«ماموستا» پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه پاوه
«ماموستا» پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه پاوه

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون حيات خلفای راشدین (رض)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس چهل و هفتم از سلسه مباحث تاریخ
درس یازدهم حیات خلفا : حیات حضرت علی (رض)

تاریخ : 17/10/87

موضوع  درس :

حیات حضرت علی «رض» از خلافت تا نهایت جنگ جمل

چهـــــــارم علـــــی بـــــــود جفت بتول             کـــه او را به خوبـــــی ستایــد رسول

که من شهر علمم و علیـــم در است            درست این سخن گفـت پیغمبر است

                                                                                                     «فردوسي »

توضیح درس :

محمد بن حنفیه یکی از فرزندان معروف حضرت علی «رض» می فرماید: همراه پدرم بودم، جمعی از اصحاب رسول الله « ص» از مهاجرین و انصار خدمت ایشان آمدند و فرمودند : خلیفه سوم حضرت عثمان بن عفان «رض» به لقاء حق رفته اند و وضعیت جامعه اسلامی کاملاً بحرانی است و مردم نیاز حتمی به امام و رهبری دارند که آنها را رهبری نماید و برای این امر ، شایسته تر از شما از حیث سابقه و قرابت با بیت نبوت را سراغ نداریم . حضرت علی «رض» فرمود : هیچگونه علاقه و آمادگی در جهت پذیرش این امر ندارم اگر در کنار باشم بهتر و بیشتر می توانم به امت رسول الله «ص» خدمت کنم تا اینکه مسئول باشم . حاضرین گفتند قسم به خداوند متعال تا وعده قبول خلافت و رهبری را به ما ندهید از منزل خارج نخواهیم شد . با توجه به اصرار حاضرین و بحران پیش آمده و بنا به نیاز جامعه حضرت علی فرمود : اگر قرار بر قبول این امر باشد باید موضوع علنی و با حضور مردم و در مسجد باشد . و سپس به مسجد رفتند و بعد از اتمام مراسم بیعت ، طی خطبه ای فرمودند: من راضی به پذیرش این مسئولیت نبوده و نیستم اینک مجبور به قبول این مسئولیت شدم جهد و کوشش خواهم کرد که امین دین و دنیای شماها باشم .

 

به فاصله چند روز از انتخاب حضرت علی «رض» جامعه مدینه با دو جریان مهم روبه رو شد :

 

1- ام حبیبه زوجه پیامبر اسلام و دختر ابوسفیان پیراهن خون آلود حضرت عثمان را همراه نامه‌ای به شام فرستاد و از برادرش معاویه بن ابی سفیان در خواست انتقام خون خلیفه سوم حضرت عثمان بن عفان را کرد و خواستار شد از علی بن ابیطالب بخواهد قاتلین را معرفی  نماید و حضرات طلحه و زبیر از حضرت علی در خواست کردند قتله خلیفه سوم دستگیر و نسبت به آنان احکام الهی صادر شود . حضرت علی به حضرات طلحه و زبیر فرمود « یا اخوتا انی لست اجهل ما تعلمون » ای برادران ، بدون تردید من از اوضاع بی خبر نیستم . ولی زمان و شرایط اجازه این کار را نمی دهد من هم معتقدم باید احکام الهی در خصوص قاتلین اجرا شود . لیکن با وضعیت فعلی و با بحران کنونی ، فعلاً اقدامی میسور نیست . حضرات طلحه و زبیراستدلال و حکمت حضرت علی را پذیرفتند ولی جمعی ساده که آرامش خود را در ایجاد فتنه و اختلاف دیگران می دیدند اعلام کردند حتی یک ساعت تاخیر در دستگیری قاتلین و قصاص آنها صبر نخواهیم کرد .

 

2- جریان دوم ، بحران سازان مصری که در مدینه مانده بودند و منافقانی که سر را از مخفیگاه بیرون آورده بودند امثال عبدالله بن سباء منافق و بحران ساز و جمعی از یهودیان و نصاری شروع به هیاهو کردند و از کاه ، کوه ساختند و اشک تمساح ریختند و حتي شعــار وا اسلاما سر مي‌دادند و با مشاهده این جریان جمعی از اصحاب رسول الله «ص» از جمله حضــــرات طلحه و زبیر که از بیعت کنندگان به حضرت علی بودند مدینه را ترک و به مکه مکرمه رفتند و از طرف دیگر اکثر همسران پیامبر اسلام و جمعی از بزرگان اصحاب که در سال 35 هجری به حج رفته بودند با شنیدن خبر شهادت حضرت عثمان در مکه باقی ماندند و در اطراف ام المومنین عایشه «رض» جمع شدند و جبهه‌ای زیر عنوان دفاع از خون حضرت عثمان تشکیل و از حضرت علی خواستار دستگیری و قصاص قاتلان مصری شدند و هم زمان نامه‌ای به اهل بصره نوشتند و آنها را به همراهی و همکاری دعوت کردند و تصمیم گرفتند به بصره رفته و بصره را به عنوان سنگر مبارزه انتخاب کردند .

