درس سوم : آیات 17 الی 35 سوره طه

روز سه شنبه مورخ 31/ شهریور /1394 در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملاقادر قادری در مسجد قباء پاوه درس سیصدم تفسیر قرآن کریم (درس سوم تفسیر سوره مبارکه طه) با موضوع آیات 17 الي 35 ارائه شد.

در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده دوستداران و علاقمندان كلام الهي درج شده است.

 

کلاس تفسیــر قــرآن کـریـم توسط حاج ماموستا ملا قــادر قــادري

درس سیصدم

درس سوم سوره مبارکه طه آیات 17 الی 35

*موضوع درس *

1- ادامه حیات موسی(ع)

2-بحث دو معجزه حضرت موسی «عصا و ید بیضاء»

3-تأثیر مشاور و وزیر خوب

4-تأثیر فصاحت در رساندن پیام دین

** ترجمــه­ آيــات **

إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ ۖ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴿115﴾

خداوند تنها بر شما، مُردار و خون و گوشتِ خوک و آنچه در حین ذبح به نام غیر خدا ذبح شده حرام کرده است البته کسانی که دچار تنگنا و اضطرار شوند در حدِّ نیاز و بدون اسراف و تعدّی می توانند از حرام استفاده کنند و در چنین حالاتی استفاده از حرام بلا اشکال است و این عمل رحمت خداوند مهربان و بخشنده به بندگان است.

وَمَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَى ﴿17 ای موسی آن چیست در دست راستت؟

قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَى ﴿18موسی گفت: این عصای من است در راه رفتن از آن استفاده می‌کنم و با آن برگ درختان را برای گوسفندانم فرومی‌ریزم و چند استفاده دیگری از آن می‌برم.

قَالَ أَلْقِهَا يَا مُوسَى﴿19 خداوند فرمود آن را بر زمین بینداز ای موسی.

فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعَى﴿20 حضرت موسی (ع) عصا را بر زمین انداخت و به امر خداوند به مار بزرگی تبدیل شد و به هر سو حرکت می‌کرد و همه‌چیز را می‌بلعید.

قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى﴿21خداوند به موسی (ع) اعلام کرد که مار را بگیر و نترس آزار ندارد به‌محض اینکه او را گرفتید خداوند او را به همان عصای اولی تبدیل می‌کند.

وَاضْمُمْ يَدَكَ إِلَى جَنَاحِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرَى﴿22 ای موسی دستت را در داخل گریبانت ببر تا سفیدی‌ای از آن مشاهده شود. این امر مشکلی نخواهد داشت و نشانه‌ای دیگر خواهد شد از قدرت و عظمت خدای تو.

لِنُرِيَكَ مِنْ آيَاتِنَا الْكُبْرَى﴿23 هدف از این اقدامات نشان دادن قدرت خداوند به شماست.

اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى﴿24ای موسی به‌سوی فرعون برو و او را به خداپرستی دعوت کن، وی دچار طغیان شده است او را بیدار کن.

قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي ﴿25 حضرت موسی (ع) مأموریت را سنگین تلقی کرد و از خداوند منان درخواست سعه‌صدر کرد.

وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي﴿26تسهیل انجام کار را خواهانم.

وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي﴿27 فصاحت و رسایی زبان را به من ارزانی فرما.

يَفْقَهُوا قَوْلِي﴿28 این درخواستم به این دلیل است که مطالبم را درک کنند.

وَاجْعَل لِّي وَزِيرًا مِّنْ أَهْلِي﴿29 خداوندا به جهت توفیق از این مأموریت وزیر و مشاوری از خانواده‌ام برایم انتخاب فرما.

هَارُونَ أَخِي﴿30 این مشاور، هارون برادرم باشد زیبنده و شایسته است.

اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي ﴿31 و به‌وسیله هارون پشتم را مستحکم و قوی فرمائید.

وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي﴿32 او را در کار و مأموریتم شریک و سهیم گردان.

كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيرًا﴿33 تا تو را بسیار تسبیح‌گوییم و باقدرت پیامت را به مردم برسانیم.

وَنَذْكُرَكَ كَثِيرًا ﴿34 و تا هردوی ما بیشتر در یاد تو باشیم و مُبلِّغ دستورات تو گردیم.

إِنَّكَ كُنتَ بِنَا بَصِيرًا ﴿35 تو ای خداوند کریم همواره از حال ما آگاه بوده و هستید.


*** توضیح و تفسیر آیات ***

در دو درس قبلی سوره مبارکه طه (آیات 1 تا 16) که به تاریخ 19 و 26 خرداد 94 خدمت دوستان ارائه و بیان شدند، در درس دوم آن (آیات 9 تا 16) به قسمتی از حیات حضرت موسی (ع) پیامبر بزرگوار اولوالعزم اشاره کردیم و درس امروز (آیات 17 تا 35) در خصوص بخش دیگری از حیات حضرت موسی بن عمران بحث خواهد شد از جمله:

زمانی که حضرت موسی (ع) به میقات در کوه طور رسید از سوی خداوند رب‌العالمین به وی اعلام شد آن چیست که در دست راست دارید؟ حضرت موسی (ع) خیلی ساده گفت: عصایم است و مقداری در مورد کاربرد عصایش توضیح داد.

