اولین نماز جمعه پاوه در سال جدید با رعایت تمام پروتکل های بهداشتی، با حضور پرشور مردم مومن پاوه در محل مسجد­ جامع و به امامت حاج ماموستا ملاقادر قادری اقامه شد.

در ادامه متن کامل خطبه های نماز جمعه امروز آمده است:

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام‌جمعه پاوه؛ نماز جمعه امروز پاوه (۱۴۰۰/۱/۶) با رعایت تمام پروتکل های بهداشتی، با حضور پرشور مردم مومن پاوه در محل مسجد­ جامع و به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری اقامه شد.

متن کامل خطبه‌های نماز جمعۀ مورخۀ ۱۴۰۰/۱/۶ شهر پاوه

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین ثم الصلاة والتحیة و السلام علی امام المتقین سیدنا و قائدنا و مولانا محمدٍ و علی آله و صحبه و من دعا بدعوته الی یوم الدین

السلام علیکم ورحمة الله و برکاته

برادران و خواهران حاضر در نماز جمعه؛ سلام خداوند متعال بر تک‌تک شما باد. حلول سال جدید را به شما و خانوادۀ محترمتان تبریک عرض می‌کنم.

همچنان که پیامبر بزرگوار ما در نو شدن هر ماه هجری دعا می‌کردند و می‌فرمودند: خدایا این ماه جدید را مایۀ خیر و امنیت و رخا و رفاه برای امتم گردان، ما هم دعا می‌کنیم و می‌گوییم خدایا سالی که نو شده و درس‌های بسیاری برای ما دارد را مایۀ خیر همه ما بگردان. قطعاً تغییرات در سال چیز ساده‌ای نیست.

خداوند بزرگ می‌فرماید: «يُقَلِّبُ‌ اللَّهُ‌ اللَّيْلَ‌ وَ النَّهَارَ إِنَ‌ فِي‌ ذٰلِکَ‌ لَعِبْرَةً لِأُولِي‌ الْأَبْصَارِ» پروردگار شب و روز را دگرگون می‌کند. در تغییر این شب و روز برای اهل بصیرت درس است خوشا به حال کسانی که از این تغییرات درس فرامی‌گیرند.

عزیزان؛ امروز بنده ۴ مطلب مختصـــر را به شرح آتی به عرض می‌رسانم. ۱- آیۀ ۷۸ سورۀ غافر ۲-حدیثی از پیامبر اسلام (ص) ۳-جمله‌ای از ابن خلدون ۴-جوابیه‌ای در خصوص اهانت به دین مبین اسلام

🔴 بحث اول: آیۀ ۷۸ سورۀ غافر

خداوند متعال در آیه ۷۸ سوره غافر فرماید: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنَا عَلَيْكَ وَمِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ» این آیه خطاب به رسول‌الله (ص) است. ای رسول ما قبل از تو نیز رسولان زیادی را برای ارشاد مردم فرستاده‌ایم؛ نام و مأموریت بعضی از آنان را برای تو بیان اما نام بعضی دیگر را نیاورده‌ایم.

با رسول گرامی اسلام نام ۲۵ پیامبر در قرآن کریم آمده است که هرکدام مأموریتی داشته‌اند؛ برای نمونه به مأموریت چند نفر از پیامبران الهی اشاره می‌کنم.

حضرت شعیب یکی از پیامبران الهی است که نامش در قرآن آمده است؛ خداوند به شعیب (ع) مأموریت داده بود وضعیت بازار را اصلاح کند در عصری که مردم در بیع و معامله و خریدوفروش به همدیگر دروغ می‌گفتند و به همدیگر خیانت می‌کردند و بازار نیاز به اصلاح داشت.

در اسلام بازار مهم است. اگر بازار جامعۀ اسلامی، اصلاح شود ۵۰ درصد زندگی مردم درست شده است. به خاطر اهمیت بازار خدای بزرگ پیامبری را برای اصلاح آن فرستاده است تا بازاریان در بیع و معامله و خریدوفروش کلاه سر مردم نگذارند و به همدیگر خیانت نکنند.

خداوند حضرت لوط را به میان قومی فرستاد که بداخلاق بودند و تمایلی به زنان نداشتند و هم‌جنس‌بازی می‌کردند. خداوند به لوط (ع) فرمود: به میان قوم خود برو و آن‌ها را از این اخلاق رذیل بر حذر بدار. اگر گوش ندادند ما با آن‌ها برخورد می‌کنیم. پس خداوند حضرت لوط را برای مبارزه با بی‌اخلاقی و بی‌عفتی و فساد فرستاده است.

خدای بزرگ حضرت ابراهیم را فرستاد تا در مقابل خرافه‌پرستی پادشاهان و قدرتمندانی که در عراق و فلسطین و مصر زندگی می‌کردند، بأیستد و مقاومت کند و ابراهیم (ع) را به خاطر آنکه فرمود ظلم نکنید، مستبد نباشید و بت را پرستش نکنید، اذیت و آزار داده و دربه‌در کردند تا مجبور به هجرت شد

بعدازآن حضرت موسی (ع) را فرستاد. حضرت موسی در مقابل فرعون ایستاد. فرعون می‌گفت: «انا ربکم الأعلی» من خدای شما در زمین هستم و اینکه موسی می‌گوید خدایی هست دروغ می‌گوید. موسی (ع) با فرعون ظالم و مستبد که ادعای خدایی می‌کرد، مبارزه کرد.

حضرت عیسی (ع) را برای مبارزه با خرافه‌پرستی و افراطی‌گری فرستاد. حضرت عیسی مبارزه کرد اما نگذاشتند عمرش طولانی باشد. به عقیدۀ یهود در سن ۳۳ سالگی او را کشته‌اند و به صلیب بسته‌اند اما قرآن می‌فرماید آن‌ها دروغ می‌گویند کسی که آن‌ها او را به صلیب کشیده‌اند، شبیه عیسی بوده است.

تاریخ درگذر بود. ۵۷۰ سال ارتباط آسمان و زمین قطع شد. مرحوم ابوالحسن ندوی صاحب کتاب «ماذا خسر العالم بانحطاط المسلمین» می‌فرماید: وقتی پیامبر اسلام (ص) مبعوث شد، دنیا دنیای عجیبی بود و در آن بحث همه‌چیز بود الا خدا و اگر بحثی هم از خدا بود، خرافه بود. تورات و انجیل تحریف شده و رجال دین دودسته شده بودند؛ دسته‌ای که خداپرست بودند به داخل غارها و دیرها رفته و از جامعه دور شده بودند و جمعی هم که بی‌تقوا بودند ماندند و با سلاطین و پادشاهان عصر خود همراه شدند. ظلم در میان مردم بیداد می‌کرد. خودفروشی زنان یک امر عادی بود در این فاصله خداوند متعال آخرین پیامبر را به میان مردم فرستاد که مأموریت این آخرین پیامبر که محمدالمصطفی است برای تمام اموراتی بوده که سایر پیامبران به خاطر آن‌ها مبعوث شده‌اند.

مأموریت رسول خاتم یک مأموریت جهانی بوده است. مأموریت حضرت خاتم برای اصلاح بازار، مبارزه با ظلم و خرافات و افراطی‌گری بوده است

زمانیکه حضرت(ص) بعد از نزول آیات ابتدایی سورۀ اقراء از غار حرا به منزل برگشت، به حضرت خدیجه فرمود مردی که او را نمی‌شناختم بعضی چیزها را به من القا کرد دچار یک نوع ناراحتی شده‌ام مرا بپوشان شاید کمی حالم بهتر شود «دثّرونی دثّرونی» مرا بپوشان. حضرت خدیجه احوال پیامبر اسلام (ص) را پرسید. فرمود چیزی دیده‌ام تأثیرات فراوانی در درون من کرده است. می‌ترسم جنینان در من اثر کرده باشند، حالاتم عوض شده است. حضرت خدیجه فرمود: جنی و موجودات مضر نمی‌توانند در تو تأثیر و به تو آسیب برسانند؛ زیرا تمامی اخلاقی که در انسان‌های برجسته وجود دارد در تو هم وجود دارد.

با این وصف استراحت کن من به نزد پسرعمویم ورقه می‌روم که به تورات و انجیل آشنایی دارد. رسول گرامی اسلام می‌فرماید: در میان خواب‌وبیداری بودم دوباره آن کسی که در غار حرا او را دیده بودم به نزد من آمد و گفت: «يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ قُمْ فَأَنْذِرْ» ای کسی که خود را در لحاف پیچیده‌ای، بلند شو. تو باید جامعۀ بشری را که دچار هزاران مصیبت است، اصلاح کنی. این پیامبر بزرگوار ۲۳ سال زحمت کشید.

امروز به تاریخ هجری شمسی ۱۴۰۰ سال و به تاریخ هجری قمری ۱۴۴۲ سال از هجرت پیامبر اسلام (ص) سپری شده است اما بعد از گذشت این سال‌ها، مردان بزرگ و ماموستایان دینی و اهل عرفان اجازه نداده‌اند دین اسلام دچار خدشه شود. مساجد ما روزبه‌روز بیشتر می‌شوند و جمعیت ما روزبه‌روز افزایش می‌یابد. ما دوران زیادی را پشت سر گذاشته‌ایم. صلیبی‌ها ۵۰ سال در مصر و لبنان و سوریه و فلسطین مسلمانان را آزار دادند ولی اسلام و مناره‌ها و الله‌اکبر ماندند.

مغولان از چین شروع کردند و بخارا و سمرقند و ری و همدان و دینور و بغداد را ویران کردند و نزدیک به ۳۵ سال مسلمانان را کشتار کردند تا در فلسطین اشغالی امروزی شکست خوردند ولی اسلام و الله‌اکبر ماند.

در جنگ‌های جهانی اول و دوم میلیون‌ها انسان که بسیاری از آن‌ها مسلمان بودند کشته شدند اما باز اسلام و شعار الله‌اکبر باقی ماند.

در جنگ‌های گذشته دشمنان در مقابل اسلام جنگ مسلحانه می‌کردند و قهرمانان مسلمان هم در دفاع از اسلام سینه سپر می‌کردند

اما امروزه جنگ با مسلمانان کمتر مسلحانه است و بیشتر هجمۀ فرهنگی و ماهواره و فضای مجازی است و به دین و ناموس و شرف ما بسیار به‌آرامی حمله و فرزندان ما را منحرف می‌کنند. امروز جنگ علیه اسلام جنگ دیگری است. ما مأیوس نیستیم چون صاحب این دین الله رب‌العالمین است ولی تنها ناراحتی ما این است که به وظیفۀ خود عمل نکنیم و  پاسخی برای قبر و قیامت آنگاه که از ما سؤال شود برای حفاظت از دین اسلام و مقام رسول خود چه کردید و با زبان و قلم و مال خود چه قدمی برداشتید؟ نداشته باشیم.  خوشا به حال آنان که جوابی دارند.

مسلمانان امروز در مقابل هجمۀ عجیبی قرار گرفته‌اند. هجمه تنها آن نیست که به خدا و پیامبر اسلام (ص) دشنام بدهند؛ همینکه وقتی برای نمونه اینستاگرام را باز می‌کنیم و هزاران مطلب را که با دین و آیین و شرف و ناموس و مسجد و عرفان و معنویت ما مطابقت ندارد مشاهده می‌کنیم، این به خودی خود، نوعی هجمۀ فرهنگی است.

🔴 بحث دوم: حدیثی از رسول گرامی اسلام (ص)

پیامبر اسلام (ص) می‌فرماید: «إنَّ الدُّنْيَا حُلْوَةٌ خَضِرةٌ، وإنَّ اللهَ مُسْتَخْلِفُكُمْ فِيهَا فَيَنْظُرَ كَيفَ تَعْمَلُونَ، فَاتَّقُوا الدُّنْيَا وَاتَّقُوا النِّسَاء»؛ این دنیا همانند یک باغچه سرسبز و فرح‌بخش است. خداوند در دنیا ما را جانشین خود قرار داده است و نگاه می‌کند که چگونه کار می‌کنیم. هشیار باشید دنیا و زنان بد شمارا فریب ندهند. ما باید در این برهه از زمان خیلی هشیار باشیم اگر هشیار نباشیم ضرر خواهیم کرد.

مرحوم احمد دیدات آفریقایی می‌گوید: در حجة‌الوداع ۱۲۰ هزار نفر در خدمت پیامبر اسلام (ص) به حج مشرف شدند. ولی حدود ۱۱ هزار نفر از اصحاب رسول‌الله در مکه و مدینه مدفون‌اند و بقیه در دفاع از دین در عراق و شام و ایران و آفریقا و افغانستان و جنوب چین و استانبول مدفون‌اند.

🔴 بحث سوم: جمله‌ای از ابن خلدون

ابن خلدون که در قرن هفتم زیسته است، جامعه‌شناس معروف و مشهوری است و کتابی دارد به نام مقدمه که هر روحانی باید آن را بخواند. ابن خلدون می‌فرماید: «الدین اصلٌ و السلطانُ حارسٌ علیٰ هذا الأصل فإذا غَفَلَ الحارسُ ضاع الاصل» در هرزمانی دین اصل است، مسئولین نگهبان آن دین هستند. به‌عبارت‌دیگر دین یک اصل است و مسئولین پاسدار و نگهبان آن هستند. وقتی مسئول غافل باشد اصل از بین خواهد رفت.

جهت فهم بهتر موضوع نمونه عرض خواهم کرد؛ پارسال یکی از پاسداران مخلص تهرانی در تعطیلات نوروز از مریوان به روستای هجیج آمده و با دیدن وضعیت روستا خیلی متأسف شده بود. با مسئولان استان کرمانشاه تماس گرفته و از وضعیت روستای هجیج در قلب هورامانِ صاحب عرفان که انگار یکی از شهرهای اروپاست اظهار گله کرده بود. در روز دوم در پاوه تشکیلاتی به راه انداختند و بعضی از نیروها را به هجیج فرستادند. توقع ما این بود امسال هم مسئولان شهر پاوه قبل از عید راهی شهرهای خود نشده و در پاوه می مانند و تشکیلاتی از نیروهایی مخلص بسیج و فرهنگیان و جوانان پاک را که در این شهر زیادند درست می‌کردند و امکانات در اختیار آن‌ها می‌گذاشتند و روزانه به نوسود و نودشه و باینگان می‌رفتند و اجازه نمی‌دادند بی‌نظمی ایجاد و فرهنگ ما دچار خدشه و فرزندان ما بداخلاق شوند.

سه سال پیش در تلویزیون دیدم در چین کمونیست که هیچ اعتقادی به اسلام ندارند تمام سی‌دی‌هایی را که از آمریکا به چین آمده بود و به‌زعم آن‌ها برای فرهنگشان ضرر داشت، جمع کردند و همه را نابود کردند. همچنان که چین کمونیست خود را صاحب فرهنگ می‌داند و برای فرهنگ خودش احترام و ارزش قایل است ما مردم هورامان نیز دارای فرهنگ غنی هستیم.

چند روز پیش، روحانی یکی از این روستاهایی که هدف گردشگری است نزد بنده آمد، از او سؤال کردم چرا عمامه‌ات را برداشتی؟ گفت: روستای ما به حدی شلوغ است جرأت ندارم عمامه‌ام را سرم کنم. از اوضاع گله مند بود و می‌گفت: وضعیت خوب نیست؛  ۵ جوان پسر همراه با یک خانم جوان خانه‌ای به قیمت ۸۰۰ هزار تومان برای یک شب اجاره می‌کنند در حالیکه معلوم نیست چه‌کاره و از کجا آمده‌اند و بعضی افراد بدبخت هم به خاطر پول خانه هایشان در اختیار این چنین افرادی قرار می‌دهند.

 مسئولان در این روستاها نظارتی نداشته و هیچ حساب‌وکتابی وجود ندارد؛ این کارها باعث می‌شود فرهنگ و دین و مردم ما منحرف شوند. چه کسی باید مسئول باشد؟ چه کسی ضرر خواهد کرد؟ قطعاً جمهوری اسلامی ضرر خواهد کرد؛ اگر شهدای ما می‌دانستند روزی خواهد آمد که مسئولان تا این حد بی‌خیال هستند، هیچ‌گاه سینه خود را سپر نمی‌کردند و خود را به کشتن نمی‌دادند.

چرا در این شهر هیئتی تشکیل نمی‌شود؟ چرا بررسی نمی‌کنید که در روستاهای ما چه می‌گذرد؟ چرا به دین و اخلاق و فرهنگ این مردم توجه نمی‌شود؟ همۀ ما مسئول هستیم. «کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ»

بحث چهارم: جوابیه‌ای در خصوص اهانت به دین مبین اسلام

هفتۀ گذشته فردی در لباس زردشتی به اسلام و مردان بزرگ اسلام شدیداً حمله کرده است؛ در این خصوص مطالبی دارم که با بیان یک مقدمه، خدمتتان عرض کنم.

تاریخ اسلام به هجری قمری ۱۴۴۲ سال را نشان می‌دهد. اگر در ممالک اسلام بررسی کنیم در کنار هر ۱۰ خانۀ مسلمانان یک خانۀ یهودی یا مسیحی و یا زردشتی بوده است. در قانون جمهوری اسلامی به ادیان یهودی و مسیحی و زردشتی رسمیت داده شده و در مجلس شورای اسلامی نماینده دارند.

در اقلیم کردستان عراق که شامل دهوک، هولیر، سلیمانیه، حلبچه و کرکوک است، ۲۴۰ کلیسا وجود دارد و در طول این ۱۴۴۲ سال مسلمانان و مسیحیان و غیره در کنار هم زندگی کرده‌اند.

طبق آمار ۳۰۰ هزار مسیحی در عراق زندگی می‌کند که حدود ۲۰۰ هزار نفر آن‌ها در کردستان عراق هستند. در اقلیم کردستان بصورت آشکار پیروان زردشت کم بوده لیکن ۲ سال است که شروع به فعالیت کرده‌ و به گفتۀ خودشان در کردستان عراق و ایران و خصوصاً در منطقۀ ما توانسته‌اند ۱۰۰ هزار مسلمان را زردشتی کنند. البته بنده این آمار را قبول ندارم اما به گفته خودشان: ۹۵ هزار نفر آن‌ها کورد سورانی و ۵ هزار نفر هم هورامی هستند.

این مجموعه که تاکنون خیلی نامی از آنها نبوده، بعد از سفر پاپ آشکارا به دین و رجال ما اهانت می‌کنند.

یکی از آن‌ها به نام لقمان فرزند حاج کریم اهل بازیان و عراقی الأصل و از خانواده‌ای مسلمان است که در سال ۲۰۰۰ میلادی ۲۱ سال پیش راهی انگلیس شده، دین خود را که اسلام بوده به زردشتیان انگلیس فروخته و زردشتی شده است، بعداز مدتی جیب‌هایش را پر کرده‌اند و به کوردستان عراق برگشته است.

چهار روز پیش در فیلمی کوتاه که خودش منتشر کرده گفته بود کار من این است هر صبح سه بار به عکس صلاح‌الدین ایوبی که در منزل دارم تف می‌اندازم و سپس به سر کار می‌روم. همین شخص انگلیسی فکر که پدرش حاج کریم و اصالتاً مسلمان و دینش را به پول به انگلیس فروخته است، در هولیر و سلیمانی برای زردشتیان معبد ساخته است. با او مصاحبه کردند که چرا این کلمات را به زبان آورده است و در جواب مجدداً خیلی به اسلام اهانت و بی‌ادبی کرد.

او می‌گفت دیدگاه ما این است که انسان از خاک خلق نشده است و می‌تواند مادر و خواهر خود را به همسری انتخاب کند.

جمعی در عراق علیه او شکایت کرده‌اند؛ بنده هم بنابر وظیفۀ خودم به این لقمان انگلیسی و همفکران او اعلام می‌کنم در اروپایی که تو در آنجا درس اهانت به اسلام را خوانده ای، قبلاً به دین اسلام و پیامبر ما اهانت کردند، اما هیچ نتیجه‌ای نگرفتند تو هم نتیجه‌ای نخواهی گرفت؛ بلکه این حرکات زشت، سبب بیداری ما می شود

لقمان خان؛ اقلیم کردستان محل هزاران عالم و عارف است و در آنجا ۵ هزار و ۴۰۰ مسجد وجود دارد؛ قطعاً بی ادبی امثال تو بی جواب نخواهد بود.

من به اهل ایمان و برادران و خواهران کورد عراقی و مسئولان محترم اقلیم کردستان بخصوص ماموستایان عرض می‌کنم: اجازه ندهید مردم کوردستان گرفتار اینگونه مباحث شوند؛ نگذارید در سرزمین مولانا خالد، شیخ سعید پیران، کاک احمد شیخ، ماموستا قادر کویه، شیخ عبدالرحمن خالص کرکوک، شیخ عثمان سراج‌الدین طویله و ماموستا مولوی کورد و هزاران رجل بزرگ دیگر امثال لقمان انگلیسی به دین ما اهانت کنند؛ مطمئناً توصیه این بزرگانی که از آن‌ها نام بردم این است که ما از این دین دفاع کنیم ، چرا که در آینده و به دنبال سفر جناب پاپ شاهد مسائل دیگری نیز خواهیم بود.

شاید سئوال شود، چرا مردم هورامان و اهل کردستان زردشتی می‌شوند؟ چون به آن‌ها پول می‌دهند؛ خدا مسئولان دولت‌های اسلامی را اصلاح کند و آن‌ها را هدایت دهد به فکر قوم و ملت خود باشند تا دین خود را به خاطر فقر و نداری به بیگانه نفروشند.

سال ۶۷ زمانی که برادران و خواهران عراقی آواره شدند، ۴۵۰ هزار عراقی از مرز شوشمی به پاوه آمدند و ما در حد توان به کمک آن‌ها شتافتیم و جمهوری اسلامی هم نهایت زحمت خود را برای آن‌ها کشید. یکی از این آوارگان به منزل مرحوم عزت بگ لهونی در خانقاه رفت. با بنده هم ارتباط داشت و چند بار بنده در بنیاد شهید خودرو در اختیار او گذاشته‌ام و به پالنگان و اویس و هورامان و ره زاو مریوان سفر کرد؛بعدازآن کتابی به نام «میژووی هه ورامان» (تاریخ اورامان) را در ۱۲۵۲ صفحه نوشت.

این شخص راهی سوئد شد. خانوادۀ آقای لهونی کتاب او را چاپ کردند و نسخه‌ای از کتاب را نیز به بنده دادند. نویسندۀ این کتاب که شخصی به نام محمدامین هورامی اهل بیارۀ عراق بود در آخر کتاب به سه گروه حمله کرده است. شیخ و ملا و بیگ زاده و نوشته این سه گروه برای کورد و هورامی مایۀ مصیبت هستند.

بنده هم خیلی ناراحت شدم و گفتم این شخص حداقل به مدت ۲ سال در منزل مرحوم عزت بیگ بوده است و نمی‌بایست به بیگ زاده‌ها حمله می‌کرد. بارها بنده به خاطر اینکه مهمان ما بود احترامش را گرفته‌ام و ۲۰ بار از بنده ماشین خواسته و رفته تا کتاب «میژووی هه ورامان» خود را تکمیل کند و می‌بایست به روحانیون هم حمله نمی‌کرد. بیاره که وطن اوست به‌واسطۀ شیوخ بیاره دارای جایگاه و حرمت است ادب حکم می‌کرد به شیوخ هم اهانت نمی‌کرد. آقای محمدامین هورامی بعد از ۲ سال از سوئد برگشت و گفتم این چیزها چیست که نوشته‌ای؟ گفت قصد من اهانت به شیخ و ملا و بیگزاده نبوده اما بنده گفتم من و شما خواهیم رفت و نسل بعد این کتاب را می‌خوانند و قضاوت می‌کنند و خلاصه در مقام دفاع از کتاب خود برآمد و گفت: هدفم اهانت نبود، من در سوئد زندگی می‌کنم. روزی به کلیسا رفتم. وقتی دیدند فردی شرقی هستم همگی دور من حلقه زدند و خوشحال شدند و آدرسم را گرفتند و روزی همراه رهبر کلیسا به منزلم آمدند و گفتند: دوست داریم تو مسیحی شوی. بعد از اتمام حرف آن‌ها گفتم: من مسلمانم، برای دین خودم وفا نداشته‌ام شک نکنید برای مسیحیت شما هم وفا نخواهم داشت. دست ازسرم بردارید.

از این حرف محمدامین هورامی نتیجه می‌گیرم که اگر یک نفر کورد و یا هورامی زردشتی شود، اگر گوشتش را ببرند استخوانش که با اسلام رشد یافته دست از اسلام نمی‌کشد. درست است الآن فقیرند و با پول آن‌ها را فریب می‌دهند ولی وفایی برای مسیحیت و یا زردشت نخواهند داشت.

خداوند صاحب این دین است باید ما روحانیون هم ساکت نباشیم و تنها اسلام را منحصر به نمازخواندن نکنیم. باید برای دین اسلام غصه بخوریم اگر غصه نخوریم بعداز مرگمان جوابی نداریم. مطمئناً کسانی که در مدرسۀ علمای کردستان درس‌خوانده‌اند هر گز تسلیم لقمان انگلیسی و امثال او نمی‌شوند ولی نباید غافل باشیم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

این مطلب را به اشتراک بگذارید

نوشتن دیدگاه

نام

تصویر امنیتی جدید