«ماموستا» پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه پاوه
«ماموستا» پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه پاوه

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس هفدهم

تاریخ : 28/12/86

موضوع  درس :

ادامه غزوه بنی المصطلق

 

توضیح درس :

در درس قبل به علت شروع و انگيزه و همچنين توفیق مسلمانان در غزوه بنی المصطلٍق اشاره کردیم و عرض شد با تــوجه به توفیقات مسلمانان ، منافقین حاضر در جبهه نبرد به شدت عصبانی شـدنــد و به دو شیوه در صدد تضعیف اراده یاران صادق رسول خدا و تشویش فکر پیامبر رحمت در آمدند ، شیوه اول ایجاد فتنه قومی و اختلاف منطقه‌ای و صنفی بین مهاجرین و انصار با شعار یا للمهاجرین و یا للانصار ، مقدمه جنگ خونینی بین مهاجرین ، شاگردان رسول الله (ص) و انصار حامیان دین خداوند را فراهم کردند و زمانی این طرح نفاق با حکمت و اقدام پیامبر اسلام (ص) خنثی گردید طرح دوم اجرا گردید و منافقین توطئه افک و افتراء نسبت به همسر پاک و زوجه گرانقدر رسول گرامی را طی برنامه خاصی طراحی نمودند و اینک اصل ماجرا و شیوه دوم طراحی شده جهت استحضار و اطلاع .

حسب آنچــه در تاریخ و سیره نبوی آمده است در غزوه بنی مصطلق دو نفر از همسران رسول الله به نامهای ام سلمه و عائشه (رض) پیامبر اسلام (ص) را همراهی کردند و در زمان برگشت و در حین حرکت به مدينه با توجه به خستگی و دوری راه و گرمای شدید در محلی خیمه زدند و شب هنگام خیلی زود حرکت به مدینه را شروع کردند ، قبل از حرکت حضرت عائشه (رض) به قصد قضای حاجت از کاروان خارج شد و در مسیر راه فهميد زیور آلات وی مفقود گردیده و زمان برگشت در محل استراحت زیور آلات را ندید و مجدداً به محل قضای حاجت برگشت شاید زیور آلات خویش را پیدا کند در فاصله رفت و برگشت کاروان حرکت کرده بود و مسئول کجاوه حضرت عائشه (رض) بدون تحقیق کجاوه را بر پشت شتر نهاد و در جلو شتر راه میرفت و تصورش این بود که زوجه رسول الله (ص) در کجاوه است و سوار شتر و با توجه به صغر سن و وضع جسمانی و مستور بودن کجاوه و مسئله حجاب زنان در عصر نبوت کمترکسی به خود اجازه ميداد به شتری که حضرت عائشه بر آن سوار بود نظر کند و غفلت نگهبان شتر باعث شد کاروان تا نزدیک ظهر هیچگاه به محموله شتر نگاهی نکردند . و زمانی حضرت عائشه همراه صفوان فرزند معطل مخبرکاروان را دیدند انظار و اذهان همه متوجه حادثه شد و هر کس از خود سوال میکرد یعنی چه و همراهی عائشه و صفوان  پديده‌ جديدي شد و این قصه جای سوال شد و زمينه شايعه‌ فراهم شد.

حضرت عائشه حسب حدیث صحیح به روایت امام بخاری چنين ميفرمايد : « زمانی که به محل کاروان برگشتم خود را تنها دیدم و شب تاریک بود و از مسیر کاروان بی اطلاع بودم به فکر افتادم بهترین راه این است در محل استراحت کنم که به محض طلوع آفتاب مسئول شتر و کاروان موضوع را خواهند فهمید و به دنبالم می‌آیند » . در حدود طلوع آفتاب صفوان که مخبر قافله و در چند کیلومتری عقبه کاروان نگهبان و دیده بان بود به محل رسید و محل کاروان را بررسی کرد که شاید وسایلی از کاروان به جا مانده باشد ، یکدفعه انسانی را دید در حال استراحت و خواب فوراً جلو رفت و حضرت عائشه را شناخت و از ماجرا مطلع و بدون فوت وقت عائشه را بر شتر خود سوار و به دنبال کاروان به راه افتادند ، در نزدیکی ظهر به کاروان رسیدند و کاروان با مشاهده عائشه و صفوان دچار تحیر شدند حضرت عائشه می فرماید: زماني صفــوان مرا دید گفت « انا لله و انا الیه راجعون » و والله ما تکلمنا بکلمه و لا سمعتُ منه کلمه غیر استرجاعه ( قسم به خدا باوی صحبت نکردم و غیر از کلمه استرجاع مطلبی از صفوان نشنیدم ) .

معهذا عبد الله بن ابی سلول رئيس منافقان همراه سه نفر، دو مرد و یک زن به نامهای مِسطح و حسان و حنتمه با برنامه ویژه ای شروع به افتراء کردند و در بین مردم شایع نمودند که همراه شدن صفوان و عائشه عمدی و به خاطر مسائل خلاف اخلاق بوده است و قصه افک را شایع کردند و به محض وصول به مدینه شایعه را بزرگ و مسئله را به تمامی خانه ها رساندند ، حضرت عائشه فرموده است : به محض رسیدن به مدینه مریض و بستری شدم و هیچ اطلاعی از قضیه افک نداشتم ولی هرروز پیامبر اسلام را نسبت به روز قبل کم لطف تر می دیدم یک روز از پیامبر اسلام اجازه گرفتم به منزل پدرم مراجعت و در منزل پدرم استراحت کنم بدون هیچ مخالفتی اجازه فرمودند و بیش از یک ماه از غزوه بنی مصطلق و مریضی‌ام گذشت یک شب همراه امُ مِسطح به قصد قضای حاجت به خارج منزل رفتم در مسیر راه مادر مسطح به فرزندش اهانت کرد و دشنام داد حضرت عائشه ناراحت شد و فرمود: « مسطح از اصحاب بدر است اهانت به ایشان روانیست »ام مسطح گفت مگر از قضیه مسطح و همفکران وی اطلاع ندارید گفتم خیر ، کل ماجرا را برایم بیان کرد ناراحتی و مریضیم دوبرابر شد و آن شب تا صبح گریه کردم. و در این مدت پیامبر اسلام با چند نفر از اصحاب و یاران و رفقاء زندگی حضرت عائشه در خصوص حضرت عائشه سوال و تحقیقاتی فرموده بود بعضی گفته بودند یا رسول الله (ص) عائشه همسر شماست و همسر شما بری از هر اتهامی است و بعضی گفته بودند چرا ناراحت هستید قحط النساء که نیست ! و زنان همکار وی شهادت داده بودند غیر از خیر چیزی از وی ندیده اند.

 حضرت یک روز روی منبر رفت و فرمود « احدی در اثر افک و افتراء موجب ناراحتی من و خانواده‌ام شده است والله  من صفوان را فردی صالح و زوجه خود را طاهر و پاک میدانم آیا از بین شما کسی نیست جلو این همــه ناروائی و افتراء را بگیرد»

یک دفعه سرو صدا و غوغایی در مسجد برپا شد سعد بن معاذ گفت اگر آنکس روح شما را آزار می دهد از مهاجرین است و یا انصار اجازه فرمایید تا گردنش را با شمشیر بزنیم ، پیامبر اسلام با حسرت و آهی اجازه برخورد فیزیکی را نداد و غوغا و سرو صــدای مسجــد را آرام کرد سپس عازم منزل ابوبکر صدیق (رض) شد و بعد از یک ماه برای بار اول  ازحضرت عایشه عیادت فرمود و با حضور والدین مکرمش پیامبر اسلام برای اولین بار ماجرای افک را از وی سوال کرد حضرت عائشه به پدر و مادرش گفت شما جواب بدهید ابوبکر صدیق و مادرش خانم ام رومان گفتند ما جوابی نداریم حضرت عایشه فرمود « من میدانم تبلیغات سوء شماها را نسبت به من دچار شک و گمان کرده‌ است تا جایی که اگر بگویم بی گناهم شاید برای شما باور کردنی نباشد  و اگر بگویم گناهکارم شاید شما فوراً با توجه به جو حاکم باور کنید اما خداوند متعال شاهد و گواه است که من بی گناهم و فقط شعار حضرت یعقوب (ع) را به صلاح خود و شماها می دانم « فصبر جمیل و الله المستعان علی ما تصفون » و بعد از این جمله عائشه محل را ترک و در گوشه‌ای از منزل خود را زیر لحافی کرد در این میان و با فاصله کمی از گذشت جلسه از آسمان و از اعلا علیین و از جانب خداوند نازل کنـــنده قرآن ، آیاتی در تبیین حادثه و کشف واقعه و برائت عائشه و کذب اتهام وارده نازل شد و خداوند بزرگ و غفار و ستار اعلام فرمود : « ان الذین جاءو بالافک عصبه منکم الی آخر الایه ... » افتراء کنندگان جمعی از خودتان هستند از آیه 11 سوره نور تا آیه 20 جمعاً ده آیه در خصوص پاکی حضرت عائشه (رض) نازل شد و حضرت آنرا بالاي منبر برای یارانش تلاوت و سپس 3 نفر از فراهم کنندگان را به نامهای مسطح بن اثاثه و حسان بن ثابت و حنتمه بنت جحش را به اتهام افترا، و نسبت زناي بدون دلیل و سند هریک هشتاد ضربه تازیانه زد. و بلحاظ برنامه خاص خود از ضرب شلاق عبدالله بن ابي چشم پوشي نمود !

 

نتیجه درس :

1-از نظر فقهی در غزوه بنی المصطلق حضرت (ص) اجازه عزل و جلوگیری از اولاد و تنظیم خانواده را صادر فرمود.

 

2- از نظر دینی و اخلاقی تعصب و بیان مطالب نژاد پرستانه و بروز فتنه قومی ، محکوم و پیامبر اسلام فتنه نژادپرستی را از دسایس شیطان معرفی فرمود .

 

3- از نظر تربیتی برای رهبران دینی هر نوع انتساب اتهام و تبلیغ سوء و افتراء نسبت به شخص رهبرونزدیکان وی امکان پذیر  است تحمل و صبر و توکل به خدا بهترین درمان است و حادثه افک برای بیت نبوت و بیت ابوبکر صدیق از این نمونه ها است .

 

4- از نظر عقیدتی آنچه مسلم است جریان افک و قطع وحی در حدود بیش از یکماه بدون رضایت و مشیت الهی نبوده و نتیجه اصلی آن این است که پیامبران هم بشرند اما به نسبت سایرین ممتازند و مختار و باید فهمید آگاهی و دانش و حدود برنامه نبوت و رسالت آنها محدود و تمامی توان و قدرت آنها در اختیار خداوند علیم و حکیم می باشد .

 

5- در باب حدود باید بدانیم افتراء و اتهام زنا به دیگران یک جرم خطرناک است و در صورت عدم ثبوت 80 تازیانه شرعی به مرتکب آن زده خواهد شد اللهم احفظنا یا رب العالمین . و صلی الله علی سیدنا محمد و آله و صحبه و ازواجه خاصه السیده الطاهره عائشه (رض) .

 

 

« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

 

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

نوشتن دیدگاه

• از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
• لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.
• از نوشتن دیدگاهایتان با حروف فینگلیش جدا" خودداری کنید .
تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید


اطلاعات تماس با دفتر

استان کرمانشاه ، شهرستان پاوه ، خیابان امام محمد غزالی، دفتر امام جمعه پاوه

شبکه های اجتماعی

Template Design:Dima Group