت بازرسی تعیین و اعزام می کرد . و به مسئولان اداره پست تاکید شده بود قبل از آمدن به مدینه منوره به صورت علنی به مردم اعلام کنند هرکس درد و شکوایه ای دارد بنویسد تا به حضور خلیفه رسانده شود . و سپس مفتش عام تعیین می کرد و محرمانه وضعیت اقالیم و استانها را پیگیری و هرساله در ایام حج در طول ده سال خلافت ، ده بار به حج رفتند و در منی و عرفات سران قبائل را از اطراف و اکناف به حضور دعوت و از احوال ولایت و رعیت سوال می کرد و به نسبت نیاز رسیدگی و اقدامات لازم معمول می داشت .     

3- اقـدامات آخـر عُمــر خلیـفه دوم « رض»

این امر جزء طبیعت هر انسانی است بخصوص اهل دین که در آخر عمر دچار حالات خاصی می شوند از جمله رقّت قلب ، سوز درون و چشمان نازک و آماده گریه و حضرت عمر «رض» از این مقوله مستثنی نبود . و در سال 23 هجری ، آخرین سال حیاتش اقدامات و حرکاتی انجام داده که قابل توجه اهل ایمان است از جمله :

 

1- در ایام حج سال 23 هجری و در عمر 63 سالگی بعد از انجام مراسم حج با دلی سوزان و با این عبارت دعا فرمود « اللهم کبرت سنی و ضعفت قوتی و انتشرت رعیتی فاقبضنی غیر مضیع و لا مفرط » بار الها به آخر عمرم رسیده ام ، مسن شده ام و قوت بدن را از دست داده‌ام ، رعیت و نیروهای تحت نفوذم در دنیا منتشرند ، قبل از اینکه ضایع شوم و دچار افراط گردم مرا به خدمت خود دعوت فرما . و یکبار دیگر دعا فرمود « اللهم ارزقنی شهاده فی سبیلک و اجعل موتی فی بلد نبیک » الهی شهادت را در راه خودت نصیبم گردان و مرگم را در شهر رسول الله «ص» قرار ده .    

 

2- در سال 23 هجری ابوموسی اشعری خوابی دید به این مضمون : در خواب دیدم اسبهای زیادی در اختیار دارم ، همگی فراري شدند غیر از یک اسب و برآن سوار شدم تا به کوهی رسیدم مقداری سخت و صعب بود ، در آن محل پیامبر اسلام «ص» و ابوبکر صدیق را دیدم ، پیامبر اسلام فرمود به عمر بگو پیش ما آید . ابوموسی می گوید : گفتم نامه ای به ایشان بنویسید پیامبر اسلام «ص» فرمود : قصد ندارم خبر مرگ ایشان را به او بدهم .       

  

3- و در روز جمعه 21 ذی الحجه سال 23 هجری حضرت عمر «رض» آخرین خطبه خود را خواند و مطالب زیادی در آن بیان کرد از جمله فرمود : در خواب دیدم خروسی دوبار  منقارش را به من زد و تعبیرش نزد خودم پیام مرگم است و سپس ادامه داد اگر من رفتم جانشین من از بین 6 نفر ذیل انتخاب و هر کس رای اکثریت را احراز کرد جانشین من است و آن شش نفر را به شرح ذیل معرفی کرد . 1- علی بن ابیطالب 2- عثمان بن عفان 3- عبدالرحمن بن عوف 4- سعد بن ابی وقاص 5- زبیر بن عوام 6- طلحه بن  عبیدالله .  

 

4- روزی در مدینه با فردی برخورد کرد و گفت : نامم فیروز ابولولو است کارگر مغیره هستم و کار فرمای من نسبت به من عدالت را رعایت نمی کند حضرت عمر «رض»  او را به صبر دعوت کرد و سپس فرمود : چه شغلی دارید گفت : آسیاب بادی احداث می کنم. گفت: حاضر هستيد یک باب آسیاب برای ما احداث کنید گفت: بله حاضرم آسیابی برای شما احداث کنم که صدای آن به همه جا برسد. حضرت عمر به اطرافیانش فرمود میدانید چه گفت : گفتند بله وعده احداث آسیــاب خوب را داد ، خلیفه فرمود : خیر مرا به قتل تهدید کرد.

حسب گفته ذهبی «ره» در صبح چهارشنبه 27 دی الحجه سال 23 هجری در حین نماز صبح توسط ابولولو با چند ضربه شمشیر به شدت مصدوم و سپس به لقاء حی سبحان شتافت . بدین ترتیب و بعد از 10 سال و 6ماه و چندروز حکومت و صداقت و خلافت عاقبت در سن 63 سالگی به دست شقی ترین مرد به شهادت رسید و در کنار رسول الله «ص»  و پشت قبر حضرت ابوبکر « رض» در حجره حضرت عایشه «رض» مدفون گردید « رضی الله تعالی عنه و عن اعوانه اجمعین »  

« نتیجه »

1-مدیریت در اداره مملکت بعد از تقوای الهی ، اساسی ترین نقش را در پیشرفت امور دارد ، حاکم و مدير جامعه اگر چه خیلی هم با تقوا و اخلاق باشد بدون مدیریت و بصیرت حتي اگر مخلص و صادق و پیرو قرآن باشد نمی تواند برای جامعه مفید و موثر باشد .