حضرت علی قبل از هر کاری تصمیم قاطع گرفت فرماندارانی را که در زمان خليفه سوم موجب  بحران و فتنه شده بودند عزل و افراد جدیدی که بتوانند وحدت از دست رفته را احیاء کنند به جای آنها تعیین و معرفی نماید چند نفر از سران اصحاب خدمت حضرت علی رسیدند از جمله عبدالله بن عباس و عرض کردند عزل فرمانداران فعلاً به صلاح نیست . حضرت علی فرمود : بقاء بعضی از والیان حتی یک روزهم وهن و خیانت به دین است و باید عزل شوند و بدون تاخیر فرمانداران بصره و کوفه و یمن و مصر و شام را تعیین و به محلهای مورد اشاره فرستاد .

بعضی از فرمانداران در ماموریت محوله موفق ولی در بعضی از مناطق فرمانداران سابق ، تمکین نکردند و توفیقی حاصل نشد سپس نامه ای به شام نوشت و فرماندار وقت شام را به اطاعت و تمکین دعوت نمود معاویه بن ابی سفیان فرماندار شام تا سه ماه جواب نامه علی بن ابیطالب را نداد و سپس جواب نامه را نوشت و به مفاد نامه اعتراض  و مخالفت کرد و حامل نامه برگشت و وضعیت بحرانی شام و اثراتی را که پیراهن خون آلود حضرت عثمان در فکر و قلب مردم شام ایجاد کرده بود گزارش کرد و گفت : روزانه صدها نفر از علماء و مشایخ می آیند و با دیدن پیراهن شروع به گریه میکنند و خواستار برخورد با قاتلان حضرت عثمان هستند و اوضاع کلی شام را همراه مطالب مفصل دیگری به  حضرت علی «رض» گزارش کرد.

اگر چه گزارش رسیده از شام قلب حضرت علی را به درد آورد و تصمیم به برخورد گرفت لیکن خبر عزیمت افرادی از مکه به بصره به شدت او را ناراحت و محزون نمود و خبر شام و جریان نامه والی شام را فراموش کرد و تصمیم گرفت به بصره عزیمت نماید تا از بحران و تفرقه و شکستن حریم دین جلوگیری نماید و همراه سپاهی شهر مدینه را ترک و در ربذه مدتی توقف نمود و آنگاه عازم کوفه گردید از طرف دیگر سپاهی که همراه حضرت عایشه « رض» بود و به سپاه جمل معروف شد کم کم به بصره نزدیک شدند (قابل ذکر است جمل یعنی شتر و چون حضرت عایشه بر شتری سوار بود نام معرکه و سپاه و جنگ به جنگ جمل معروف شد) .

 یک شب در محلی گذر کردند سگهــای محل شروع به سرو صدا و عوعو کردند حضرت عایشه سوال کرد نام این محل چیست ؟ گفتند: حوأب . با هر دو دست به سرش زد و به گردن شتر زد ، شتر خوابید و گفت من به مدینه بر می گردم و قطعاً حاضر به ادامه  راه و سفر نیستم ، یاد دارم روزی با چند نفر از همسران در خدمت پیامبر اسلام بودیم فرمود : سگهای حوأب بر یکی از شماها عوعو خواهند کرد .

24 ساعت در محل توقف کردند تا بر هر دلیلی ام المومنین را قانع کردند که محل ، حوأب نیست و سپس عازم بصره شدند و در کنار شهر بصره خیمه زدند و مردم را به همراهی و همکاری دعوت کردند و اکثر مردم بصره اعلام همکاری نمودند و حضرت علی ماه ربیع الاخر سال 36 هجری به طرف عراق حرکت کرد و به کوفه رسیدند و به محض ورود خطبه ای خواند و مردم را به وحدت و اطاعت دعوت کرد و سپس حضرت قعقاع را به بصره فرستاد و با ام المومنین حضرت عایشه و حضرات طلحه و زبیر بحث و گفتگو کرد و پیام حضرت علی را به آنان رساند و گفت امیر المومنین علی بن ابیطالب فرمودند چنانچه تفاهم و تجدید نظر و اطاعت را قبول کردند فالحمد لله و اگر قبول نکردند ما صبر خواهیم کرد و ما شروع کننده جنگ نخواهیم بود .

