نمازجمعه این هفته پاوه با حضور مردم متدین و مومن این شهر و به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری اقامه شد.
در ادامه متن کامل خطبه های نماز جمعه امروز آمده است
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر امامجمعه پاوه؛ نماز جمعه این هفته ۱۴۰۳/۰۲/۰۷ پاوه با حضور مردم متدین و مومن این شهر و به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری اقامه شد
متن کامل خطبههای نماز جمعۀ مورخۀ ۱۴۰۳/۰۲/۰۷ شهر پاوه
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین ثم الصلاة والسلام علی امام المتقین سیدنا و قائدنا و مولانا محمدٍ و علی آله و صحبه و من دعا بدعوته الی یوم الدین
السلامعلیکم و رحمةالله و برکاته
از خداوند بزرگ و مهربان برای تکتک شما برادران عزیز و خواهران محترم درخواست عزت و توفیق و سعادت و سربلندی دارم.
عزیزان من؛ همچنان که در جمعۀ قبل عرض کردم، هر جمعه چند موضوع عقیدتی و اخلاقی و اجتماعی و فرمایشات مردان بزرگ تاریخ را برایتان بحث خواهم کرد. در خطبههای جمعۀ امروز هم چند مطلب مختصر به عرض میرسانم
۱-حسب مفاد آیۀ ۳۵ سورۀ مبارکۀ انبیاء همۀ ما مسافر و در حال امتحان و آزمایش هستیم. ۲- در شب و روز ذکر «الحمدلله» را فراموش نکنیم. ۳- جملهای از بزرگی در خصوص فلسفۀ تعزیه ۴-قبل از مرگ به وظیفۀ خود عمل کنیم. ۵-دنیا با عمل ۵ گروه و یا ۵ نفر مزین میشود. ۶-جملهای از یک زنبور ۷- یکی از بزرگان میفرماید: جلو سیل گرفته نمیشود مگر با یک چیزی قوی مثل خودش ۸- یادی از مرحوم ماموستا فخری (رحمةالله علیه)
بحث اول: حسب مفاد آیۀ ۳۵ سورۀ مبارکۀ انبیاء همۀ ما مسافر و در حال امتحان و آزمایش هستیم.
خداوند بزرگ و مهربان در آیۀ ۳۵ سورۀ مبارکۀ انبیاء میفرماید: این دنیا محل آزمایش و امتحان است شما مؤمنین و مؤمنات همه مسافر و تحت نظر پروردگار هستید و ملائکه اعمال شمارا مینویسند پس مواظب خودتان باشید.
امام شافعی (رحمةالله علیه) جوان بود و کمتر از ۴۰ سال سن داشت همیشه عصایی در دست داشت یک نفر از دوستانش پرسید امام؛ شما جوان هستید چرا عصا به دست گرفتهاید؟ فرمود: میخواهم به خودم و مردم اعلام کنم و بفهمانم که مسافری بیش نیستم.
درواقع همۀ ما مسافریم بعضی از ما زودتر به مقصد مرگ و خداحافظی میرسیم و بعضی هم احتمالاً با تأخیر به مقصد برسیم اما تنها مسافر نیستیم بلکه محل امتحان و آزمایش هم هستیم.
قرآن کریم میفرماید: «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۗ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً ۖ وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ» هر نفسی طعم مرگ را خواهد چشید و شمارا با بدیها و خوبیها آزمایش میکنیم؛ اگر به مصیبت مانند مریضی و فقر و گرفتاری ایام و روزگار دچار میشوید، اینها همه آزمایشاند و داریم شمارا آزمایش میکنیم تا بدانیم چگونه مقاومت میکنید و اگر به شما صحت و آرامش و رفاه میدهیم اینها هم آزمایشاند و درنهایت همه شما بهسوی ما بازمیگردید.
از این کلام بهتر نداریم اگر به آن توجه کنیم.
مطلب دوم: در شب و روز ذکر «الحمدلله» را فراموش نکنیم.
