ماموستا قادری در کارگاه آموزشی آشنایی با خطبه خوانی خطاب به روحانیونی که به تازگی فارغ التحصیل شده اند گفتند: همه ما واقفیم که تندروی جواب نداده است ولی همچنان که تندروی محکوم است، کندروی و تفریط هم محکوم است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر امامجمعه پاوه؛ صبح امروز چهارشنبه ۲۶/۰۸/۱۴۰۰ به همت دفتر امامجمعۀ پاوه و دفتر امور اهل سنت استان کرمانشاه کارگاه آموزشی آشنایی با خطبهخوانی در مسجد قبای پاوه برگزار شد.
در این کارگاه آموزشی که با حضور حاج ماموستا ملا قادر قادری امامجمعۀ پاوه، جناب حاجآقا فاضلی و دکتر حشمتی از دفتر امور اهل سنت استان کرمانشاه برای جمعی از روحانیون جوان تازه فارغالتحصیل شده برگزار شد حاج ماموستا قادری بیاناتی ایراد نمودند که در ادامه خلاصهای از آنها آمده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین ثم الصلوة والسلام علی رسول الله و آله و صحبه و من دعا بدعوته الی یوم الدین
خدمت تمامی حضار محترم عرض سلام و خیرمقدم دارم. در فرصت کوتاهی که در اختیاردارم، سه مطلب مختصر را خدمتتان عرض میکنم. «۱-تاریخچۀ خطابه ۲-اسلام و خطابه ۳-ما و خطابه در عصر حاضر»
🔴 بحث اول: تاریخچۀ خطابه
با مشاهدۀ قرآن درمییابیم حتی پیامبران و سفیر الهی همواره درخواست فصاحت و شفاف گویی را کردهاند و از خداوند خواستهاند در بیان کلمات و مطالب به آنها کمک کند منجمله: «رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي» تمام این آیه درخواست است از خداوند که توان سخن گفتن و شفاف گویی را عطا فرماید. طبعاً پیامبران الهی کامل بودهاند اما آنان هم در سخن گفتن ترس و واهمه داشتهاند.
در خصوص تاریخچۀ خطابه، باملاحظۀ تاریخ درمییابیم یونانیان در سخنوری و خطابه پیشروتر از سایر ملتها بودهاند و در یونان فن خطابه مثل یک هنر بوده است. ۲۶۵۰ سال پیش در شرح حال هیرودود مورخ آمده است در یک روز بدون وقفه ۸ ساعت سخنرانی کرده است. وقتی از او پرسیدند چرا تاریخ مینویسید؟ در جواب گفت تا در آینده زحمت کشان تاریخ به حاشیه نروند و انسانهای ریاکار و متملق در متن جامعه قرار نگیرند.
بعد از یونانیان، ایرانیان بخصوص سلاطین ایرانی در فن بیان و خطابه سرآمد بودهاند و کمتر اجازۀ سخن گفتن را به رعیت دادهاند و سپس اعراب جاهلی در خطابه و شعر و مناظره مطرح بودهاند. مثلاً صاحبان معلقات سبعه که ۷ نفر بودهاند وقتی در ایام حج به مکه میآمدند ۳ ساعت و بعضاً بیشتر شعر میخواندند و مناظره و مجادله میکردند و قوم خود را معرفی مینمودند.
با ظهور اسلام، بین خطابه و دین مبین اسلام پیوند قوی ایجاد شد و علمای اصول و منطق ما خطابه را یک فن و یک هنر دانستند و گفتند: «الخطابة فنٌ»
حضرت رسول میفرماید: «انا أفْصَحُ العَرَب» فصاحت من از همۀ اعراب بیشتر است. اگر خطبه حجةالوداع پیامبر اسلام را مرور کنیم میبینیم که تنها خطبه نبوده بلکه یک منشور است که در آن حقوق زن و مرد و مرز عقیده و بسیاری از مسائل دیگر آمده است.
.بعد از پیامبر اسلام هم صحابۀ کرام در جایگاه بعدی در فن خطابه قرار گرفته و بخشی از تاریخ را به نام خود ثبت کردهاند از میان اصحاب حضرت علی(رض) در فصاحت اول اولینها بوده است.
در تاریخ ۱۴۰۰ سالۀ اسلام تحت فرهنگ قرآن خطبای زیادی پرورش یافتهاند. در میان خطبا که اسلام به ما معرفی کرده امثال امام فخر رازی و سید جمالالدین افغانی و شکیب ارسلان لبنانی و ماموستا کیشک مصری و هزاران خطیب و گویندۀ ماهر بوده و زیستهاند.
در میان اکراد هم از سلیمانیه و سنندج و مهاباد و اورامانات خطبای بزرگواری داشتهایم و اگر از بنده سؤال شود بنده میگویم در این عصر در بین تمام فصحا مقام معظم رهبری فصیحترین خطیب است.
باید بدانیم در آیین اسلام فصاحت امتیاز است. حضرت موسی (ع) که به گفته تاریخ لکنت زبان داشته از خداوند درخواست مشاوری فصیح کرده است و خواسته برادرش هارون را مشاور او قرار دهد. «وَ أَخِي هارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِساناً...آیۀ ۳۴ قصص» (خداوندا؛ مشاور خوبی برای من انتخاب فرما، هارون برادرم شایستۀ این مقام است چون او از من افصح تر است.) پس فصاحت در کنار علم برای هر انسانی امتیاز است.
در کنز العمال آمده است: رسول گرامی اسلام میفرمایند: «جمالُ المرءِ فَصاحةُ الِّسانِ» زینت هر مرد فصاحت زبان اوست.
🔴 بحث دوم: اسلام و خطابه
خداوند متعال در آیۀ ۱۲۵ سورۀ نحل خطاب به پیامبر اسلام (ص) میفرماید: «ادعُ إِلىٰ سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ وَجادِلهُم بِالَّتي هِيَ أَحسَنُ» برای خداوند تبلیغ کن و با حکمت سخن بگو. ای رسول تو باید با موعظۀ حسنه با مردم سخن بگویی حتی اگر با تو جدال کردند باز به موعظۀ حسنه خود ادامه و با جدال حکیمانه و حسن و پسند جواب دهید.
در این آیه خداوند از موعظۀ حسنه میگوید و معنایش این است که موعظۀ سیئه هم هست. موعظۀ سیئه موعظهای است که باعث ایجاد تفرقه شود و خدا و پیامبر اسلام در آن نادیده گرفته شوند.
خصوصیاتی که یک خطیب باید داشته باشد عبارتاند از: ۱-استعداد ذاتی ۲-مطالعۀ آثار بخصوص مطالعۀ قرآن کریم و سنت رسولالله (ص) ۳- ایمان به مطالبی که برای مردم بیان میکند. ۴-اعتمادبهنفس ۵-تمرین و ممارست ۶-علم ۷-اخلاق.
علاوه براین خصوصیات یک خطیب باید ظاهری آراسته داشته و لباس مرتب به تن کند و بهداشت خود را رعایت نماید. روزی که پیامبر بزرگوار ما مبعوث شد، خداوند متعال در اولین پیام به او امر کرد «و ثیابک فطهر» لباست را پاک و طاهر و مرتب کن.
روانشناسی و خطابه روابط تنگاتنگی با هم دارند. اگر خطیب روانشناس نباشد و نداند منطبق بر روز مطالب خود را ارائه نماید، خطبهاش تأثیری در مخاطبین نخواهد داشت.
راغب اصفهانی در کتاب معروفش مکارم الشریعه که به حدی پرمحتوا است، امام محمد غزالی همیشه آن کتاب را همراه خود داشت، میفرماید: خطیب باید علم، عقل و نطق را به ترتیب رعایت کند. علم بدون عقل و روانشناسی در جامعه اثرگذار نخواهد بود و نطق و خطابه بدون روانشناسی و عقلانیت کم اثر یا بیاثر است.
🔴بحث سوم: ما و خطابه در عصر حاضر
ما در عصری هستیم که فضای مجازی و اینترنت حریمها را شکستهاند و حقیقتاً سخن ما علما در مقابل هجمۀ فضای مجازی زیاد تأثیر ندارد اما بااینوجود ما باید ادای تکلیف کنیم و مأیوس نشویم. با مشاهدۀ قرآن میبینیم در طول تاریخ همیشه پیروان خدا و شاکرین خداوند کم بودهاند.
