درس نهم ..... حیات حضرت عثمان (رض)

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون حيات خلفای راشدین (رض)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس چهل و پنجم از سلسه مباحث تاریخ
درس نهم حیات خلفای راشدین : حیات حضرت عثمان (رض)

 

تاریخ : 3/10/87

موضوع  درس :

نکات مهمی از اواخر حیات خلیفه سوم و مشکلات اواخر دهه سوم و اوائل دهه چهارم از هجرت و حکومت حضرت ختمی مرتبت « ص»

 

توضیح درس :

مقدمه :

خلیفه دوم حضرت عمر«رض» چند روز قبل از درود حیات به حضرت عثمان که به رای اکثریت شورا به عنوان خلیفه و جانشین خلیفه دوم انتخاب شده بود توصیه فرمود : در عزل فرمانداران کمال دقت و حساسیت را داشته باشد بخصوص در مناطق حساس و در توضیح موضوع فرمودند : فرمانداران اقالیم با گزینش خاصی انتخاب شده اند بعضاً یکسال تمام روی انتخاب و گزینش آنها بحث و بررسی شده است.

ایامی نگذشت که فرمانداران بصره ، کوفه و مصر عزل گردیدند و افراد دیگری که از نظر سابقه دینی و صلاحیت اجتماعی و سیاسی با فرمانداران سابق متفاوت بودند جایگزین شدند . اعتراض از مصر و کوفه شروع شد و مردم کوفه به شدت از انتصاب ولید پسر عقبه اعتراض و حتی بعد از عزل وی از اعتراض و جوسازی عقب نشینی نکردند. از طرف دیگر 30 سال از انقلاب حضرت محمد بن عبدالله « ص» گذشته بود و نسل جدیدی در شهرها و روستا ها ظهور کرده بود و این نسل جدید داشت سنگرهای مختلف را تصاحب می کردند و در جای اصحاب رسول الله « ص» پست ها را یکی بعد از دیگری به دست می گرفتند با این تفاوت که نسل سوم عصر مکه ، لشکرکشی دشمنان اسلام در مدینه را ندیده بودند و حاضر به تحمل مشقات و زحمات زياد در راه حفظ اسلام نبودند و اقدام اسلاف خود را افتخار تلقی نمی کردند و اکثراً متخلق به اخلاق سلف خود چون صداقت و قناعت و اطاعت و احترام به جایگاه افراد نبودند . عقلانیت جدیدی و نظم نوینی در زندگی افراد حاکم شده بود این عقلانیت و نظم نوین با تفکر و عقلانیت و فکر نسل قدیم و زندگی مهاجرین و انصار کاملاً متفاوت بود. نسل جدید که اکثر اصحاب زاده و از فرزندان نیروهای جهاد و مبارزه در میدانهای مختلف بودند حاضر به پذیرش عقلانیت نسل قدیم نبودند و مرزهای عقیده و حریمهای فکری دچار خدشه شده بود جامعه از هر حیث برای ایجاد بحران آمادگی داشت . نشر شایعه و انتشار کذب و قبول اخبار بدون تحقیق ، از مطالب مهم روز بود . و بسیاری از حریمها را شکسته و شخصیتهای نامدار را در انزوا گذاشته بودند . تعصب قومی و فرهنگ جاهلیت از گوشه و کنار در حال ظهور و رشد بود مصالح شخصی بر مصالح و منافع عمومی ترجیح داده می شد . حسودان و دشمنان دین چون یهود و نصاری و منافقان مطالب سری و پنهانی خود را آشکار کردند و افراد بد سابقه در بعضی از اقالیم کارهای مهم را تصاحب نمودند . اینها و دهها و بلکه صدها مطلب دیگر زمینه ای شده بودند برای ایجاد بحران و فتنه های بزرگ.

 

بعد از این مقدمه به نکات مهمی که منتهی به شهادت خلیفه سوم اشاره می کنیم : 

1-در سال 30 هجری در مدینه منوره یکی از افراد خیر ، چاهی به جهت نفع مردم حفر کرد . حضرت عثمان « رض» به محل چاه رفت و به اراده خداوند متعال در اثر یک غفلت غیر عمدی مهر و انگشتری پیامبر اسلام که بعد از خلیفه اول و دوم به خلیفه سوم رسیده بود در چاه افتاد . هرچه تلاش کردند انگشتری و مهر پیامبر اسلام«ص» یافت نشد این موضوع موجب حزن و غم حضرت عثمان گردید و مخالفین هرچه در توان داشتند شایعه کردند اگر چه حضرت عثمان مهر دیگری با همان شکل و نمونه درست کرد ولی در جلوگیری از شایعه کوچکترین اثری نداشت .

 

2- اهل کوفه عامر بن عبد قیس را به مدینه فرستادند و پیام مردم کوفه مبنی بر نارضایتی از عملکرد فرماندار کوفه را به محضر خلیفه رساند . دنیای اسلام در سال 32 و 33 شاهد تحولات و تحرکات عدیده بود و اخبار یک نوع ، خبرش از اطراف و اکناف به مدینه الرسول و به گوش بزرگان اصحاب رسید .

 

 3- در سال 34 جمعی از بزرگان اصحاب جمع شدند  و به خدمت حضرت علی رفتند و در خصوص وضعیت استانها و اقالیم مختلف چون  شام و بصره و کوفه و مصر صحبت کردند و در خواست تدابیر و اقدامات جدی نمودند . حضرت علی « رض» به منزل حضرت عثمان « رض» رفت و فرمود : ای عثمان والله ما ادری ما اقول « قسم به خدا نمی دانم از کجا شروع کنم » هرچه من می دانم شما هم می دانید خداوند متعال از عملکرد بعضی از کار گزاران راضی نیست حضرت عثمان از خود دفاع کرد و حضرت علی دفاع را در خصوص بعضی از فرمانداران نپذیرفت و فرمود مراقبت بر عملکرد فرمانداران ندارید و آنان  خود محور شده اند و چند مطلب دیگر مطرح و جلسه تمام شد.

 

 4- بعد از رفتن حضرت علی ، خلیفه سوم به مسجد رفت و خطبه ای خواند و به بعضی از مسائل مطروحه اشاره کرد و وعده اصلاحات و عزل بعضی از افراد را داد و در لحظه صحبت حضرت عثمان مروان بن حکم منشی خلیفه سوم بلند شد و تهدید کرد و گفت : جواب اعتراضات را با شمشیر خواهيم داد . حضرت عثمان « رض» از مطالب مروان به شدت ناراحت شد و فرمود : ( اٌسکت ) خداوند برای همیشه شما را ساکت و ساقط کند . این کی روش برخورد با اصحاب پیامبر اسلام است.

 

 5- در سال 35 گروهی زیر عنوان حج از مصر و عراق « کوفه » به حرمین آمدند . آمدن این  جمع سبب تشدید بحران شد و جمعی به مدینه آمدند و به مسجد النبی و خدمت همسران رسول الله و به منزل حضرت علی رفتند و از عملکرد فرماندار مصر و کوفه اعتراض و در خواست عزل آنان را نمودند .

 

 6- حضرت عثمان به مسجد رفت و بعد از ایراد خطبه ای به منزل حضرت علی رفت و با عبد الله بن عباس و همسران رسول الله بخصوص حضرت عایشه گفتگو و مشورت کرد و وعده تغییرات و عزل فرمانداران مورد اعتراض مردم را داد .

 

 7- در اولین اقدام نامه ای به فرماندار مصر عبد الله بن سعد بن سرح نوشت به این مضمون : به محض وصول این نامه عبدالله بن سعد بن سرح عزل و به جای وی محمد بن ابی بکر از فرماندهان نامدار که در آن ایام در مصر بود به عنوان فرماندار تعیین می گردد به هر دلیل و از جانب هر دشمنی و با هر دسیسه ای بود نامه صد در صد تغییر کرد و با این مضمون تغییر یافت . از خلیفه مسلمانان به عبد الله بن سعد بن سرح فرماندار مصر به محض وصول این نامه محمد بن ابی بکر را به عنوان عامل تحریکات مصر به قتل برسانید . و نامه را با مهر خلیفه ممهور نمودند .

 

8- در قول دیگری آمده است اهل مصر نامه عزل را بردند و یک روز بعد نامه قتل محمد بن ابی بکر تنظیم و به یکی از غلامان نزدیک حضرت عثمان دادند تا قبل از وصول نامه اول و قبل از رسیدن هیئت مصری این نامه به دست فرماندار مصر عبد الله بن سعد بن سرح برسد که در مسیر راه پیک نامه دوم به کاروان مصر رسید و بعد از تحقیق زمانی که گفت نامه همراه دارم از جانب خلیفه به فرماندار مصر از وی مشکوک و نامه را گرفتند و زمانی نامه را باز کردند در آن دستور قتل محمد بن ابی بکر « رض» بود . و به محض اطلاع از مضمون نامه عصبانیت آنها دو چندان شد و نامه را تسلیم محمد پسر ابوبکر « رض» کردند و جمعی با حدت و شدت و عصبانیت به مدینه آمدند و همراه محمد بن ابی بکر به خدمت حضرت عثمان رفتند و نامه را نشان دادند خیلی متاثر شد و فرمود : « والله ما کتبت و ما امرت و لا شورت و لا علمت » ( قسم به خدا این را من ننوشته ام و به نوشتن آن امر نکرده ام و با مشورت و آگاهی من نبوده است ) حسب ظاهر این اقدام خائنانه توسط مروان بن حکم طرح ریزی شده بود و موجب فتنه بزرگ و مصیبت عظبمی در دنیای اسلام گردید.

 

 9- در همين سال 35 با توجه به وضعیت خاص مدینه منوره ، حضرت عثمان « رض» به حج نرفت و حضرت عبدالله بن عباس را به نمایندگی خود و به نام امیر الحاج ، حجاج را همراهی نمود و مدینه منوره از رجال مهم و معروف نسبتا ً خالی شده بود گروهی مصری منزل حضرت عثمان را محاصره کردند ، حضرت علی و جمعی از اصحاب از وضعیت دلگران و ناراحت شدند به جهت جلوگیری از آزار و اذیت حضرت عثمان جمعی از جوانان مدینه از جمله حضرات حسن و حسین و ابن زبیر به دستور حضرت علی به حمایت از حضرت عثمان حفاظت و حراست بیت وی را به عهده گرفتند .

 

10- در ماه ذی الحجه حضرت عثمان خوابی دید و صبح آن روز آنرا برای عبد الله بن سلام بیان کرد فرمود شب گذشته پیامبر اسلام را در خواب دیدم فرمود اگربخواهید با محاصره کنندگان مبارزه کنید موفق خواهید شد و اگر علاقه به افطار پیش ما را دارید یکی را انتخاب کن و فرمود : افطار را در خدمت رسول الله انتخاب کردم عاقبت الامر دو نفر شیاد از پشت وارد منزل حضرت عثمان شدند و ناجوانمردانه در صبح جمعه 18 ذی الحجه سال 35 هجری در حالیکه مشغول قرائت قرآن بود در سن 82 سالگی مظلومانه او را به شهادت رساندند و خبر قتل مظلومانه وی شهر مدینه را تکان داد و اصحاب رسول الله «ص» را دچار ماتم کرد سپس و با حضور جمعی از اصحاب و اعضاء خانواده اش غسل و کفن گردید و نماز وی توسط حکیم بن حزام اقامه شد و در قبرستان بقیع در بین مغرب و عشاء دفن گردید.( رضی الله عنه )

 

نتیجه و خلاصه درس

 پیامبر اسلام « ص» می فرماید : المومن کیس ، فطن و حذر  ( مومن باید در زندگی عاقل و زیرک و هشیار باشد) . و بر ما تکلیف است از زندگی اسلاف خود برای آینده درس و عبرت بگیریم . بی توجهی به امور و سپردن مسئولیت به افراد غیر لایق و فقدان مراقبت می تواند موجب بحران و فتنه و حتی شهادت بزرگان دین گردد .  

 

(( اللهم اعطنا کیاسه و فطنه و حذراً و صبراً و رحمهً من عندک یا رب العالمین ))

 

‍‍ 

« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn