«ماموستا» پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه پاوه
«ماموستا» پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه پاوه

 نمازجمعه این هفته پاوه با رعایت کامل پروتکل های بهداشتی، با حضور پرشور مردم مومن پاوه، در محل مسجد­ جامع این شهر و به امامت حاج ماموستا ملاقادر قادری اقامه  شد.

در ادامه متن کامل خطبه های نماز جمعه امروز آمده است:

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام‌جمعه پاوه؛ نماز جمعه امروز پاوه ۱۴۰۰/۱۱/۲۹ با رعایت تمام پروتکل های بهداشتی، با حضور پرشور مردم مومن پاوه در محل مسجد­ جامع و به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری اقامه شد.

متن کامل خطبه‌های نماز جمعۀ مورخۀ ۱۴۰۰/۱۱/۲۹ شهر پاوه

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین ثم الصلاة والتحیة والسلام علی امام المتقین سیدنا و قائدنا و مولانا محمد و علی آله و اصحابه اجمعین

السلام‌علیکم ورحمة الله و برکاته

برادران عزیز و خواهران محترم حاضر در مسجد و محبان اسلام و قرآن، برای تک‌تک شما و خانوادۀ محترمتان و تمام کسانی که از دور و نزدیک بحث ما را گوش می‌دهند، از خداوند تبارک‌وتعالی درخواست عزت، سربلندی، سعادت و سلامتی دارم. خداوند به همۀ شما جزای خیر عطا فرماید. امیدوارم بتوانم مطالب مفیدی را تقدیم شما عزیزان نمایم و بتوانید از این مطالب استفاده کنید.

عزیزان؛ امروز به روش خطبه‌های گذشته به‌صورت اختصار ۳ مطلب مختصر را همراه با دو یادآوری به عرض شما می‌رسانم. «۱- آیۀ ۲۵۶ سورۀ مبارکۀ بقره "لا اکراه فی الدین" برای چه کسانی است؟ ۲- حدیثی از رسول گرامی اسلام (ص) در خصوص علما و حکما ۳ –جمله‌ای از یکی از بزرگان تاریخ در خصوص امنیت جامعه ۴- دو یادآوری (جواب یک سؤال) و (آهی برای روزگار)»

🔴 بحث اول: آیۀ ۲۵۶ سورۀ مبارکۀ بقره

مقدمه:

خطاب بنده به هم لباس‌های خود و ماموستایان محترم؛ من‌باب امربه‌معروف و نهی از منکر به‌عنوان یکی از موضوعات خطبه‌های امروز جمله‌ای را عرض می‌کنم.

امام شافعی در جلسه‌ای نشسته بود و افراد حاضر در آن جلسه به‌جز امام شافعی (رحمة الله) همگی اظهارنظر کردند؛ به ایشان عرض کردند شما چرا صحبت نمی‌کنید. امام شافعی فرمود دارم فکر می‌کنم سخن گفتن بهتر است یا سکوت کردن؟

هیچ ضرورتی ندارد وقتی مسئله‌ای پیش می‌آید همه روحانیون صحبت کنند؛ با این حال اگر قرار است همه صحبت کنند، سخن آن‌ها باید از روی مطالعه و تحقیق و دستوراتی باشد که خدا و پیامبرش به آن راضی و خشنود باشند.

همان‌گونه که اطلاع دارید در قضیۀ اخیر که توسط یک نفر به خدا و پیامبر و قبله و مکه و مدینه اهانت و هتاکی شد، علما و دلسوزان دین جواب دادند و جمعۀ گذشته ظاهراً این قضیه تمام شد.

سخنان ماموستایان محترم را که گوش دادم اکثر آن‌ها به قسمتی از آیۀ ۲۵۶ سورۀ بقره اشاره می‌کردند و می‌گفتند: «لا اکراه فی الدین» (اجباری در دین نیست)

بنده گمان می‌کنم دوستان هم لباس خودم سبب نزول این آیه را مطالعه نکرده‌اند زیرا مفسرین ما سبب نزول آیه را مشروحاً آورده‌اند و می‌فرمایند شخصی به نام ابوحصین انصاری از بنی سالم به اسلام مشرف شد ولی دو پسر جوانش که مسیحی بودند، می‌گفتند: ما حاضر نیستیم به اسلام ایمان بیاوریم.