پیامبر اسلام (ص) میفرمایند: «نحن مَعاشِرَالأنبیاءِ اُمِرنا أنْ نکلَّم الناس علیٰ قَدَرِ عقولِهم» انبیاء باید مطابق دانش مردم با آنها سخن بگویند. بنده معتقدم یک روحانی در عصر ما باید در مساجد در درجه اول برای مخاطبان خود در خصوص عقیده و اخلاق صحبت کند زیرا آنچه امروز بیشترین ضربه را خورده است عقیده و اخلاق مردم است.
➖ اطاله و طولانی بودن خطبه آثار منفی دارد.
حضرت علی (رض) جملهای دارد: «آفة الکلامِ الإطالة». آفت کلام طولانی بودن آن است. مردم کورد تا ۲۰ دقیقه به سخنرانی و خطبۀ خطیب با آمادگی توجه میکنند. لذا خواهش میکنم برای مخاطبان خود کمتر صحبت کنید و موضوعاتی که انتخاب میکنید کوتاه و مختصر باشد. ما در شهرها معذوریم، بعضیاوقات بیشتر صحبت میکنیم ولی شما در روستاها سعی کنید خطبه شما قلّ ودلّ باشد.
این عصر که عصر حمله به اصول و فروع و مرز عقیده است و پیامبر و علما و عرفا و مشایخ ما مورد بیمهری و اهانت قرار میگیرند، محراب داران و محراب نشینان باید مجهز به علم باشند، به هدف خود ایمان داشته، اخلاق و اعتدال را رعایت و زمانه شناس باشند. در غیر این صورت موفق نخواهند بود.
همه ما واقفیم که تندروی جواب نداده است ولی همچنان که تندروی و افراط محکوم است، کندروی و تفریط هم محکوم است. اگر پیامبر ما در مکه تنها نماز میخواند کسی کاری به او نداشت و هرگز او را از مکه اخراج نمیکردند و مجبور به هجرت نمیشد. خلاصۀ کلام دشمنان از نماز و امربهمعروف و نهی از منکر ما ترس دارند. باید هشیار و زمانه شناس و آگاه به دانش روز باشیم.
امام مالک امام دارالهجره میفرماید: بعضی از اساتید من بهقدری مبارکاند میشود در وقت بیبارانی از خداوند بخواهیم به خاطر آنان باران بباراند ولی من حرف آنها را قبول ندارم زیرا زمانه شناس نیستند و نمیدانند در اطرافشان چه میگذرد و از اوضاع بیخبرند و بهجای آنکه آنان به مردم خط دهند این مردم هستند که به آنان خط میدهند. این نوع علما و رهبر دینی نمیتوانند در اصلاح و تربیت و دعوت موفق باشند.
ماموستا هیمن موکریانی شعری دارد و میگوید:
ئه وه ی سه ری به رزه له م ویرانه دا تووشی خه م و ده رده
چیای سه رکش ببینه قه د سه ری بی هه وروو ته م نابیت
ما نباید محراب دار باشیم و بیغم؛ کسی که اهل امربهمعروف و دعوت است همواره مشکل دارد؛ همچنان که کوههای بلند روی آنها برف و ابر و بارندگی است، پس هرکسی که کارش امربهمعروف است و خطبه میخواند بی مشکل نیست اگر باور ندارید کوههای بلند را بنگرید که همیشه مهگرفته هستند.
در خاتمه ماموستا قادری با چند دعا مطلب خود را خاتمه دادند.
قابلذکر است در ادامه جناب آقای فاضلی مسئول دفتر امور اهل سنت استان کرمانشاه چنددقیقهای صحبت کرد و سپس ۱۰ نفر از روحانیون تازه فارغالتحصیل شده هر یک چنددقیقهای صحبت کردند و هنر خود را نشان دادند و با اذان ظهر جلسه به اتمام رسید.
وصلی الله تعالی علی سیدنا محمد و آله و صحبه و سلم