روز سهشنبه مورخ 28/10/89 در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملا قادر قادری در مسجد قباء پاوه درس يكصد و سي و سوم از سلسله مباحث تاریخ ( درس سيو يكم تاريخ انبيا(ع) ) با موضوع حيات حضرت زكريا(ع) ارائه شد.
در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده دوستداران و علاقمندان مباحث تاريخي درج شده است.
مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون تــاریــــــخ انبيــــــاء
توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري
درس يكصـــــدو سي و سوم از سـلـسه مبـــاحث تـــــــــاریخ
درس سي و يكم حیات انبياي الهي
*************
لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَهٌ لِّأُوْلِي الأَلْبَابِ
به تحقيق در بيان سرگذشت پيامبران براي صاحبان خرد عبرتي هست ( آيه 111 يوسف )
** موضوع درس **
حیات حضرت زكريا (ع)
حضرت زكريا فرزند برخيا و سلسله نسب وي به حضرت داود ميرسد. اين بزرگوار يكي از پيامبران الهي و نام مباركش 7 بار در قرآن كريم آمده و در چند سوره قرآن كريم به حيات مبارك وي اشاره رفته است . زكريا بزرگ شده يك خانواده عارف و متدين و خادم مسجد الاقصي بود . وي و حدود 20 نفر ديگر از راهبان و عارفان بني اسرائيل بصورت شبانه روزي مشغول خدمت معبد و قدس شريف بودند و حضرت زكريا مسئول و سر دسته اين گروه بزرگ و معروف بود .
در بين بني اسرائيل دو خواهر برجسته و شايسته بودند بنام حنه و اشياع ، حنه همسر و زوجه عمران و مادر مريم شد و اشياع همسر و زوجه زكريا و مادر يحياي پيامبر گرديد .
زكريا در بين مردم شريعت حضرت موسي را تبليغ ميكرد و سالها با همسرش اشياع زندگي كردند و مرتباًَ در درگاه خداوند متعال دعا ميكرد به آنان فرزندي عطا كند ، و چون خانمش عقيم و نازا بود تا سنين پيري داراي فرزند نشدند . دراواخر عمر زكريا حادثهاي رخ داد كه زكريا را به پدر شدن اميدوار كرد.
حادثه بدين قرار بود كه مادر مريم ، حنه خانم ، بين خود و خداي خويش عهد و نذر كرده بود اگر خداوند فرزند ذكوري بوي عطا كند او را خادم بيت المقدس خواهد كرد و به اراده خداوند بجاي پسر خداوند مريم را به عمران و حنه عطا فرمود و مادر مريم خيلي دلنگران و مأيوس و نارحت شد زيرا دختر حق خادمي را نداشت و بعد از اصرار حنه خانم ، راهبان و روحانيون مسئول معبد اجازه دادند مريم بعنوان خادمه در جمع ساير خدام كارش را شروع كند مريم به بيت المقدس وارد شد و چون پدرش را از دست داده بود بخاطر وجود قرابت فيما بين زكريا كه زوجهاش (اشياع) خاله مريم بود ، حضرت زكريا عهده دار سرپرستي مريم شد و در يك حجره مجزا از حجره ساير راهبان و خادمين مستقر گرديد و شروع به عبادت و خدمت صادقانه كرد و در فاصله روزهاي هفته حضرت زكريا از مريم احوالپرسي ميكرد در يكي از روزهاييكه به حجره مريم رفت مشاهده كرد ميوههاي تازه و طعامي عجيب و غريب در كنار مريم حاضر است ، از وي سؤال كرد « يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ إنَّ اللّهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ » (اي مريم اينها را از كجا آوردهاي؟ مريم گفت اين از جانب خداست و خداوند به هركس بخواهد بي حساب روزي ميدهد)
حضرت زكريا با شنيدن اين جمله و ديدن ميوههاييكه فصل آنها نبود ليكن در حجره موجود بودند ، اميدوار شد. و با خود گفت وقتي امكان دارد در فصلي ميوه فصليديگر وجود داشته باشد، بچهدار شدن ما هم در اين سن براي خداوند كاري دشوار نخواهد بود. لذا و علي رغم پيري خود و نازايي همسرش مجدداً عاجزانه از خداي خود درخواست فرزند صالحي كــرد تا بعد از خود آثار و زحماتش را دنبال كند و چراغش خاموش نشود. و خطاب به خداي خود فرمود: « رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً » ( خداوندا فرزند صالح و پاكي بمن عطا فرما )
خداوند دعاي زكريا را اجابت فرمود و امر آمد: « يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِيًّا » (اي زكريا اينك بشما فرزند صالحي عطا كرديم و نام ايشان را يحيي نهاديم) زكريا خيلي تعجب كرد كه چگونه ممكن است در سنين پيري و عقيمي همسرش ، داراي فرزند شود و عاقبت شد آنچه را كه از نظر فكر دور بود اما براي قدرت الهي سهل و آسان .
