خطیب جمعه پاوه در خطبه های امروز نماز جمعه با اشاره سیره حضرت (ص) گفتند : ما امت رسولالله هستیم و امروز از ما یک انتظار دارند و آن اینکه نگذاریم سنتها و روش آن بزرگوار تعطیل شود و اجازه ندهیم دشمنان بر روش و راه ایشان غالب شوند.
نماز جمعه مورخه 12/09/95 به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری و حضور باشکوه مسلمانان نمازگزار در مسجد جامع شهر پاوه، برگزار شد. در نماز جمعه این هفته خطیب جمعه پاوه خطبههای این هفته را به موضوعات 1-رحلت پیامبر اسلام (ص) 2-هفته وقف اختصاص دادند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر امامجمعه پاوه؛ حاج ماموستا ملا قادر قادری در خطبههای نماز جمعه این هفته (12 آذرماه 95) که با حضور مردم نمازگزار در مسجد جامع پاوه برگزار شد، در ابتدای مطالب خود ضمن تبریک حلول ماه ربیع الاول و شکر بارش رحمت الهی، به اختلاف دیدگاه اهل تسنن و تشیع در تاریخ وفات پیامبر اسلام (ص) پرداختند و گفتند: در فوت و رحلت پیامبر اسلام (ص) در میان علمای اهل تسنن و تشیع اختلاف وجود دارد. به عقیده علمای مشهور و مورخین مورد اعتماد اهل سنت، وفات پیامبر 12 ربیعالاول سال دهم هجری بوده است اما علمای اهل تشیع 28 صفر را وفات آن حضرت میدانند و در تقویم جمهوری اسلامی نیز 28 صفر سال دهم هجری وفات آن حضرت اعلام شده است. ما دنبال این اختلافات نخواهیم رفت . به عرش شما برادران و خواهران می رسانم پیامبر اسلام بهمحض ورودشان به مدینه مسجدی ساختند تا بهعنوان دانشگاهی مسلمانان در آن درس فراگیرند و بین مهاجرین و انصار برادری ایجاد کردند تا پشت یکدیگر باشند و عهدنامهای هم بین مسلمانان و یهودیان تنظیم کردند تا یهودیان از پشت به مسلمانان خنجر نزنند
ایشان افزودند: پیامبر اسلام 13 سال در مکه و 10 سال در مدینه شبانهروز جهد و جهاد کردند و 13 سال در مکه عقیده مردم را ساختند و درس توحید را به آنان آموختند و در مدینه هم ضمن آنکه عبادت خداوند را به مردم یاد دادند، آنان را نیز مهیای دفاع نمودند و در جنگهای بدر و احد و احزاب به میدان مبارزه با کفر رفتند و حتی پا را فراتر نهاده خیبر را نیز در جنگ خیبر فتح کردند و در سال هشتم نیز مکه را فتح نمودند و پیام اسلام را از شبهجزیره عربستان به همه نقاط گیتی گسترش دادند.
ماموستا قادری در ادامه سخنان خود به اتفاقات سال نهم هجری، یک سال بعد از فتح مکه اشاره کردند و گفتند: در این سال از جانب پیامبر اسلام، حضرت ابوبکر صدیق (رض) بهعنوان مدیر کاروان حج مسلمانان برای سفر حج انتخاب گردید و حضرت علی (رض) هم مأموریت یافت تا در سفر حج در منی آیات ابتدایی سوره توبه موضوع برائت از مشرکین را برای مسلمانان بخواند. آن سال مسلمانان مراسم حج را برگزار کردند تا اینکه سال دهم هجری فرارسید.
خطیب جمعه پاوه سال دهم هجری را سالی پر از اتفاقات و سراسر محنت برای مسلمانان و اصحاب پیامبر دانستند و گفتند: در ماه ذیالقعده سال دهم هجری پیامبر فرمود تا به مسلمانان اعلام گردد در این سال خود شخصاً بهعنوان مدیر و پیشوای کاروان مسلمانان به حج خواهند رفت. آنان که این خبر را شنیدند از شهر و روستا به راه افتادند و در رکاب پیشوا و مقتدای خود راهی سفر حج شدند و در 25 ذیالقعده از شهر مدینه به ذوالحلیفه رفتند. تا آنجا که چشم کار میکرد انسان بود و پیامبر اسلام نیز در خصوص برگزاری مناسک حج خطبه مختصری برای مسلمانان حاضر در سفر حج خواندند و فرمودند: ای مردم«خذوا علی مناسککم» (حج را به صورت عملی از من یاد بگیرید)
ایشان سپس به خطبه پیامبر اسلام در منی اشاره کردند و گفتند: پیامبر اسلام در این خطبه که حاوی پیامهای فراوان و بهعنوان یک قانون و منشور و نظام و میزان بود، فرمودند: ای مردم خوب گوش کنید. احتمال دارد سال دیگر من به این خاک نیایم. آنان که اهل خرد و بصیرت و فکر بودند درک کردند که پیامبر اسلام دارند رخت سفر ابدی برمیبندند و به دیدار معبود خود میروند.
ماموستا قادری اضافه کردند: در حین برگشت و در بین مکه و مدینه آخرین آیه قرآن «أَلْیوم اکملت لکم دینکم» نازل شد که دین و برنامه اسلام تمام شد و دیگر از آسمان پیام نخواهد آمد. اصحاب مردد بودند که چه رویداده است تا اینکه در مدینه آخرین سوره قرآن که سوره فتح است نازل شد و حضرت ابوبکر صدیق با مشاهده آیه آخر این سوره گریست و فرمود: این آیه حاوی مرگ حضرت رسولالله (ص) است.
ایشان در ادامه به خواب عباس عموی پیامبر اشاره کردند و گفتند: عباس عموی پیامبر در خواب دید که زمین از جا کنده شد و با طنابی بسیار محکم زمین را به آسمان کشیدند. برای تعبیر خوابش به نزد پیامبر اسلام رفت و آن حضرت فرمود. بهزودی در میان شما خواهم رفت.
خطیب جمعه پاوه سپس به داستان معاذ بهعنوان یکی دیگر از نشانههای نزدیک بودن رحلت پیامبر اشاره کردند و گفتند: پیامبر اسلام روزی معاذ را خواست تا او را به یمن بفرستد و فرمود: ای معاذ خداوند یار و نگهدارت باشد. ظاهراً بعد از امسال تو دیگر مرا نخواهی دید و به گاه برگشتن باید بر سر قبر و زیارت مسجد من بیایی.
ایشان به شروع کسالت پیامبر اسلام در اواخر ماه صفر سال 10 هجری اشاره کردند و گفتند: در 29 صفر پیامبر خدمه خود ابومویهبه را بیدار کرد و درحالیکه علائم مریضی در جسم مبارکش ظاهرشده بودند، فرمود: به من امر شده که به بقیع بروم و برای صاحبان قبور بقیع دعای خیر کنم. آن خدمه میفرماید: پیامبر بر اهل قبور بقیع دعای خیر کردند و گفتند: سلام خداوند بر شما باد بهزودی به شما خواهم پیوست و به هنگام برگشت نیز در حجره حضرت عایشه به استراحت پرداختند.
ماموستا قادری ادامه دادند: دریکی از صبحها مؤذن اول اذان گفت و از پیامبر خبری نبود. بلال هم اذان گفت و باز از آن حضرت خبری نبود. اصحاب خیلی ناراحت بودند. پیامبر خبر فرستاد تا ابوبکر صدیق (رض) نماز را بخوانند و روزی دیگر هم به همین منوال سپری شد و ابوبکر صدیق (رض) نماز جماعت خواندند. نگرانی اصحاب سبب شد تا حضرت عباس به نزد پیامبر آمد و از ایشان خواست تا به مسجد و به میان اصحاب بروند. حضرت علی (رض) و فضل پسر حضرت عباس زیر دستان پیامبر اسلام را گرفتند و با زحمت او را به مسجد بردند. حضرت نمازی بسیار آرام برای آنان خواندند و خطاب به یاران فرمودند: شنیدهام از مرگ من ناراحت هستید. پیامبران قبلی چون نوح و ابراهیم و موسی و عیسی کجا هستند؟ من هم مثل آنها بهسوی پروردگار خود خواهم رفت و شما هم به من ملحق خواهید شد.
ایشان سپس به توصیههای پیامبر اسلام در آن جلسه اشاره کردند و گفتند: پیامبر اسلام فرمودند: توصیه میکنم احترام مهاجرین را نگهدارید و آنها را تکریم کنید زیرا هر چه داشتند درراه اسلام دادند و انصار را نیز احترام کنید زیرا آنان نیز هر چه در توان داشتند در طبق اخلاص گذاشتند و مهاجرین را یاری نمودند؛ و در آخر فرمود اگر میخواهید مردانه در قیامت به من برسید هوشیار زبان و دستان و پاهایتان باشید و زبانتان را از غیبت، دستانتان را از بد نوشتن و پاهایتان را از بد رفتن نگهدارید.
امامجمعه پاوه به رحلت رسول اکرم در 12 ربیعالاول سال 11 هجری اشاره کردند و گفتند: در این روز پیامبر بزرگوار صفوف نماز مسلمانان را از پنجره منزل خود نظاره کردند و بسیار خوشحال شدند و فرمودند: تا مسلمانان اینچنین باشند شکست نخواهند خورد و اصحاب هم با دیدن روی بشاش حضرت تصور کردند که حالشان خوب است و بسیار مسرور گشتند.
ماموستا قادری افزودند: بالاخره فرستاده خدا و پیشوا و مقتدای مسلمانان در قبل از ظهر 12 ربیعالاول سال 11 هجری رحلت فرمود و برای مسلمانان باورکردنی نبود که رسولشان از میان آنها رخت بربسته است. مسلمانان بسیار ناراحت بودند و در وضع بدی به سر میبردند. حضرت ابوبکر (ص) بهسوی حجره حضرت عایشه رفت و فرمود: ای پدر و مادرم به فدایت باد چرا ما را تنها گذاشتی؟ سپس به میان مردم رفت و فرمود: محمد (ص)، بنده و رسولی همانند سایر رسولان بود و او هم بهسوی خداوند خویش رفت. سپس آرامشی در میان مسلمانان حاکم شد.
ایشان سپس به چگونگی خاکسپاری آن حضرت نیز اشاره کردند و عنوان نمودند: بعد از آرامشی نسبی، حضرت را غسل دادند و کفن کردند و تمامی اصحاب با رسول خود خداحافظی کردند. سپس جوانان و درنهایت زنان مدینه با پیامبرشان خداحافظی کردند و دو روز بعد در همان حجره حضرت عایشه قبر آن حضرت را کندند و درحالیکه بر روی جسد مبارکش خاک میریختند حضرت فاطمه زهرا (رض) بلال را صدا زد و فرمود: چگونه میتوانید بر سر پدرم خاک بریزید؟ بلال فرمود ای عزیز پیامبر به خدا قسم اگر میتوانستیم جسم مبارکش را به آسمان میبردیم ولی باید به امر و تقدیر الهی تعظیم کنیم.
ماموستا قادری در پایان خطبه اول خود گفتند: ما امت رسولالله هستیم و امروز از ما یک انتظار دارند و آن اینکه نگذاریم سنتها و روش آن بزرگوار تعطیل شود و اجازه ندهیم دشمنان بر روش و راه ایشان غالب شوند.
امامجمعه پاوه در خطبه دوم خود به هفته وقف اشاره کردند و گفتند: در تقویم جمهوری اسلامی هفتهای به نام وقف وجود دارد. وقف در آیین ما یک باب خاص در فقه است و مردم اورامانات علیالخصوص پاوه نیز علیرغم آنکه قومی فقیر و ندار هستند اما در وقف و موقوفات مردمی سربلند و بعد از کرمانشاه که بهواسطه خانواده زنگنه و اصفهانیها دارای موقوفات فراوان هستند، در رتبه دوم موقوفات استان کرمانشاه قرار دارند و بهحقیقت شرافت و دیانتشان قابلتقدیر است.
ماموستا قادری در پایان از واقفان سال 95 که خو را همراه کاروان واقفان تاریخ اسلام کرده اند تشکر کردندو به نام 6 نفر از واقفین اشاره و از ریاست اوقاف و پرسنل آن تقدیر و تشکر کردند.