پیامبر اسلام (ص) میفرماید: «أوَّلُ ما یُدعیٰ إلَی الجَنَّةِ الحَمادونَ الَّذینَ یَحمِدونَ عَلَیَ السَّرّاءِ و الضرّاء» اولین گروهی که در قیامت دعوت به بهشت میشوند، کسانی هستند که در دنیا زیاد ذکر «الحمدلله» را به زبان میآورند و خدا را سپاس میگویند. اگر در هنگام خوشی و وقت شنیدن خبر خوب و نفع در مادیات و شفای فرزند بیمارشان شکر کنند، خداوند به آنان پاداش میدهد بعضی وقتها هم عکس این مطلب اتفاق میافتد و خبر خوب نمیشنوند و توفیقات کم است در این حال هم باید شاکر و به مشیت پروردگار راضی باشند و با خود بگویند خیر من در این بود که موفق نشدم.
قرآن کریم میفرماید: «وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ» در بعضیاوقات شما خیلی دوست دارید از کارتان نتیجه بگیرید اما آن کار برای شما خیر و توفیق در برندارد. گاهی اوقات هم دوست ندارید به بعضی مشکلات دچار شوید اما خداوند متعال آن مشکلات را برای شما به وجود میآورد که قطعاً برای شما خیر است.
مطلب سوم: جملهای از مرحوم عبدالکریم زیدان در خصوص فلسفۀ تعزیه
مرحوم عبدالکریم زیدان در کتاب وزینش به نام المفصل به نقل از امام نووی در کتاب مجموع میفرماید: فلسفه و حکمت تعزیه سه چیز است که اگر آنها را رعایت کنیم نزد پروردگارمان پاداش داریم
۱-«الدعاء لِلمَیِّتِ و أهلِهِ» برای میت و خانوادهاش دعا کنیم و بگویم خداوند میت را مورد عفو خود قرار دهد و به اهلبیت و خانوادهاش جزای خیر عطا فرماید.
۲-دعوت مصیبت دیدگان به صبر؛ بگوییم راست است دچار ضرر و خسران شده و یکی از اعضای خانوادۀ خود را از دست دادهاید ولی باید صبر پیشه کنید.
۳-«النَّهیُ عَنِ الجَزَعِ» آنان را از حرکات ناپسند هنگام تعزیه نهی کنیم. در گذشته زنان گل به سر میمالیدند و سینۀ خود را میدریدند اما حمداً لله امروز آن عادات کنار گذاشته شدهاند و فرهنگ تغییر کرده است ولی لازم است باز ماموستایان، معتمدین و کسانی که سنی از آنان گذشته است، در تعزیه اجازه ندهند صاحبان تعزیه حرکاتی انجام دهند که خداوند و پیامبر اسلام آنگونه حرکات را نمیپسندند و از آنان ناراحت شوند.
مطلب چهارم: مصلحت ما این است قبل از مرگ به وظیفۀ خود عمل کنیم.
در شرححال احمد بن طولون آمده است وی از طرف عباسیها حاکم مصر شده و در سال ۲۵۴ ه.ق فوت کرده است. فردی را اجیر کردند که مرتب بر سر قبرش قرآن بخواند. این شخص مرتب صبح و ظهر و عصر بر سر قبر احمد بن طولون قرآن میخواند.
ابن طولون یک شب به خواب آن قاری آمد و گفت: دیگر بس است؛ قرآن نخوان. این شخص قاری هم ناراحت میشود و میگوید: من دارم برای تو قرآن میخوانم. احمد بن طولون میگوید: وقتیکه تو قرآن میخوانی بعد از تلاوت هر آیه ملائکه به من میگویند: آیا این آیه را در دنیا شنیدهای؟ میگویم بله شنیدهام. میپرسند آیا از مفهوم و معنی آیه چیزی متوجه میشوی؟ میگویم بله این بار میپرسد به آن عمل کردهای؟ بعد از این سؤال سکوت میکنم و چیزی برای گفتن ندارم. از تو میخواهم دیگر برایم قرآن نخوانی.
برادران عزیز و خواهران محترم؛ امروز جمعه و روز عبادت اهل ایمان است؛ فردا شنبه روز عبادت یهودیان و پسفردا یکشنبه روز عبادت مسیحیان است. ما باید امروز برای فردایمان کار کنیم و توقع نداشته باشیم فردا فرزندانمان برای ما صدقه و احسان و قربانی کنند.
امروز روز شماست اما آن را با تفریح و رقص میگذرانید و دست دختر نامحرم را میگیرید توقع دارید فردا برایتان قرآن بخوانند؟ به خدا همانگونه که احمد بن طولون به آن قاری گفت: قرآن نخوان، والله به ما هم میگویند بس باشد چرا در دوران حیات و ایام زندگی کاری برای آخرتتان انجام ندادید و پسانداز نکردید؟ منتظرید بعد از مرگ دیگران برای شما کار کنند؟
مطلب پنجم: دنیا با پنج عمل پنج صنف مزین میشود.
امام فخر رازی (رحمةالله علیه) مفسر بزرگ دنیای اسلام ذیل آیۀ ۱۷۵ سورۀ مبارکۀ بقره از قول یکی از صلحا آورده است: «الدُّنیا بُستانٌ زُیِّنَتْ بِخَمسَةِ أشیاء» این دنیا مانند یک بوستان و باغ است، طبیعی است آن باغ و بستان با گیاهان و گلها و درختان خوب مزین میشود. دنیا هم همینگونه است و با عمل ۵ نفر مزین میشود.
۱-عِلمُ العُلَماء؛ علم عالمان، اگر عالمان عالم به دین باشند و به علم خود عمل کنند، از آن ۵ قسمت دنیا یک قسمت مزین میشود.
۲- عَدلُ الأُمَراءِ؛ عدالت حاکمان که باید در حد توان خود عدل را در جامعه پیاده کنند و برای مردم دلسوزی به خرج بدهند و حقوق مردم را ادا کنند.
۳- عِبادَة العُبّادِ؛ اگر عارفان و افراد خداشناس صادقانه عبادت کنند خداوند متعال احترام آنان را نگه میدارد و با دعای آنان قسمتی از زمین به آرامش میرسد.
۴- أمانَةُ التُجّارِ؛ تاجران ما باید امانتدار باشند و سر مردم کلاه نگذارند و گرانفروشی نکنند و هرروز نرخی را برای اجناس انتخاب نکنند.
۵- و نَصیحَةُ المُحتَرِفینَ؛ لازم است عالمان و نخبههای جامعه برای مردم صحبت کنند. اگر شما حضار محترم در ۵ مسجدجامع نماز جمعه بخوانید، درمییابید که هرکدام از ائمۀ جمعه بهنوعی صحبت میکنند درحالیکه دین ما یک دین و پیامبرمان یک پیامبر و مسیرمان یک مسیر است و نصیحتی که ما را به هم نزدیک کند، کم است.
امروز ما در هر ۵ مورد مشکل داریم. ما روحانیون و حاکمان و خداپرستان و تاجران و واعظان همه مشکل داریم. آیا باید دست بکشیم؟ نخیر نباید دست بکشیم باید هر یک از ما در حد توان کار کنیم و به خداوند توکل نماییم.
مطلب ششم: سخنی از یک زنبور
همانگونه که شما هم آگاهی دارید حضرت ابراهیم (ع) در جنوب عراق زندگی میکرد که حاکمی ظالم به نام نمرود داشت، هر چه حضرت ابراهیم او را نصیحت نمود، توجه نکرد و دستور داد ابراهیم را بسوزانند زیرا برای حاکمیتش ضرر داشت.
چند ماه هیزم جمع کردند و نهایتاً بهاندازۀ یک تپه هیزم جمعآوری شد وقتی آتش شعلهور شد ابراهیم (ع) را در آن انداختند.
البته جماعتی که از کُردها بدشان میآید میگویند: دو نفر کورد را صدا زدند و این دو نفر منجنیق آوردند و با منجنیق حضرت ابراهیم را داخل آتش انداختند. کسانی که اینگونه در مورد کورد نظر میدهند دشمن کورد هستند چون کوردها در طول تاریخ ضد پیامبران نبودهاند.
بهمحض آنکه حضرت ابراهیم به میان آتش نمرود افتاد، خداوند متعال فرمود: «يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ» ای آتش برای ابراهیم سرد و سالم باش و هوشیار باش ابراهیم را نسوزانی. آن آتش که در چند صد متری کسی نمیتوانست به آن نزدیک شود، نتوانست ابراهیم را بسوزاند.
در این هنگام یک زنبورعسل دهان خود را پر از آب نموده بود خداوند به حضرت جبرئیل فرمود از آن زنبور سؤال کن که میخواهد چکار کند؟ وقتی از او سؤال شد که این آب را کجا میبری؟ گفت: میخواهم این آب را به دفاع از ابراهیم، بر آتش نمرود بریزم. به وی گفتند: این آب نمیتواند آتش را خاموش کند، زنبور گفت: میدانم این آب نمیتواند آن آتش را خاموش کند اما معتقدم که خداوند از هرکسی بهاندازه توانش توقع و انتظار دارد و توان و قدرت و توانایی من هم در این حد است؛ «التَّکلیفُ عَلیٰ قَدَرِ القُدرَة»
برادران من؛ همانگونه که آن زنبور گفت: «التَّکلیفُ عَلیٰ قَدَرِ القُدرَة» اگر ما روحانیون و مسئولان و خداپرستان و تاجران و واعظان بهاندازۀ توانایی خودمان قدم برداریم جامعه دچار مشکل نمیشود ولی ما سکوت میکنیم و مبادا حرف ما به ضرر پست و مقاممان تمام شود و به همین دلیل است که جامعۀ ما دچار مشکلات شده است.
مطلب هفتم: یکی از بزرگان میفرماید: جلو سیل گرفته نمیشود مگر با یکچیزی قوی مثل خودش
علامه مرحوم ابوالحسن ندوی اهل هندوستان که مجدد قرن خود بوده از الأزهر فارغالتحصیل شده و به هند برگشته است و در طول حیات خود بهترین خدمت را به جهان اسلام نموده است در ۷۳ سال پیش از هند به حج و سپس مصر سفر کرد و با اساتید و همشاگردیهای خود در الأزهر مصر دیدار نمود.
مرحوم ابوالحسن میفرماید: در میان طلبههای الأزهر یکی از آن افراد بلند شد و خیلی زیبا صحبت کرد. گفتم: نامش چیست؟ گفتند: نامش یوسف قرضاوی است. این شخص با بیش از ۲۲ نفر از بزرگان مصر ملاقات کرده است و احوال دین و علم و مدارس را از آنان جویا شده است. در یک روز جمعه به یکی از مساجد جمعه مصر میرود. امامجمعه میگوید: این شخص ابوالحسن ندوی است و از هند به مصر آمده است. مردم که نام او را شنیده بودند چنان دور او حلقه زدند که خودش را گم کرد؛ و این دلیل بر محبت به دین و اهل دین است.
بنده از خودم تعریف نمیکنم؛ دفاع از عشق مردم است، به برزیل رفتم در برزیل مسئول هیئت ما گفت: نزدیک ما یک مسجد اهل تشیع وجود دارد و به جمعه میرویم. بنده گفتم اگر این شهر مسجد اهل سنت دارد دوست دارم به مسجد اهل سنت بروم. گفتند: اهل سنت در اینجا حدود ۳۰ مسجد دارند؛ همراه یک راهنما به یکی از مساجد اهل سنت رفتم؛ و امامجمعه را دیدم و خودم را معرفی نمودم و گفتم کرد اهل سنت شافعی مذهب هستم.
خیلی از ایران سؤال کرد و گفت: چندی پیش نوۀ امام خمینی (ره) نزد من آمده بود، به الأزهر گزارش کردند که با نوه امام ملاقات داشتهام، به همین دلیل تا ۶ ماه حقوق من را پرداخت نکردند.
قرار بود نمایندۀ فلسطین سخنرانی کند. ایشان از بنده تعریف کرد و به نمایندۀ فلسطین خوشآمد گفت و در خصوص بنده گفت: ایشان یک روحانی کرد شافعی مذهب است که از ایران آمده است و کسانی که در مسجد حضور داشتند دور بنده حلقه زدند و اطرافم را گرفتند انگار از آسمان آمدهام.آنها مرا نمیشناختند ولی با محبت دین به بنده خوشآمد گفتند.
ماموستا ندوی هم میفرماید: در آن مسجد سخنرانی کردم و چنان اطرافم را گرفتند انگار از آسمان آمدهام عاقبت با آن ماموستا صحبت کردم و گفتم اوضاع چگونه است؟ گفت: اوضاع خوب نیست. شبیخون و هجمۀ غرب کاری کرده است دختران ما روسریهای خود را از سر برمیدارند و زنانمان سر و سینۀ خود را لخت میکنند و جوانانمان در کوچه و خیابان ولگردی میکنند و آن روش گذشته که در دوران طلبگی شما در الأزهر وجود داشت، دیگر وجود ندارد. خیلی تأسف کشیدم و گفتم چکار کنیم.
