«ماموستا» پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه پاوه
«ماموستا» پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه پاوه

روز سه‌شنبه مورخ 7/ تيــر /1390در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملا قادر قادری در مسجد قباء پاوه درس يكصد و پنجاه و يكم از سلسله مباحث تاریخ ( درس يازدهم قصص القرآن ) با موضوع قصه اصحاب الجنتين (صاحبان دو باغ) ارائه شد.

در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده دوستداران و علاقمندان مباحث تاريخي درج شده است .

 

 

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون قصص قرآن

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس يكصـــــد و پنجاه ويكم از سـلـسه مبـــاحث تـــــــــاریخ
درس يازدهم «
قصه اصحاب الجنتين»

*************

** موضوع درس **

اصحاب الجنتين ( صاحبان دو باغ )

 

در قرآن كريم (سوره كهف از آيه 32 لغايت 44 جمعاً در 13 آيه) خداوند متعال به پيامبر اسلام حضرت محمد المصطفي(ص) امر فرموده است كه قصه و حيات دو مرد (يكي مؤمن و ديگري كافر و منكر) را براي مخالفان و موافقين عصر خود بيان كند چون در قصه و حيات آنان درس و عبرت و موعظه وجود دارد اميد است با شنيدن آن مخالفان تجديد نظر و موافقان همت و اميد خويش را افزون نمايند .

 اصل قصه بدين قرار است : دو مرد و دو برادر در يك عصر و در همسايگي همگديگر زندگي مي كردند يكي از آنها داراي دو قطعه باغ مهم و مثمر بود باغ اول شامل درختان انگور و زمين زراعتي مفصلي بود و باغ دوم نخلستاني عظيم بود كه اطراف باغ انگور و زمين زراعتي را پوشانده و يك جوي آب مهم از درون باغ هميشه جاري بود اين دو باغ و زمين كشاورزي واقع در وسط باغ هر ساله انواع ثمر و ميوه و حبوبات بي حد و حصري تقديم صاحب باغ ميكردند قرآن كريم مي فرمايد: «كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَهَا وَلَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئًا » (هر دو باغ ساليانه ميوه هاي فراواني داشتند و از هر آنچه خواست واردين بود فروگذار نمي كردند و بي نظير و بي بديل بودند).يك روز بين دو برادر صحبت و جدال شد ، صاحب دو باغ با كبر و فخر و خودبيني گفت : « أَنَــا أَكْثَـــرُ مِنكَ مَالًا وَأَعَـزُّ نَفَرًا » ( من ثروت و قدرت و عده و عده‌ام بيشتر از شماست )  شما فردي ندار و مستضعف و فاقد قدرت هستيد و در هيچ مسئله‌اي در رديف من نيستيد و ادعاي دين و خداپرستي شما در اثر نداري و بيكاري است. با اين غرور و خودخواهي وارد باغش شد و به اطراف خود نگاهي كرد شيطان او را دچار وسوسه نمود و با خود گفت اين ثروت و امكاناتي كه من دارم تمام شدني نيست  قيامت و آخرت و روز جزاء كه بعضي‌ها شعار آنرا مي دهند اساس و پايه ندارد « قَالَ مَا أَظُنُّ أَن تَبِيدَ هَذِهِ أَبَدًا وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً » (با خود صحبت مي كرد و مي گفت ، هرگز گمان نميكنم اين باغ هاي من نابود شوند و حتي اگر قيامت هم باشد بدون ترديددر قيامت مورد ادعاي فقرا باز من نزد خداوند جايگاه خوبي دارم)

با اين طرز تفكر به زندگيش ادامه داد تا اينكه يك روز ديگر با همسايه فقير و برادر ندارش مجدداً شروع به گفتگو كردند ، مرد فقيرو خداشناس او را نصيحت كرد و گفت از شاخ شيطان پايين بيا خداوند شما را از خاك خلق كرده و در اصل نطفه‌اي بيش نبوده‌ايد كه خداوند شما را به اينجا رسانده است ثروت و قدرت غير خدائي ارزشي ندارد من اگر چه فقيرم ولي « اللَّهُ رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَدًا » (من كسي هستم كه «الله» پروردگار من است، و هيچكس را شريك پروردگارم قرار نمي‏دهم) و به فرد ثروتمند و مغرور گفت : چرا زماني كه باغهايت را ديديد به جاي كفر و انكار قيامت «  مَا شَاءَ اللَّهُ و لا حول و لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ » نگفتيد.  باز ادامه داد و گفت:گوش كن ، هر چند فقيرم اما بدان والله هر آنچه شما داريد را با يك لحظه از عبادات و معنويت خود معاوضه نمي كنم و آنچه شما داريد اگر خداوند اراده كند با يك امر  «كن فيكن » تبديل به خاكستر خواهد شد.

ثروتمند مغرور در مقابل مطالب برادرش لبخند زد و موضوع را شوخي گرفت‌ و آن شب خوابيد. صبحگاهان كه از خواب بيدار شد ، به منظور سركشي و بهره‌گيري از محصولات باغ و زمينش به سوي آنها حركت كرد همين كه نزديك شد با منظره وحشتناكي روبرو گشت ، آب دهانش در دم خشك شد و شروع به آه كشيدن كرد و دو دست خود را مرتب بهم ميزد و داد ميزد و ميگفت « يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا » ( ايكاش كسي را شريك پروردگارم قرار نداده بودم)

خلاصه كلام خداوند در يك شب باغها را خشك  و تمامي ثروت وي را به خاكستر تبديل كرد و صاحب جنتين و دو باغ در اثر غم وغصه از دنيا رفت.

 ** نتيجه درس **

1- در اين قصه پيام مهمي وجود دارد و در تاريخ اين امر بعضاً تكرار ميشودكه بسيار بوده‌اند دو برادر كه يكي اهل توحيد و در وقت نماز به سوي مسجد رفته و يكي كافر و ملحد و كارش حركت بسوي فساد و فحشاء و ضديت با  دين  بوده است . در كل پيام قصه اين است « العاقبه للمتقين »

 

2- ثروت منهاي دين و عقل سالم ، خيلي خطرناك است. زيرا ثروت به انسان غرور مي‌بخشد و چنان تصور ميكند ثروتي كه جمع‌كرده است از روي استحقـــاق و شايستـــگي وي بـــوده است. خلاصه اينكه ثروت در دنيـــا اگر بصــورت درست و صحيــح مورد استفــاه قرار نگيــرد وبال است و بدبختي ونتيجه‌اش آه و حسرت است .

 

3- لازم است انسان مومن زماني كه ثروت و مال و قدرت خود را ديد بقول عبد موحد كه در درس اشاره شد بگويد « ماشاء الله »

امام مالك ميفرمايد : ضروري است هركسي وارد منزلش ميشود بگويد « مَا شَاءَ اللَّهُ و لا حول و لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ » چون به فرموده رسول خدا « لاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّةَ إِلاَّ بَاللهِ كَنْزٍ مِنْ كُنُوزِ الْجَنَّةِ »

 

 

 « وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و اصحابه اجمعین »

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

نوشتن دیدگاه

• از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
• لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.
• از نوشتن دیدگاهایتان با حروف فینگلیش جدا" خودداری کنید .
تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید


اطلاعات تماس با دفتر

استان کرمانشاه ، شهرستان پاوه ، خیابان امام محمد غزالی، دفتر امام جمعه پاوه

شبکه های اجتماعی

Template Design:Dima Group