نمازجمعه این هفته پاوه، با حضور مردم متدین و مومن، در محل مسجد جامع این شهر و به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری اقامه شد.
در ادامه متن کامل خطبه های نماز جمعه امروز آمده است
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر امامجمعه پاوه؛ نمازجمعه این هفته ۱۴۰۲/۰۶/۲۴ پاوه با حضور مردم مومن و متدین پاوه در محل مسجد جامع و به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری اقامه شد
متن کامل خطبههای نماز جمعۀ مورخۀ ۱۴۰۲/۰۶/۲۴ شهر پاوه
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربالعالمین ثم الصلوة والتحیة و السلام علی امام المتقین سیدنا و مولانا و مقتدانا محمدٍ و علی آله و اصحابه و من دعا بدعوته الی یوم الدین
السلامعلیکم و رحمةالله و برکاته
از خدای بزرگ و مهربان عزت و سعادت و توفیق تکتک شما برادران و خواهران حاضر در نمازجمعه و تمامی مسلمانان و محبان رسولالله (ص) و کسانی که به خطبههای ما گوش میدهند را خواهانم؛ خدای بزرگ به تکتک شما عزیزان و خانوادۀ محترمتان پاداش خیر عطا فرماید و به بنده هم توفیق دهد امروز مطالبی را عرض کنم خدای بزرگ از من راضی، پیامبر عزیز خوشحال و برای شما عزیزان مفید باشد.
عزیزان من؛ امروز در خطبهها به ۳ موضوع و ۳ یادآوری اشاره میکنم. ۱- نشستی با رسولالله (ص) ۲-توصیه ای از حضرت خاتم (ص) ۳- جملهای از حضرت علی(رض) ۴-سه یادآوری روز (۱-پیام دو حادثۀ مهم در جهان اسلام ۲-تصویب لایحهای تجارت مرزنشینان ۳-دو موضوع مهم در غرب کشور)
بحث اول: نشستی با رسولالله (ص)
راویان حدیث این گونه روایت میکنند روزی پیامبر عزیز ما در مسجدالنبی نشسته بودند و یاران آن بزرگوار از مهاجرین و انصار به دورش حلقه زده و دوست داشتند از رهبر و استاد و راهنمای خود چیزی بشنوند. در این فاصله از یکی از درهای مسجدالنبی شخصی با لباس سفید و بسیار مرتب وارد مسجد شد. اصحاب رسولالله (ص) او را نشناختند آن فرد غریب بود؛ اما آثار غربت و گردوخاک بر چهره و لباسش پیدا نبود. اصحاب خیلی تعجب کردند.
این شخص بعد از ورود به مسجد و سلام به اهل مسجد، مستقیم به خدمت رسولالله (ص) رفت و نزدیک آن بزرگوار نشست و زانوهایش را به زانوهای پیامبر اسلام (ص) نزدیک و هر دو دستش را روی پاهای مبارک پیامبر بزرگوار گذاشت. اصحاب از حرکات این شخص نسبت به رسول خدا (ص) خیلی تعجب کردند و با خود میگفتند: این شخص کیست؟
سپس این شخص از پیامبر اسلام ۴ سؤال مهم پرسید و فرمود: «یا مُحمَّد (ص) أَخبِرني عَنِ الإسلامِ» اسلام را برایم تعریف کن. «أَخبِرني عَنِ الأیمانِ» ایمان را برایم تعریف کن. «أَخبِرني عَنِ الإحسان» احسان را برایم تعریف کن «مَتیٰ تأتی الساعة» و بفرما کی قیامت خواهد آمد؟
پیامبر بزرگوار اسلام (ص) در جمع یارانش در جواب سؤال اول فرمود: «الإسلام أن تشهدَ أنْ لااله الاالله و أنَّ محمداً رسولالله...» اسلام آن است که به وحدانیت الله ربالعالمین و شأن و مقام محمدالمصطفی که پیامبر آخرزمان است شهادت دهیم و نماز را اقامه کنیم و روزه بگیریم و زکات بدهیم و در حد توان به حج برویم. وقتی پیامبر بزرگوار این گونه فرمود؛ آن شخص گفت: «صَدَقتَ» راست میگویی. اصحاب از اینکه شخص سؤالکننده فرمایش رسولالله را تصدیق میکرد، خیلی تعجب کردند.
پیامبر بزرگوار (ص) در خصوص ایمان فرمود: «أنْ تؤمِن بِالله و ملائِکَتِهِ و کُتُبِهِ و رُسُلِهِ والیَومِ الآخِرِ...» مؤمن کسی است که به خدا و ملائکه و کتابهای آسمانی و پیامبران و روز قیامت و قضاوقدر ایمان داشته باشد. آن شخص باز فرمود: «صَدَقتَ» راست است.
