روز سهشنبه مورخ 22/ بهمن /1392 در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملا قادر قادری در مسجد قباء پاوه درس دویست و چهل و هشتم از سلسله درسهاي تاريخ ،سيره ، قصص ، وصايا ، عقيده و اخلاق (درس سی و چهارم اخلاق اسلامي « درسهای حیات یوسف(ع) ») ارائه شد.
در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده دوستداران و علاقمندان مباحث ديني درج شده است.
مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون اخلاق اسلامي
توســـط حــاج ماموستا ملا قادر قادري
درس دويست وچهل و هشتم از كلاسهاي هفتگي مسجد قباء پاوه
درس سی و چهارم « اخــلاق اسلامي »
*************
* وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ *
( قسم به نون و قلم و قسم به خدا ، تو ای محمد(ص) از اخلاق عظیم و شمایل نیکو و فضایل پسندیده برخوردارید )
* موضوع درس*
درسهای حیات یوسف (ع)
1- در حیات حضرت یوسف(ع) شاهد مسائل دینی ، دنیوی ، اجتماعی، اقتصادی ، سیاسی و ادبی بودیم و این امر گویای این نکته است که فرستادگان الهی هم مرد دین بودهاند و هم مرد دنیا. البته این مردان خدا دنیا را وسیله پیشرفت دین قرار داده اند و هرگز دین را وسیله پیشرفت دنیای خود قرار نداده اند.
2- در حیات حضرت یوسف موضوع خواب به عنوان الهام آسمانی سوژه مهمی است و قرآن کریم خواب را در حیات حضرات ابراهیم و یوسف و خاتم الانبیاء(علیهم السلام) موثر معرفی کرده است و خواب هر یک از این بزرگواران در زمان خود تحولی در تاریخ ایجاد کرده است.
3- کتمان نعمت یک امر مطلوب است اگر خواب حضرت یوسف آشکار نمی شد چه بسا شاهد آن همه گرفتاری نمی شدند. پیامبر اسلام(ص) میفرماید: « اِستَعیِنُوا عَلَی اِنجاحِ الحَوائِجِ بِالکَتمانِ فإنَّ كلَّ ذى نعمةٍ محسودٌ » (اِسرار و حوائج شخصی را نزد هرکس اِفشاء و ظاهر مکن چرا که حسودان همواره در کمین اند).
4- محبت یکسان نسبت به فرزندان یک اصل مهم در زندگی والدین است. هر نوع امتیاز بندی و ترجیح و فضل بعضی از فرزندان بر بعضی دیگر باعث ایجاد بغض و کینه و اختلاف در بین فرزندان خواهد شد همچنانکه در حیات حضرت یوسف(ع) شاهد آن بودیم که محبت بیش ار حدّ یعقوب نسبت به حضرت یوسف موجب فتنه خانوادگی گردید.
5- در اسلام بازی و تفریح و ورزش مشروع و مطلوب است. فرزندان حضرت یعقوب(ع) به پدرشان پیشنهاد سفر سیاحتی و تفریح را دادند حضرت یعقوب با پیشنهاد آنان موافقت فرمود. از این اقدام نتیجه میگیریم تفریح و بازی معقول برای اهل ایمان مطلوب و بلا اشکال است و در دین اسلام شرکت در بعضی از رشته های ورزشی به اهل ایمان توصیه وتاکید شده است از جمله : شنا ، اسب سواری ، تیراندازی و دو میدانی و هر بازی دیگری که مشروع و نشاط آور برای روح و جسم انسان باشد.
6- بحث فتنه زنان معلوم الحال و مریض در کتاب آسمانی و سنت رسول گرامی اسلام(ص) به کرّات وارد شده است و در قضیه حیات یوسف(ع) مکر زنان مهم و خطرناک قلمداد شده است. قرآن کریم میفرماید: کید و مکر زنان مریض از مکر و کید شیطان بزرگتر است. مثلاً در خصوص زنان میفرماید:« إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ » و در خصوص شیطان میفرماید « إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا » پیام این موضوع این است باید همه ما هشیار زنان مریض الحال باشیم.