 

2- نیت پاک زیر بناء هر کار است چنانچه مدیر و مسئول و حاکم نیتش برای خدا و خدمتش خالصانه در راستای خدمت به مردم باشد بلا شک موفق خواهد شد.

 

3- نباید حقد و دشمنی کفار و دشمنان اسلام را در زندگی خود نادیده بگیریم . اقدام ابولولو یک مسئله مهم است که یک نفركافر در یک حرکت دیوانه وار در محراب مسجد نبوی شریف خلیفه مسلمانان و 13 نفر افراذ مخلص را با شمشیر مسموم خود مصدوم نمود که هفت نفر آنها به لقاء حق شتافتند و ابولولو با اقدام خود یک جامعه را دچار آه و حسرت نمود که نشانه بارزی از حقد و کینه دشمنان اسلام به اسلام و مسلمانان را نشان می دهد . لذا بايد مسلمانان بيشتر از پيش هشيار باشند « اللهم احفظنا من عداوه الاعداء و حساده الحاسدین »

 

‍‍ 

« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون حيات خلفای راشدین (رض)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

(درس چهل ویکم از سلسه مباحث تاریخ )
درس پنجم حیات خلفا : 
حیات حضرت عمر (رض)


تاریخ : 28/8/87

موضوع  درس :

1- اقدامات خلیفه دوم در رساندن پیام اسلام به ممالک دور ونزدیک

2 - اقدامات و اصلاحات داخلی حسب آنچه در تاریخ آمده است .     

 

توضیح درس :

 

به شهادت تاریخ و آثار ، دوران خلیفه دوم ، دوران طلائی اسلام بوده است . توفیق در جهاد و عدالت در قضاوت ، تساوی در اقتصاد و احترام به جایگاه افراد ، توسعه در فرهنگ و عمران  ، تاسیس و دایر کردن موسسات و دوایر مورد نیاز جامعه و آزادی عقیده ازآثار مهم دوران خلافت عمر فاروق «رض» بوده است . از جمله :   

1-توفیق در جهاد و رساندن پیام اسلام :

در زمان خلیفه دوم ، پیام اسلام و دستورات پیامبر بزرگوار اسلام «ص» و تدای قرآن کریم به ملتهای مختلف جهان در آسیا و آفریقا و جنوب شرقی اروپا رسید . برای نمونه:   

الف) در سال 14 هجری دمشق و حومه آن کاملاً فتح و پیام اسلام به ساکنان منطقه که در دست رومیان بود رسید .

ب) در سال 15 هجری اردن فتح گردید و به دنبال آن قدس به صورت مصالحه و با حضور شخص خلیفه بدست مسلمانان افتاد.

ج) در سال 16 هجری اهواز و جلولا و تکریت درعراق و حلب در شام و حلوان (سرپل‌ذهاب) در ایران فتح گردید.

د) در سال 20هجری مصر و مغرب ودر سال 21 هجری اسکندریه در مصر ونهاوند در ایران ودر سال22 هجری آذربایجان و دینور و همدان در ایران و طرابلس در لیبی و در سال 23 هجری پیام اسلام به اصفهان و کرمان و نواحی آنها رسید.

 

 2ـ اقدامات داخلی در عمران و اقتصاد و امور اجتماعی 

الف) در سال 17 هجری حرمین شرفین،مکه و مدینه شهر رسول خدا را به نسبت نیاز روز توسعه داد.

ب) تأسیس شهرهای بصره و کوفه و موصل در عراق و فسطاط در مصر و شهر سرت در لیبی.

ج) تأسیس و تشکیل مؤسسه ای با مدیریت خاص جهت جمع آوری زکات و مالیات وجزیه و همچنین تدوین دیوانی به جهت شناسایی سربازان و مجاهدان و تعیین حقوق ماهیانه برای آنها و تعیین هیئت های جمع آوری و توزیع زکات و مالیات و پرداخت حقوق افراد شاغل و فقیر و بی سرپرست.

د)سفر به شام به جهت رسیدگی به احوال آسیب دیدگان وبا در شهر عمواس شام ( در سال18 هجری در شهر عمواس طاعون هفده هزار نفر را کشت ابوعبیده فرمانده شام وضعیت ناگوار را گزارش و خلیفه دوم شخصاً به جهت نظارت موضوع به شام رفت.)

 

3ـ خدمات علمی و فرهنگی    

توجه و توسعه مدارس دینی  از جمله مدرسه دینی مدینه منوره،مکه مکرمه،بصره کوفه و مدرسه شامیه و مصريه و تعیین افراد شاخص و عالم بعنوان سرپرست و تشویق حاملین قرآن کریم و ارج نهادن به جایگاه علمی افراد.

 

4- احترام به اهل بیت رسول الله «ص»

الف) حضرت عمر «رض» در زندگی خود با احترام خاصی به زنان پیامبر اسلام و امهات المومنین نگاه می کرد و در برخورد ودر تعیین جیره ماهیانه و تامین زندگی و در فراهم کردن سفرحج و غیره اقدامات بی سابقه ای برای همسران گرانقدر رسول الله «ص» انجام داد .  

ب) برای حضرت عباس عموی پیامبر بزرگوار و علی بن ابیطالب شاگرد و عموزاده و داماد رسول خدا احترام خاصی قایل بود . تاریخ نمونه هایی از این احترامات را برای ما ضبط کرده است .   

ج) هم چنین برای اهل بیت رسول الله « ص» بخصوص امام حسین (ع) احترام ویژه ای قایل بود برای نمونه زمانی که شهره بانو دختر یزدگرد به عنوان اسیر جنگی به مدینه منوره آورده شد با توجه به وضعیت خانوادگی و سیمای ظاهری بسیاری از افراد به طمع افتادند و خیلی ها توجه خود را به مسئله عطف کردند و می گفتند : خدایا این خانم که چون بدر می درخشد نصیب و رفیق و همسر چه کسی خواهد شد . حضرت عمر«رض» فرمود : فقط حسین بن علی شایسته است که شهره بانو زوجه وی شود و به ایشان هدیه گردید. و سپس به عقد امام حسين درآمد.

 

5- سیاست های داخلی که مهم و موثر در زندگی مردم بوده اند  

الف) در سال 15 هجری به قدس سفر کرد و با مسیحیان ساکن قدس ، قراردادی منعقد کرد که قدس از آن مسلمانان است و سایر اقوام و ادیان دیگر آزادند و قرار داد در 15 بند به تصویب رسید که هنوز مورد بحث سیاسیون و تحلیل گران تاریخ است و در همین سال نماز تراویح را به صورت جماعت در مدینه منوره و تمامی مناطق و ممالکی که مسلمانان مستقر بودند دایر فرمود .

ب) در سال 17 هجری در اثر خشکسالی جامعه اسلامی با بحران گرانی و مشکلات اقتصادی مواجه شد و این سال به عام مجاعه ، سال گرسنگی معروف شد و مردم زیادی از دور و نزدیک به مدینه منوره هجوم آوردند . برای آرامش روحی مردم ، بدواً مهاجرین و انصار را دعوت فرمود و نماز باران « صلاه الاستسقاء » را اقامه نمودند و به حضرت عباس عموی پیامبر در جهت نزول رحمت خداوند متعال توسل نمود آنگاه اردوگاهی به جهت فقراء و خسارت دیدگان مالی و روحی خشکسالی احداث و گروهی را به عنوان ماموران رسیدگی تعیین نمود . سپس به حکام و قضات اعلام فرمود تا بهبود وضعیت اقتصادی مردم حکم حد و تعزیرات را نسبت به سارقین متوقف و به عاملین زکات اعلام فرمود : زکات را به تاخیر اندازند و به زکات دهندگان مهلت دهند و در همین سال بود تاریخ هجرت را تدوین و مبدا تاریخ اسلام را هجرت رسول الله«ص» قرار داد. تعیین فرمود و اگر چه هجرت پیامبر اسلام «ص» در ماه ربیع الاول بوده است احتراماً به ماه محرم ، که که مورد توجه مردم  و از ماههای حرام بود ابتدا تاریخ هجرت را دوماه عقب کشید و اول محرم را اول سال هجری تعیین و انتخاب نمود .  

 

« نتیجه»

شخص اول هر جامعه چون پیامبر، خلیفه ، امام ، ولی امر ، ریاست جمهوری و نخست وزیری و مسئول اول هر مملکت و شهری در صورت داشتن نیت پاک و مدیریت قوی و شجاعت اجرایی و دلسوزی برای مردم می تواند اصلاحات مهمي در دوران حیات خود را انجام دهد که بعداً تاریخ به صداقت و صحت و ارزش آن شهادت می دهد .        

      « اللهم وفقنا لما تحب و ترضی »

 

‍‍ 

« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

اطلاعات تماس با دفتر

استان کرمانشاه ، شهرستان پاوه ، خیابان امام محمد غزالی، دفتر امام جمعه پاوه

شبکه های اجتماعی

Template Design:Dima Group