سپس خداوند اراده کرد تا آن عصای کوچک و ضعیف را به یک معجزه بزرگ تبدیل کند، لذا به موسی (ع) فرمود: عصایت را به زمین بینــداز. حضرت موسی (ع) عصا را به زمین انداخت و یک‌دفعه به یک مار مخوف تبدیل شد و به هر چه می‌رسید آن را می‌بلعیـــــد. مار به­حدی مخوف بود که حضرت موسی (ع) دچار اضطراب شد. خداوند همچنان که در ترجمه آیات عرض شد مار را به همان عصــــای اولی برگردانــــد و سپس فرمود: موسی، دستت را داخل جیبت کن و سپس آن را از گریبانت خارج نما، شما و دیگران نوری را خواهید دید

که از دستت خارج خواهد شد. این هم معجزه دوم است که باید به جهت اقناع و تسلیم منحرفان از آن‌ها بهره بگیری، آنگاه به نزد فرعون مراجعت کن و او را به توحید و عبادت خداوند یکتا دعوت نما.

حضرت موسی (ع) احساس کرد با مأموریت و مسئولیت سنگینی روبروست، لذا از خداوند متعال چهـــار درخواســت نمود:

1-سعه‌صدر 2-تسهیل در امر ابلاغ رسالت 3-فصاحت و بلاغت در جهت بیان رسالت 4-تعیین وزیر و مشاور حکیم و آگاه، آنگاه فرمود: خدایا این درخواست فقط به این خاطر است تا با این شیوه بیشتر و بهتر در خدمت برنامه‌های تو باشیم.

 

*** توضیح آیات، نکــات و نتــایــج درس ***

1-خداوند در جهت پشتوانه رسُلان خود به اکثر آن‌ها معجزه‌ای عطا فرموده تا به‌وسیله آن‌ها معاندان و مخالفان خود را قانع و تسلیم و مطیع نمایند. ازجمله آتش معجزه حضرت ابراهیم (ع)، احیاء مرده معجزه حضرت عیسی (ع)، عصا، معجزه حضرت موسی (ع) و قرآن کریم معجزه حضرت محمدالمصطفی(ص) است. در این راستا دو معجزه را به حضرت موسی (ع) ارزانی فرمود. 1-عصا 2-ید بیضاء

2-خداوند از حضرت موسی (ع) سؤال فرمود: آن چیست در دست راستت؟ البته و قطعاً خداوند می‌دانست آن چیست و می‌خواست موسی (ع) بفرماید، عصاست و از درخت چوب است. آنگاه خداوند آن را به بزرگ‌ترین معجزه تبدیل کند تا نشانه‌ای از عظمت و قدرت الهی باشد.

3-حضرت موسی (ع) از خداوند درخواست وزیر و مشاور شایسته نمود؛ زیرا وزیر و مشاور شایسته برای حاکم و مسئول مؤثرتر از برادر و فرزند است و در تائید این موضوع به دو مطلب اشاره می‌کنم:

مطلب اول: رسول خدا می‌فرماید: « اِذا اراد اللهُ بِمَلِکٍ خیراً قَیِّض لَهُ وَزیراً صالِحاً » (هرگاه خداوند اراده خیری به مَلِکی و رهبری و رئیس حکومتی داشته باشد، وزیری شایستــــه برای وی فراهم خواهــــد کرد -که این وزیر و مشاور صالح در کنــــار وی قرار خواهد گرفت- ) « إنْ نَسِی ذَکَّرَهُ و إنْ نَری خیراً أعانَهُ وَ اِن اَرادَ شَرّاً کَفَّهُ » ( این مشاور صالح اگر رئیس وی مطلبی را فراموش کند، او را یادآوری خواهد کرد و اگر قصد کار خیری داشته باشد به او کمک خواهد نمود و اگر قصد شرّی داشته باشد او را منع خواهد کرد.)

مطلب دوم، جمله‌ای است از انوشیروان؛ در این خصوص انوشیروان می‌گوید « لا یُستَثنی اَجودُ السّیوفِ عَنِ الصِّقلِ وَ لا اَکرَم الدّوابِ عَنِ السیوطِ وَ لا اَعلَم الملوکِ عَنِ الوَزیرِ » یعنی شمشیر هرچه عالی­تر باشد باز نیازمند جلاء و صیقل و براق شدن است و چهارپا هر چه قوی و مطیع تر باشد باز نیازمند تازیانه است و حاکم هر چه حکیم و عالم‌تر باشد باز نیازمند وزیر و مشاور صالح است.

رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ وَتُبْ عَلَيْنَآ إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

وصلي الله تعالي علي سيدنا و مولانا محمد و علي آله و اصحابه و من دعا بدعوته الي يوم الدين

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn