روز سه‌شنبه مورخ 12/ اسفندماه /1393درادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملاقادر قادری در مسجد قباء پاوه درس دویست و هشتاد و سوم از سلسله درسهاي تاريخ،‌سيره، قصص، وصايا، عقيده، اخلاق و... (درس بیست و یکم « شرح چهل حدیث نبوی(ص)»)ارائه شد.

در ادامه، درس مذکور جهت استفاده دوستداران و علاقمندان مباحث ديني درج شده است.

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون احادیث

توســـط حــاج ماموستا ملا قادر قادري

درس دويست و هشتاد و سوم از كلاسهاي هفتگي مسجد قباء‌ پاوه

درس بیست و یکم «شرح چهل حدیث نبوی(ص)»

*************

*موضوع درس*

« حَذَر و هشیاری »

درس بیست و یکم: « حَذَر و هشیاری »

حدیث بیست و یکم : قَالَ رَسولُ اللهِصَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : لا يُلْدَغُ الْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ وَاحِدٍ مَرَّتَيْنِ متفق علیه

ترجمه حدیث: انسان مومن دو بار از یک سوراخ گزیده نمیشود.

شرح حدیث : راویان و شارحان حدیث فوق در کتاب های خود آورده اند که در غزوه بدر شخصی معروف به ابوعِزَّه جُمَحی شاعر، اسیر گشت. قبل از اسارت، کار این فرد در مکه بد و بیراه و ناسزاگوئی و هَجو پیامبر اسلام بود و به اندازه یک لشکر با قلم و زبانش اسلام و پیامبر اسلام را هَجو و تحقیر و کفار را علیه اسلام تشویق کرده بود. بعد از اسارت در خدمت رسول خدا از وضع مالی و خانوادگی و نداری و بیچارگی خود بسیار گفت تا جائیکه رسول خدا(ص) تحت تأثیر احوال و بیان و گفتار وی قرار گرفت و او را آزاد کرد و در حضور رسول خدا متعهد شد دیگر ناسزا و هجو نکند و نسبت به اسلام و رسول خدا به خلاف ادب و نزاکت، سخن نگوید. این فرد ضعیف الاراده و بی عهد و پیمان، به محض رسیدن به مکه دوباره شروع به سرودن شعر در ذَم اسلام و هَجو رسول خدا نمود. مدت زمانی گذشت در یک غزوه دیگر «غزوه حَمراءُ الاسد» مجدداً اسیر گشت و در خدمت رسول الله(ص) مثل سابق شروع به مظلوم نمائی کرد و از فقر و عائله مندی خود گفت و از حضور رسول الله درخواست عفو و آزادی کرد . پیامبر اســلام فـــرمود: می خواهید شما را آزاد کنم تا به مکه برگردید و بگویی دوباره سر محمد کلاه گذاشتم؟ خیر دیگر آزاد نخواهید شد زیرا « لا يُلْدَغُ الْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ وَاحِدٍ مَرَّتَيْنِ» (مومن دو بار از یک سوراخ گزیده نمی شود.) شما یک بار دروغ گفتید و خود را معرفی کردید این بار حرف های شما خریدار ندارد.

** نتیجه و نکات درس**

1- نکته تربیتی که در این پیام و کلام ارزشمند و گُهَر بار رسول خدا وجود دارد این است که مومن باید زیرک، هشیار، بصیر و بیدار باشد چون ایمان و ساده لوحی و مومنِ با بصیرت و جهل و حماقت جمع شدنی نیستند.

2- در حدیث است مومن باید در زندگی زیرک، عاقل و هشیار باشد.«المُومِنُ کَیِّسٌ فَطِنٌ حَذِرٌ» لذا مومن واقعی نباید سرش کلاه برود.

3- قرآن کریم از زبان حضرت یعقوب آورده است زمانی که برادران یوسف از مصر برگشتند خدمت پدرشان رفتند و گفتند: پدر عزیز، وزیر مالیه مصر به ما تذکر داده است اگر این بار بنیامین را با خودمان به مصر نبریم ارزاق و گندم به ما نخواهد فروخت و سپس ادامه دادند ما وعده شرف می دهیم از بنیامین پاسداری و حفاظت نماییم. حضرت یعقوب فرمود: قبلاً برای برادرش یوسف همین وعده را دادید «هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلَّا كَمَا أَمِنْتُكُمْ عَلَىٰ أَخِيهِ مِنْ قَبْلُ» (چگونه حرف شما را قبول کنم؛ شما زمانی یوسف را به صحرا بردید وعده­ها دادید، ولی وعده­هایتان دروغ از آب درآمد، لذا محل باور نیستید) یوسف آیه 64

4- در این کلام رسول خدا(ص) پیامِ رسا و روشنی وجود دارد که خلاصه اش این است: ای مسلمانان هشیار باشید و کلمات رنگارنگ و توجیهات به ظاهر دلسوزانه دشمن و افراد مریض شما را فریب ندهد. دشمنان دین و دنیای شما چون مار هستند که دارای بدن نرم و صاف و بعضاً زیبا ولی درون آنها مملو از سمّ قاتل است هشیار باشید فریب آنها را نخورید.

5- در عصر ما که ایمان مردم ضعیف شده و ترس از خدا و آخرت از هر زمانی کمتر گشته و هرکس به نفع خود سیاست را تفسیر و تقیه و ظاهر سازی از هر زمان دیگری بیشتر شده است، بر ما لازم و ضروریست ساده نباشیم و در معاملات و قبول ضمانت افراد تحت تأثیر احساسات ظاهری و عاطفه دینی و اخلاقی قرار نگیریم. کسانی را می شناسیم اسیر عاطفه و ترحم و احساسات افراد شیّاد و بی وعده قرار گرفته و امروز بدترین وضع را در زندگی دارند.

6- بیایید با هم دعا کنیم در این لحظه و لحظات دیگر تکرار کنیم « اللهُمَّ احفَظنِی مِن خَلیلٍ مَاکِرٍ عَیناهُ تَرَیانِی و قَلبُهُ یَرعَانِی» ( الهی ما و خانواده ما را از شر دوستانی که ظاهری مقبول و زبانی چرب دارند و در باطن دنبال فریب دیگران هستند؛ محفوظ و مصون بدار) آمین

وصلی الله علی سیدنا محمد و علی آله و صحبه المجاهدین

این مطلب را به اشتراک بگذارید

نوشتن دیدگاه

نام

تصویر امنیتی جدید