نماز جمعه ۲ آبان ۹۹ در شهر پاوه برگزار شد / متن کامل خطبه ها + تصاویر

نماز جمعه امروز پاوه با رعایت تمام پروتکل های بهداشتی، با حضور پرشور مردم مومن پاوه در محل مسجد­ جامع و به امامت حاج ماموستا ملاقادر قادری اقامه شد.

در ادامه متن کامل خطبه های نماز جمعه امروز آمده است:

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام‌جمعه پاوه؛ روز جمعه ۹۹/۰۸/۰۲ نماز جمعه امروز پاوه با رعایت تمام پروتکل های بهداشتی، با حضور پرشور مردم مومن پاوه در محل مسجد­ جامع و به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری اقامه شد.

 

 متن کامل خطبه‌های نماز جمعۀ مورخۀ ۹۹/۰۸/۰۲ شهر پاوه

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین ثم الصلاة و التحیه والسلام علی امام المتقین قائدنا و مقتدانا و مولانا محمدٍ و علی آله و اصحابه و من دعا بدعوته الی یوم الدین

السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

از درگاه خداوند متعال درخواست عزت و سربلندی و سلامتی و توفیق دارم برای تک‌تک شما و سایر شنوندگان و بینندگان عزیز، ماه میلاد پیامبر عظیم‌الشأن را به همۀ شما تبریک عرض می‌کنم.

بحث خطبۀ امروز یک مطلب مختصر است همراه با یک یادآوری یادی از حضرت رسول‌الله (ص) به مناسبت ماه ولادت آن بزرگوار ۲-کرونا و یک یادآوری

🔴 بحث اول:

عزیزان من؛ همچنان که مستحضرید، در سال‌های گذشته ما در چنین روزهایی مشغول تدارک برگزاری مراسم ۱۲ ربیع‌الاول بودیم. متأسفانه مراسم امسال تحت تأثیر ویروس منحوس کرونا قرار گرفته است. ما در طول ۴۰ سال گذشته همیشه مراسماتی را برگزار کرده‌ایم که شاید نمونه و نظیرش در منطقۀ کردنشین کم بوده است. ولی به یاری پروردگار بنده سعی می‌کنم در ۴ جمعه ۴ روز مهم از حیات آن بزرگوار(ولادت-بعثت-هجرت-رحلت) را بیان کنم.

 امروز بحث ولادت را عرض می‌کنم.

در خصوص تاریخ ولادت آن بزرگوار و اثر مهم آن بر جامعۀ بشری مطالب زیادی گفته‌شده به نظر بنده رساترین کلام، فرمایش مرحوم مودودی در کتاب "ماذا خسر العالم بأنحطاط المسلمین" است. ایشان در کتاب خود آورده است ولادت محمد (ص) نیاز جامعۀ بشری بود، زیرا عصر قبل از ولادت آن بزرگوار، بدترین عصر تاریخ و انسانیت در حال مرگ و سقوط بود و انسان‌ها خالق خود را فراموش و جمعی از رجال دین در غارها و کنیسه‌ها زندگی می‌کردند و گروهی هم در خدمت حکام عصر خود بودند.

تمدن و فرهنگ و اخلاق و ادب و سیاست به میدان جنگ و نزاع تبدیل و دولت‌های صاحب تمدن چون چین و ایران و روم و مصر دستخوش امیال حاکمان و شاهان قرار گرفته و اوضاع شبه‌جزیره عربستان که محل ولادت رحمةللعالمین است، از تمام دنیا بدتر بود و دختران بی‌گناه را در بدو تولد زنده‌به‌گور و زنان مثل کالا ردوبدل و خریدوفروش می‌شدند. اقویا حقوق ضعفا را پایمال می‌کردند و به‌جای خداوند خالق آسمان و زمین، سنگ و چوب و ماه و خورشید و فرشتگان پرستش می‌شدند و انسان‌ها دین خود را فراموش کرده بودند. ادیان آسمانی ملعبۀ حکام و افراد مریض شده بود و اگر رسولان زنده می‌شدند دین خود را نمی‌شناختند.

دنیا تاریک بود و نیاز به تغییر و چراغی روشن داشت. خداوند متعال خواست تغییری در دنیا ایجاد کند و اراده فرمود از طایفه قریش و بیت عبدالله فرزندی متولد شود تا در آینده به جامعه خدمت کند و در این موقعیت حساس حضرت خاتم متولد شد.

خداوند می‌خواست او را رهبر جامعه گرداند و در این راه آن بزرگوار متحمل رنج‌ها و مصائب زیادی شد تا در آینده آمادگی تحمل مشکلات را داشته باشد. چون رهبر جامعه باید از ابتدا با مشکلات دست‌وپنجه نرم کند و لذا باید از همان اوان کودکی برای آینده تربیت شود.

عبدالمطلب بیش از ۱۰ پسر داشت که در بین آن‌ها ۲ فرزندش، عبدالله و ابوطالب را از بقیه بیشتر دوست می‌داشت. برای عبدالله آمنه دختر وهب از طایفۀ معروف بنی زهره را که زنی پاک‌دامن بود، خواستگاری و بعد از ۲ ماه از انجام مراسم عروسی، عبدالله برای تجارت به شام رفت و در راه برگشت در مدینه فوت کرد. آمنه حامله بود. ۷ ماه بعد از فوت حضرت عبدالله، احساس کرد که زمان وضع حملش نزدیک است. شفا مادر عبدالرحمن بن عوف که یکی از ماماهای معروف مکه بود را دعوت کردند و سرانجام با کمک شفا، در سحرگاه روز دوشنبه ۱۲ ربیع‌الاول سال ۵۷۰ حسب قول مشهور اهل سنت، با ولادت محمد (ص) دنیا روشن شد. هم آمنه و هم شفا از نحوۀ تولد محمد تعجب کردند. محمد به‌محض تولد سجده نمود و بعد از سجده سرش را به‌سوی آسمان بلند کرد.

به عبدالمطلب که در حرم بود، خبر دادند که خداوند به عبدالله و آمنه فرزندی داده است. عبدالمطلب خیلی خوشحال شد و به منزل آمنه رفت. آمنه گفت: سیدی؛ هم من و هم شفا چیز عجیبی از این فرزند تازه متولدشده دیده‌ایم. این بچه به‌محض تولد سجده نمود و بعد از سجده سرش را بلند کرد. عبدالمطلب فرزند آمنه را به کعبه برد و بعد از مشورت نام زیبای محمد را بر او نهادند که در آینده او جای تکریم و حمد و احترام همه باشد.

محمدرضا نویسندۀ مشهور مصری کتابی به نام "محمد" دارد در کتاب خود توضیح داده و می‌گوید: شیوۀ حرکات این بچه تازه متولدشده عجیب بود.

ماموستا کشک مصری نیز می‌فرماید: هر بچه‌ای که متولد می‌شود، سخنی به زبان می‌آورد که پدر و مادر متوجه آن سخن نمی‌شوند اما تاریخ ثابت کرده بچۀ تازه متولدشده به‌محض تولد ابی ابی می‌گوید اما محمد (ص) به‌جای ابی ابی، ربی ربی می‌گفت.

عادت عرب این بود که در یک روز خاص فرزندان خود را به اعراب بَدَوی و صحرانشین می‌سپردند تا با فرهنگ صحرا بزرگ شوند و در آینده فردی شجاع و توانا با بیایند. آمنه مادر محمد هم او را در کنار کوه صفا آماده کرد اما کسی حاضر به پرستاری محمد نشد تا اینکه حلیمۀ سعدیه و شوهرش حارث که دیر به محل رسیده بودند، با اکراه محمد را همراه خود بردند.

به گفتۀ خودشان آسمان و زمین و زمان به نفع آن‌ها گره خورد و دچار فرح و نشاط و شادی شدند. در آن سالی که قحطی بود، باران زیادی بارید و خانوادۀ حلیمه خوشحال شدند تا کم‌کم احساس کردند که وجود محمد است که به مال و زندگی آن‌ها برکت داده است.

حدود ۵ سال این انسان مبارک در خانۀ حارث و حلیمه بود. فرزندان حارث می‌گفتند: وقتی‌که با محمد بیرون می‌رویم حرکات خارق‌العاده‌ای از او می‌بینیم و افراد خاصی می‌آیند و با او صحبت می‌کنند. خانوادۀ حلیمه به‌محض شنیدن این خبر و از ترس اینکه مبادا به محمد گزندی برسد قبل از موعد محمد را به مادرش آمنه تحویل دادند.

بعد از برگشت از بنی سعد محمد همراه مادر و جاریه‌شان به نام برکه به منزل اقوام پدری در مدینه (یثرب) رفتند و در راه برگشت در محلی به نام ابواء مادرش آمنه نیز فوت کرد و بعد از فوت مادر با چشمانی اشک‌بار همراه برکه به مکه و به منزل جدش عبدالمطلب رفت.

این بخشی از تاریخ ولادت آن بزرگوار بود.

در اینجا باید نکته‌ای را به عرض برسانم. ولادت محمد (ص) زلزله‌ای را در دنیا ایجاد کرد. آسمان روشن و زمین رنگ جدیدی به خود گرفت، طاق کسری ترک برداشت، آتشکدۀ فارس که هزار سال سابقه داشت، خاموش شد. دریاچۀ طبریه در فلسطین که محل فساد رومیان بود، خشک شد و رفاه و باران همه جای حجاز را فراگرفت.

ولادت آن بزرگوار سبب عزت عرب و عجم شد و به همین خاطر است خداوند متعال به حیاتش در آیه ۷۲ حجر قسم یاد فرموده است. لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ قسم به حیات تو ای محمد؛ این قوم اشتباه حرکت می‌کنند.

🔴 بحث دوم:

حضرت خاتم‌الانبیاء از روزی که به دنیا آمده و خصوصاً روزی که مبعوث شده نور چشم مسلمانان و اهل توحید بوده و از طرف دیگر کافران با وی دشمن بوده و خواهند بود. اگر امروز از جنگ احزاب و جنگ احد و جنگ بدر خبری نیست، دشمنان جنگ فرهنگی را علیه مسلمانان به راه انداخته‌اند که بدتر از جنگ بدر و احد است.

برای نمونه، جمعه گذشته ۲۵/۷/۹۹ در فرانسه یک معلم تاریخ در سر کلاس درس کاریکاتور پیامبر اسلام را به دانش‌آموزان نشان می‌دهد و می‌گوید این شخص پیامبر مسلمانان است و مسلمانان تروریست و اهل انفجار هستند. این مسئله به مذاق چند دانش‌آموز مسلمان خوش نمی‌آید. یکی از این دانش‌آموزان که اهل چچن است و در فرانسه زندگی می‌کند، مسئله را برای پدرش بازگو می‌کند و پدر این دانش‌آموز که ازلحاظ مذهبی فردی تندرو بوده روز بعد در مدرسه آن معلم را به دلیل اهانت به پیامبر اسلام (ص) به قتل می‌رساند و سرش را می‌برد.

من به‌عنوان یک مسلمان، کار آن مسلمان را درست نمی‌دانم؛ اگرچه این شخص از پیامبر اسلام دفاع کرده، اما چون حرکت او همراه با حکمت و عقلانیت و منطبق بر منطق اسلام نبوده و ضربه زیادی به اسلام وارد کرده است.

به‌محض کشتن آن معلم در سرتاسر اروپا و آمریکا حتی لادین ها در آسیا، هیاهوی عجیبی علیه پیامبر اسلام به راه انداختند. حتی جمعی از مسلمانان فرانسه مجبور شدند با شاخه‌های گل در محل مرگ آن معلم تاریخ حضور یابند. بنده با خود گفتم چرا باید یک مسلمان بی‌عقل کاری کند که جماعتی مسلمان با شاخه‌های گل بر سر قبر کسی حاضر شوند که به پیامبر آن‌ها اهانت کرده است و دسته‌گل تقدیم نمایند.

در روز ۳۰/۷/۹۹ در فرانسه مراسمی برای آن معلم برپا شد و بسیاری از سران کفر حتی جمعی از مسلمانان هم در آن مراسم شرکت کردند؛ مکرون رئیس‌جمهور حاقد فرانسه سخنران آن مراسم بود و گفت: مسلمانان سیاسی بدانند؛ تدریس کاریکاتور محمد در مدارس وظیفۀ معلمین است و به فرزندانمان آموزش می‌دهیم تا بدانند پیروان محمد تروریست هستند.

باز تکرار می‌کنم کار آن مسلمان چچنی کاری غلط بوده است. تردیدی نیست کسی که سب رسول‌الله نماید مستحق کشتن است اما در کجا و کی و چگونه؟ شرایط خاصی را می‌طلبد. این حادثه مشکلاتی را برای مسلمانان در اروپا به وجود آورده است که شاید ۱۰ سال دیگر به آرامش نرسند.

عرض می‌کنم از روز ولادت پیامبر اسلام بخصوص از روز بعثت آن بزرگوار کافران دشمن پیامبر اسلام بوده‌اند اما آن روز به شیوه‌ای و امروز به شیوه‌ای دیگر. سبحان‌الله از بی‌عقلی بعضی از مسلمانان. وانا لله و انا الیه راجعون از حقد کافران نسبت به اسلام و پیامبر اسلام.

🔴 نکتۀ آخر:

کرونا در شهر پاوه به یک پدیدۀ خانوادگی تبدیل شده و از این بابت متأسف هستم. با خانواده‌ای صحبت کردم که مریض بودند، گفتم چرا تست نمی‌دهید. گفتند احتمالاً ۵ نفر از خانوادۀ ما مبتلا هستند و بیمارستان جهت انجام تست یک‌میلیون و پانصد هزار تومان پول می‌خواهد و ما این مبلغ را نداریم.

بنده در این لحظه از ثروتمندان این شهر می‌خواهم هر چه در توان دارند برای انجام این آزمایش به دست فردی مورد اعتماد در بیمارستان پاوه بدهند تا کسانی که توان پرداخت پول تست کرونا را ندارند با آه و حسرت به منزل خود برنگردند.

مردم ما غرور دارند و بیماری خود را کتمان و پنهان می‌کنند و به دکتر مراجعه نمی‌کنند و به همین خاطر همۀ خانوادۀ خود را گرفتار می‌کنند. این درد ماست.

از آقای مهدی عبدی آمار متوفیان سال ۹۸ و سال ۹۹ را گرفتم. در سال ۹۸ تا اول آبان تعداد ۹۰ نفر فوت کرده‌اند و در سال ۹۹ تا اول آبان ۷۰ نفر مرگ عادی و ۲۴ نفر هم براثر کرونا فوت کرده‌اند؛ و این نشان میدهد که امسال با سال گذشته تفاوات چندانی ندارد؛ اما هرلحظه موبایل‌های خود را چک می‌کنیم تا بدانیم چه کسی فوت کرده است و هم‌وغم ما شده مرگ و این موضوع ناراحت‌کننده است.

بر خود تکلیف می‌دانم از جمعی از دوستان تشکر کنم؛ خصوصاً جناب ماموستا کریم اداک که ۵ ماه پیش مسئولیت غسل و تیمم و نماز فوت‌شدگان کرونایی را به او واگذار کردیم و ایشان هم قبول کردند و از آن تاریخ تاکنون و در شرایطی که اقوام نزدیک متوفیان جرأت نزدیک شدن به عزیزان خود را ندارند، ایشان با نهایت ازخودگذشتگی غسل و نماز را به‌خوبی انجام می‌دهند.

همچنین از کاک اسماعیل نقی زاده و دوستانشان در قبرستان تشکر می‌کنم که از ابتدای این مصیبت تاکنون در امور دفن تمام متوفیان خصوصاً بیماران کرونایی زحمت می‌کشند. از خدای تبارک‌وتعالی درخواست عزت و سربلندی برایشان دارم.

 از تمامی پرستاران و کادر درمان و پزشکان وزارت بهداشت که در سرتاسر ایران زحمت می‌کشند نیز ممنون هستم.

حسب اطلاع بنده ۳۰ تا ۴۰ درصد کادر درمان پاوه به کرونا مبتلا شده‌اند چون شبانه‌روز دارند برای بیماران کرونایی زحمت می‌کشند ما برای آنان توفیق و سلامتی آرزو و از همه این عزیزان تقدیر و تشکر می‌کنیم.

جمعۀ گذشته، بنده مقداری ناراحت بودم. شاید بپرسید چرا؟ اطلاع یافتم مسئول خانه‌های بهداشت در روستاها جمعه‌ها را تعطیل کرده‌اند. بنده از خانه‌های بهداشت گله ندارم اما گله‌مندی من از ماموستایان است که چرا نسبت به دین پایبند نیستند؟

رئیس بیمارستان پاوه به ما نامه نوشته که جمعه را تعطیل کنید؛ بیمارستان پاوه مسئولیتی ندارد، چرا باید رئیس بیمارستان پاوه به بنده نامه بنویسد که جمعه را تعطیل کنم. آقای رئیس بیمارستان، مافوق جنابعالی رئیس شبکۀ بهداشت است و او و یا آقای فرماندار باید برای من نامه بنویسند و اگر آقای فرماندار هم برای من نامه بنویسد بنده باز باید با روحانیت مشورت کنم؛ نماز جمعه ملعبۀ نیست.

نماز جمعه فرض است و گمان نمی کنم اقامۀ آن در بعضی جاها با رعایت پروتکل های بهداشتی مشکل ساز باشد. جناب پروفسور مرادی رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان کرمانشاه گفته‌اند: در همه‌گیری بیماری کرونا نماز جمعه نیم درصد مشکل‌ساز است. در مرکز استان دیروز ۸ نفر فوت کرده‌اند اما جناب آیت‌الله علما امروز نماز جمعه را برگزار کردند. اهل سنت در استان کرمانشاه باوجود همه مشکلات دارند نماز جمعه برگزار می‌کنند. ما هم در پاوه تمام پروتکل‌ها را رعایت می‌کنیم و اگر صد نفر هم به جمعه بیایند بنده جمعۀ را تعطیل نمی‌کنم چون ما در جمعه و با اقامۀ جمعه آرامش می‌گیریم، برای گرفتاران دعا و از زحمتکشان تشکر می‌کنیم. شماها سایر مشکلات مردم را حل کنید؛ نماز جمعه مشکل شهر  نیست.

در پایان هفتۀ نیروی انتظامی را به حافظان نظم و امنیت تبریک می‌گویم و از زحمات تک‌تک این عزیزان تقدیر و تشکر می‌کنم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

 

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn