«ماموستا» پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه پاوه
«ماموستا» پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه پاوه

نماز جمعه این هفته پاوه با حضور مردم متدین و مومن، در محل مسجد­ جامع این شهر و به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری اقامه شد.

در ادامه متن کامل خطبه های نماز جمعه امروز آمده است:

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام‌جمعه پاوه؛ نمازجمعه این هفته ۱۴۰۱-۰۷-۰۸ پاوه با حضور مردم مومن و متدین پاوه در محل مسجد­ جامع و به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری اقامه شد

 

متن کامل خطبه‌های نماز جمعۀ مورخۀ ۱۴۰۱-۰۷-۰۸ شهر پاوه

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب‌العالمین ثم الصلاة والتحیة والسلام علی رسول‌الله و علی آله و صحبه و من والا و لا حول و لا قوة الا بالله

السلام‌علیکم و رحمة‌الله و برکاته

عزت، سربلندی و سعادت تک‌تک شما و تمامی کسانی که از بحث ما استفاده می‌کنند را از خداوند تبارک‌وتعالی خواهانم. انشاء الله در دنیا و آخرت سربلند و سعادتمند و باعزت باشید.

عزیزان من؛ بنده امروز به‌صورت اختصار دو موضوع را همراه با سه یادآوری خدمتتان عرض می‌کنم. «۱- آیۀ ۲۱ سورۀ مبارکۀ احزاب در خصوص پیروی از حیات رسول‌الله (ص) ۲-حدیثی از کلام پیامبر بزرگوار اسلام (ص) در خصوص اینکه درهرحال باید از اسلام دفاع کنیم. ۳- سه یادآوری (۱-جشن میلاد رسول‌الله (ص) ۲-یادی از مرحوم دکتر قرضاوی ۳-جمله‌ای از شیخ حسن بصری)»

بحث اول: آیۀ ۲۱ سورۀ مبارکۀ احزاب

خداوند متعال در آیۀ ۲۱ احزاب می‌فرماید: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رسول‌الله أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا» یعنی ای مسلمانان؛ حیات رسول‌الله (ص) برای شما درس و منهج و برنامه است. اگر می‌خواهید در دنیا پیروز و در قیامت عزتمند باشید، باید از حیات آن رسول پیروی کنید. غیر از حیات او به دنبال حیات هر کس دیگری که مخالف او باشد، بیفتید، هر گز عزت نخواهید داشت و در زندگی ذلیل و خوار خواهید شد.

حسب تقویم جمهوری اسلامی امروز سوم ماه ربیع‌الأول است و بنده این ایام و این ماه را که ماه میلاد سرور و عزیز همۀ ماست، به تک‌تک شما عزیزان و تمامی کسانی که صدای ما را می‌شنوند، تبریک عرض می‌کنم.

عزیزان من اینکه خداوند متعال می‌فرماید: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رسول‌الله أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» مراد به اسوه این است یعنی در حیات و عبادت و سلوک و صداقت و سخن گفتن و نشست‌وبرخاست و اخلاق و امربه‌معروف و نهی از منکر باید مثل رسول‌الله (ص) کار کنیم. در غیر این صورت متمسک به سنت رسول‌الله (ص) نیستیم.

جمعی از اصحاب بعد از رحلت رسول‌الله (ص) خدمت حضرت عایشه (رض) رسیدند و عرض کردند: «یا أًمُّ المؤمِنین» شما با پیامبر بزرگوار چند سالی زندگی کرده‌ای، دوست داریم از اخلاق رسول‌الله (ص) نکاتی را برای ما بیان کنی. در یک جمله ساده فرمود: «کانَ خُلُقُهُ القُرآن» رسول‌الله در امرونهی و عبادات و سلوک همان چیزی بود که در قرآن کریم آمده است. شما اگر قرآن در دست بگیرید، دست به سنت رسول‌الله (ص) گرفته‌اید.

خدای بزرگ در آیۀ ۷۲ سورۀ مبارکۀ حجر به حیات رسول‌الله (ص) قسم می‌خورد. اگرچه قسم فقط به اسم جلاله درست است ولی طبیعتاً ما در فرهنگ کردی خودمان به آن‌کس که در نزدمان عزیزتر است قسم می‌خوریم. در میان تمامی پیامبران محمدالمصطفی (ص) عزیزترین بوده است و پروردگار به حیاتش قسم می‌خورد و می‌فرماید: «لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ» ای محمد (ص)؛ قسم به حیات و عمر و دوران زندگی تو، مخالفانت راه را اشتباه می‌روند و منحرف‌اند.

همین‌که پروردگار باآن‌همه عظمت به عمر و حیات رسول‌الله (ص) سوگند یاد می‌کند، پس عمر پیامبر (ص) مهم و برای ما درس است.

مورخین اسلامی و سیره شناسان خداشناس می‌فرمایند: همۀ عمر رسول‌الله (ص) از لحظۀ ولادت تا لحظۀ وفات بخصوص سه روز میلاد، بعثت و هجرت برای ما درس است. بنده روز وفات آن بزرگوار را نیز به این سه روز اضافه کرده‌ام؛ گمان نمی‌کنم امسال به خاطر مسائل خاصی ازجمله بیماری کرونا مراسم رسمی میلاد را برگزار کنیم ولی تصمیم این است به یاری پروردگار در این ماه در ۴ خطبه به‌صورت اختصار در خصوص میلاد و بعثت و هجرت و وفات رسول‌الله (ص) بحث کنم.

امروز به‌صورت اختصار در خصوص میلاد رسول‌الله (ص) صحبت می‌کنم.

عبدالمطلب جد رسول‌الله (ص)، فردی مشهور و بانفوذ در میان قوم قریش و بنی‌هاشم و صاحب ۱۰ پسر بود. در میان جامعۀ آن روز هر کس پسران بیشتری داشت، قدرتش بیشتر بود. یکی از پسران عبدالمطلب عبدالله نام داشت. وقتی به سن ازدواج رسید، بهترین دختر مکه به نام آمنه دختر وهب را برای او انتخاب کرد. آمنه حامله شد و عبدالله برای تجارت به شام رفت در برگشت از شام، در مدینه مریض شد و همان‌جا فوت کرد و رحمة‌للعالمین، از دیدن پدر محروم شد.

آمنه ۵ رأس حیوان و خدمه‌ای به نام برکه حبشی داشت که به‌سختی زندگی را می‌گذراندند. در شب ولادت رحمة‌للعالمین مشهورترین مامای مکه که خانم شفا مادر عبدالرحمن بن عوف بود، بر بالین آمنه حاضر شد و آن شب تا صبح اوقات سختی را گذراندند. با طلوع فجر صادق، نوزاد عبدالله و آمنه متولد شد و همان‌طور که طلوع فجر به آسمان روشنایی بخشید، محمد هم به دنیا آمد و حرکاتی از او دیده شد که در هیچ نوزاد تازه متولد شده‌ای دیده نشده بود. در لحظۀ تولد سرش را به حالت سجده به زمین نهاد و وقتی او را بلند کردند، هر دو دست خود را به‌سوی آسمان بلند کرد. حاضرین خیلی تعجب کردند و به عبدالمطلب خبر دادند که آمنه صاحب پسری شده است.

عبدالمطلب فوراً به منزل آمنه آمد و آمنه گفت: آقا؛ این نوزاد دو حرکت عجیب انجام داده که دوست دارم برایتان بیان کنم. وقتی متولد شد سجده برد و وقتی او را بلند کردیم هر دوستش را به‌سوی آسمان برد. عبدالمطلب چیزی نگفت و او را در آغوش گرفت و به‌سوی کعبه برد و او را طواف داد و نامش را محمد نهاد. گفتند: در شبه‌جزیرۀ عربستان نام محمد مرسوم نیست چرا این نام را برایش انتخاب کرده‌ای؟ در جواب گفت: باورم این است با توجه به سیما و حرکت و ولادتش، در آینده دیگران او را حمد و ستایش خواهند کرد.