الحصین انصاری که دلسوز فرزندانش بود، به خدمت پیامبر اسلام (ص) رفت و عرض کرد یا رسول‌الله (ص) تکلیف من چیست؟ آیا شما اذن می‌دهید به آنان فشار بیاورم و با زور آنان را وادار به پذیرش اسلام نمایم؟ قبل از آنکه پیامبر اسلام به سؤال وی جواب دهد، آیۀ «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ» نازل شد که فرمود: این پدر و پدران دیگر و علما و مشایخ و عرفا حق ندارند کسی را که از روز ولادت دین دیگری غیر از اسلام داشته است ( مسیحی است یا یهودی یا هر آیین دیگر ) به زور به دین اسلام دعوت کنند. چون دینِ زوری ارزش و دوامی ندارد، اجازه دهید فرد خودش مطالعه کند و یا عمل مسلمانان باعث شود ایمان بیاورد.

چند روز پیش کلیپی را مشاهده کردم در خصوص کردهایی که در تاریخ مصر مؤثر بوده‌اند. در آن کلیپ آمده بود که استاد عبدالباسط نیز یکی از آن کردهای مؤثر در تاریخ مصر بوده است. استاد عبدالباسط که افتخار دنیای اسلام است، مسلمانان او را به آفریقا دعوت کردند، نزدیک یک ماه در آفریقا بود و بیش از ۳۰۰ نفر از مسیحیان کشورهای آفریقایی به اسلام ایمان آوردند. وقتی از آنان پرسیدند چگونه ایمان آوردند، در جواب گفتند: ما در کشور خودمان با مسلمانان جنگ و دعوایی نداشته‌ایم. زمانی عبدالباسط قرآن می‌خواند صدای زیبایش بر درون ما تأثیر می‌گذاشت و ما را وادار به پذیرش اسلام کرد. این‌گونه دعوت و قبول اسلام خیلی مبارک است ولی توسل به شمشیر و تفنگ و زندان کردن جایز نیست.

پس بحث « لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ » مربوط به غیرمسلمانان است اما اگر مسلمانی که پدر و مادرش مسلمان هستند و شناسنامۀ مسلمانی دارند، از دین خارج شد و قبله و قرآن و اسلام و محمدالمصطفی را نادیده گرفت و مسیحی یا یهودی یا زردشتی شد، دو کیفر دارد:

۱- کیفر دنیوی که شرایط خاصی دارد؛ پیامبر اسلام در حدیثی که از امام بخاری نقل شده، در باب ارتداد می‌فرماید: «مَنْ بَدَّلَ دینُهُ فاقتُلوهُ» هر کس دین خود را تغییر دهد حاکم باید با او برخورد کند و اول راهنمایی و وقت به وی بدهد اگر باز مقابله کرد، او را به قتل برساند. فردی که مرتد می‌شود با یک نفر یهودی و مسیحی و بودائی تفاوت دارد. فرد مرتد باید کیفر شود چون مسیر را برای ارتداد و انحراف از مسیر دین برای دیگر افراد فراهم کرده است.

۲- کیفر قیامت که در آیۀ ۲۱۷ بقره کیفر قیامت مرتد آمده است و عزیزان روحانی می‌توانند در باب ارتداد آن را ملاحظه فرمایند.

تکرار آیۀ «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ» باز کردن طریق خروج از اسلام و جواز به جوانان محمدی است که بگویند ما کاری به اسلام نداریم و بنده خیلی نگرانم از اینکه ما راهی بازکنیم جوانان ما از اسلام خارج شوند چرا که لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ و ارتداد دو باب جداگانه هستند.

عزیزان روحانی؛ برادران عزیز محراب نشین، مردم مسلمان از ما انتظار و توقع خاصی دارند از جمله

۱-باید الهی باشیم

۲-منطقی باشیم؛ اگر ما حرف نزنیم و کنار بنشینیم، کسی به ما توهین نمی‌کند و کاری به کار ما ندارد. پس ما صاحب جایگاه هستیم که به ما اهانت می‌شود. دشنام و اهانت کردن برای هیچ‌کس جایز نیست

۳-آرام باشیم؛ پیامبر ما در طول زندگی خود یک‌بار یا دو بار کمی تند صحبت کرده است و همیشه آرام صحبت کرده است.

۴-اهل مطالعه باشیم؛ این عصر مثل گذشته نیست و مردم باسوادند و مطالعه می‌کنند و از اوضاع پیرامون خود مطلع هستند. بعضی از این افراد که پشت سر بنده و شما نماز می‌خوانند از ما باسوادترند پس باید هشیار باشیم و مطالعه کنیم.

رسول گرامی اسلام (ص) به ما می‌فرماید: «المؤمنُ کَیِّسٌ فَطِنٌ حَذِرٌ» انسان مؤمن باید عاقل و زیرک و هشیار باشد.

پس روحانیون ما باید مخاطبان خود و موضوع را بشناسند و سپس صحبت کنند. باید زیرک باشند و کلمات را به شیوه‌ای ادا کنند که مردم بر آن‌ها خرده نگیرند. بعضی از روحانیون سخنانی به زبان می‌آورند که ضرر آن‌ها برای جامعه بیش از نفعشان است. اگر آمادگی نداریم همانند امام بزرگوار شافعی (رحمة الله علیه) سکوت کنیم و صحبت نکنیم.

هر کس در زندگی طبق این حدیث کار کند. مشکلی نخواهد داشت. خطاب بنده به ماموستایان محترم است که ما راه را باز نکنیم مردم از دین اسلام خارج شوند و نگوییم در دین اجباری نیست لذا مسلمان آزاد نیست دین خود را تغییر دهد ولی اسلام هیچ‌گاه با فشار غیرمسلمانان را وادار به پذیرش دین نمی‌کند.

🔴 بحث دوم: حدیثی از رسول گرامی اسلام (ص)

در حدیث ۵۰۴۷ جامع الصغیر آمده است رسول گرامی اسلام می‌فرمایند: «صِنفانِ مِنَ النّاسِ إنْ صَلَحا صَلَحَ النّاسُ و إذا فَسَدَا، فَسَدَالنّاسُ العُلَماءُ والأُمَراء»

دو گروه در جامعه هستند که اگر خوب باشند، جامعه هم جامعۀ خوبی خواهد بود و اگر بد باشند جامعه هم بد خواهد بود. آن دو گروه علمای دین و حکمای دنیای اسلام هستند.

عالم دینی باید خود و خانواده و زندگی‌اش برای دیگران الگو باشد. آن عصر گذشت که بگوییم شخص را ننگرید و به بیان او توجه کنید.

بارها به روحانیون دوست خودم گفته‌ام: علمای قبل از ما، مثل ما اهل هیاهو نبودند ولی صالح بودند و صلاحیت آنان کافی بود که مردم از آن‌ها پیروی کند

قبل‌ از ما گفته‌اند: «الناسُ علی دینِ مُلوکِهِم» مردم حاکمان خود را می‌نگرند. حاکم می‌تواند جامعه را فاسد و یا سالم گرداند. پس هم علما در امنیت و اصلاح جامعه مؤثرند و هم حاکمان و مسئولان جامعه

🔴 بحث سوم: جمله‌ای از یکی از بزرگان تاریخ در خصوص امنیت جامعه

امام قرطبی مفسر بزرگ اسلام می‌فرماید: «كل بلدة يكون فيها اربعة، فأهلها مصونٌ من البلاء، إمام عادل وعالم على سبيل الهدى و مشايخ يأمرون بالمعروف وينهون عن المنكر، ويُحرِّضون على طلب العلم والقرآن ونساؤهم مستورات لا يتبرجن تبرج الجاهلية الأولى»

در هر جامعه‌ای چهار اصل حاکم باشد، از بلا و مریضی و ظلم و سرقت محفوظ خواهد بود.

۱- اگر حاکم آن جامعه یک انسان عادل باشد.

۲- عالم جامعه بر طریق و راه هدایت باشد.

۳- مردان بزرگ و مشایخ آن جامعه اهل امربه‌معروف و نهی از منکر باشند و مردم را به دین و مدرسه و حوزه دعوت کنند.

۴-زنان آنان باحجاب باشند.

در هر جامعه‌ای این چهاراصل حاکم باشد، جامعه‌ای سالم است ولی اگر حاکم عادل نباشد و روحانی مشکل داشته باشد و مشایخ سکوت کنند و امربه‌معروف نکنند و زنان جامعه نیز حجاب و پوشش را رعایت نکنند نباید انتظار داشته باشیم وضع جامعۀ ما سالم و بدون مشکل باشد.

نکته‌ای در خصوص امربه‌معروف عرض می‌کنم.

دوستی در پاوه داریم مداح است و سرود می‌خواند. به ایشان زنگ زدم و گفتم: در اشعارت همیشه می‌خوانید «خاکی مه دینه بومان ده رمانه» (خاک مدینه برای ما درمان است). اگر خاک مدینه درمان است، پس تبرک شده یک نفر است. آن هم حضرت رحمة‌للعالمین است.

به آن برادر عرض کردم: اخیراً به فردی که خاک مدینه را مبارک و تبرک کرده است توهین شد. چه می‌شد جنابعالی و دوستانتان هم به این توهین‌ها به‌صورت آرام جواب می‌دادید؟

در تاریخ کردها نقل می‌کنند، یک نفر سوار بر اسب و دو اسلحه یکی به کمر و دیگری به دوش از سنندج به سمت دیواندره و یا از دیواندره به سمت سقز حرکت کرده است. یک نفر بر سر راه او سبز می‌شود و می‌گوید یا لخت می‌شوی و هر چه داری به من می‌دهی و یا تو را خواهم کشت؛ بلاخره اسب و اسلحه‌ها را از او گرفته و رفته است. دوستانش به او می‌گویند مگر تو دو اسلحه و یک اسب تندوتیز همراه نداشتی؟ آن فرد جواب داد یک دستم در موی اسب و دست دیگرم به اسلحه بود، من مرغ نیستم با نوک جنگ کنم. گفتند: پس چکار کردی؟ گفت: وقتی آن فرد رفت، با دستم که در جیب چپم بود او را نفرین کردم. بنده هم به آن دوست خود عرض کردم چه می‌شد شما هم از جیب چپ خود این حرکت را محکوم می‌کردید.

بیان یک مطلب را هم در خصوص مسئولان لازم می‌دانم؛

دیشب یکی از مدیران استان را دستگیر کردند. یک روز فرد مورداشاره به ملاقات بنده آمده بود و خود را به حدی مخلص نشان می‌داد بنده گفتم اگر امام مهدی (ع) ظهور کند احتمالاً در استان کرمانشاه او اولین سرباز ایشان باشد اما دیشب به دلیل اختلاس و رشوه او را دستگیر کردند. دست کسانی که او را دستگیر کردند درد نکند. پس تا زمانی که جامعۀ ما این انسان‌ها را در خود دارد، سالم و بی‌بلا و بی مشکل نخواهد بود.

یادآوری اول: جواب یک سؤال

گروهی از جوانان از علما سؤال می‌کنند و می‌پرسند: چرا وضع اقتصادی و امنیتی و معیشتی و بهداشتی کشورهای خارجی که نه عالم و نه حاکم و نه امربه‌معروف و نه مشایخ دارند، از کشورهای مسلمان که خدا و دین و قرآن کریم و پیامبر اسلام و علمای دین دارند، بهتر است؟

در جواب این سؤال به آیۀ ۱۱۷ سورۀ مبارکۀ هود «وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَىٰ بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ» رجوع می‌کنیم. این آیه خطاب به پیامبر اسلام می‌فرماید: (ای محمد (ص) گوش کن: خداوند صاحب رحم است. اگر در جامعه‌ای افراد ظالم و فاسد وجود داشته باشند ولی اکثر مردم راضی به این ظلم نباشند و عده‌ای با این ظلم مبارزه کنند، خداوند به احترام کسانی که مبارزه می‌کنند و آن‌هایی که راضی به ظلم نیستند، زندگی مردم را دچار سختی نخواهد کرد) این تفسیر آقایان اهل تشیع است.

مفسرین ما اهل سنت در تفسیر آیۀ فوق این‌گونه آیه را تفسیر می‌کنند و می‌گویند: در اینجا ظلم به معنای شرک و کفر است یعنی اگر در جامعه‌ای حاکمیت از آن کفر و شرک باشد، اما حاکمان آن‌ها صادقانه در امور دنیا در خدمت مردم باشند و برای اقتصاد و بهداشت و معیشت مردم خود بکوشند، خداوند تبارک‌وتعالی در دنیا کاری به آن‌ها ندارد و به خاطر عقیده و باورشان زندگی آن‌ها را به‌سوی زحمت و مصیبت نخواهد برد ولی در قیامت باید جوابگو باشند.

خداوند می‌فرماید اگر جماعتی در جامعه‌ای ظالم باشند به شرطی که جمعی با ظالمان مبارزه کنند و اکثریت مردم با ظلم ظالمان مخالف باشند، به خاطر آن جمع ظالم زندگی مردم را خراب نمی‌کنم. مثلاً دولت فرانسه یا دانمارک مسلمان نیستند اما دولت‌های آن‌ها دارند به مردم خود خدمت می‌کنند و خداوند نیز به همین خاطر زندگی دنیوی آن‌ها را دچار زحمت و مصیبت نخواهد کرد.

اما اگر در مملکتی اسلامی زنان و مردان نماز شب بخوانند و فردایش رقص و پایکوبی کنند و مشروبات الکی مصرف نمایند و رشوه بگیرند و به همدیگر ظلم کنند و توده مردم به ظلم آن‌ها راضی باشند و سکوت کنند، آن جامعه دچار ضرر و خسران خواهد شد.

دانمارک و فرانسه و اتیوپی هر سه مسیحی هستند در فرانسه و دانمارک مدیران قوی هستند اما در اتیوپی مدیریت قوی وجود ندارد و جمع زیادی از مردم این کشور سالانه در اثر گرسنگی می‌میرند.

مالزی و بنگلادش هم هر دو مسلمان هستند، در کشور مالزی مدیران قوی بر سر کار هستند و ازنظر اقتصادی و معیشت و امنیت یا مشکلی ندارند و یا مشکلات کمی دارند و سالانه مردم زیادی از سایر کشورها به مالزی سفر می‌کنند ولی کشور بنگلادش دارای منابع غنی آب و اراضی فراوان است اما مدیران آن ضعیف هستند.

پس نه دین باعث پسرفت بنگلادش شده و نه دین مالزی را به جلو برده است. هرچند مردم مالزی مسلمان و دین‌دار هستند اما مدیریت قوی و تخصص در کار آن‌ها را به اینجا رسانده است. نه فرانسه به خاطر مسیحیت پیشرفت کرده است و نه اتیوپی به خاطر مسیحیت پسرفت کرده است بلکه این پیشرفت و پسرفت‌ها حاصل کار حاکمان و مدیران آگاه و متخصص این کشورها است. لذا برادران محترم؛ عرض می‌کنم پیشرفت جامعه و دنیای مردم در گرو صداقت حاکمان و فعالیت صادقانۀ مدیران آن جامعه است.

یادآوری دوم: آهی برای زمانه

در ۱۴/۱۱/۱۴۰۰ فضای مجازی در منطقه ما به دلیل اهانت و توهین یک نفر به خدا و رسول و دین و حرمین دچار خشونت شد که همان‌طور در صحبت‌های ابتدایی عرض کردم علمای دین جواب این توهین‌ها را دادند و این قضیه در جمعۀ ۲۲ بهمن تمام شد و مردم به آرامش توصیه شدند.

با بررسی صورت گرفته در طول ۱۰ روز گذشته بیش از ۴ هزار جملۀ زشت و قبیح به بهانۀ توهین به فلان هنرمند، توسط خود کُردها علیه خدا و اسلام و قرآن و مسجد و روحانیون و مکه و مدینه گفته شده است. حقیقتاً آن کسانی که به مقدسات توهین کردند، کار خوبی نکردند و آه من اینجا شروع می‌شود.

همۀ ما می‌دانیم ۱۴۰۰ سال است اسلام وارد منطقۀ کردنشین شده و بنی‌عباس و بنی امیه و سلاطین عثمانی و سلاطین ایران و مغول را سلف ما دیده‌اند ولی هیچ‌گاه به‌اندازۀ این ۱۰ روز علیه اسلام سخن گفته نشده است. شاید گذشتگان ما زیاد اهل عبادت نبوده‌اند، اما در درون به خود اجازه نداده‌اند به اسلام توهین کنند و ناسزا بگویند.

یکی از روحانیون پیش بنده آمد و گفت: یک نفر به مقدسات ما خیلی توهین کرده است. وقتی خواستم این اهانت‌ها را گوش دهم، گفت: سخنان این شخص به حدی قبیح و موهن است هر کس گوش دهد مریض می‌شود.

بنده در اینجا چیزی برای گفتن ندارم. فقط می‌گویم: «فَأینَ تَذهَبون» به کجا می‌روید جوانان کرد؟ قرار بود شما درس بخوانید برای ملت کرد کار کنید. قرار بود شما شاعر شوید و مردم را روشن کنید. قرار بود شما هرکدام یک مبارز شوید برای حل مشکل مردم و قرار بود برای این مردم کاری کنید نه اینکه به خدا و دین و پیامبر و مکه و مدینه و مقدسات ۹۵ ٪ مردم کرد توهین کنید. «این تذهبون یا ابناء صلاح‌الدین؟ و یا ابناء مولانا خالد و یا ابناء نالی و هه ژار و بی که س و قانع و طالبانی و مدرس؟»

به کجا می‌روید ای فرزندان شاعران مشهور؟ کدام‌یک از این شاعران و ادیبان به اسلام و مسجد و دین ناسزا گفتند؟ آن‌ها هر گز علیه دین نبوده‌اند اگر ناسزا گفته‌اند و اگر دشنام داده‌اند، این‌همه مسجد چگونه ساخته شده‌اند؟

در شهر پاوه که با الحاق چهار روستا جمعیت آن ۴۰ هزار نفر است حدود ۳۷ باب مسجد و با جمعیت ۶۲ هزار نفر در شهرستان پاوه ۹۲ مسجد داریم. این مردم مسلمان و وارث عبدالقادر پاوه‌ای، نالی، هه ژار، هیمن، بی که س، مولانا خالد و صلاح‌الدین هستند چرا به دین آن‌ها دشنام می‌دهند.

ماموستا هه ژار در زندگی‌نامه خود می‌گوید: مرا به روسیه دعوت کردند و کمونیست‌ها مرا به بخارا بردند و گفتند در شهر بگردیم تا ببینی کمونیست‌ها چه‌کاری برای مردم انجام داده‌اند. داخل یکی از مساجد قدیمی شهر شدیم که آن را به یک نمایشگاه تبدیل و یک عکس لنین را در محراب این مسجد نصب کرده بودند. آهی کشیدم و با خود گفتم این سگ در محراب چه می‌کند؟ ماموستا هه ژار که در ایران و عراق و لبنان نتوانست زندگی کند، به میان کمونیست‌ها رفت و در آنجا هم برای دین خود غصه می‌خورد و می‌گوید آن سگ در محراب چه می‌کند شما که به خدا و محراب و رسول خدا توهین می‌کنید هیچ‌گاه پیروز و موفق نمی‌شوید.

شما اگر نماز نمی‌خوانید یا روزه نمی‌گیرید، برای اسلام و مسلمانان مهم نیست اما چرا به دین و مقدسات ما اهانت می‌کنید. در این خصوص موضعگیری اهل یارسان ایران قابل‌تقدیر است که چند اطلاعیه نوشته‌اند و مردم را به وحدت دعوت کرده‌اند و گفته‌اند نباید به دین اسلام بی‌احترامی شود.

بنده امروز مصلحت دانستم این نکات را خدمت جوانان ضد دین عرض کنم و بگویم این راه راه درستی نیست که در پیش گرفته‌اید؛ قسم به خدا ضرر می‌کنید. توفیق همه را در راه دین و خدمت صادقانه به ملت کرد خواهانم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

گزارش تصویری نماز جمعه امروز را اینجا ببینید

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

نوشتن دیدگاه

• از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
• لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.
• از نوشتن دیدگاهایتان با حروف فینگلیش جدا" خودداری کنید .
تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید


اطلاعات تماس با دفتر

استان کرمانشاه ، شهرستان پاوه ، خیابان امام محمد غزالی، دفتر امام جمعه پاوه

شبکه های اجتماعی

Template Design:Dima Group