نمازجمعه این هفته پاوه، با حضور مردم متدین و مومن، در محل مسجد جامع این شهر و به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری اقامه شد.
در ادامه متن کامل خطبه های نماز جمعه امروز آمده است
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر امامجمعه پاوه؛ نمازجمعه این هفته ۱۴۰۲/۰۳/۱۲ پاوه با حضور مردم مومن و متدین پاوه در محل مسجد جامع و به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری اقامه شد.
متن کامل خطبههای نماز جمعۀ مورخۀ ۱۴۰۲/۰۳/۱۲ شهر پاوه
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین ثم الصلوة والتحیة والسلام علی رسولالله وعلی آله و صحبه و من دعا بدعوته و سلِّم تسلیماً
السلامعلیکم و رحمةالله و برکاته
از درگاه پروردگار صاحب جمعه و جماعت و ارض و سماوات خواستارم به لطف و کرمش، سلامتی و توفیق دنیا و سعادت و خوشبختی آخرت را به تکتک شما خواهران محترم و برادران عزیز حاضر در مسجد و تمامی کسانی که بحث ما را دنبال میکنند، عطا فرماید.
عزیزان من امروز در خطبهها به دو موضوع و سه یادآوری روز اشاره میکنم. ۱- ریشۀ گرفتاری و مشکلات عصر ما از کجاست؟ ۲- در خدمت پیامبر عظیمالشأن حاضر میشویم و علت مشکلات امتش را عرض میکنیم. ۳- سه یادآوری (۱-رحلت امام خمینی (ره) ۲-مطلبی در خصوص مرز شوشمی ۳-توفیق آقای اردوغان در انتخابات ترکیه)
بحث اول: ریشۀ گرفتاری و مشکلات عصر ما از کجاست؟
خداوند بزرگ و مهربان در چند آیۀ اول سورۀ مبارکۀ بقره به چند اصول و فروع دین اشاره میکند. در میان اصول دین ایمان به آخرت و در میان فروع دین آنچه در این آیات بیشتر موردتوجه قرارگرفته، نماز است. قرآن کریم میفرماید: «ذَلِکَ الْکِتَابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ» شکی نیست که قرآن کریم از جانب پروردگار نازل شده است و هیچ تردیدی در آیات و بیان مطالب آن نیست و مایۀ هدایت و راهنما و دلسوز است برای کسانی که به غیب و قیامت ایمان داشته باشند و نماز بخوانند و از مالی که خداوند به آنان عطا فرموده زکات بدهند و انفاق کنند.
در ۴ آیۀ ابتدایی سورۀ بقره، خداوند تبارکوتعالی بحث زکات و ایمان به غیب را آورده است اما دو قسمت را برجسته کرده که یکی ایمان به آخرت و دیگری انجام نماز است.
سلف صالح ما میفرمایند: در هر جامعهای این دو اصل در میان مسلمانانش ظهور داشته باشد، آن جامعه، جامعهای سالم و دارای آرامش و محبت است و یک چهرهای بیشتر نمود دارد اما در هر جامعهای ایمان به آخرت ضعیف باشد، انسان ترسی از گناه کردن ندارد و رادع و مانعی برای گناه نکردن وجود ندارد و انسان مرتب دچار گناه میشود و گناهی را که روز نتواند انجام دهد، شب انجام میدهد و یا اگر در روستا نتواند انجام دهد در شهر انجام میدهد. نماز یکی از عبادات است که در شبانهروز ۵ بار انجام میشود و ما پنج بار با پروردگار خود صحبت میکنیم.
وقتیکه ما روزانه پنج بار خطاب به پروردگار عرض میکنیم؛ «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» طبیعتاً با ملتهای دیگر فرق داریم و کمتر دچار گناه و اشتباه میشویم چون میدانیم خالق و ناظری بالای سر ما قرار دارد. پس در هر جامعهای اصل ایمان به آخرت و خواندن نماز که راه ارتباط با پروردگار است، زنده باشند، آن جامعه مشکلی نخواهد داشت اما اگر این دو اصل مانند عصر ما ضعیف باشند، جامعهاش مشکلات خواهد داشت و دروغ و خیانت و ظلم و رباخواری و زنا و دزدی و بیتوجهی به حقوق افراد و دروغ حاکم خواهد شد.
میتوانم بهصراحت عرض کنم امروز در میان مسلمانان ایمان ضعیف شده است. دو نکته را عرض میکنم. دیروز یکی از برادران اهل این شهر یک فیلم را از تاجیکستان برای من فرستاده بود که در نماز جماعت یک مسجد شرکت کرده و گفته بود اینجا تاجیکستان است که ۷۰ سال فکر لنین و استالین و خروشف و گورباچف بر آن حاکم بوده است ولی امروز مسجد و صف جماعت آنها را نگاه کنید. بنده هم به وی پیام دادم و گفتم شما راست میگویید ولی متأسفانه صفوف نماز مساجد ما بسیار ضعیف است و ۳ الی ۴ نفر در مساجد ما نماز جماعت میخوانند.
دیروز شخصی به نام آقای دولابی مشاور عالی ریاست محترم جمهور گزارش داده بود که در ایران ۷۵ هزار مسجد وجود دارد؛ درب ۵۰ هزار آنها بسته شده و در آنها نماز خوانده نمیشود مگر در موارد خاص مثل ایام محرم و رمضان؛
شاید ما در مناطق اهل سنت درب مساجد را نبسته باشیم ولی صفوف نماز جماعت اکثر مساجد ما اخیراً به ۳، ۴، ۵ و ۱۰ الی ۱۵ نفر رسیده است؛ با این شیوه اگر ادامه داشته باشد بستنش بهتر است. دولت تاجیکستان بحثی از اسلام نمیکند ولی مسلمانانش متدین و مساجدشان مملو از نمازگزار است.
ما که در جمهوری اسلامی ادعای دین و اسلام را داریم، مساجدمان یا بسته شده و یا عملاً در نمازخواندن انگار که بسته هستند. ریشه در کجاست؟ معلمان اخلاق و مفسران دین میفرمایند: ریشۀ این کار در ضعف ایمان مردم است بهعبارتدیگر ما به خدا ایمان داریم اما برای کسب رضایت او و خوشحالی رسولالله (ص) کمتر قدم برمیداریم.
این جمع که در مسجد حضور داریم، به خدا و قیامت و رسولالله (ص) و قرآن کریم ایمان داریم و به این خاطر به مسجد آمدهایم ولی حقیقتاً در این خصوص ضعیف برخورد میکنیم و ایمان ما به آخرت ضعیف است.
دو نمونه از ایمان قوی را برای شما بیان میکنم:
در زمان خلیفۀ دوم حضرت عمر (رض) به اهل مدینه پیام دادند هر کس آب را با شیر قاتى نماید، با او برخورد میشود. روزی مادری به دخترش گفت: کمی آب بیاور تا با شیر قاتى کنیم. دختر گفت: مادر؛ از جانب خلیفه بیانیه دادهاند هر کس آب را با شیر قاتى کند با او برخورد میکنیم. مادر گفت: فرزندم خلیفه از کجا خبر دارد که ما آب را با شیر قاتى میکنیم؟ دختر گفت: مادر مگر خدای خلیفه نمیداند؟ مادرش به خود آمد و گفت: آفرین دختر عزیزم تو به من درس بزرگی دادی. این موضوع نمونهای است از ایمان که انسان در خفا خدا را ناظر بر اعمال خود بداند.
روزی جمعی از اصحاب پیامبر اسلام (ص) در مدینه منوره بهجایی رفتند. عبدالله بن عمر (رض) چوپانی را دید و نزدیک شد تا او را امتحان کند و گفت: از این گله که تو چوپان آن هستی، حیوانی را به ما بفروش تا آن را سر ببریم و از آن استفاده کنیم. چوپان گفت: نمیتوانم چنین کاری بکنم. من چوپان هستم و صاحب گله نیستم. گفتند: به صاحبش بگو حیوانش را گرگ خورده است. چوپان گفت: پس در قیامت چگونه جواب پروردگار را بدهم؟ اصحاب دلخوش شدند و گفتند: الحمدلله ایمان دارد و خوشحالیم یک چوپان در صحرا به یاد پروردگار است.
برادران و خواهران محترم؛ پیامبر عظیمالشأن ما در مدرسۀ مدینه مردم را ساخت و تربیت کرد که تا بخارا و سمرقند و جنوب چین و استانبول و مغرب رفتند و از جبلالطارق به جنوب فرانسه رسیدند.
امروز ما محرابنشینان که در محراب رسولالله (ص) قرار داریم و مردم را نصیحت میکنیم ضعیف هستیم و مردم ما هم طالب نصیحت نیستند. هر دو مشکل داریم هم محرابنشینان و هم مردم؛ خداوند متعال در تعریف اصحاب رسولالله (ص) میفرماید: «سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ» از سیمای اصحاب رسولالله (ص) در اثر سجدۀ زیاد نور میبارد. به خدا ما ضعیف هستیم. شاید بگویید امروز از عصر رسولالله (ص) قرنها فاصله داریم ولی میبایست از ۱۰۰ نفر ۴ نفر سیمایی نورانی و غیرت دینی میداشتیم. عرض کردم نماز به انسان آرامش میدهد. پیامبر بزرگوار که او هم مانند ما انسان بوده، یک روز خبر خوب میشنید خوشحال میشد و روزی هم خبر بد میشنید، ناراحت میشد. هر وقت خبر بد میشنید، بلال را صدا میزد و میفرمود: «أرِحنا بالصلاة یا بلال» اذان بگو تا نماز بخوانیم و آرامش بگیریم، یعنی نماز مایۀ آرامش است و ما اگر اهل نماز باشیم مشکلات کمتری داریم و اگر هم دچار مشکل شویم صبر خواهیم کرد و میدانیم هیچ کاری بدون اذن و ارادۀ پروردگار نیست.
پس دو چیز در جامعۀ ما ضعیف است ۱- ایمان به آخرت ۲-نمازخواندن
بحث دوم: علت مشکلات امت رسولالله (ص) در چیست؟
به خدمت پیامبر بزرگوار اسلام (ص) میرویم و از ایشان سؤال میکنیم چرا امتت اینگونه شدهاند؟ شما فرمودهاید خداوند از این دین دفاع میکند و «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» است. پیامبر اسلام جواب میدهد دلیل آن ضعف ایمان به آخرت است. آخرت مهم است والله اگر من و شما به آخرت ایمان واقعی داشته باشیم، غیبت نمیکنیم یا کمتر دچار غیبت میشویم، مال حرام نمیخوریم، به ناموس مردم نگاه نمیکنیم و دروغ نمیگوییم. خلاصه آنچه را شرع مبین اسلام منع کرده است، انجام نمیدهیم ولی چون ایمان ما ضعیف است در شبانهروز بسیاری از کارها را که شرع منع کرده، انجام میدهیم.
پیامبر بزرگوار اینگونه جواب داده و میفرمود: «عَجَبَاً مِمَّنْ یُنْکِرُ البَعثَ والنُّشور وَ هُوَ کُلُّ یومٍ و لَیلَةٍ یَموتُ و یَحییٰ» تعجب میکنم از مردم که به قیامت و زنده شدن و حساب و حشر ایمان ندارند. چرا اینگونه است مگر نه این است که همه ما میمیریم. اگر به زنده شدن ایمان ندارید بدانید که ما هر شب میخوابیم و زنده میشویم. عرب میگوید: «النّومُ اخُو الموتِ» خواب برادر مرگ است.
پس وقتیکه ما هر شب میخوابیم در حقیقت میمیریم و دوباره زنده میشویم پس باید به حشر و قیامت و زنده شدن پس از مرگ ایمان داشته باشیم. یکی میگوید کار ندارم، دیگری میگوید شغل و مسکن ندارم و یکی میگوید دولت و محاکم خوب کار نمیکنند ولی همه به یک اصل برمیگردد که ما نسبت به قیامت ضعف ایمان داریم و اکثر جامعه واقعاً نسبت به نماز بیتوجهاند و اِلّا شاهد اینهمه مشکلات نبودیم.
یادآوری اول: سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی
امروز ۱۲ خرداد است و روز ۱۴ خردادماه سالگرد رحلت امام بزرگوار است که ۳۴ سال پیش از میان ما خداحافظی کردند؛ اکثر بالأتفاق مردم پاوه نسبت به جمهوری اسلامی و رهبری نظام خوب کار کردهاند. روزی که از رادیو خبر رحلت امام بزرگوار (ره) را شنیدیم، بهاتفاق ۴۰ نفر به تهران رفتیم و در مصلای تهران حضور یافتیم و در نماز و تشییعجنازۀ امام شرکت کردیم درحالیکه شاید بسیاری از شهرهای شیعهنشین و مرکزنشین این کار را نکردند و ۴۳ سال است روی پای خود ایستادهایم.
خداوند بزرگ در آیات ۸ و ۹ و ۱۰ سورۀ حشر اهل ایمان را به سه دسته تقسیم میکند. جمعی مهاجرین هستند که به خاطر دین و عقیده و باور در رکاب پیامبر بزرگوار (ص) از مکه به مدینه مهاجرت کردند. جمعی هم انصار هستند که مال و زندگی و دارایی خود را در اختیار پیامبر عزیز (ص) و مهاجرین قرار دادند. گروهی هم بعد از مهاجرین و انصار میآیند و قرآن کریم اینگونه از آنان تعریف میکند «وَالَّذِینَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلإخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالإیمَانِ وَلا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلا لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ» مسلمانانی که بعد از مهاجرین و انصار میآیند، بر سابقین و پیشینیان خود درود و رحمت میفرستند و از آنان یاد خیر میکنند.
ما هم از امام راحل یاد میکنیم و بر ایشان درود میفرستیم و فردا هم در این رابطه مراسمی داریم؛ ان شاالله در آن مراسم هم قطعاً بیشتر بحث میکنم.
یادآوری دوم: مرز شوشمی
بنده قرار بود امروز در این خصوص صحبت کنم. کاک آزاد استاندار محترم استان حلبچه گفت: اگر شما در نمازجمعه مسئله باز شدن این مرز را اعلام کردید بنده هم عصر همان روز به بیاره میآیم و از طریق رسانه ها این خبر را اعلام میکنم؛ از ایشان و از استاندار محترم کرمانشاه ممنونم.
بله؛ روز یکشنبۀ هفتۀ گذشته استانداران حلبچه و کرمانشاه بهاتفاق جمعی از معاونین خود و دوستان قرارگاه رمضان و مسئول کنسولگری جمهوری اسلامی در سلیمانیه به پاوه آمدند و بحث مفصلی در فرمانداری پاوه انجام شد.
بنده در آن جلسه صحبت کردم و گفتم: چرا باید مرز نوسود باز شود؟ و توضیح دادم و در خدمت شما هم عرض میکنم ما میتوانیم برای شبنشینی به حلبچه برویم و برگردیم چون مسیر پاوه به حلبچه خیلی نزدیک است با این وصف ما ۴۰ سال است داد میزنیم، کسی به حرف ما گوش نمیدهد و امروز اگر بخواهیم به عراق برویم باید سنندج را دور بزنیم و به مریوان و ازآنجا به باشماق و پینجوین و سید صادق برویم و ازآنجا راهی حلبچه شویم و از طرف کرمانشاه هم باید به اسلامآباد و کرند غرب و سرپل و قصر و ازآنجا به کلار و دربندیخان و سید صادق برویم و سپس به حلبچه برسیم.
مسئلۀ دیگر این است جادههای ما خراباند و به درد کاروان تجارت نمیخورند ولی میشود روزی ۱۰۰ ماشین مسافر از عراق به دیار ما بیاید و ۱۰۰ ماشین هم از مرز ما به عراق برود و منفعتی اقتصادی برای ما داشته باشد و شهر را از بنبست خارج نماید.
به مسئولین عرض کردم تمایل کاک آزاد توفیق استاندار حلبچه به گشودن مرز خیلی بیشتر از ما بود، آقای صحرایی استاندار محترم کرمانشاه هم خودش پیشنهاد کرد که مرز باید باز شود و هر دو استاندار گفتند: روز عید قربان مرز مسافری شوشمی باز میشود.
بنده گفتم روز جمعه این قضیه را به مردم شریف پاوه عرض میکنم و همچنین از آنان خواهش کردم و گفتم: مرز شوشمی برای تجارت مناسب نیست و جادههایمان بعد از ۴۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی شرایط لازم را ندارند ولی شما جادۀ مرز سازان را به سمت لشکرگاه که قسمتی از آن به سمت جوانرود و قسمتی هم به سمت باینگان پاوه میآید، باز کنید که اگر تجارت به آنجا منتقل شود، هم جوانرود و اورامانات و هم پاوه آبادمی شوند مثل مریوان که واقعاً وضع مردمش تغییر کرده است.
برای هر دو وعده دادهاند یکی عنقریب و یکی هم بعداً؛ لذا در این محراب از سردار عزیز جناب آقای مسگریان فرماندۀ محترم قرارگاه رمضان که چند سال است با دوستان خود در کرمانشاه تلاش میکنند این مرز برای مردم شریف اورامانات باز شود و جناب آقای دکتر صحرائی استاندار محترم کرمانشاه ممنون و سپاسگزارم و برای کاک آزاد توفیق استاندار محترم حلبچه و همراهان ایشان دعای خیر میکنم امیدوارم موضوع بدون مشکل در موعد مقرر تحقق پیدا کند و اگر هم چنین نشود بنده باز پیگیر کار خواهم بود ولی حتماً حرف خودم را هم خواهم زد.
ممنون و سپاسگزار شما عزیزان و ممنون و سپاسگزار فرماندار پاوه و حلبچه هستم انشاءالله قرار است هیئتهایی تشکیل و عنقریب کارهای خوبی انجام دهند.
یادآوری سوم: انتخابات ترکیه
در روز یکشنبه گذشته مصادف با هفتم خردادماه مرحله دوم انتخابات ترکیه انجام شد.
دو جمعه پیش در این محراب گفتم دوست دارم آقای اردوغان موفق شود؛ ایشان هر چه باشد من نمیتوانم از دور قضاوت کنم ولی سیمای خودش و حجاب خانمش اسلامی است. ما ظاهر را نگاه میکنیم و کاری به باطن افراد نداریم لذا دوست دارم تشکیلات آقای اردوغان بر لائیکهای تندرو موفق شود.
حمداً لله اینگونه شد و من این موفقیت را به مسلمانان ترکیه و آقای اردوغان تبریک عرض میکنم. شاید عده ای بگویند آقای اردوغان نسبت به کردها بد کار کرده است عرض میکنم به خدا همه بد هستند ما کُردها باید تغییر رفتار دهیم تا دیگران با ما خوب برخورد کنند.
اینجا یک مسئله دیگر که مهم بود این است که آقای اردوغان در آخرین روز تبلیغات خود به مسجد ایاصوفیه رفت.
مسجد ایاصوفیه که قسطنطنیه سابق است، بیش از هزار سال کلیسا بوده است، در زمان محمد فاتح عثمانی فتح شد و به مسجد تبدیل شد و قریب هزار و اندی سال مسلمانان از آن استفاده کردند اما آتاتورک آن را به موزه تبدیل کرد تا اینکه جماعت اسلامی در ترکیه موفق شدند و آن مسجد را که افتخار مسلمانان است، دوباره به مسجد تبدیل کردند.
اما آقای کمال اوغلو همراه بیش از ۲ هزار نفر که هرکدام یک گل به دست داشتند، به سر قبر آتاتورک رفتند و قبرش را گلباران کردند و با این دو اقدام درواقع جبهۀ هرکدام مشخص شد. آقای کمال اوغلو بر سر قبر آتاتورک لائیک ضد دین میرود و آقای اردوغان به مسجدی میرود که محمد فاتح عثمانی آن را به مسجد تبدیل کرد.
پیامبر عزیز اسلام (ص) فرموده بود: «نِعمَ الجیشُ وَ نِعمَ الأمیر» بهترین سپاه و بهترین امیر کسی است که استانبول را فتح کند.
در زمان اصحاب و خلفای بنیامیه و بنیعباس ۷ الی ۸ بار مسلمانان خواستند استانبول را فتح کنند و این جمله پیامبر اسلام (ص) تحقق پیدا کند و امیران و سپاه آنان به بهترین امیر و بهترین سپاه تبدیل شوند هیچکدام موفق نبودند.
حتی یکی از اصحاب (ابوایوب انصاری) که پیامبر اسلام (ص) در مدینه در منزل وی بود، از مدینه به سمت استانبول بهقصد جهاد به راه افتاد به این امید شامل حال فرمایش رسولالله شود، ولی در آنجا شهید شد.
بله؛ آقای اردوغان به مسجد ایاصوفیه رفت و آیات آغازین سورۀ بقره را با صدای خود خواند، خداوند او را توفیق داد چون ما هرکجا باخدا باشیم موفق خواهیم شد.
در انتخابات ترکیه رقابت در بین مسلمانان و لائیکها سخت بود. ما باید در هر عصر حضور داشته باشیم و پشت کردن و اعتراض سودی ندارد.
روزی مردی دانا یک سنگ بزرگ را وسط راهی انداخت و در کنار این سنگ خود را پنهان کرد تا قضاوت مردم را ببیند. هر کس چشمش به سنگ افتاد چند دشنام به کسی که این سنگ را در وسط راه گذاشته و به سیستم حاکم نثار کرد. یک نفر که ماشین داشت کمک کرد تا این سنگ را جابجا کردند. آن شخص گفت: این مرد میتواند برای مملکت سازندگی داشته باشد و دشنام و حرف و حاشیه رفتن به درد نمیخورد و مملکت را نمیسازد.
مسلمانان ترکیه هم به میدان آمدند و خود را سربلند کردند که درس مهمی برای من و شما دارد که باید در مقابل قضایای پیشآمده به میدان بیاییم و از اسلام دفاع کنیم و به مسائل جزئی اهمیت ندهیم و سنگ را از راه خود برداریم نه اینکه دشنام بدهیم و برویم.
اینها مواردی بود که بنده میبایست به شما عرض میکردم امیدوارم همه مسلمانان دنیا با همراهی و محبت و هوشیاری قدم بردارند.
جملۀ آخر:
امروز دوستان دانشگاه پیام نور مهمان ما هستند؛ از آقای دکتر رستمی و همراهان وی ممنون هستم از خداوند متعال برای این عزیزان آرزوی توفیق دارم.
والسلامعلیکم و رحمةالله و برکاته
• لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.
• از نوشتن دیدگاهایتان با حروف فینگلیش جدا" خودداری کنید .