گفت: با یک موعظۀ بنده و شما در مسجد کار تمام نمیشود و نمیتوانیم جواب اینهمه هجمه را بدهیم. مرحوم ندوی (رحمةالله علیه) میفرماید: به او گفتم: «السّیلُ لا یُمسِکُهُ إِلاّ سَیلٌ مِثلُهُ» جلوی سیل گرفته نمیشود مگر با یک سیل مثل خودش.
عرض میکنم جلوی اسلحهای که با آن تیراندازی میشود، گرفته نمیشود مگر با اسلحهای مثل خودش؛ کسی که به شما موشک و خمپاره میزند باید با موشک و خمپاره جوابش را بدهید نه با کلاشینکف؛ موشکهایی که جمهوری اسلامی به قلب اسرائیل شلیک کرد باعث اضطراب و سکوت همراه تعجب اسرائیل شد. چند روز پیش بیبیسی یکی از موشکهای جمهوری اسلامی را نشان داد که ۱۱ متر طول داشت و در یک فرودگاه نظامی که در آن هواپیماهای رژیم صهیونیستی بیروت و سوریه را بمباران میکردند، فرود آمده بود. ما تا کی مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل بگوییم؟ آن بیشرفها با این کلمات کی از خواب بیدار میشوند؟ باید با موشک جواب نامردی آنان را بدهیم.
دشمنان دارند ممالک اسلامی را با دو شبیخون فرهنگی و نظامی موردتهاجم قرار میدهند. غزه را ببینید که چه بلایی بر سرش آمده است. آیا با شعار مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکای ما در بیرون مسجد مشکل حل میشود؟ شاید تأثیر داشته باشد اما مشکل حل نمیشود.
اگر مأموران ما در بازار به زنی بگویند: حجاب داشته باش از آن فیلمبرداری میکنند و به رسانهها میدهند و یک هفته دشنام میدهند. بهحقیقت هجمۀ سنگینی است که جواب این هجمۀ سنگین باید هجمهای سنگین باشد. این شعار درست است موشک جواب موشک
مطلب بعدی:
دیروز در جوانرود به جناب آقای دکتر صحرایی استاندار کرمانشاه عرض کردم شما در مطالبی گفتید گردشگری تنها آمدن و رفتن ماشینها نیست. این مطلب شما درست است؛ آقایان ادارۀ راه شماره خودروهایی را که به منطقۀ ما میآیند یادداشت میکنند و فرمانداران محترم هم این آمار را اعلام میکنند. آیا تابهحال تحقیق شده که اینها تا چه حد سود مادی برای مردم داشتهاند و تا چه حد مغزه داران ما از ایاب و ذهاب و رفتوآمد گردشگران به سود رسیدهاند؟ و تا چه اندازه دختران ما را به بیحجاب دعوت و دچار انحراف کردهاند؟
امسال در ایام نوروز گزارش دادند که بیش از ۸۰۰ هزار خودرو وارد شهرستان پاوه شدهاند این ۸۰۰ هزار خودرو باید دو هشتصدمیلیونی برای کاسبان این شهر منفعت داشته باشند و گردشگری تنها به رقص محدود نباشد. نهایت امر معتقدم «السّیلُ لا یُمسِکُهُ إِلاّ سَیلٌ مِثلُهُ» لازم است ما علمای اسلام بیشتر جهد و جهاد نماییم و به خداوند توکل کنیم.
مطلب هفتم: یادی از مرحوم ماموستا فخری امامجمعۀ فقید جوانرود
دیروز یکی از همسنگرانم جناب ماموستا احمد فخری به رحمت یزدان رفت. ایشان ۴۰ سال در جوانرود زحمت کشید. امروز صبح یکی از احزاب ضد جمهوری اسلامی علیه او مطالب بسیاری نوشته بودند؛ به خانوادهام گفتم: خیلی متأسف هستم. جناب آقای فخری فردی آرام و مؤدب بود. اینهمه هتاکی چرا و به چه اتهامی؟
به روح ماموستا درود و رحمت میفرستم. خداوند متعال ایشان را به رحمت خود شاد گرداند. اللهم اغفر له و ارحمه
شما شاید نتوانسته باشید در تعزیۀ ایشان شرکت کنید بنده برای ایشان فاتحهای میخوانم شما هم انشاءالله تکرار کنید. رحم الله لمن اعاد بحرمة سورة المبارکة الفاتحه
والسلامعلیکم و رحمةالله و برکاته
• لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.
• از نوشتن دیدگاهایتان با حروف فینگلیش جدا" خودداری کنید .