عبدالمطلب محمد را نزد مادرش آورد. حسب عرف مردم مکه، اولاد تازه متولدشده را به دست دایه می‌سپردند تا با فرهنگ صحرانشینان روستایی بزرگ شود و شهامت پیدا کند و بعد از ۶ سال او را تحویل والدین خود می‌دادند. روزی از روزها تعدادی از نوزادان را آوردند تا اهل روستا آن‌ها را با خود به صحرا ببرند و سرپرستی آن‌ها را به عهده بگیرند. در میان این بچه‌ها محمد هم وجود داشت و به دلیل اینکه پدرش فوت کرده و فقیر بود، هیچ دایه‌ای تمایلی به نگهداری او نداشت و در کنار صفا تنها ماند.

زن‌وشوهری به نام حلیمه و حارث که دیرتر به محل رسیده بودند، از روی ناچاری محمد را با خود بردند. حلیمه می‌گوید: ما آخرین افراد کاروان بودیم که به مکه رسیدیم اما در راه برگشت چهارپایی که محمد بر آن سوار بود از همۀ کاروانیان جلو افتاد. خیلی تعجب کردیم. در میان قبیلۀ ما آن سال باران نباریده و خشک‌سالی بود، خداوند تبارک‌وتعالی رفاه را بر آن مردم ارزانی فرمود و وضع خوب شد و احساس می‌کردیم خداوند تبارک‌وتعالی برکت خود را به ما نشان داده است.

محمد ۵ سال و ۶ ماه در منزل حارث و در کنار حلیمه بود. فرزندان حلیمه که روزانه محمد را با خود به بیرون می‌بردند حوادثی را دیدند که به پدر و مادر خود توضیح دادند و حلیمه و همسرش از ترس اینکه مبادا دشمنان به محمد ضربه‌ای بزنند، ۶ ماه قبل از موعد او را به نزد مادرش آوردند و گفتند: موجوداتی او را اذیت می‌کنند و می‌ترسیم او را از بین ببرند.

آمنه به همراه فرزندش محمد و برکه به‌قصد دیدار اقوام به مدینه سفر کردند. مدتی در مدینه بودند آنگاه به مکه برگشتند. درراه برگشت در محلی به نام ابواء آمنه فوت کرد و کسی که قرار است رسول رب‌العالمین شود، در ۶ سالگی از نعمت پدر و مادر محروم شد؛ محمد خیلی گریه کرد و همراه برکه به مکه برگشتند و برکه محمد را تسلیم عبدالمطلب نمود.

گاهی اوقات عبدالمطلب وقتی از خانه بیرون می‌رفت محمد در جای مخصوص او می‌نشست. این کار در میان مردم مکه رسم نبود و کسی در جای بزرگ خانواده نمی‌نشست. فرزندان عبدالمطلب این کار محمد را نوعی بی‌احترامی می‌دانستند و از او عصبانی می‌شدند. عبدالمطلب خطاب به فرزندانش گفت: این پسر بی‌دلیل در جای من نمی‌نشیند و حتماً آیندۀ مهمی دارد، او را اذیت نکنید.

بعد از ۲ سال عبدالمطلب هم فوت کرد. محمد (ص) می‌فرماید: برای مرگ پدربزرگم بیش از پدر و مادرم ناراحت شدم و برای سومین بار یتیم شدم.

عبدالمطلب قبل از مرگ به ابوطالب وصیت کرد بعد از فوتش، محمد را به نزد خود ببرد. ابوطالب محمد را به نزد خود برد و در ۴۰ سالگی به پیامبری رسید و مبعوث شد. اگر عمر باقی بود در جمعۀ آینده در خصوص بعثت هم مطالبی را عرض می‌کنم. ما باید بدانیم خداوند بعضی کارها را انجام می‌دهد که عقل ما از توان درک آن‌ها عاجز است. یکی را می‌کشد و یکی را زنده می‌کند. یکی را بلند و یکی دیگر را فرود می‌آورد. (بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ)

بحث دوم: حدیثی از پیامبر خاتم (ص)

پیامبر اسلام (ص) می‌فرمایند: «مَنْ قالَ رَضیتُ بِاللهِ رَبّاً وَ بالأسلامِ دیناً و بِمحمدٍ رسولاً وَجَبَتْ لَهُ الجَنَّة» هر کس صادقانه اعلام کند الله پروردگار من، اسلام دین من و محمدالمصطفی (ص) رسول من است و از آن‌ها پاسداری نماید، بهشت بر او واجب می‌شود؛ یعنی جزو اهل بهشت خواهد بود.

همۀ ما این سه مورد را می‌گوییم پس معنایش این است همۀ ما بهشتی هستیم. موضوع شرایطی دارد؛ مفسرین در تفسیر آیۀ ۳ سورۀ مائده «وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا» تفاسیر مختلفی کرده‌اند. خلاصۀ این تفاسیر این است که خداوند تبارک‌وتعالی می‌فرماید: مسلمان کامل و الهی کسی است عقیدتاً، فکراً، قولاً، عملاً، روحاً و جسماً در خدمت اسلام و رسول‌الله باشد و از دین خدا و رسول‌الله (ص) و قرآن کریم دفاع نماید.

گاهاً در بعضی مراسمات ۱۵۰ روحانی جمع می‌شوند و می‌دانند به دین آن‌ها اهانت شده ولی یک نفر از آنان خود را مسئول نمی‌داند؛ هفتۀ گذشته که بنده پاوه نبودم، در روستای نجار بیش از ۱۵۰ ماموستا جمع شده بودند (جزاهم الله) و هر ۱۵۰ نفر می‌دانستند در هفتۀ گذشته به پیامبر و قرآن و دین ما و حجاب زنانمان اهانت شده است، ۱۰ نفر از آنان سخنرانی کرده‌اند ولی احدی از آنان حاضر نشده این اهانت‌ها را رد و محکوم و یا بگوید کسانی که به دین ما و حجاب زنان ما اهانت می‌کنند ازنظر ما محکوم‌اند این محکومیت ساده و این سخن بی حاشیه نه سیاسی و نه حکومتی است. باید در چنین جلسه‌ای گفته می‌شد این چه طرز تفکری است؟ اگر منِ روحانی و یا فلان مسئول کج می‌رویم چرا باید به دین ما توهین شود؟ و اگر به دین توهین شد چرا ما باید ساکت باشیم؟ چرا دفاع نمی‌کنیم؟

تردید نکنید در آن جلسه اگر از قرآن و رسول‌الله (ص) دفاع می‌شد، همه خوشحال می‌شدند چون همه مؤمن و مسلمان و اهل عرفان بودند.

در عصری که ما هرروز شاهد هجمه به دین و قرآن و رسول‌الله (ص) و مساجد و بزرگان دین هستیم، متأسفانه سکوت می‌کنیم که مبادا متهم شویم. چرا باید ساکت باشیم؟ به بنده و شما توهین کنند بهتر از آن است که به رسول‌الله (ص) و قرآن و اسلام فحش و ناسزا بگویند.

یادآوری اول: ما و جشن میلاد

هرساله ما کوردان اهل سنت شافعی مذهب، مراسمات خاصی را در ماه میلاد برگزار می‌کنیم؛ سوالی که پیش می آید این است که آیا واقعاً جشن میلاد یک جشن رسمی دینی است؟ لذا در این خصوص توضیح خواهم داد.

در عصر نبوت و خلفای راشدین و حتی تابعین، جشن میلاد مرسوم نبوده است. در سال ۲۹۷ انتهای قرن سوم، فاطمیون که حامی حضرت فاطمه (ع) بودند، در مصر قدرت را به دست گرفتند. فاطمیون در هرسال ۶ مراسم میلاد را برگزار می‌کردند. جشن میلاد پیامبر اسلام (ص)، حضرات علی و فاطمه و حسن و حسین و یکی از سلاطین فاطمی

فاطمیون یک قرن در مصر حکومت کردند. جامعۀ الأزهر که امروزه در مصر دنیای اسلام از آن استفاده می‌کند، از آثار فاطمیون است. فاطمیون تند و افراطی بودند (مثل داعش منطقه ما).

با سقوط فاطمیون به دست صلاح‌الدین ایوبی، جشن میلاد هم تعطیل شد. در سال ۶۰۴ هجری، سلطان مظفر حاکم اربیل که محب پیامبر اسلام (ص) و در فتح قدس یکی از سربازان صلاح‌الدین ایوبی بود، علمای اهل سنت مناطق کورد سوریه و ترکیه و ایران و عراق را جمع کرد که آیا مراسم میلاد رسول‌الله (ص) را برگزار کنیم یا خیر؟

همگی بالأتفاق این مراسم را اگر به‌دوراز افراط‌وتفریط باشد و در آن بر رسول‌الله صلوات فرستاده شود و به جهت کمک به فقرا برگزار شود، یک نوع بدعۀ حسنه تلقی و تصویب کردند و مردان بزرگی همچون ابوشامه که استاد امام نووی بوده، رسماً مراسم جشن میلاد را یک کار پسند دانسته است.

از آن تاریخ تا به امروز بیش از ۸۰۰ سال است در مناطق اهل سنت کردنشین و غیر اهل سنت این مراسم برگزار می‌شود. بعضی هم به این کار اعتراض می‌کنند. ما هم کتاب‌هایی را که این افراد به آن‌ها استناد می‌کنند، دیده‌ایم و بارها برایتان توضیح داده‌ایم، مراسم جشن میلاد هم همچون مراسماتی که برای معمم کردن یک یا چند روحانی با حضور جمع زیادی برگزاری می کنیم است؛ این مراسم هم در زمان پیامبر اسلام (ص) و خلفای راشدین و تابعین مرسوم نبوده است ولی امروزه این کار نیاز روز است؛ چرا مراسم میلاد بدعه و حرام است ولی مراسم عمامه گذاری بدعه و حرام نیست؟ جامعه این‌گونه مراسمات را می‌خواهد. پس در نزد ما جشن میلاد یک امر پسند و یک پدیدۀ جدید و حسن است به شرطی که در آن مراسم شرعی صحبت کنیم، شرعی قدم برداریم و شرعی بر پیامبر اسلام درود بفرستیم و در خدمت فقرا باشیم.

یادآوری دوم: فوت فقیه معاصر دکتر یوسف قرضاوی

در هفتۀ گذشته دکتر یوسف قرضاوی عالم مجاهد، خدوم به دین، فقیه، مبارز، دانشمند و اهل معرفت و تقریبی که در طول نزدیک به یک قرن منشأ خدمت بوده و ۶۱ سال است از مصر هجرت و در قطر زندگی می‌کرد، فوت کرد.

وی ۱۷۰ تألیف در علوم مختلف دارد. در کتابخانۀ شخصی بنده احتمالاً ۶۰ تألیف ایشان موجود باشد. دیروز برادری می‌گفت: مگر ماموستا ملا عبدالکریم مدرس خدمت نکرده است؟ گفتم چرا؟ ایشان به‌اندازۀ ۱۰ هزار روحانی کورد به دین و اسلام و ادبیات کردی و مسیر رسول‌الله (ص) خدمت کرده است ولی زحماتش بیشتر برای قوم کورد بوده است اما مرحوم دکتر یوسف قرضاوی به دنیای اسلام خدمت کرده است. هرکسی کتاب‌های ایشان را خوانده باشد، می‌داند که زحمات زیادی کشیده است.

بنده به‌شخصه گمان می‌کنم مرگ ایشان ثلمه ای است و به این زودی جبران نخواهد شد. همیشه درزمانی که ایشان در قطر نماز جمعه می‌خواند، به سخنانش گوش می‌دادم. در تاریخ ۱۳/۹/۸۸ یکی از جمعه‌های ایشان را گوش می‌دادم که چند جمله از ایشان را یادداشت کردم. وی جمله‌ای را به نقل از سلف صالح این‌چنین گفت:

«قال احد الصالحین اعدت لکل مصیبة إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» یکی از صلحا می‌گوید: هر وقت دچار مصیبتی شدم، از این شعار استفاده می‌کنم. «إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»

«و اعدتُ لِکلِّ شِدّةٍ لا حول و لا قوة الا بالله» هر وقت فشار زندگی برمن غالب شود، شعار من این است؛ «لا حول و لا قوة الا بالله»

«ولِکُلِّ عدوٍ حسبی الله و نعم الوکیل» و در مقابل هرکسی که ضد رسول و قرآن و دین من است و بر من فشار بیاورد، می‌گویم خدا برای من کافی است. او بزرگ‌ترین کفیل و وکیل است.

رحم الله شیخنا القرضاوی یوم ولد و یوم مات

دوست داشتم امروز در این خصوص صحبت کنم احتمالاً به مذاق جمعی هم خوشایند نباشد و بگویند ماموستا اخوان است که این‌گونه صحبت می‌کند.

عرض می کنم بنده چشمان اخوان و صوفی و درویش صالح را می‌بوسم و هرکدام را که صالح نیستند، دوست ندارم. من تابع هیچ حزب و گروهی نبوده و نیستم و برادر کوچک تمامی افرادی هستم که با دین صادق‌اند.

یادآوری سوم: سخنی از شیخ حسن بصری

حسن بصری می‌فرماید: «إخوانُنا احبُّ إلینا من اهلنا و اولادِنا لِأنَّ اهلنا یذکّروننا بالدنیا و اخواننا یذکّروننا بالآخرة» دوستان دینی ما از اولاد برای ما عزیزترند. چون اهل و خانواده و فرزندان ما تنها در خصوص دنیا و زندگی و معیشت صحبت می‌کنند و به ما تذکر می‌دهند اما برادران دینی، ما را به یاد آخرت می‌اندازند.

پس هر کس شمارا به دین راهنمایی می‌کند، باید او را به خاطر خدا و به خاطر دینتان دوست بدارید.

مطلب آخر:

این ایام هفتۀ وقف است؛ این هفته را به حاملان و نگهبانان وقف تبریک عرض می‌کنم و بر واقفان اورامانات و شهرستان پاوه درود می‌فرستم که اگر امتیازبندی شود سابقین ما در عین نداری نمرۀ ۲۰ می‌گیرند چون هرکدام که ۵ درخت گردو داشته‌اند، یکی را برای قیامت خود وقف کرده‌اند؛ شک نداریم خداوند در قیامت دست آن‌ها را می‌گیرد.

به ماموستا هادی رمضانی و دوستان ایشان هم خسته نباشید عرض می‌کنم و از زحمات این عزیزان تشکر می‌کنم. خداوند همۀ ما را موفق فرماید.

والسلام‌علیکم و رحمة‌الله و برکاته

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

نوشتن دیدگاه

• از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
• لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.
• از نوشتن دیدگاهایتان با حروف فینگلیش جدا" خودداری کنید .
تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید


اطلاعات تماس با دفتر

استان کرمانشاه ، شهرستان پاوه ، خیابان امام محمد غزالی، دفتر امام جمعه پاوه

شبکه های اجتماعی

Template Design:Dima Group