«ماموستا» پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه پاوه
«ماموستا» پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه پاوه

نمازجمعه این هفته پاوه با حضور مردم متدین و مومن این شهر و به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری اقامه شد.

در ادامه متن کامل خطبه های نماز جمعه امروز آمده است

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام‌جمعه پاوه؛ نمازجمعه این هفته ۱۴۰۲/۱۲/۰۴ با حضور مردم مومن و متدین پاوه در محل مسجد­ جامع و به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری اقامه شد

متن کامل خطبه‌های نماز جمعۀ مورخۀ ۱۴۰۲/۱۲/۰۴ شهر پاوه

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین ثم الصلوة والتحیة و السلام علی امام المتقین سیدنا و قائدنا محمدٍ و علی آله و صحبه و سلم وعلی آله و صحبه و من دعا بدعوته الی یوم الدین

السلام‌علیکم و رحمة‌الله و برکاته

برادران عزیز و خواهران محترم حاضر در جمعه از خداوند تبارک‌وتعالی و صاحب جمعه و جماعت و قرآن برای شما و خانوادۀ محترمتان و تمامی کسانی که به بحث جمعۀ ما گوش می‌دهند، درخواست عزت، سلامتی و سعادت دارم. خداوند سربلندی دنیا و سعادت آخرت را نصیب همه ما گرداند.

عزیزان من؛ امروز در خطبه‌ها به دو موضوع و دو یادآوری اشاره می‌کنم. ۱- آیۀ ۱۸ سورۀ مبارکۀ فتح در خصوص بیعة‌الرضوان ۲- یک توصیه از حضرت خاتم (ص) به امتش در خصوص مسئولیت ما در جامعه ۳- دو یادآوری (۱- انتخابات ۲- پانزده شعبان سالروز تشکیل وزارت اطلاعات)

بحث اول: آیۀ ۱۸ سورۀ مبارکۀ فتح

در ماه ذی‌القعدۀ سال ششم هجری که رسول‌الله و مهاجرین ۶ سال از مکه دور بودند و انصار هم دوست داشتند مکه را ببینند، اما مجال این کار را نداشتند، یک روز صبح بعد از نماز پیامبر عزیز ما (ص) فرمود: امشب در خواب دیدم در مکه هستیم و داریم طواف می‌کنیم. یاران رسول‌الله (ص) خیلی خوشحال شدند و با خود گفتند: خواب پیامبر اسلام (ص) صادق است و با خواب دیگران فرق دارد و همگی از این خواب خوشحال شدند.

حضرت دستور فرمودند جمعیتی که بعداً تعدادشان را ۱۴۰۰ نفر اعلام کردند، از زنان و مردان به میقات مدینۀ منوره رفتند و در آنجا احرام بستند و یک هفته درراه بودند تا به جنوب مکه رسیدند و در محلی به نام حدیبیه، شتر رسول‌الله (ص) خود را به زمین زد و هر کاری کردند بلند نشد.

یاران رسول‌الله (ص) عرض کردند این محل مناسب نیست. حضرت فرمود: این شتر من را کسی متوقف کرده است که شتر یا فیل اصحاب‌الفیل را متوقف کرد. هرکدام از شما اهل تاریخ باشید می‌دانید اصحاب‌الفیل کسانی بودند که از یمن آمدند کعبه را ویران کنند. در بین عرفات و مکه شب استراحت کردند. صبح روز بعد عبدالمطلب به‌عنوان بزرگ مکه به دنبال گله شتران و گوسفندانش آمد و به ابرهه گفت: آمده‌ام حیوان‌هایم را ببرم. ابرهه خیلی تعجب کرد و گفت: من آمده‌ام کعبه را ویران کنم و تصوّر كردم از من خواهى خواست كه از تخريب كعبه خوددارى كنم! ولی تو از شتر و گوسفند و بزهایت دفاع می‌کنی؟

عبدالمطلب گفت: من صاحب گوسفند و بز و شتران خود هستم و کعبه هم صاحب خود را دارد. او از مال خودش دفاع می‌کند. صبح روز بعد که به‌قصد ویران نمودن کعبه می‌خواست به راه بیفتد، ابرهه هر کاری کرد الاغش از جایش بلند نشد. در این فاصله طیراً ابابیل آمدند و همه را غیر از چندنفری با سنگ‌هایی که در منقار خود داشتند، از بین بردند.

پیامبر اسلام (ص) هم در حدیبیه فرمود: من این شتر را متوقف نکرده‌ام کسی آن را متوقف کرده است که شتر یا فیل اصحاب‌الفیل را متوقف کرد.

بعد از توقف در حدیبیه، شخصی را به مکه فرستادند که به سران مکه بگوید ما قصد جنگ نداریم و تنها به‌قصد عمره آمده‌ایم ولی بزرگان مکه با نمایندۀ رسول خدا (ص) برخورد بدی کردند. حضرت فرمودند: عثمان بن عفان از طایفۀ ابوسفیان حاکم مکه است. من عثمان را می‌فرستم شاید به او احترام کنند و اجازه دهند ما عمره را انجام دهیم.

حضرت عثمان (رض) به مکه رفت و خبر آمد که او را زندانی و شهید کرده‌اند. رسول‌الله (ص) خیلی ناراحت شد و فرمود: تا حق خون عثمان را نگیرم این ارض را ترک نمی‌کنم. یاران همه ناراحت بودند، پیامبر بزرگوار زیر درختی نشست و همۀ ۱۴۰۰ نفری که همراهش بودند با ایشان بیعت نمودند. مردان دست در دست رسول‌الله گذاشتند و می‌گفتند: بالجهاد والموت یا رسول این دستی را که در دست تو می‌گذاریم دست جهاد و مرگ است یعنی تا مرگ با تو جهاد می‌کنیم. زنان هم دست خود را روی زانوی پیامبر اسلام (ص) گذاشتند و می‌گفتند: بالموت و الجهاد آنان هم با رسول‌الله بیعت کردند.

در لحظه‌ای که همه ناراحت بودند، حضرت عثمان بن عفان برگشت و همه خوشحال شدند. حضرت عثمان فرمود: من را زندانی و شکنجه و مورد آزار و توهین قرار داده‌اند ولی به‌سلامت به نزد شما برگشته‌ام اما این را بدانید کافران مکه نمی‌گذارند به مکه برویم و عمره را انجام دهیم.

مدتی گذشت، شخصی به نام سهیل بن عمرو که یکی از نخبگان و متنفذین مکه بود، آمد و رسول‌الله فرمود: نام سهیل از سهل است امیدوارم آمدن وی خیر باشد. سهیل گفت: من از طرف مردم مکه آمده‌ام، به هیچ نحوی اجازه نمی‌دهند امسال شما عمره را انجام دهید باید آن را به سالی دیگر موکول کنید. بهتر آن است عهدنامه‌ای بنویسیم تا جنگ‌ودعوا و تجاوز نباشد و سالی دیگر شما بتوانید به مکه بیایید.

پیامبر اسلام (ص) که همه کارهایش حکمت بود، قبول کرد که عهدنامه‌ای بین رسول خدا (ص) و کافران مکه منعقد گردد به همین خاطر حضرت علی (رض) را صدا زد و فرمود: یا علی بین ما و مشرکان مکه قراردادی بنویسید. حضرت علی امر رسول‌الله (ص) را اجابت کرد و نوشت: «بسم‌الله الرحمن الرحیم» سهیل بی‌ادبی کرد و گفت: من بسم‌الله را قبول ندارم و باید بنویسید: باسمک اللهم؛ پیامبر خطاب به حضرت علی دستور داد «بسم‌الله» را پاک کند و «باسمک اللهم» را جایگزین آن کند.

حضرت علی در ادامه نوشت: این یک عهدنامه بین محمد رسول‌الله (ص) و سهیل بن عمر است. سهیل در ادامۀ بی‌ادبی‌هایش گفت: من محمد را به‌عنوان رسول‌الله قبول ندارم و کلمۀ رسول‌الله هم در عهدنامه باید پاک شود. اگر ما محمد را به‌عنوان فرستاده و رسول‌الله قبول داشتیم این‌همه جنگ‌ودعوا و منع او از مکه برای چه بود؟ این بار هم پیامبر اسلام به حضرت علی امر فرمود کلمۀ رسول‌الله را پاک کند. حضرت علی فرمود: رسول‌الله امام و پیشوا و پدر و معشوق و هدف من است چگونه می‌توانم این کلمه را پاک‌کنم.

پیامبر اسلام (ص) فرمود: این‌ها همه حکمت‌اند من سواد ندارم اما کلمۀ رسول‌الله را به من نشان دهید و خود شخصاً انگشت مبارکش را روی کلمۀ رسول‌الله گذاشت و آن را پاک کرد. اصحاب داشتند در دل آتش می‌گرفتند.

بله عزیزان؛ عهدنامه نوشته شد و پیامبر اسلام به همه اعلام فرمود احرام خود را بشکنید ان‌شاءالله فدیه می‌دهیم. اصحاب احرام را نشکستند و گفتند: تحمل این‌همه درد را نداریم و دوست داریم بمیریم. حضرت رسول‌الله (ص) با دلی حزین به داخل چادری رفت که حرم‌هایش در آنجا بودند یکی از حرم‌هایش به پیامبر فرمود: ناراحت نباش، خودت احرامت را بشکن و با لباس عادی بیرون برو وقتی شمارا ببینند تبعیت می‌کنند و آنان نیز احرام می‌شکنند.

پیامبر بزرگوار این کار را کرد و خطاب به مردمی که همراهش بودند، فرمود به مدینه برگردید و در این لحظه با دلی حزین و گریان و پر از ناراحتی به مدینه برگشتند و با خود می‌گفتند: آیا خواب پیامبر اسلام (ص) تا این حد صادق بود که به ما اجازه ندهند به مکه برویم؟

در وسط راه خداوند بزرگ و مهربان سورۀ فتح را در ۲۹ آیه نازل کرد. نزول این سوره برای پیامبر اسلام مایۀ دلگرمی و در صداقت خواب آن بزرگوار و وعدۀ پیروزی مسلمانان بود. در این سوره خداوند متعال فرمود: «إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا» ای رسول راست است به تو اجازۀ ورود به مکه را ندادند اما فتحی بزرگ را در پیش دارید  «لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ» و خداوند متعال از کسانی که با تو بیعت کردند، راضی است «لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ ۖ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ ان‌شاءالله» ای محمد خواب تو صادق و راست بوده است. تو رسول من هستی و از من پیام می‌گیری و ان‌شاءالله شما به‌زودی پیروز و وارد مسجدالحرام می‌شوید.

وقتی سورۀ فتح نازل شد آنچه غم و غصه و ناراحتی در دل مسلمانان بود، همه از بین رفت و به شادی تبدیل گردید. مسلمانان در سال هفتم خیبر را فتح کردند. فتح خیبر از حیث دشمنی، کمتر از فتح مکه نبود و در سال هشتم هجری نیز مکه را فتح کردند و بلال بر بام کعبه اذان گفت.

این بیعت به نام بیعة‌الرضوان است و سورۀ فتح از ابتدا تا انتها در خصوص این بیعت است و به‌راستی دارای درس‌های بسیاری است که تاریخ زندگی پیامبر ما (ص) پر از فراز و نشیب و غصه و ناراحتی و صبر و متانت و حکمت‌ها بوده است.

بنده از خدای تبارک‌وتعالی می‌خواهم ما را هم در آن بیعت سهیم گرداند و توفیق دهد پیرو راستین رسول خدا و یارانش باشیم و در مسیر رسول‌الله (ص) قدم برداریم. نیروهای بیعة‌الرضوان همه رفتند ولی خداوند متعال می‌فرماید: «لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ» ای رسول؛ راست است مسلمانان با تو بیعت کردند و دست دوستی دادند در آیۀ دیگری می‌فرماید: بیعت اصحاب با شما در حقیقت  بیعت با خدای خود بوده  و من از آنان راضی هستم.

نکته‌ای به ذهنم رسید؛ امروزه مردم ما دو نوع‌اند. بعضی تندرو و بعضی آرام‌اند. عبدالله بن عمر روزی خواست به مکه برود در بدر ایستاد و یارانش منتظر وی ماندند وقتی‌که به میان یارانش برگشت، از او علت را پرسیدند فرمود: خیلی مشتاق بودم درجایی که رسول خدا (ص) در جنگ بدر در آن نشسته بود، تبرکاً بنشینم. این یک دیدگاه بود.

درزمان خلافت حضرت عمر (رض) وقتی شنید مردم درختی را که یاران رسول‌الله (ص) در بیعة‌الرضوان در زیر آن با پیامبر اسلام بیعت کرده‌اند، مورداحترام و تکریم قرار می‌دهند، دستور داد قطع کردند. این هم یک دیدگاه بود.

ما نباید تندروها و کسانی را که طبع عرفانی دارند، بدون مطالعه محکوم کنیم بهتر آن است هر دو گروه را توجیه کنیم. این مطلبی بود که عرض کردم ان‌شاءالله هم بنده و هم شما از این مطلب استفاده کرده باشیم.

بحث دوم: توصیه‌ای از پیامبر اسلام (ص)

رسول گرامی اسلام (ص) می‌فرمایند: «کُلُّکُم راعٍ و کُلُّکُم مسئولٌ عَنْ رَعیَتِهِ» برادران و خواهران، همۀ شما در جامعه مسئولیت دارید. شما در جامعه ملزم هستید بعضی از کارهای مثبت را انجام دهید و بعضی از کارهای منفی را انجام ندهید. شما حافظ دین و شریعت اسلام هستید و نباید به دین پشت کنید. این شما هستید که باید حامی دین و پاسدار شریعت و جمعه و جماعت باشید.

کجا هستند اهل بیعة‌الرضوان و کجایند اصحاب بدر؟ و کجا هستند کسانی که مکه را فتح کردند و پیامبر اسلام کجاست که در مکه روی شترش که قصواء نام داشت، سرش را پایین انداخته بود تا کسانی را که به او ظلم کرده‌اند نبیند مبادا سرافکنده و ناراحت شوند؟

وقتی مسلمانان وارد کعبه شدند، یکی از اصحاب گفت: امروز، روز انتقام است. پیامبر اسلام فرمود: نخیر امروز، روز عفو و بخشش و مهربانی و تواضع و برادری است و با این دیدگاه موفق شد.

پس عزیزان من؛ پیامبر بزرگوار به ما می‌فرماید: شما مکلفید از دین دفاع کنید و حافظ و حامی دین و وظیفه‌شناس باشید. خداوند توفیق دهد بتوانیم این‌گونه باشیم.

یادآوری اول: انتخابات

در حدیث «کُلُّکُم راعٍ و کُلُّکُم مسئولٌ عَنْ رَعیَتِهِ» به مسئولیت بنده و شما عزیزان اشاره کردم امید است در انجام آن موفق باشیم.

جمعۀ آتی (۷ روز دیگر) انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان برگزار می‌شود؛ در تمامی لحظاتی که رادیو و تلویزیون و سایر رسانه‌ها را نگاه می‌کنیم، دو پیام می‌شنویم یکی ما را به حضور در انتخابات تشویق می‌کند و دیگری به ما می‌گوید در انتخابات شرکت نکنید.

کسانی که می‌گویند در انتخابات شرکت نکنید دو دسته‌اند دسته اول مشکلات زندگی و معیشتی دارند و فرزندشان بیکار است این‌ها با افرادی که از خارج برای ما کمین کرده‌ و دشمن ما هستند، فرق دارند.

و در مقابل جمعی که دوستداران ایران، انقلاب و ملت ایران و امنیت جامعه هستند، به ما می‌گویند در انتخابات شرکت کنیم.

گروه دوم که اکثراً مخالفان اسلام و انقلاب و وحدت هستند و مدت ۴۰ سال است در خارج علیه ما جبهه گرفته‌اند و اجازه نمی‌دهند مردم ما آرامش داشته باشند و وضع اقتصادی ما بهتر شود ، مردم ما را به عدم شرکت در انتخابات تشویق می‌کنند. این‌ها دوست ما و دوست ایران نیستند.

مع‌هذا شماها و مردم ایران برای شرکت در انتخابات آزادید و کسی شمارا به دلیل عدم حضور در انتخابات مورد مؤاخذه قرار نمی‌دهد؛ اما بنده به‌عنوان برادری که بیش از ۴۰ سال است مصلحت شمارا بر هر چیزی ترجیح داده‌ام و هیچ‌گاه مطلبی را که به ضرر دین و دنیای شما بوده به زبان نیاورده‌ام، عرض می‌کنم در انتخابات شرکت کنید. اگر ما در انتخابات شرکت نکنیم فردا مسئولان هم به ما توجه نمی‌کنند اما شرکت ما یک نوع مدرک است و فردا می‌توانیم به استناد این مدرک از مسئولان امر درخواست توجه و خدمت را داشته باشیم.

راهپیمایی ۲۲ بهمن پاوه خیلی آبرومند بود و فرهنگیان و روحانیون ما و امام‌جمعۀ شما که در جلسات با حریت صحبت و از حق شما دفاع می‌کند، همگی حضور داشتند. در این چند روز که پروژۀ گاز هجیج افتتاح شد بنده در هجیج و در جلسۀ فرمانداری دیدگاه خود را به عرض مسئولان رساندم.

لذا مجدداً توصیه میکنم شما عزیزان نمازگزار و کسانی که صدای من را می‌شنوند همه در انتخابات شرکت و به تبلیغات رادیوها و تلویزیون‌های بیگانه اهمیت ندهیم چون آن‌ها دوست اسلام و ایران و انقلاب نیستند. مصلحت دین و دنیای شماست در انتخابات شرکت کنید و به هرکس رأی می‌دهید، آزادید.

یادآوری دوم: ۱۵ شعبان

قبل از انقلاب ما احترام خاصی برای ۱۵ شعبان قائل بودیم و روز ۱۵ شعبان روزه می‌گرفتیم و شب آن را احیا می‌کردیم. بعد از انقلاب به دلایلی ۱۵ شعبان جایگاه خاصی پیدا کرد ازجمله وزارت محترم اطلاعات در ۱۵ شعبان تشکیل شد.

بنده این روز را به عزیزان وزارت اطلاعات و اداره کل اطلاعات استان کرمانشاه و دوستان ادارۀ اطلاعات شهرستان پاوه تبریک و خسته نباشید عرض می‌کنم و معتقدم این روز هم در اسلام و هم در انقلاب روز مبارکی است.

یک ماه پیش در کرمانشاه جلسه‌ای داشتیم. یکی از معتمدین پاوه که در کرمانشاه سکونت دارد، در آن جلسه بود. گفت: من از ماموستا قادری و مردم پاوه تشکر می‌کنم که نگذاشتند در جریان اغتشاشات و اعتراضات سال ۱۴۰۱ فرزندان ما کشته شوند و پدران و مادرانشان امروز با لباس‌های آنان روزگار را سپری کنند.

اگرچه در سال ۱۴۰۱ عده زیادی کشته شدند اما در شهر ما خون از دماغ کسی نیامد؛ شکی ندارم شورای تأمین پاوه و دوستان ادارۀ اطلاعات نقش حکیمانه‌ای در این موضوغ داشته‌اند، لذا ازاین‌جهت هم از طرف خودم و هم از طرف مردم پاوه ممنون آنان هستم.

والسلام‌علیکم و رحمة‌الله و برکاته

   

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

نوشتن دیدگاه

• از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
• لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.
• از نوشتن دیدگاهایتان با حروف فینگلیش جدا" خودداری کنید .
تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید


اطلاعات تماس با دفتر

استان کرمانشاه ، شهرستان پاوه ، خیابان امام محمد غزالی، دفتر امام جمعه پاوه

شبکه های اجتماعی

Template Design:Dima Group