حاج ماموستا ملا قادر قادری در خطبه های نماز عید سعید قربان گفتند: مسلمانان چه ظلمی به مردم سوئد و مسیحیان کردهاند که جمعی تندرو اهانت به قرآن را در این کشور قانونی کردهاند؟ قرآن برای آنان هدایت است اما نمیفهمند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر امامجمعه پاوه؛ امروز پنجشنبه ۱۴۰۲/۰۴/۰۸ نماز عید سعید قربان به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری و با حضور مردم مؤمن و خداجوی شهر پاوه در مسجد قباء اقامه شد. در ادامه متن کامل خطبههای عید قربان حاج ماموستا قادری آمده است.
بسمالله الرحمن الرحیم
عزیزان من؛ خدمت شما عرض سلام و خوشآمد دارم. خداوند متعال طاعت و عبادت همۀ ما را قبول فرماید و به شما جزای خیر بدهد. ممنون همه شما هستم انشاءالله این رسم تعطیل نشود و برادریها بماند.
همچنان که همه شما میدانید نام این عید، عیدِ قربان است یعنی با قربانی ارتباط دارد و درواقع عید قربانی کردن است.
ما در تاریخ بشریت دو قربانی مهم داشتهایم؛ (۱-قربانی حضرت ابراهیم (ع) ۲-قربانی حضرت محمدالمصطفی (ص)) اینهمه حیوان که امروز ذبح و قربانی میکنیم به پیروی و تبعیت از آن دو قربانی است.
مطلب اول: قربانی حضرت ابراهیم (ع)
همچنان که اکثر شما مطلع هستید، حضرت ابراهیم در جنوب عراق زندگی میکرد و به خاطر اینکه مردم را بهسوی پروردگار دعوت میکرد نمرود قدرتمند آن روز او را به میان آتش انداخت ولی خداوند متعال وی را از آتش نمرود نجات داد. بعد از نجات از آتش، عراق را ترک کرد و بهسوی فلسطین و شام و مصر که محل انبیاء و مردان بزرگ بودند، هجرت نمود.
همسر حضرت ابراهیم به نام هاجر فرزندی نداشت. ابراهیم (ع) از خداوند درخواست کرد به او فرزندی صالح عطا نماید تا رسالتش تعطیل نشود. «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ»
اولاد صالح در زندگی انسان مؤثر است. انسان اگر اولاد صالح داشته باشد و بمیرد، در حقیقت نمرده است؛ کما اینکه حضرت ابراهیم از خداوند درخواست اولاد صالح کرده است پس اولاد صالح در زندگی والدین مهم و مؤثر است.
خداوند متعال به او مژده داد «بِغُلامٍ حَلیمٍ» و فرمود: ابراهیم؛ دعایت را مستجاب نمودم و به تو فرزندی عطا مینمایم ازهرجهت سرآمد باشد.
این بچه متولد شد و حضرت ابراهیم (ع)، نامش را اسماعیل گذاشت. خداوند او را آزمایش کرد و فرمود: باید فرزندش را همراه همسرش از فلسطین به مکه ببرد. مکه در آن زمان یک مکان ذیزرع و بدون آب بود. آنها درجایی که امروز کعبه در آن قرار دارد، مستقر شدند. امر پروردگار این بود که باید همسر و فرزندش را در این زمین خشک و بیآب تنها بگذارد. در لحظۀ جدایی نگاهی به عقب انداخت و با دیدن اسماعیل آهی کشید و خیلی ناراحت شد اما خداوند متعال به ابراهیم الهام کرد من حافظ خانوادهات هستم.
اسماعیل به سن حدود ۱۳ تا ۱۴ سالگی رسید. حضرت ابراهیم یکشب در خواب دید به او گفتند: باید فرزندش اسماعیل را قربانی کند و به نتیجه رسید که خوابش، خوابی درست است. صبح که از خواب بیدار شد به همسر و فرزندش فرمود: «إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ» به من الهام شده اسماعیل را قربانی کنم هرچند سر بریدن انسان جایز نیست اما کسی به من امر کرده که میداند چرا این دستور را صادر کرده است.
اسماعیل (ع) فرمود: «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ» همانگونه که به تو امر شده کار خود را انجام بده و ترس به دل راه مده؛ به یاری خداوند من تسلیم تو هستم. من فرزندی هستم که هیچگاه از امر تو تخطی نمیکنم. ابراهیم (ع) از همسرش هاجر خاتون هم نظرخواهی کرد. او هم درنهایت خلوص گفت: امر پروردگار است و من هم تسلیم محض هستم و بدین ترتیب همه در برابر امر پروردگار تسلیم شدند.
ابراهیم و اسماعیل (علیهمالسلام) به سمت قربانگاه به راه افتادند. در مسیر سه بار شیطان خود را آشکار نمود و خطاب به اسماعیل گفت: پدرت میخواهد تو را قربانی کند تسلیم پدرت نشو هر سه بار اسماعیل به سمت او سه سنگ پرتاب کرد. از آن روز تا به امروز آن سه مکان محل نفرین شیطاناند.