در خصوص احسان هم فرمودند: «الإحسانُ أنْ تَعبُدَالله کأنَّکَ تَراهُ فَإنْ لَم تَکُن تَراه فَإنّهُ یَراکَ» احسان یعنی اینکه شما در هر حرکتی که انجام میدهید و در هر سخنی که به زبان میآورید و در هر قدمی که به نام دین برمیدارید، بدانید که خداوند بزرگ بر اعمال و حرکات شما ناظر است و تصور کنید خداوند را میبینید و عملاً یک دوربین مداربسته دارد سخنان و حرکات شما را ثبت و ضبط میکند. اگر این گونه باشید، شما اهل احسان هستید و اگر شما خداوند را نمیبینید مطمئن باشید که او شما را میبیند. آن شخص برای بار سوم فرمایش رسولالله (ص) را تصدیق نمود.
پیامبر اسلام (ص) در خصوص «مَتیٰ تأتی السّاعة» کی قیامت خواهد آمد؟ فرمودند: «ماالمسئولُ عَنها ۤبِأعلمَ مِنَ السائِل» من از تو به مسئلۀ وقوع قیامت آشناتر نیستم. پس گفت: «فَأخبِرني عَن أماراتها» نشانههای قیامت را برایم بگو. فرمود از نشانههای قیامت این است که انسانهای گمنام و بی خانواده و غیرمشهور در جامعه بزرگ میشوند و زمام امور را به دست میگیرند و انسانهای فقیر و دور از اجتماع و جامعه شروع به ساختمانسازی و بناسازی میکنند و اینها همه علائم وقوع قیامت است.
آن شخص خیلی مؤدبانه بلند شد و از مسیری که آمده بود، از همان مسیر خارج شد. اصحاب همه متحیر شدند که این شخص کیست؟ پیامبر خطاب به آنان فرمود: آیا شما دانستید این شخص چه کسی بود؟ اصحاب گفتند: خیر «الله و رسوله اعلم» خدا و پیامبر میدانند. «قالَ فَإنَّه جبریل أتاکُم یُعَلِّمُکُم دینُکُم» حضرت فرمودند: این شخص حضرت جبرئیل بود و آمده بود تا ادب و تعلیم و تعلم دین را به شما نشان دهد.
نتیجه:
۱-شیوه آمدن و حضور و نشستن این شخص در محضر رسولالله برای ما درسی دارد که چگونه با رهبران دینی خود برخورد کنیم.
۲-شناخت و فهم دین را به ما آموخت که بدانیم اصول و فروع دین ما چیست و احسان و قضاوقدر به چه معناست و احسان و مسئله قیامت را از یاد نبریم.
۳-وظیفۀ خود را بشناسیم و بدانیم خداوند تبارکوتعالی به چه دلیل ما را خلق کرده است و در این دنیا چگونه باید کار کنیم؟
۴-از ایام و روزگار درس و عبرت بگیریم.
این بحث اول من بود امیدوارم موردتوجه شما عزیزان قرار گرفته باشد.
بحث دوم: حدیثی از پیامبر بزرگوار اسلام (ص)
حضرت از صفتی در دین برای ما تعریف میکند که خیلی مهم و عمیق و ریشۀ دین و معرّفی مؤمن است.
میفرماید: «إنَّ مِما أدرَکَ النّاسُ مِنْ کَلامِ النُّبوَّةِ الأُولیٰ أذا لَمْ تَستَحِ فَاصنَع ما شِئتَ» آنچه که نسل به نسل و امت به امت از آدم تا خاتم آمده ، یک مسئلۀ مهم است که کل اهل توحید این را درک کرده اند حیا برای زنان و مردان در جامعه مهم است. در هر جامعه ای در میان زنان و مردانش حیا نباشد دیگر چیزی باقی نمی ماند که مدر کی برای خوب بودنشان باشد و بعد از بی حیایی مدعی ادب و اخلاق باشند.
وقتی در جامعهای حیا نباشد هر چقدر در مورد خوببودن آن جامعه صحبت شود، ارزشی ندارد؛ چون زیربنای اخلاق، دین و روش هر جامعۀ اسلامی حیاست. اگر در جامعه دختر و پسر و مادر و خواهر و برادر ما بیحیایی کردند دیگر نباید به آن جامعه امید داشته باشیم.
بحث سوم: جملهای از حضرت علی بن ابیطالب (رض)
«سُئِلَ علیِّ بن ابیطالب (رض) کَم صدیقٍ لَک قالَ لا أدری لِأنَّ الدُّنیا مُقبلةٌ والنّاس کُلُّهم أصدِقائی » از حضرت علی (رض) پرسیدند: دوستان و همراهان تو در جامعه چند نفر هستند؟ فرمود: نمی توانم تعداد آنها را شمارش کنم . امروز من مسئولیت و امضا دارم و در جامعه دارای جایگاه هستم و مردم همه طبیعتاً دوست من هستند «وَ إنّما أعرِفُ ذالِکَ إذا أدبَرتْ عَني » دوستان واقعی من وقتی مشخص می شوند، که مسئولیتی نداشته باشم و صاحب امضا نباشم «فَخَیرُ الأصدِقاءِ مَنْ أقبَلَ إذا أدبَر الزَّمان عَنکَ » بهترین دوست برای من و شما کسی است که در زمانیکه مسئولیت نداریم و کاره ای نیستیم ما رامورد احترام قرار دهد.
این جمله برای بنده و مسئولان و پولداران و صاحبان جایگاه در این شهر پیام دارد که نباید با سلام و تعظیم چند نفر مغرور شویم؛ چون آنها با ما کار دارند و مشکل دارند و احتمالاً از جایی دیگر جواب نگرفتهاند و نزد ما آمدهاند.
ما این مرحله را گذراندهایم؛ در زمانی که وضع خوب است همه میگویند از خدا پایینتر امیدمان به شماست حتی پیامبر (ص) را هم دراینبین حساب نمیکنند؛ اما وقتی امضا و جایگاه را از دست دادیم سلام هم نمیکنند و کاری به کارمان ندارند و از ما غیبت هم میکنند. خداوند عاقبت همۀ ما را ختم به خیر بگرداند.
یادآوری اول: پیام دو حادثۀ مهم درجهان اسلام
در طی هفتۀ گذشته در دو کشور اسلامی مغرب و لیبی دو حادثۀ مهم روی داد. شاید شما بفرمایید ما چه کاری به مغرب و لیبی داریم. قرآن کریم به ما میفرماید: «فَذَکِّرْ إِنَّ الذِّکریٰ تَنفَعٌ المُؤمِنینَ» و میفرماید «فَذَکِّرْ بِأیّامِ اللهِ» یادآوری کنید؛ زیرا در یادآوری نفع وجود دارد.
بله عزیزان من؛ در مغرب زلزلهای روی داد و ۲۹۴۶ نفر کشته و ۵۶۷۴ نفر مصدوم شدند و تخریب بسیاری صورت گرفت که قابلذکر نیست.
نکتهای که من را تکان داد و اشک را در چشمانم جاری ساخت، این بود که سایتها و فضای مجازی روستایی را قبل و بعد از زلزله نشان دادند. قبل از زلزله روستایی آباد بود؛ اما بعد از زلزله تنها دو مکان در این روستا سالم مانده بود؛ یکی مسجد روستا و دیگری خانۀ شخصی که آن مسجد را ساخته بود.
شاید گفته شود آن شخص مهندس بوده و به سبک روز آن خانه و مسجد را ساخته که زلزلۀ ۷ ریشتری در آن بیتأثیر بوده است؛ منکر این قضیه نیستم؛ ولی در کنار اینها لطف و رحم و نظارت خداوند را هم میبینم که چرا در یک روستا تنها دو ساختمان سالم میمانند؛ مسجد و منزل عامر و خادم مسجد.
در واقعه ای دیگر؛ در فصل تابستان در کشور گرمسیر لیبی که همیشه درجه گرمای آن بیش از ۴۰ درجه است، طوفانی روی داد و در شهر درنه یک سد ترکید که این شهر را ویران کرد و ۵۳۰۰ نفر را آب برد و به گفتۀ کارشناسان، ۲۱ هزار نفر مفقود شدهاند.
پیام دنیایی زلزله مغرب و طوفان لیبی این است که ما هوشیار باشیم. ما از زلزلۀ سرپلذهاب درس آنچنانی نگرفتیم باید درس بگیریم و خانههایمان را طبق اصول مهندسی روز بنا کنیم و در مسیر سیل و پاییندست سدها اقدام به ساختمانسازی نکنیم.
این وقایع پیام دینی هم دارد که باید از خدا بترسیم، خداوند متعال قوم نوح و لوط و... را به دلیل انجام گناه با طوفان و زمینلرزه از بین برده و در قرآن کریم که یک ثلث آن قصص است، برای ما بیان فرموده تا درس بگیریم؛ پس باید از قصص و مصائب عصر خود نیز درس بگیریم.
از خداوند تبارکوتعالی میخواهم به آن دو ملت که برادران دینی ما هستند صبر عطا فرماید و همچنین رفتگان را به رحمت خود شاد گرداند ما هم از دور شریک غم آنان هستیم هر چند کاری از ما ساخته نیست.
یادآوری دوم: تصویب لایحهای در مجلس شورای اسلامی به نفع مرزنشینان
در هفتۀ گذشته در مجلس شورای اسلامی نمایندگان مجلس کلیات لایحهای را تصویب کردند که ظاهراً به نفع مرزنشینان است. ذات کار خیلی مفید و موادی هم که در کلیات آن تصویب شده، به نفع مردم محروم مرزنشین است. وقتی قانون تصویب میشود یک اقدام زیبا و به نفع مردم است؛ چون با مشورت جمعی عاقل و کارآمد تصویب شده است؛ اما مسئلهٔ اصلی اجرای آن است که امیدوارم شاهد اجرای درست و منظم آن باشیم.
لذا از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی که در این کار پیشقدم شدهاند، بخصوص از نمایندۀ محترم اورامانات جناب آقای لهونی که نقش پررنگی در تصویب این لایحه داشتهاند، تشکر میکنم.
یادآوری سوم: دو موضوع مهم در غرب کشور در حال ظهور است
اکثر شما عزیزان در جریان هستید قرار است در آیندۀ نزدیک شاهد دو جریان در غرب کشور باشیم.
۱-سالگر فوت خانم مهسا امینی سقزی که هم در داخل و هم در خارج جمعی دارند مردم ما را تحریک میکنند تا بدون مطالعه و از روی احساسات بعضی حرکات نامعقول را انجام دهند.
۲-مطلب دیگری که قرار است در چند روز آینده شاهد آن باشیم؛ خاتمهدادن به ۴۰ سال درگیری بینتیجه گروههای مخالف جمهوری اسلامی در اقلیم کردستان است که شش حزب مخالف جمهوری اسلامی ۴۰ سال است با حرف و سخن و گلوله و ترور و جنگ علیه این نظام توطئه میکنند؛ ظاهراً جمهوری اسلامی از حکومت عراق درخواست کرده و حکومت عراق هم تصویب کرده که باید این احزاب مخالف جمع شوند.
در این خصوص بنده از مسئولان محترم جمهوری اسلامی و مردم شریف منطقۀ غرب کشور و اورامانات و بخصوص پاوه دو خواست و توصیه دارم:
توصیه و خواهش اول من از مسئولان محترم این است با حکمت با قضایا برخورد کنند؛ با چهار حرف و شعار چند جوان، جمهوری اسلامی از بین نمیرود؛ مثالی را خدمتتان عرض میکنم.
پارسال هر دو شهر پاوه و جوانرود در حوادث و اعتراضات و اغتشاشات شرکت داشتند حتی در پاوه یک خودرو را آتش زدند و شیشۀ بانکها و ادارات را شکستند و به اکثر ما نیز اهانت کردند؛ ولی مسئولان شهر پاوه با حکمت برخورد کردند و خون از دماغ کسی نیامد؛ ولی خودتان حوادث جوانرود را شاهد بودید که به آنها اشاره نمیکنم.
لذا از مسئولان جمهوری اسلامی مجدداً درخواست میکنم با حکمت برخورد کنند آنچه میماند، نتیجۀ عملکرد و شیوۀ برخورد است؛ تاریخ عملکرد ما را برای نسلهای آینده مینویسد.
از مردم منطقۀ اورامانات بخصوص مردم پاوه هم میخواهم هوشیار باشند و تحتتأثیر بعضی تبلیغات قرار نگیرند. بعد از ۴۰ سال تبلیغات منفی، اگر نتیجهای عاید شده ادامه بدهید؛ اما اگر نتیجهای حاصل نشده کمی فکر کنید.
برادری کارمند یکی از ادارات شهر پاوه بود وقتی بازنشست شد، به دوستانش گفته بود من خیلی ضرر کردم. گفته بودند چرا؟ گفته بود: هر شب اخبار رادیوهای بیگانه را گوش میدادم گمان میکردم فردا جمهوری اسلامی تمام شده است. نه به بسیج رفتم و نه گروه تشویقی گرفتم؛ ولی رفقای من پایه و گروه گرفتند و حقوقشان اضافه شد و من با حداقل حقوق بازنشسته شدم.
در پایان عرض میکنم اجازه ندهیم تحتتأثیر تبلیغات سوء قرار گیریم. باید هوشیار باشیم تا فرزندانمان بتوانند ادامه تحصیل دهند و برای منطقه و مملکت و خانواده مایه افتخار باشند انشاءالله امنیت دیار خود را خراب نکنیم.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته