«ماموستا» پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه پاوه
«ماموستا» پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه پاوه

نماز جمعه این هفته پاوه با حضور مردم متدین و مومن، در محل مسجد­ جامع این شهر و به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری اقامه شد.

در ادامه متن کامل خطبه های نماز جمعه امروز آمده است:

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام‌جمعه پاوه؛ نمازجمعه این هفته ۱۴۰۱/۰۸/۲۰ پاوه با حضور مردم مومن و متدین پاوه در محل مسجد­ جامع و به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری اقامه شد

 

متن کامل خطبه‌های نماز جمعۀ مورخۀ ۱۴۰۱/۰۸/۲۰ شهر پاوه

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین ثم الصلاة والسلام علی خاتم الأنبیاء والمرسلین سیدنا و قائدنا و مولانا محمدٍ و علی آله و اصحابه و من دعا بدعوته الی یوم الدین

السلام‌علیکم و رحمة‌الله و برکاته

عزت و سلامتی شما خواهران و برادران محترم و تمام کسانی که صدای بنده را می‌شنوند از خداوند متعال خواهانم.

عزیزان من؛ بنده امروز به‌صورت اختصار ۲ موضوع همراه با ۳ یادآوری خدمتتان عرض می‌کنم. ۱- آیۀ ۱۲۵ سورۀ انعام ۲-حدیثی از پیامبر بزرگوار اسلام (ص) ۳- سه یادآوری خیر (۱-آنچه در ۲ ماه گذشته در مملکت خود دیدیم ۲-بحثی در خصوص عمامه پراکنی ۳-تشویق به‌سوی جنگ مذهبی)

بحث اول: آیۀ ۱۲۵ سورۀ انعام

عزیزان من: با کمال تأسف امروز آیین اسلام در اثر عملکرد غلط ما دچار مشکلات فراوانی در دنیا شده است. این آیین آسمانی ۱۵ قرن پیش در خصوص امراض جسمی و امراض درونی مطالبی را بیان و برای این دو نوع مرض درمان‌هایی را هم معرفی کرده است. پیامبر بزرگوار (ص) فرموده است: «لِکُلِّ داءٍ دواء» برای هر دردی دارویی وجود دارد مگر کشفش مشکل باشد.

در طول قرن‌های گذشته تا قرن ۱۹ میلادی حکیمان باتجربه از داروهای سنتی برای امراض جسمی استفاده کرده‌اند و برای درمان امراض درونی از ذکر خدا و قرآن و فکر و تسبیحات و استغفار به‌عنوان داروی معنوی برای این امراض استفاده کرده‌اند که و موفق هم بوده‌اند.

امام محمد غزالی رئیس دانشگاه نظامیۀ بغداد و متوفای سال ۵۰۵ هجری قمری، بغداد را ترک کرد و در فلسطین اشغالی و کنار قبر حضرت ابراهیم خلیل (ع) چند کتاب نوشت. یکی از آن کتاب‌های مشهور کتاب «احیاءالعلوم» است. در جلد سوم این کتاب وزین، مطلبی را تحت عنوان مهلکات یعنی دردهایی که انسان را دچار امراض درون می‌کند و درمان‌هایی را نیز تحت عنوان منجیات آورده است.

اروپا و غرب که امروز ما مسلمانان را به جان هم انداخته‌اند و از دور دارند ما را تماشا می‌کنند تا قرن ۱۹ حدود ۲۰۰ سال پیش نسبت به درمان امراض روانی واقعاً عاجز بوده و کمتر از داروی سنتی استفاده کرده‌اند تا اینکه ۲۰۰ سال پیش در آلمان رشته‌ای را به نام روانشناسی در کنار سایر رشته‌ها تصویب کردند و در دانشگاه‌های آلمان شروع به تدریس این رشته کردند ولی ما باافتخار اعلام می‌کنیم در آیین ما ۱۵ قرن پیش هم برای امراض جسمی و هم برای امراض درونی دارو داشته‌ایم و هم از آن‌ها استفاده کرده‌ایم.

امروز شما عزیزان اگر به مطب و بیمارستان و مراکز درمانی مراجعه کرده باشید، شلوغ‌ترین مراکز در کشور ما بیمارستان‌ها و مراکز درمانی و مطب‌ها هستند و دادگاه‌ها و دادگستری‌ها که در ردیف دوم شلوغ‌ترین مراکز قرار دارند. هر جامعه‌ای که جمعیت این دو مرکز در آن زیاد باشد، آن جامعه دارای مشکلات است.

هرزمانی صف مراجعۀ مردم به دادگستری‌ها و مطب و بیمارستان‌ها و مراکز درمانی کم شد، انسانها باید خوشحال باشند.

امروزه امراض درونی بیش از امراض جسمی است. در شهر کوچک پاوه برای امراض جسمی چندین مطب و مرکز درمانی وجود دارد که مردم به آن‌ها مراجعه می‌کنند اما برای امراض روحی یک یا دو جوان کار می‌کنند که قابل احترام‌اند اما کم هستند و تازه‌کار.

در ماه شهریور امسال در سطح شهرستان پاوه ۴۲ نکاح و ۲۲ طلاق داشته‌ایم که یکی از عوامل مهم آن، مرض درون در کنار گرفتاری مادی و مشکل معیشت و چشم‌وهم‌چشمی و فاصلۀ طبقاتی است .

بنده در اینجا به عواملی که باعث مرض درونی می‌شوند اشاره می‌کنم:

۱-مشکلات محیط زندگی ما ۲-ظلم ۳-درد و گرفتاری خانواده ۴-شهوت و هوس رانی و اعتیاد و اختلاط غیرشرعی ۵- هم‌وغم دنیا ۶-فاصلۀ زندگی ۷- طمع ۸-آرزوهای عدیده در زندگی روزانه

اگر شما عزیزان به روانشناس و یا روان‌پزشک مراجعه کرده باشید، آن‌ها یک نوع تداوی و برنامه خاص دارند ولی دین اسلام برای این‌گونه امراض مطالبی را معرفی کرده و قطعاً استفاده از آن‌ها آرام‌بخش است ازجمله: ۱-ذکر خدا (الا بِذِکرِاللهِ تطمَئِنُّ القُلوب) ۲-عبادت مخلصانه خصوصاً نماز و روزه ۳-ساده زیستی و قناعت ۴-احسان و صدقات

خداوند متعال در آیۀ ۱۲۵ سورۀ انعام می‌فرماید: «فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ» (خداوند هركه را بخواهد هدايت كند، سينه‌اش را براى پذيرش اسلام مى‌گشايد) و هر کس قلبش بیمار باشد اگر همه‌چیز داشته باشد مریض است و هر کس به‌سوی خدا قدم بردارد، خداوند هم دل او را وسیع می‌گرداند و به درونش آرامش می‌دهد وقتی درون دارای آرامش شد هر چیز در نزد او زیباست.

بحث دوم: حدیثی از پیامبر خاتم (ص)

ابن عباس (رض) می‌فرماید: «قال رسول الله (ص): مَنْ لَزِمَ الإستِغفارَ جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْ کُلِّ هَمٍّ فَرَجاً وَ مِنْ کُلِّ ضیقٍ مَخرَجاً وَ رَزَقَهُ مَنْ حَیثُ لایَحْتَسِب» رسول خدا (ص) می‌فرماید: هر کس در شبانه‌روز بیشتر استغفار (استغفرالله) کند، خداوند تبارک‌وتعالی بسیاری از هم‌وغم‌های او را رفع و بسیاری از مشکلات زندگی او را برطرف می‌کند و در کنار رزقی که به او عطا می‌کند به‌راحتی زندگی می‌کند. چه چیزی مهم‌تر از اینکه هم‌وغم ما رفع شود و ناراحتی روزانه ما از بین برود و رزق ساده‌ای هم داشته باشیم. در زندگی چه چیزی از این بالاتر است؟

پس بنده و شما عزیزان معمولاً تسبیح به دست داریم اگر روزی ۱۰۰ بار استغفرالله کنیم بدون تردید به درون خود آرامش داده‌ایم به شرطی مخلصانه باشد. حضرت موسی (ع) از کنار یک نفر رد شد که به‌شدت داشت مناجات می‌کرد. فرمود: یا ربي اگر این فرد با این حالت از من درخواست می‌کرد جوابش را می‌دادم. خداوند فرمود: ای موسی؛ در ظاهر این‌گونه است اما در درون به فکر حیوانش است. اگر فکر حیوان از درونش پاک شود، دعای او را مستجاب می‌کنم. والله اگر استغفرالله ما قلبی و درونی باشد، قطعاً نتیجه می‌گیریم. این‌ها بحث اخلاقی و دینی بود که عرض کردم.

یادآوری اول: آنچه در دو ماه گذشته دیدیم

امروز در زمانی زندگی می‌کنیم که هر کس به جمهوری اسلامی ناسزا و دشنام دهد یک فرد خوب است دیگر در گذشته چه‌کاره بوده و جایگاه و منطقش چیست و چگونه زیسته اصلاً مهم نیست. مهم این است امروز ضد جمهوری اسلامی است.

دو ماه از شلوغیها و هیاهوها می‌گذرد؛ در طول این ۶۰ روز در رسانه‌های خارجی و فضای مجازی آنچه ما دیده‌ایم و شنیده‌ایم، فحاشی و دشنام و تهمت و اهانت بود. حتی محراب‌های پیامبر بزرگوار (ص) به محل دشنام و سرود خواندن و شعر خواندن و فحاشی و لعنت تبدیل شده است.

در گذشته ما بر سر قبر فوت‌شدگان برایشان دعای خیر می‌کردیم اما امروزه به محلی برای بعضی برنامه‌های دیگر که همۀ شما می‌دانید و اطلاع دارید، تبدیل شده‌اند.

امروز علمای دین، معلمان مدارس، دانش آموزان، دانشگاهیان، نمایندگان مجلس و اقشار مختلف در مملکت ما به سه دسته تقسیم شده‌اند:

۱-دسته‌ای مخالف جمهوری اسلامی شعار می‌دهند.

۲-دسته‌ای موافق جمهوری اسلامی هستند ولی اکثراً سکوت کرده‌اند و جوابی نمی‌دهند.

۳-دسته‌ای که ناظر هستند و منتظرند ببینند چه می‌شود و این مسائل باعث شده مشکلات زیادی برای مردم ما به وجود بیاید.

یادآوری دوم: عمامه پراکنی ها

هنوز موضوع عمامه پراکنی را در میان اهل سنت این قضیه را مشاهده نکرده‌ام؛ چند وقت پیش در خدمت جمعی از روحانیون بودم عرض کردم مردم اورامان مردم مؤدبی و شریفی هستند و باور ندارم عمامۀ یک روحانی را پرت کنند اما امکان دارد مبلغی پول به یک بچه‌ای بدهند و از او چنین چیزی را بخواهند که خوراک شبکه‌های معاند می‌شود. باید بیشتر مراقب و هشیار باشیم.

عرض می‌کنم روی این کره زمین که من و شما در آن زندگی می‌کنیم ۷ میلیارد و اندی انسان زندگی می‌کنند. اگر نصفی از آن‌ها کمونیست و بی‌خدا باشند نصف دیگر دارای مکاتب و ادیان هستند و هرکدام از ادیان مکتب در میان پیروان خود رهبر، راهنما، رمز و پیشوایی دارند و مورداحترام آن‌هاست.

در دنیای اسلام، علمای دین در طول ۱۵ قرن لباس خاصی به تن داشته و از پوشش خاصی استفاده کرده و در کنار ملت مسلمان بوده‌اند و از شب هفتم ولادت آنان را نام‌گذاری کرده‌اند و تا لحظۀ مرگ بر سر قبرشان برایشان تلقین خوانده‌اند به‌عبارت‌دیگر همواره در خدمت دین و مردم مسلمان بوده‌اند.

در تاریخ ندیده‌ام و ثبت نشده است هیچ زمانی مثل امروز به عمامه روحانیون اهانت شود؛ حتی صلیبی‌ها که از غرب و مغولان که از شرق آمده‌اند چه در بخارا و سمرقند و چه در ایران و عراق و مصر و فلسطین اشغالی به عمامۀ روحانیون اهانت نکرده‌اند. روحانیون را شهید کرده‌اند ولی به لباس آن‌ها در ملأعام اهانت نکرده‌اند.

شیخ سعدی در خاطرات خود نوشته است؛ از بغداد به شیراز عازم بودم. در دینور سپاه مغول مرا گرفتند و به همدان نزد چنگیز بردند. در جلسۀ چنگیز دو نفر روحانی بودند یکی از آن‌ها شیخ حسام سنی و دیگری خواجه‌نصیرالدین طوسی شیعه بود به‌عنوان مشاور خیلی کوشیدند من هم همکاری کنم. با زحمت از دست آن‌ها نجات پیدا کردم، چنگیز با آن نگرش می‌گفت: باید از روحانی شیعه و سنی به‌عنوان مشاور استفاده کنم سپس بروم و بغداد را تصرف نمایم چون بغداد ۵۰۰ سال است مرکز خلافت است. بله؛ مغول برای منفعت خود از رهبران دینی و عمامه به سرهای آن عصر استفاده کرده است.

اما امروز با کمال تأسف وقتی در خیابان و یا کوچه‌ای، دختری یا پسری عمامۀ یک روحانی را پرت و سپس لگدمال می‌کنند، شما به‌عنوان یک مسلمان و یک ایرانی قضاوت کنید مردمان دیگر در خارج از ایران که این صحنه را تماشا می کنند، از این مملکت و حکومت و حوزۀ علمیه و انقلاب که ۴۰ سال است برایش شعار می‌دهیم، چه برداشتی می‌کنند؟

این کار یک کار زشت و خیلی قبیح است که مشابه آن را صلیبی و مغولی‌ها نکرده‌اند. تف بر آن‌کسانی که این کار را انجام می‌دهند و نفرین بر کسانی که آن جوانان را تحریک می‌کنند.

اگرچه شخصاً نشنیده‌ام اما می‌گویند این کار، کارِ اسرائیل است و به تشویق آن شیطان است که بیشتر این کارها را انجام می‌دهند. این مسئله برای من به خاطر دینم خیلی ناراحت‌کننده است

یادآوری سوم: تشویق به جنگ مذهبی

طبق برداشت بنده دارند جنگ شیعه و سنی را در مملکت درست می‌کنند. ظاهراً رسانه‌ها بخصوص رسانه‌هایی که در انگلیس هستند مثل شبکۀ کلمه و ایران اینترنشنال و وصال حق و شبکۀ یاسر حبیب شبانه‌روز دارند تبلیغ می‌کنند که ایران را مثل سوریه و یمن کنند و دولت‌های هم‌جوار بخصوص کشورهای عربی همسایه ما هم دوست دارند جنگ مذهبی در ایران شروع شود چون می‌گویند ایران جنگ را به کشور ما آورد و ما هم باید جنگ را به ایران ببریم.

حقیقتاً جنگ مذهبی نه مصلحت شیعه و نه مصلحت سنی است. روحانیون سنی و شیعه و رهبران اهل سنت و اهل تشیع باید هشیار باشیم؛ اگر هشیار نباشیم همه ضرر می‌کنیم.

قبل از اینکه به مسجد بیایم حدود ۴۰ دقیقه خطبه‌های جمعۀ جناب آقای مولوی عبدالحمید را گوش دادم. در مدت آن ۴۰ دقیقه جوانانی که در مسجد مکی بودند، بیش از ۸۰ بار برای مولوی تکبیر گفتند. شکی نیست نه با این کلمات، نه به سکوت مسئولین اجرایی و نه به آن تکبیرها مشکل مملکت ما حل نمی‌شود. نمی‌دانم داریم چه می‌کنیم؟

وقتی قیمت دلار به ۳۷ هزار تومان می‌رسد طبیعتاً قیمت ماست و گوشت و نان هم گران می‌شود و اعتراض بالا می‌گیرد، آقای مولوی عبدالحمید هر چه می‌گوید نظر خودش است و آزاد است ولی چرا مسئولان ما سکوت کرده‌اند؟ مسئولان عزیز جلو بیایید و پاسخ بدهید. دو ماه است از شما جوابی نشنیده‌ایم.!!

بنده مهمان جناب مولوی عبدالحمید بوده‌ام و در منزل ایشان چای خورده‌ام و چند سال در مراسم ختم بخاری در مسجد مکی و در خاش سخنرانی کرده‌ام و با جناب مولوی و جمعی از علمای بلوچستان رابطۀ دوستی دارم. نمی‌خواهم سخن تندی به زبان بیاورم ولی صلاح این بود جناب مولوی عبدالحمید اجازه نمی‌داد قضیه بلوچستان تا جایی پیش برود که بیش از ۱۰۰ نفر یا بیشتر خونشان ریخته شود و همچنین مسئولان ما هم به مصداق حدیث پیامبر اسلام (ص) «العلاج قبل الوقوع» لازم بود زودتر فکری می‌کردند.

می‌بایست مسئولان محترم جمهوری اسلامی برای حل این بحران قدم برمی‌داشتند. این ملت، ملت آن‌هاست. کارشناسان می‌گویند: هرکسی که در رأس دولت قرار می‌گیرد، افراد جامعه مثل فرزندان او هستند. ما در منزل خود اگر صاحب ۳ فرزند باشیم احتمالاً یکی از آن‌ها از ما تبعیت نکند اما در هر حال فرزند ماست طبعاً در کشوری ۸۰ میلیون نفری مخالفانی هم وجود دارد چه اشکالی دارد به خواسته‌های آنان گوش بدهیم و آن‌هایی را که قابل‌اجرا هستند، اجرا کنیم.

متأسفانه توجهی نشد تا قطره‌ها به دریا تبدیل شد؛ با این اوصاف قبول داریم مردم ما مشکل معیشت و مسائل مذهبی و مسائل سیاسی دارند اما راه‌حل آن تخریب، اهانت، فحاشی، آتش‌سوزی و کشتن افراد و عمامه پراکنی نیست.

یک خاطره؛

در سال ۵۸ خبرگان تصویب قانون اساسی، شروع به تصویب قانون اساسی کردند تا به اصل ۱۳ رسیدند. در اصل ۱۳ اهل سنت ایران در حاشیه‌ای خیلی دور قرار گرفته بودند.

در آن روز مرحوم مولوی عبدالعزیز پدرخانم آقای مولوی عبدالحمید و مرحوم آقای مفتی زاده به‌عنوان دو شخصیت سرشناس کورد و بلوچ جمعی از افراد را جمع کردند که به خدمت امام (ره) بروند. بنده و مرحوم آقای ملا ناصر سبحانی را هم از پاوه دعوت کردند. روحانیون اهل سنت ترکمن و شمال و بلوچ و جنوب هم آمدند و حدود ۲۵ تا ۲۸ نفر شدیم. در قم به خدمت امام (ره) رسیدیم و خیلی ما را مورداحترام قرار داد.

آقای مفتی زاده توضیحات مفصلی ارائه کرد و سپس مولوی عبدالعزیز گفت: جناب امام؛ اگر شما این مسئلۀ اصل ۱۳ را حل نکنید، بنده بلوچ‌ها را بسیج می‌کنم امام هم دستش را به پشت گردن مولوی عبدالعزیز انداخت و فرمود: جناب مولوی؛ اگر خون شیعه و سنی ریخته شود، گردن شما در قیامت جوابگو خواهد بود؟ امام در ادامه فرمود اگر شما بیایید آن‌ها هم می‌آیند. بنده هم که پایین‌تر نشسته بودم، به شوخی گفتم: اگر آن‌ها از بلوچستان بیایند و این‌ها هم از قم بروند، در سبزوار به هم می‌رسند. جلسه تمام شد و امام فرمودند: شما بروید چند رجل دیگر را هم امثال آقایان آیت‌الله گلپایگانی، مرعشی و شریعتمداری در قم ببینید و نظر آنان را بپرسید. بنده یک رأی دارم سعی می‌کنم این اصل اصلاح شود و به این شیوه اهل سنت را در حاشیه قرار ندهد و اینچنین هم شد، و در بهمن همان سال اصل ۱۳ حذف شد واصل ۱۲ را جایگزین کردند و ما در میدان مولوی پاوه در حمایت از این اصل و حذف اصل ۱۳ تا فرمانداری راهپیمایی کردیم.

به خدمت آقای شریعتمداری رسیدیم ایشان ابهت خاصی داشت. آقای مفتی زاده خطاب به آیت‌الله شریعتمداری گفت: روزی که شما در تبریز در بین حکومت مرکزی و آذربایجان و کومله گیر کرده بودید، ما هیئتی از کوردستان به نزد جنابعالی و رهبران آذربایجان آمدیم و از شما حمایت کردیم. امروز ما هم مشکلی داریم و به نزد شما آمده‌ایم امیدواریم با ما همکاری کنید. آقای شریعتمداری جوابی دادند که همه ما خشک شدیم و بی‌صدا جلسۀ ایشان را ترک کردیم و مصلحت بر این بود که به نزد سایر رجال نرویم و به تهران برگشتیم.

در یک هتل مشغول صرف ناهار بودیم که مرحوم حاج سید احمد خمینی وارد شدند و گفتند: ابوی فرموده‌اند: باید این آقایان مهمان من باشند و با دل ناراحت از شهر ما بیرون نروند. باوجود ناراحتی هیاهو نکردیم و به لطف خدا موضوع تا حد مناسبی حل شد.

امروز مملکت مشکلات زیادی دارد و بنده به این دلیل این خاطره را آوردم که عرض کنم نه نیروهای امروز ما مثل نیروهای آن روز هستند و نه جمعیت‌های ما مثل جمعیت‌های آن زمان هستند بلکه امروزه اوضاع تغییر کرده و قضایا عوض شده است با اینحال می‌شود بدون نزاع کار انجام شود.

ما خیلی ناراحتیم که بیش از ۱۰۰ نفر در بلوچستان و جمعی در کوردستان و شهرهای مرکزی کشته شده‌اند و نیروهای مخلص زیادی شهید شده‌اند اما حقیقت این است که اوضاع می‌طلبد مسئولان ما وارد شوند و به خواسته‌های منطقی گوش دهند و خواسته‌های ناحق را نیز رد کنند. هر کس هر چه توانسته و در دل داشته بیرون ریخته است و چیزی نمانده است. دیگر زمان زندگی باآرامش مردم است. امیدوارم و از درگاه حق سبحان می‌خواهم به همه بصیرت و آگاهی بیشتری عطا فرماید. انشاء الله

والسلام‌علیکم و رحمة‌الله و برکاته

 

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

نوشتن دیدگاه

• از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
• لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.
• از نوشتن دیدگاهایتان با حروف فینگلیش جدا" خودداری کنید .
تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید


اطلاعات تماس با دفتر

استان کرمانشاه ، شهرستان پاوه ، خیابان امام محمد غزالی، دفتر امام جمعه پاوه

شبکه های اجتماعی

Template Design:Dima Group