حضرت عایشه و طلحه و زبیر پیشنهاد قعقاع را پذیرفتند و حضرت زبیر محل را ترک و به مدینه برگشت و در مسیر بصره ، مدینه به دست فرد  ناپاکی از اعراب گمنام و شرور شهید شد. وحضرت طلحه بنابه قول مشهور در خارج از ميدان جمل بوسيله تير يك فرد ناشناس مصدوم و سپس به لقاء حق پيوست .

حضرت عایشه علاقه به درگیری با حضرت علی را نداشت ولی جمعی در سپاه وی بودند و همچنین جمعی از مصریان در سپاه حضرت علی شرکت داشتند كه همانها جنگ ناخواسته‌ای برپا کردند . حضرت علی به محمد بن ابی بکر و عبدالله بن بدیل امر فرمود بدون فوت وقت به میدان جنگ و در گیری رفته و خواهرت را محترمانه از شتر پیاده کرده و به جای امنی ببرید و محمد بن ابی بکر رفت و حضرت عایشه را از کژاوه اش محترمانه بیرون آورد وسپس خدمت حضرت علی رسيدند و چندی نگذشت که سپاه جمل شکست خورد مدتی از خاتمه درگیری گذشت حضرت علی به محمد بن حنفیه فرزندش امر فرمود : وسیله عزیمت ام المومنین را به مدینه فراهم نماید . آنگاه کاروانی مجهز گردید و 40 نفر از زنان معروف و مشهور بصره همسر رسول الله «ص» را در روز 6 رجب سال 36 هجری تا مدینه منوره همراهی نمودند . حضرت علی « رض » در حین اعزام کاروان چند متری حضرت عایشه را محترمانه بدرقه نمود و حضرت عایشه«رض» از بزرگواری و لطف پدرانه حضرت علی «ع» تشکر نمود و با حزن و ناراحتی عازم مدینــــه گردید و یک بار فرمود : ای کاش بیست پسر لایق و قهرمان میداشتم و همه آنها را با دست خود کفن می کردم  ولی شاهد حادثه جمل نمی بودم .      

** نتيجه درس **

تاریخ معرکه جمل به روایت اهل سنت این چنین بود که به صورت اختصار ومجمل بیان شد .

قابل ذکر است فقهاء و بزرگان و سلف صالح اهل سنت به ما توصیه فرموده اند باید نسبت به اصحاب رسول الله «ص» مودبانه و محتــرمانه برخورد کنیم . از اهانت و تحقیر منع شده‌ایم اگر چه در جنگ جمل و صفین حق  به جانب حضرت علی « رض» بود چون ايشان خليفه‌ي بحق و منتخب مهاجرين و انصار بود . ولی اجازه اهانت به مخالفین حضرت علی را نداریم و مکلف هستیم نام آنها را محترمانه بر زبان جاري و از کلمات و واژه مودبانه استفاده کنیم و انشاء الله ما هم این چنین خواهیم بود و شعـــار ما این است « تلک امه قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم و لا تسئلون عما کانوا یعملون » (آنان امتی بودند و رفتند اگر عمل آنها نیک بوده یا بد ، خداوند قاضی و حاکم است و ما مسئول اعمال آنها نیستیم) آیه 134 سوره بقره 

و بر ماست امروزه با هم باشیم  و در مقابل دشمنان اسلام و مسلمانان متحد باشیم و تاریخ گذشتگان باید برای ما درس باشد نه موجب تفرقه و جدائی و باید از تاریخ عبرت بگیریم نه بغض و کینه . انشاءالله   

 

 

‍‍ « وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

نوشتن دیدگاه

• از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
• لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.
• از نوشتن دیدگاهایتان با حروف فینگلیش جدا" خودداری کنید .
تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید


اطلاعات تماس با دفتر

استان کرمانشاه ، شهرستان پاوه ، خیابان امام محمد غزالی، دفتر امام جمعه پاوه

شبکه های اجتماعی

Template Design:Dima Group