دیروز اعلام شد دو میلیون و پانصد هزار نفر حاجی در عرفات هستند و هرکدام از این حجاج باید ۷۰ سنگ به این سه محل بزند و در طول مناسک حج، توسط حجاج صدوهفتادوپنج میلیون سنگ به این سه محل زده میشود. شما حساب کنید روزی سه سنگ به شیطان زده شده است امروز مسلمانان در ایام حج امسال ۱۷۵ میلیون سنگ به سمت شیطان پرتاب مینمایند و شیطان را نفرین میکنند. این مسئله دارای درس و یک نوع ابهت و قدرت است به همین خاطر در سوئد تصمیم میگیرند سوزاندن قرآن کریم را قانونی کنند.
ابراهیم و اسماعیل به قربانگاه رفتند. در روایت آمده است ابراهیم خطاب به فرزندش اسماعیل فرمود: روبهقبله بخواب؛ اسماعیل فرمود: پدر عزیزم؛ سرم را به زمین بگذار تا چشمانم را نبینی و مهر پدرانه باعث نشود در کارَت سست شوی دوست دارم چاقویت هم تیز باشد که سرم زودتر بریده شود. از تو خواهش میکنم لباسهای خونی مرا به مادرم نشان نده مبادا دچار ناراحتی و غصه شود.
ابراهیم در لحظهای که میخواست اسماعیل را قربانی کند، هر کاری کرد چاقو نمیبرید. اینگونه نقل میکنند که چاقو حامل پیامی بود و گفت: ابراهیم؛ تو به من میگویی ببرّم اما خدای تو میفرماید: نبرّم
در لحظهای که صداقت این پدر و فرزند مشخص شد، خداوند متعال فرمود: یا ابراهیم «قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا» تو در کار خود صداقت داشتی. آفرین بر تو و فرزند و همسرت.
حضرت ابراهیم (ع) حسب یک روایت از خانوادهای غیرتوحیدی متولد شده است و به شخصیتی مبدل گشت که خداوند میفرماید: «سَلامٌ عَلَی إبراهیم» و در حقیقت او را بانی کعبه نمود. شما اگر در کعبه طواف کنید مقام ابراهیم و حجر اسماعیل در آنجا قرار دارد و در صفا و مروه هم یادگار هاجر قرار دارد. خداوند تبارکوتعالی کعبه را به نام ابراهیم قرار داده که جای شکر است.
اگر شما تلویزیون را نگاه کنید میبینید زمین، آسمان و طبقۀ اول و دوم و سوم مسجدالحرام مملو از انسان موحد است که لبیکگویان مراسم حج را بهجای میآورند.
خداوند متعال خطاب به ابراهیم فرمود: تو از امتحان سربلند بیرون آمدی، حیوانی را بهجای اسماعیل قربانی کن و مطمئن باش در آینده به تو پاداش خواهیم داد و واقعاً به او پاداش داد.
مردان خدا همیشه در حال آزمایشاند و همسر و اولاد صالح برای انسان مایۀ عزتاند. هر کس همسر و اولاد صالح داشته باشد در این دنیا پیروز و عزتمند و در آخرت سربلند است.
بنده هم عرض میکنم «ربَنا آتنا فی الدنیا حسنةً و فی الآخِرةِ حسنةً وَ قٍنا عَذابَ النّٰارِ»
مطلب دوم: قربانی حضرت رحمةللعالمین (ص)
یک بار دیگر خدمت همه شما عزیزان سلام عرض میکنم و عید قربان را به شما تبریک میگویم.
همچنان که شما عزیزان اطلاع دارید؛ پیامبر عزیز ما (ص) اهل مکه بود ولی به خاطر عقیده او را از مکه بیرون کردند و به مدینه مهاجرت فرمود و ۸ سال در مدینه اجازه نیافت به مکه برگردد زیرا در مکه مشرکان و کافران حاکم بودند ولی خداوند توفیق داد در سال هشتم هجری مسلمانان مکه را فتح کردند و توحید دوباره حاکم گردید.
در سال نهم جمعی از یاران رسولالله (ص) به حج رفتند. حضرت ابوبکر صدیق (رض) بهعنوان امیرالحاج، حجاج را برای انجام فریضۀ حج همراهی کرد. سپس سورۀ توبه نازل شد و پیامبر بزرگوار حضرت علی (رض) را به مکه فرستاد تا آیات ابتدایی سورۀ توبه را که برائت از مشرکان بود، برایشان بخواند و اعلام کند ازاینپس حج برای کافران تمام شد.
در سال دهم هجری یک ماه قبل از شروع حج، در میان مردم خبری منتشر شد که امسال رهبر و راهنمای حجاج، حضرت خاتمالأنبیاء (ص) است. طبق روایت تاریخ تا جایی که ندای اسلام رسیده بود، زنان و مردان دستهدسته و گروهگروه خود را به مدینه رساندند تا در رکاب رسولالله (ص) مراسم حج را بهجای آورند. واقعاً چه زیباست رسولالله (ص) راهنما باشد و با ایشان احرام بپوشند.
حسب گفتۀ تاریخ در لحظهای که حجاج به مکه رسیدند جمعیت به حدود ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار نفر رسید. این جمعیت بعد از طواف کعبه به عرفات رفتند. پیامبر عزیز ما (ص) در عرفات خطبۀ مشهور خود را خواندند. بعد از عرفات به منا آمدند و رجم شیطان را انجام دادند سپس سرهایشان را تراشیدند و به محل قربانی رفتند.
قبل از عزیمت به مکه؛ حضرت فرموده بودند: هر کس باید یک حیوان همراه خود بیاورد و حضرت محمدالمصطفی (ص) ۶۳ رأس حیوان همراه خود به مکه آورد. هیچکس نمیدانست که چرا رسولالله (ص) ۶۳ رأس حیوان با خود به مکه میبرد. نمیدانستند که اینها بهاندازه سالهای عمر رسولالله هستند یعنی اینکه پیامبر عزیز ما (ص) بعد از سفر حج امتش را تنها میگذارد و رحلت میکند.
پیامبر عزیز ما در روز عید قربان در محل قربانی؛ خود شخصاً دو رأس را قربانی کردند و در لحظۀ قربانی اول فرمودند: خداوندا تو این حیوان را به من بخشیدی و امروز من هم آن را برای خودم و اهلبیتم قربانی میکنم و در لحظۀ قربانی کردن دومین رأس فرمودند: این قربانی برای خودم و کسانی که به رسالت من شهادت دادهاند و بهعبارتدیگر یک رأس را برای خود و اهلبیتش و رأس دوم را برای خود و امتش قربانی نمود.
سپس حضرت علی را احضار کرد و فرمود: ۶۱ رأس حیوان باقیمانده را شما قربانی کن تا فقرا از آنها استفاده کنند. این نکته یک درس و در حقیقت یک سنتی بود که از آن دو پیامبر بزرگوار برای ما به یادگار مانده است و در طول ۱۴۴۴ سال هجری قمری و ۱۴۰۲ سال شمسی مسلمانان در تمام دنیا این سنت را خیلی خوب حفظ کردهاند.
در ایام قربان توسط حجاج و مسلمانان بهاندازۀ حیواناتی که در طول سال در قصابیها ذبح میشوند، حیوان قربانی میشود.
روزه و ذکر و تسبیحات ماه ذیالحجه همهاش مبارک است و در این ده روز در عرفات و ممالک اسلامی، ندای اللهاکبر و لبیک اللهم لبیک به گوش میرسید و به لطف حق از این ایام ماه ذیالحجه لذت بردم و از این بابت خداوند را شکر میکنم.
عزیزان من؛ ما امروز در عصری زندگی میکنیم، شاهد ذکر و قرآن و سرودۀ متنوع در دنیای اسلام توسط محبان رسولالله (ص) و شاهد احسان و قربانی هستیم و به دلیل این حضور است که دشمنان علیه ما هستند.
ما چه ظلمی به مردم سوئد و مسیحیان کردهایم که جمعی تندرو اهانت به قرآن را در این کشور قانونی کردهاند؟ قرآن برای آنان هدایت است اما نمیفهمند.
چند روز پیش یک جوان امامی نزد بنده آمد و گفت: یک فرد اهل امامی پول خرید ۱۱۳ رأس حیوان را فرستاده که خریداری شوند و در بین اهالی شهرستان پاوه تقسیم گردند و این تعداد حیوان را در میان روستاهای شهرستان به نسبت جمعیت روستا تقسیم کردند؛ خیلی خوشحال شدم و به یاد موضوعی افتادم. دختر مرحوم کاک رضا دشه ای با یک عرب اهل کشور قطر ازدواج کرده بود و در اولین اقدامش بعد از ازدواج یک مدرسۀ زیبا در روستای دشه ساخت. در روز افتتاح این مدرسه خطاب به این خانم گفتم: خدا کند همۀ دختران ما مثل شما ازدواج کنند و امروز عرض میکنم خدا کند جوانان ما در اروپا مثل این جوان امامی در فکر مردم خودشان باشند و من به عشیرۀ امامی تبریک میگویم.
از شما مردم شریف و مسئولان محترم و اعضای شورای تأمین و شورای اداری و بازاریان و اعزّ روحانیون حاضر تشکر میکنم. خداوند به تکتک شما جزای خیر عطا فرماید.
جملۀ آخر:
برادران عزیز و خواهران محترمه؛ از شما خواهش میکنم اگر فامیل یتیم دارید به دیدارش بروید و دلش را خوش کنید و اگر توان دارید مبلغی را بهعنوان هدیه به او بدهید و اگر برایتان مقدور است امکاناتی تهیه و بین فقرای این شهر تقسیم کنید تا خوشحال شوند و شمارا دعای خیر کنند. خداوند قربانی و عبادات ما را قبول فرماید.
والسلامعلیکم و رحمةالله و برکاته
گزارض تصویری حضور گرم مردم مومن پاوه در نماز عید قربان را اینجا ببینید |