حضرت زكريا با شغل نجاري زندگي روزانه خود را تأمين و با جهد شبانه روزي در مقابل منحرفين عصر خود ايستادگي كرد و دشمنان زكريا ( قوم يهود بيت المقدس) او را تحت فشار قرار دادند. زكريا از بيت المقدس فرار كرد، او را دنبال كردند .وي نيز به درون درختي پناه برد . دشمنان آمدند اطراف درخت را گرفتند و بناء به قول مشهور با اره از بالا ، درخت را همراه حضرت زكريا دو نصف كرده و او را شهيد نمودند و بنا به قولي در بيت المقدس دفن شده و به راي جمعي نيز در شهر حلب سوريه مدفون است. و قبري در مسجد جامع حلب با كيفيتي عالي وجود دارد به نام قبر«حضرت زكريا شهيد دست يهوديان » و در كنار آن محاسن رسول خدا حضرت محمد المصطفي(ص) نگهداري ميشود.
خداوند توفيق داد در بهار 1387 قبر حضرت زكريا را در مسجد جامع حلب همراه محاسن رسول الله زيارت كرديم . الحمدلله رب العالمين
** نتيجه **
در حيات حضرت زكريا نكات معنوي و مهمي وجود دارد كه در چند بند به آن اشاره ميكنم :
1-قوم يهود به قتله و قاتلين پيامبران مشهورند و با شهادت حضرت زكريا جنايت قوم يهود عليه انبيا شروع شد و با شهادت حضرت يحيي و به قول يهود صلب حضرت عيسي خاتمه يافت .
2-با دعاي خاضعانه ، حضرت زكريا در اواخر عمرش و از خانم اشباع نازا و عقيم داراي فرزند شدند. در اين عمل و حادثه پيامي وجود داردو آن اينست كه انسان نبايد در هيچ حالي از لطف و كرم خداوند مأيوس شود .
3-كرامت اولياء الله حق است و معني كرامت يعني اعطاء و بخشيدن حالات غير عادي از جانب خداوند به افراد صالح و عابد و مخلص خدا كه نمونه آن حاضر شدن طعام و ميوه براي حضرت مريم بود واين كار را كرامت گويند كه نشانه قرابت عبد به خداست .
4-اولاد صالح و مؤمن و خلف صالح ، يك آرزوي ديرينه انسانها بوده است ، بعضي به جهت پاسداراي از اموال و رنج چند ساله خود آرزو ميكنند كه فرزند داشته باشند و بعضي بجهت حفظ آثار علمي و معنوي و هنري خود . و در هر دو حالت درخواست فرزند امري است مبارك.
دعاي حضرت زكريا كه از خداوند درخواست ذريه طيبه كرد بخاطر حفظ آثار معنوي وي بود و اين امر جزو آرزوي همه ماست كه فرزندان صالحي داشته باشيم كه بعد از خود چراغ ما خاموش نشود و آثار ما بلا صاحب نماند.
** اللهم هب لنا و وفق اولادنا لما تحب و ترضي **
« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و اصحابه اجمعین »
• لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.
• از نوشتن دیدگاهایتان با حروف فینگلیش جدا" خودداری کنید .