روز سه شنبه مورخ 31/1/89 ، و در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملا قادر قادری ، در مسجد قباء پاوه با حضور علاقمندان درس يكصد و چهارم  از سلسله مباحث تاریخ با موضوع حيات حضرت آدم (‌ابوالبشر) (ع) ارائه شد. 

در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده علاقمندان درج شده است.

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون تــاریــــــخ انبيــــــاء

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس يكصـــــدو چهارم  از سـلـسه مبـــاحث تـــــــــاریخ
درس دوم  حیات انبياي الهي

** موضوع درس **

**  حيات حضرت ابوالبشر آدم ( ع)   **     

يكي از اصول اعتقادي ما مسلمانان ايمان به كتابهاي آسماني است و در راس اين كتابها ، ايمان به قرآن كريم است و معني ايمان يعني باور داشته باشيم كه قرآن كلام خداوند است و بر آخرين پيام آور و امير انبياء حضرت محمد المصطفي نازل شده است و بايد به حروف و كلمات و آيات و مفاد آن ايمان قطعي داشته و هر نوع تغيير و تحريف و نقش انسان در تدوين قرآن را رد و به تمامي احكام و قصه هاي موجود در آن و تمامي امر و نهي اين كلام خداوند ايمان داشته باشيم و از ابتداء سوره فاتحه و بقره تا سوره ناس كاملاً مومن و معتقد باشيم .

هر نوع شك و ترديد را رد زيرا شك و ترديد سبب انحراف و باعث ضعف ايمان است . قرآن مصدر و منبع دين ماست هر آنچه در قرآن آمده است اصل و صحيح و دين ماست . پس ما حيات انبياء را از آيات قرآن جمع آوري و عرضه ميداريم و قرآن را منبع اصلي بحث خود قرار مي دهيم .

قرآن كريم در يك بيان روشن و واضح مي فرمايد : خداوند آدم را از گل به صورت و شبيه انسان خلق كرد و سپس در آن جان دميد و آدم چون يك انسان كامل ظاهر شد و به ملائكه امر فرموده است بر وي سجده كنند ( البته سجده بزرگي و فضل نه سجده عبادت و تعبد )

در جواب امر خداوند تمامي ملائكه رحمان به آدم سجده اكرام و احترام كردند غير از يك ملائكه كه بعداً به شيطان معروف و مشهور شد:

إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ طِينٍ

فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ

 يعني خداوند به ملائكه فرمود : من بشري را از گل با قدرت خود خلق مي كنم بر شماست براي وي سجده احترام كنيد تمامي ملائكه امر خداوند را به جا آوردند غير از ابليس كه حاضر به سجده و اكرام به حضرت آدم نشد.

آنچه بعد از خلقت آدم و مخالفت ابليس با امر يزدان و ساير مراحل در زندگي آدم و مخالفت شيطان  رخ داده است به صورت اختصار در چند بند بيان مي شود .

   1) ملائكه موجودات نوراني و غير مرئي هستند و ما مسلمانان به وجود آنها به عنوان يكي از اصول اعتقادي ايمان داريم و خلقت آنها قبل از خلقت آدم ( ع) بوده است . خداوند متعال در خصوص خلقت آدم با آنها صحبت كرده و فرموده است تصميم گرفته ام موجودي به نام بشر خلق كنم و به عنوان خليفه و نماينده خود در زمين مامور نمايم .

 ملائكه با خلافت بشر مخالفت و خود را برتر و شايسته تر مي دانستند و از خداوند خواستند آنها را نماينده خود معرفي كند خداوند متعال پيشنهاد آنان را رد و فرمود : « إِنِّي أَعْلَمُ مَا لا تَعْلَمُونَ » آنچه من اطلاع دارم شما از حكمت و آينده آن بي اطلاع هستيد. 

 2) خداوند به حضرت آدم علوم و لغات مختلف را تعليم داد و به آدم امر كرد كه علوم و دانش خود را بر ملائكه عرضه كند تا معلوم شود مقام آدم برتر از مقام ملائكه است . حضرت آدم علوم خدادادي را عرضه فرمود ، ملائكه از درك آن عاجـــز ماندند و تسليم امــر خداونـــد شدند و اقــــرار كردند « قَالُوا سُبْحَانَكَ لا عِلْمَ لَنَا إِلا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ » 

3) سپس خداوند به ملائكه امر فرمود به آدم سجده احترام كنند ملائكه امر خداوند را قبول كردند و به ابوالبشر حضرت آدم (ع) احترام و كرنش فضل نمودند الا يكي از آنها نباشد به نام شيطان . وي از احترام كوتاهي كرد و گفت : من از آدم بهتر و برترم .  

4) شيطان در اثر مخالفت خود از جنت و محل اقامت خود كه جايگاه ملائكه و قدسيان بود اخراج شد و به امر « قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ » 13 اعراف (از بهشت بيرون رو و از منزل و محل زندگي و استقرارت خارج شو تو موجودي ذليل و ضعيف هستيد و شايستگي اين مكان را نداريد) براي هميشه طرد شد.

5) سپس خداوند متعال رفيقي را براي آدم ( ع) به نام حواء خلق فرمود . خداوند متعال در آيه 1 سوره نساء  در خصوص خلق حواء اين چنين مي فرمايد : «الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا » ( خداوند همگي شما را از يك نفس و جنس خلق كرده است و از آن جنس زوجه آدم يعني حواء را نيز خلق كرده است .   

6) آنگاه خداوند به آدم و حواء امر فرمود : اي آدم در جنت و منزل و محل شايسته تو و حواء مستقر ، ساكن و مقيم شويد ولي از ثمره آن درخت نخوريد در صورت تخلف نتيجه اش خطرناك است « وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِين » اعراف 19

 7) ابليس شروع به وسوسه كرد و در نتيجه حضرات آدم و حواء را به خوردن ثمره درخت ممنوعه دعوت و آن دو نفر تمايل پيدا كردند و شيطان قسم غليظ ياد كرد كه من دلسوز و طرفدار شما هستم «وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ » اعراف 21 (و خيلي اصرار كرد اين ثمر را بخوريد . خوردن آن موجب بقاء هميشگي شماست) عاقبت از ثمر درخت ممنوعه خوردند.

8)سپس آدم و حواء به سهو خود پي بردند واز محضر يزدان طلب مغفرت و توبه كردند«قَالا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ » اعراف 23 ( گفتند خدايا به خود ظلم كرديم اگر رحمت خود را شامل حال ما نكنيد در رديف اهل خسارت قرار خواهيم گرفت ) 

9) خداوند متعال به خاطر عدم رعايت اوامرش شيطان را اخراج و به لحاظ سهو و تجاوز از حدود الهي كه از حضرات آدم و حواء مشاهده گرديد و امر خالق را ناديده گرفتند و از درخت ممنوعه خوردند فرمود : اي آدم ديگر تو و حواء حق اقامت در بهشت و در محل فعليتان را نداريد . بايد آنرا ترك و در زمين مستقر شويد و از اين تاريخ به بعد بين شما و ابليس عداوت و دشمني وجود خواهد داشت .     

‍‍ « وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

این مطلب را به اشتراک بگذارید

نوشتن دیدگاه

نام

تصویر امنیتی جدید