7- در اسلام درخواست پست و مقام و تعریف انسان از خود و توان خویش را به دیگران عرضه کردن در صورت اطمینان و داشتن توان خدمت به مردم بلا مانع است همچنانکه حضرت یوسف به پادشاه مصر گفت: وزارت کشاورزی مصر را به من واگذار کنید« إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ »( من امین و توانمند هستم) پس اگر کسی توان بیشتری در جهت خدمت به مردم داشته باشد می تواند به مردم یا مسئولان وقت ، خود را معرفی و تخصص خویش را عرضه کند.
8- در اسلام تاثیر عَین و اثر منفی چشم بد مورد تایید است حضرت یعقوب زمانیکه 11 نفر از فرزندانش عازم مصر بودند به آنان توصیه فرمود: از یک دروازه وارد شهر نشوید بلکه از درهای مختلف وارد شوید( شهر مصر 4 دروازه داشته است) بله یعقوب فرمود: « يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَة »جمهور مفسرین معتقدند این امر به خاطر جلوگیری از حسادت و چشم بد بوده است.
9- گفتیم زمانیکه حامل پیراهن یوسف هنوز در مرز مصر و فلسطین بود حضرت یعقوب فرمود: بوی پیراهن یوسف را استشمام میکنم و زمانی که پیراهن را روی چشمان خود گذاشت چشمانش بهبود یافتند و بینا شدند در این مسئله شاهد تاثیر اشیاء متبرکه متعلق به پیامبران هستیم و اهل ایمان باید این امر را به عنوان یک اصل مورد توجه قرار دهند و باید قبول کنیم آثار پیامبران و صلحاء امت در حد خود اثر بخش هستند.
10- از آیه 109 سوره مبارکه یوسف میفهمیم که پیامبران از بین مردان انتخاب میشوند و از میان زنان هیچ پیامبری انتخاب نشده است . البته این موضوع دلایل زیادی دارد و در جای دیگری باید بحث و تحلیل شود.
11- مطلب دیگری که برای برادران قابل ذکر است این است ؛ زمانیکه پسران یعقوب از پدرشان درخواست بخشش و عفو نمودند و گفتند:ای پدر در پیشگاه خداوند برای ما طلب استغفار فرما حضرت یعقوب فرمود: « سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ »( در آینده در خواست عفو خواهم کرد) و آنرا به وقت خاصی موکول کرد . فقهاء ما میفرمایند: یعقوب طلب استغفار را به صبح و وقت نماز صبح موکول کرد و باید ما هم این امر را مدنظر داشته باشیم که دعاهای خود را به وقت نماز صبح موکول کنیم .
12- در آخرین آیه سوره یوسف(آیه 111) خداوند متعال میفرماید: این قصه و حیات حضرت یوسف (ع)درس و عبرت است برای اهل عقل و خرد که باید اهل مکه و سایر دشمنان اسلام بدانند همچنانکه یوسف را از قعر چاه به قصر شاه و از زندان و حبس شاه به اوج قدرت و جاه رساندیم بدون تردید محمد(ص) و دینش را نیز بر دشمنانش حاکم خواهیم کرد.
خلاصه : حضرت یوسف بعد از اتمام عمر پر از درس و حکمتش دنیا را وداع فرمود و جسد مبارکش در سرزمین فلسطین و در کنار قبر حضرت ابراهیم خلیل مدفون گردید
.« سلامُ الله علیهِ یَومَ وُلِد و یَومَ کانَ فِی جبٍّ و یَومَ کانَ فِی سِجنٍ و یَومَ کانَ نبیاً و حاکماً »
« وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَیِّدِنا و مولانا مُحَمَّدٍ و علی آلِه الطَّاهِرینَ و صَحْبِهِ الْمُجَاهِدِین »